بی بی سی:مسعود آذر با اعلام فهرست کابینه مسعود پزشکیان موجی از ناامیدی در بخشی از طرفداران و حامیان رئیس جمهور راه افتاد و حالا از او میپرسند پس «نهجالبلاغه» و «راستگویی» و «عدالتخواهی» که وعده داده بودی چی شد؟ «آقای نهجالبلاغه» را متهم به «غش در معامله با مردم» میکنند و میگویند «اینکه ظریف و آذری و زارچی را ویترین کنی و خطیب و مومنی و دنیا مالی و کاظمی را وزیر، غش در معامله با مردم نیست، آقای نهج البلاغه؟»
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده اصلاحطلب دو دوره نهم و دهم مجلس گفت: «اگر پزشکیان تمام نهجالبلاغه را هم بخواند باور نمیکنم که حضور این افراد با بده بستان نبوده.»
در این میان، پیامهای تندی هم خطاب به آقای پزشکیان نوشته شد و دولت او را «دولت فریب» خواندند: «از نهجالبلاغه تا عمل چون معاویه، از نکوهش گشت ارشاد تا وزیر کشور حامی گشت ارشاد و همکار رادان، از تحول در آموزش و پرورش تا مرتجعترین فرد ممکن در رأس وزارت... از نخبهگرایی تا دولت سهمیهای (توئیت محمد پارسی، روزنامهنگار و فعال سیاسی).
تکیه کلام مشترک اکثر انتقادات و اعتراضها به وعدههایی برمیگردد که آقای پزشکیان با استناد به کلام علیابن ابیطالب و نهجالبلاغه، به مردم میداد.
کاربری در باره اینکه کابینه پیشنهادی انتظارات آنان را برآورده نکرده نوشت: «آقای پزشکیان که از نهجالبلاغه میخواند در انتخاب وزرا بین "دو علی" گیر کرده و این لیست نشان میدهد که در نهایت رضایت علی خامنهای را انتخاب کرده است.» روزنامه جمهوری اسلامی در نقد انتصابهای مسعود پزشکیان: «میخواهیم به راهی بروید که امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه پیش پای مالک اشتر گذاشت. این خیرخواهی را بپذیرید و راهتان را از همین ابتدا از مرفهین جدا کنید آقای رئیس جمهور نهجالبلاغهخوان!»نهجالبلاغه و «بومرنگ» مسعود پزشکیان در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در بین حرفهایش به طور متوسط در هر پنج شش دقیقه، یک بار حدیث و روایتی از نهجالبلاغه میخواند تا جایی که نامزد اصولگرا، سعید جلیلی از او خواست به جای خواندن حدیث راه حل عملی و برنامه بدهد چرا که «این احادیث را امام جماعتها هم میخوانند.»
پس از انتخابات ریاست جمهوری، «نهجالبلاغه» چون «بومرنگ» به خود آقای پزشکیان برگشته است. شماری از روزنامهها، نویسندگان، منتقدان، موافقان و مخالفان آقای پزشکیان با استناد به سخنان علیابنابیطالب که بخشی از آن در کتاب نهجالبلاغه جمعآوری شده، از او میخواهند به وعدهها و سخنانی که به زبان میآورد، توجه داشته باشد.
روزنامه جمهوری اسلامی در ۱۶ مرداد در یک یادداشت تند انتقادی با اشاره به انتصابهای اخیر رئیس جمهور نوشت: «قرار بود شما همکارانی را دور خود جمع کنید که صدای بیصدایان باشند. بدون تعارف باید به شما بگوئیم احکامی که در چند روز گذشته صادر کردهاید دارای چنین گرایشی نیست. اگر اعضای کابینهتان هم از همین قماش باشند، باید از همین ابتدا فاتحه دولت چهاردهم را خواند.»
