سیاوش قمیشی در موسیقی پاپ قبل از انقلاب یک استثناست. او از اندک هنرمندان موسیقی پاپ است که موفق شد خودش را از نو ابداع کند. این ابداع که با آلبوم «نقاب» رقم خورد، گروهی از هنرمندان موسیقی در ایران در سالهای دهه ۱۳۸۰ را تحت تأثیر قرار داد.
گروهی از هنرمندان موسیقی که به هنرمندان لس آنجلسی معروفاند، یکی پس از دیگری از صحنه وداع میکنند. گوگوش، عارف و شهرام شبپره و حالا سیاوش قمیشی که ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ در هفتاد و نه سالگی در «اورا آرنا» استانبول برای آخرین بار روی صحنه رفت.
در تاریخ موسیقی کمتر کشوری میتوان نسلی از هنرمندان را سراغ کرد که مانند سیاوش قمیشی به مدت بیش از نیم قرن روی صحنه دوام آورده باشند. گسستی که انقلاب بهمن ۵۷ در موسیقی ایران در اوج شکوفاییاش پدید آورد، در این توفیق بیتأثیر نبود. معلوم نیست که موسیقی پاپ ایران بدون هنرمندان لسآنجلسی آیا اصولاً دوام میآورد؟
سیاوش قمیشی (۲۱ خرداد ۱۳۲۴) همراه با فرامز اصلانی و کوروش یغمایی در میان هنرمندان موسیقی قبل از انقلاب یک استثناست. او هم مانند فرامرز اصلانی از تحصیلات عالی در انگلستان برخوردار است.
تحصیل در رشته موسیقی جاز کلاسیک آن هم در انجمن سلطنتی هنر در لندن در سالهای پر شر و شور دهه ۱۹۶۰ و پیدایش بیتلز، رولینگ استونز و پنکفلوید و تجربه همکاری با گروههای موسیقی Avengers و Insects در انگلستان سبب شده است که قمیشی درک عمیقتری نسبت به موسیقی پیدا کند. او که در چهارده سالگی ترانه موفق «قایقران» را برای ضیاء ساخته بود، اگر از نظر فرهنگی آمیخته با فرهنگ و زبان فارسی نبود، شاید میتوانست به موفقیتهای جهانی هم در بازار موسیقی پررقیب غرب دست پیدا کند. او اما در بیست و پنج سالگی به ایران بازگشت و در همه این مدت با کوروش یغمایی در ارتباط بود.
قمیشی ۲۰ سال پیش در مصاحبه با بهزاد بلور درباره مسأله بازگشت به ایران گفته است:
من نه اون چهارده سال انگلیس، انگلیسی شدم و نه این بیست و شش سال آمریکا، آمریکایی! تصمیم من نیست، مسائل باید جوری باشه که من بتونم راحت و آسوده، بدون دغدغه تو ایران کار بکنم. کارم یعنی خوندن، هم برای CD ها و آلبومها و هم برای کنسرتها. بتونم راحت موسیقی بسازم و راحت کار کنم. مردم من، ملت ایران و اونهایی که من رو دوست دارند، من رو تأئید کردند و دیگه احتیاجی به تأئید هیچ نوع منشاء و دستگاه و تشکیلاتی ندارم.
آلبوم تأثیرگذار نقاب اصولاً در سالهای بعد از انقلاب نوازندگان تار و سنتور بر موسیقی سنتی غلبه کردند، و همزمان قطعات هر چه بیشتر به سرود نزدیک شدند. موسیقی از ضربآهنگهای ساده و بزمی که اغلب در «شش هشتم»، «سه ضربی» و «چهار چهارم سنگین» بود دور شد و به ریتمهای پیچیدهتری مانند «ضربیهای لنگ» نزدیک شد و لحن موسیقی هم حماسی شد.