در پایان این یادداشت خطاب به آقای پزشکیان آمده است: «ما که این هشدار را میدهیم، خیرخواهتان هستیم و میخواهیم به راهی بروید که امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه پیش پای مالک اشتر گذاشت. این خیرخواهی را بپذیرید و راهتان را از همین ابتدا از مرفهین جدا کنید آقای رئیس جمهور نهجالبلاغهخوان!»
روزنامه جمهوری اسلامی در ایام انتخابات از «ظهور یک رئیس جمهور نهجالبلاغه خوان» استقبال کرده بود و نوشته بود: «این نور امید را به قلبها تابانده است که قرار است دولتی با خط مشی عدالت علوی زمام امور اجرائی کشور را به دست بگیرد.»
تنوع مطالبی که در رسانهها و فضای مجازی در همین روزهای شروع به کار اقای پزشکیان به نهجالبلاغه استناد میشود کم نیست. از صرف هزینههای دولتی برای پیاده روی اربعین گرفته تا موضوع سیاست خارجی در نوشتهها مشاهده میشود.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و طرفدار آقای پزشکیان نیز طی یادداشتی با عنوان «پس نهجالبلاغه چه شد؟» از تماس تلفنی مسعود پزشکیان با نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا و تبریک پیروزی او در انتخابات پرمناقشه این کشور انتقاد کرد.
آقای زیدآبادی ششم مرداد در کانال تلگرامش نوشت: «در اینجا پای صداقت در انجام برگزاری یک انتخابات در میان است. انتخابات معنا و مفهوم و معیارها و چارچوب خود را دارد... مادورو در کشورش انتخاباتی برگزار کرده و خود را پیروز آن دانسته که در چشم یک انسان بیطرف، عادلانه نمیآید و ظن به تدلیس و کلاهگذاری در آن، لطیفترین توصیف برای آن است.»
آقای زیدآبادی با زیرسوال بردن برگزاری انتخابات در ونزوئلا نوشت: «در کجای نهجالبلاغه میتوان موردی یافت که مولا علی بر چنین اتهامی چشم ببندد و آن را نادیده بگیرد؟ و برای خشنودی مادورو و یا خشنودی از تداوم حکومت او در ونزوئلا، نهجالبلاغه را زیر پا بگذارد.»
مهدی سلیمی، فعال رسانه نیز در کانال تلگرامی با اشاره به دیدار آقای پزشکیان با نماینده حزبالله لبنان از اعلام حمایت و پشتیبانی ایران از «محور مقاومت» انتقاد کرد و نوشت « ایشان که مدام از نهج البلاغه میگویند لابد از حساسیت علی نسبت به بیتالمال هم آگاه هستند و باید بدانند ایران، دارایی جمهوری اسلامی نیست که تمام منابع و ظرفیت های آن را خرج اهداف ایدئولوژیک و تکالیف شرعی خود کنند.» یکی از نخستین کنگرههایی که در همان اوایل انقلاب در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ برگزار شد، «یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه» بود (۲۹ اردیبهشتماه ۱۳۶۰. روزنامه اطلاعات)نهجالبلاغه و انقلاب ۱۳۵۷ نهجالبلاغه برگزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه علیابن ابیطالب است که توسط سید رضی، از عالمان و متکلمان شیعه در اواخر قرن چهارم هجری قمری جمعآوری شد. این کتاب به دلیل محتوا و بلاغتش، به «اخ القرآن» (برادر قرآن) نامگذاری شده است و در نزد شیعیان کتاب معتبری است.
به گفته محققان، نهجالبلاغه در افکار و اندیشههای شماری از مشروطهخواهان از جمله مجتهد شاخص این جنبش، میرزا محمدحسین نایینی، بسیار تاثیرگذار بود و در پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نیز گفتهها و نوشتههای بجا مانده از امام اول شیعیان، چراغ راه انقلابیون مسلمان بود.
مسعود پزشکیان مانند انقلابیون گذشته معتقد است اگر نوشتههای این کتاب به روز شود با «همین عهدنامه امیرالمومنین به مالک اشتر... بسیاری از مشکلات ما حل میشود... بسیاری از بنبستها شکسته میشود.»
با انقلاب ۱۳۵۷، اظهارات و آرمانهای گروههای اسلامی از دریچه و تکیه بر سخنان امام اول شیعیان تحلیل و تفسیر میشد و «علیوار زیستن» از واژههایی بود که بسیار شنیده میشد.
حس و حال آن روزهای اول انقلاب به گونهای بود که برای نهجالبلاغه «بنیاد» تشکیل شد و یکی از نخستین کنگرههایی که در همان اوایل انقلاب در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ برگزار شد، «یادنامه کنگره هزاره نهجالبلاغه» بود. این کنگره در دو روز و با پیامهایی از روحالله خمینی و حسینعلی منتظری همزمان با ولادت امام اول شیعیان آغاز به کار کرد و سخنرانان اصلی آن محمدتقی جعفری، علی خامنهای، ناصر مکارم شیرازی، حسن حسنزاده آملی و جعفر سبحانی بودند.
کنگره هزاره نهجالبلاغه شش دوره تا سال ۱۳۶۵ پیوسته برگزار شد و پس آن از نظم خارج شد و پس از هفتمین کنگره ادامه نیافت.
حسن فرشتیان، پژوهشگر دین و از شاگردان آیتالله منتظری به بیبیسی گفت: «برخلاف قرآن که حاوی پیامهای متنوعی در زمینههای مختلف است اما کتاب نهجالبلاغه حاوی گفتار و مکاتبات علیابن ابیطالب است که زمانی به عنوان ناظر منتقد و زمانی حاکم مستقر بود و به استاندارانش دستور چگونگی حکومتداری میداد.»
آقای فرشتیان میگوید نهجالبلاغه به عنوان مانیفست شیعیان، در انقلاب ۱۳۵۷ و گفتمان عدالت خواهی نقش بارزی داشت اما انقلابی که با نهجالبلاغه آغاز شد سرانجام به «رساله توضیحالمسائل» ختم شد.
این پژوهشگر دینی درباره تغییر مشی از نهجالبلاغه به توضیحالمسائل میگوید «در توضیحالمسائل با احکام شرعی، فقهی و بایدها و نبایدها، حرام و حلال روبرو هستید و توجهی به عدالت نیست و ظواهر شرعی و امور مناسکی در آن مطرح است.»
آقای فرشتیان این گفتمان را بسیار سطحی و ظاهری میداند و معتقد است که با رعایت مواردی مانند حجاب ادعا میشود که حکومت اسلامی تشکیل شده است در حالی که «عدالتطلبی» میتواند ویژگی هر جامعه غیر اسلامی نیز باشد. سریال «امام علی» در جریان پیشتولید و پخش در تلویزیون دستخوش سانسور شد و تهیه کننده سریال گفته بود دیالوگهای سریال به «برخی از دوستان بر میخورد»وقتی «امام علی» سانسور میشود شاید سرنوشت سریال تاریخی- مذهبی «امام علی» یکی از نمونهها برای بازگو کردن سرنوشت نهجالبلاغه در جمهوری اسلامی باشد. سریالی که با اصلاحات بسیار مراحل نویسندگی و تولیدش در سال ۱۳۷۰ آغاز شد. این سریال در مراحل پیشتولید و در حین پخش با سانسورهای زیادی روبرو شد و تبدیل به «شیر بی یال و دمی» شد که در نهایت قابلیت پخش پیدا نکرد.
در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ محمد بیکزاده، تهیهکننده سریال امامعلی پس از ۳۰ سال از آغاز شکلگیری این پروژه، در گفتوگو با سایت مشرق نیوز گفته بود امکان پخش این سریال در یک شبکه پر مخاطب در تلویزیون نیست.