در دو دهه نخست بعد از انقلاب اما، همزمان در خارج از ایران موسیقی پاپ تولد دوبارهای یافته بود. تحت تأثیر این جریان نخستین آلبومهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب با روی کار آمدن دولت اصلاحات در نیمه دوم سالهای دهه ۱۳۷۰ به بازار موسیقی آمدند. البته پیش از آن خوانندگانی مانند فرهاد، مازیار، محمد نوری و کوروش یغمایی آلبومهایی را منتشر کرده بودند که عمدتاً شامل نسخههای ضبطشده کنسرت و یا پکیج جمعآوریشده تکآهنگهای پیش از انقلابشان میشد، ولی هیچ خوانندهای از نسل اول موسیقی پاپ موفق به اخذ مجوز نشده بود.
موسیقی پاپ در آن زمان با آثار هنرمندانی مثل شادمهر عقیلی، خشایار اعتمادی، حسین زمان، علیرضا عصار و بسیاری دیگر موسیقی سنتی را تا حدی از رونق انداخت. کمکم موسیقی پاپ داخل و خارج از ایران به هم نزدیک شدند. در بهار ۱۳۸۱ اما سیاوش قمیشی با آلبوم «نقاب» موفق شد با تأثیرپذیری از سبک ترنس در موسیقی خود را از نو ابداع کند و جریان نوشونده موسیقی پاپ ایران بعد از انقلاب را تحت تأثیر خود قرار دهد. این شاید یکی از مهمترین دستاوردهای قمیشیست که کمتر هم به آن توجه شده است.
قمیشی در آلبوم «نقاب» با تکیه بر خاستگاه موسیقایی خود در غرب، در مرزهای موسیقی مدرن حرکت میکند و در همان حال ترانههایی جوانپسند و متناسب با سلیقه روز را در اختیار علاقمندان میگذارد.
تأثیرپذیری از موسیقی ترنس موسیقی ترنس (خلسه) در سالهای دهه ۱۹۸۰ در فرانکفورت آلمان پدید آمد و به زودی مرزهای اروپا را درنوردید. از ویژگیهای این نوع موسیقی تمپو (تندا) ۱۲۰ تا ۱۵۰ ضربه در دقیقه است. عبارتهای ملودیک کوتاه، سینثسایزر، و فرم موسیقایی که بالا و پایینهایی میسازد از دیگر ویژگیهای این سبک است. قمیشی در آن سالها مخاطب ایرانی را با این سبک تازه آشنا کرد. همکاری پرثمر او با یغما گلرویی در این توفیق بیتأثیر نبود. مجتبی کبیری، راما و کیارش با تقلید مستقیم از سیاوش قمیشی به شهرت رسیدند. محسن چاوشی جوان هم در زمانی یک خوانندهی زیرزمینی محسوب میشد، به شکل آشکاری متأثر از سیاوش قمیشی بود. دنیا صادقی (کارشناس موسیقی) در گفتوگو با زمانه میگوید:
در کارهای قمیشی از همان ابتدا، گرایشهایی به نوآوری دیده میشد یعنی از همان پیش از انقلاب هم کارهایش به گونهای متفاوت بود. میدانیم که ایشان هم مثل شماعیزاده ابتدا فقط کار تنظیم میکردند و از این لحاظ کارهای به نسبت متفاوتی از تنظیم کنندگان همدوره خود ارایه میدادند، از جمله در استفاده از هارمونی موسیقی غرب و بعضی ابزار تکنولوژیک مثل افکتهای موسیقی که خیلی متاثر از موسیقی جز و راک اروپا و آمریکا بود.
باید توجه داشت که اصولاً بسیاری از خوانندگان موسیقی پاپ نمیتوانند از تحریرها و از تزئینهای خوانندگان سنتی استفاده کنند. نحوه خواندن ساده با صدا و قدرت مختصر اتفاقاً موسیقی آنها را برای مخاطبان عام دستیافتنیتر و شنیدنی و خواستنیتر کرده است. این ویژگی در قمیشی هم دیده میشود. در سالهای دهه ۱۳۸۰ که به تدریج از موسیقی سنتی مجاز به موسیقی پاپ «حلال» عبور میکردیم، صدای خشدار قمیشی را مخاطب ایرانی خوش میآمد.