آقای بیکزاده با بیان اینکه دیالوگهای سریال به «برخی از دوستان بر میخورد» گفت قبل از پخش اولیه سریال در سال ۱۳۷۵، حدود سه قسمت از سریال که بیشتر مربوط به سخنان عدالتخواهی ابوذر غفاری، از یاران برجسته امام اول شیعیان بود، تمام و کمال حذف شد.
او گفته بود «هرچه از زمان تولید و پخش سریال امام علی میگذرد آدمهای ما نزدیک به شخصیتهای دوره بنیعباس و بنیامیه شدند و بیشتر به آنها برمیخورد.»
اگر تلویزیون را به عنوان آینهای از گذشت زمان در نظام جمهوری اسلامی ایران تصور کنیم، ملاحظه میشود که کتاب نهجالبلاغه که در ابتدا «مانیفست جمهوری اسلامی» لقب گرفته بود آرام آرام از نظام حکومتداری حذف شد و حتی در سخنرانیها و برنامههای رسمی به آن کمتر پرداخته شد و در نتیجه در تلویزیون نیز کمتر به آن اشاره شد.
علیرضا بهرامی، منتقد سینما، پنجم مرداد امسال در برنامه تلویزیونی «آن» در شبکه «نسیم» گفت: «نهجالبلاغه تا قبل از حضور پزشکیان در انتخابات در تلویزیون ممنوع بود و به برنامهسازان تذکر میدادند که از آن استفاده نکنند.»
آقای بهرامی گفته بود «اگر برنامهای از نهجالبلاغه استفاده میکرد فورا به او تذکر میدادند که دیگر استفاده نکند. بعضی از برنامهها در حوزه دینی بودند که به نهجالبلاغه پرداخته بودند، تذکر گرفتند و نامه دریافت کردند.»
این نخستین بار نیست که درباره حذف سخنان امام اول شیعیان چنین اظهاراتی بیان میشود. در سال ۱۴۰۰ نیز در برنامه «سوره» از شبکه چهارم سیما مجری برنامه که یک روحانی بود از مهمان مقابل نیز که روحانی بود خواست که از نهجالبلاغه چیزی نگوید و مهمان برنامه در پاسخ گفت: « پس حداقل بگویید ما نمیتوانیم و عرضه حکومتداری نداریم؛ آبروی حکومت علوی را نبرید.»
در روزهای گذشته رسانههای نزدیک به حکومت و تلویزیون دولتی ایران حذف نهجالبلاغه از برنامههای تلویزیون را تکذیب کردند. خبرگزاری مهر در ۹ مردادماه حذف نهجالبلاغه را «شائبه» و کار «مدیرمیانی کارنابلد» و «کوتهفکرانه» دانست و نوشت «می توان حدس زد که یک مدیر میانی کارنابلد حتی از خوانش بخشی از نهج البلاغه احساس نگرانی کند و به مجری و کارشناس برنامه تذکر دهد؛ تذکری که از سر مصلحتاندیشیهای کوته فکرانه بوده است. با این حال نمیتوان از چنین اقدامات نابخردانهای به یک دستورالعمل واحد برای ممنوعیت کتابی رسید که بعد از قرآن کریم جایگاه بسیاری ویژه ای برای شیعیان دارد.»
به نظر میرسد آنچه از سوی مسئولان و روحانیون و رسانهها از نهجالبلاغه نقل میشود بیشتر گزینشی است و مربوط به کلمات قصار و بخشی از موعظهها میشود که به شیوه حکومتداری برنمیگردد و موضوع عدالتخواهی در آنها مطرح نمیشود.
حمیدرضا مهدوی ارفع، استاد حوزه و پژوهشگر نهجالبلاغه در اردیبهشت ۱۴۰۱ گفته بود « متاسفانه برخی به ما میگویند به مردم نهجالبلاغه یاد ندهید چون چشم و گوششان باز میشود. به خود من رسما گفتند اگر مردم نهجالبلاغه بخوانند نسبت به انقلاب و نظام بدبین میشوند.»