صادقی در ادامه درباره جنس صدای قمیشی میگوید:
از نظر صدا هم که خب جنس صدای خش دار خاص خود را دارند که محسن چاوشی با الگوبرداری از صدا و بعضاً لحن قمیشی به شهرت بیشتری نسبت به دیگر خوانندگان داخلی همدوره که از خوانندگان لسآنجسی الگوبرداری کردند، رسید.
دنبال یک بهانه «خسته شدم» خوشاقبالترین و چه بسا شخصیترین قطعه از آلبوم «نقاب» است. قمیشی روی ریتم چهار چهارم خودش را «آخرین مسافر در خیابان بلند موسیقی» مینامد و از مخاطبانش میخواهد که به صدای او دل نبندند.
کاوه روشنگر، منتقد جریانهای تازه موسیقی در ایران با توجه ویژه به موسیقی زیرزمینی در مصاحبه با زمانه میگوید:
بسیار اشتباه است اگر بگوییم سیاوش قمیشی خیلی تأثیر بزرگی بر نسل تازه موسیقی ایران گذاشته. باید توجه داشت که در این مدت امکانات ساخت موسیقی همگانیتر شده. یک آهنگسازی مثل کاگان با شناختش از موسیقی ایرانی و انتخاب مثلا یک تکه از آهنگهای معروف گوگوش، هایده، ابی، سیاوش قمیشی یک موسیقی هیپ هاپ امروزی میسازد.
روشنگر در ادامه میگوید:
در کل نسل جدید موسیقی ایران، موسیقی جهان را با دقت دنبال میکنند و سعی دارند در چهارچوبهای جهانی و سبکهای ترند کارهایشان را بسازند. به خاطر همین هم آهنگهای قمیشی چندان روی این بچهها تأثیر نگذاشته است اما قطعاً روی فرهنگ عامه تاثیرگذار بوده.
روشنگر از ترانه اثرگذار «خسته شدم» مثال میآورد:
یک مدت خیلی مد شده بود. تا همین پارسال، هرکی میگفت خسته شدم، بعدش میگفتیم: بس که دلم دنبال یک بهونه گشت.
به این ترتیب دایره به تدریج بسته میشود: در نیم قرن گذشته راه تأثیرپذیری از فرهنگ غرب که موسیقی تلفیقی یکی از جلوههای آن است هموار شده. نسل جوان راه خود را مستقل از هنرمندان پیشکسوت که زمانی پیشرو بودند مییابد.
سیاوش قمیشی اعلام کرده که هرچند از صحنه کنارهگیری کرده است، اما فعالیتهای او در زمینه آهنگسازی همچنان ادامه خواهد داشت. قرار است تا دو ماه آینده، آهنگ تازهای از او با نام «توهم» منتشر شود.
قمیشی یک هنرمندان جامعهگرا نیست و با این حال ملت ایران فراموش نمیکند که در یکی از دشوارترین بزنگاههای تاریخی که با تحریم اقتصادی ایران، ریال سقوط کرد و تبعیضهای اجتماعی و فقر گسترش و عمق پیدا کردند، نماهنگ «چهلسال» با ترانهای از رها اعتمادی با صدای گوگوش و سیاوش قمیشی در حمایت از اعتراضات مردم ایران منتشر شد. در تدوین این نماهنگ تصاویری از فقر مردم ایران، بیخانمانی و حاشیهنشینی و درماندگی انسانها به کار گرفته شده و مضمون ترانه هم بر چهل سال حکومت جمهوری اسلامی به عنوان یک «کابوس» و مانعی برای پیشرفت مردم ایران و امید به «رهایی» دلالت دارد.