همچنین خبرگزاری مهر در آذرماه ۱۴۰۲ از قول محمدحسن نادم، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب نوشت نهجالبلاغه «به حاشیه» برده شده است. آقای نادم در این گفتوگو اشاره کرد: « من یک زمانی درباره نهجالبلاغه بحث میکردم. یکی از آقایان به من گفت شما دیگر از نهجالبلاغه صحبت نکن چون توقع مردم بالا میرود» و خبرنگار خبرگزاری مهر در واکنش به حرفهای آقای نادم میگوید « بله؛ بنده هم بارها این مطلب را از افراد مختلف شنیدم.» کنکاش در وب سایت علی خامنهای و کتابهایی که از او منتشر شده نشان میدهد که بیشتر سخنان او که به نهجالبلاغه استناد شده به سالهای پیش از انقلاب و از ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۷ برمیگرددنهجالبلاغه در کلام علی خامنهای مهمترین معیار برای میزان توجه به نهجالبلاغه در جمهوری اسلامی ایران میتواند سخنان آیتالله علی خامنهای باشد.
به نوشته وبسایت علی خامنهای، او «از شیفتگان این کتاب شریف (نهجالبلاغه) است» و از نگاه او نهجالبلاغه «خیلی بیدارکننده و هوشیارکننده و خیلی قابل تدبر است» (اول دیماه ۱۳۷۸)
در وبسایت رهبر جمهوی اسلامی ایران گفته شده است که آقای خامنهای از دهه چهل شمسی، نهجالبلاغه را برای طلاب، دانشجویان و عموم مردم تدریس میکرد که حاصل این درسها تاکنون در سه کتاب به نامهای « منشور حکومت علوی، نبوتها در نهجالبلاغه، و راه روشن مدیران» منتشر شده است. کتاب نخست آقای خامنهای به سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ و کتاب دوم به ماههای نخست پس از انقلاب اسلامی اختصاص دارد و کتاب سوم نیز به مجموعه سخنان او از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ برمیگردد.
کتاب دیگری با عنوان «بازگشت به نهجالبلاغه» منتشر شده است که حاصل سه پیام آقای خامنهای به کنگره هزاره نهجالبلاغه در اوایل انقلاب است.
کنکاش در وبسایت علی خامنهای و کتابهایی که از او منتشر شده، نشان میدهد که بیشتر سخنان او که استناد به نهجالبلاغه شده به سالهای پیش از انقلاب تا ۱۳۸۷ برمیگردد و این سخنان در محافل خصوصی با طلاب، شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی و با هیأت دولت در ماه رمضان مطرح شده و در سخنرانیهای عمومی نبوده است.
تحقیق در وبسایت آقای خامنهای نشان میدهد که از زمان انتخابات جنجالی ۱۳۸۸، او درسخنرانیهای عمومی کمتر و شاید به ندرت به نهجالبلاغه اشاره کرده است.
بررسی سخنان آقای خامنهای در مراسم عید غدیر که هرساله برگزار میشود، نشان میدهد که محور سخنانش بیشتر بر روی حقانیت علیابنابیطالب به عنوان جانشین پیامبر اسلام، برتری خلافت علیابن ابیطالب، تاکید بر صحت روایات عید غدیر، بصیرت داشتن، معیار حق و باطل، شاخصهای دوران فتنه، و تاکید بر مسایل اخلاقی بوده است و به نظام حکمرانی مطلوب امام اول شیعیان اشارهای نداشته یا از کنار آن گذشته است. مسعود پزشکیان پس از نشستن در مقام اول اجرایی کشور فصلالخطاب سخنان امام اول شیعیان قرار گرفته است و هر تصمیم او با نهجالبلاغه مقایسه میشودسایه روشنهای یک رئیس جمهور بررسی سخنان چند روز اخیر مسعود پزشکیان که در رسانهها منتشر شده است نشان میدهد که برخلاف دوران انتخابات، به شکل چشمگیری استناد او به نهجالبلاغه کاهش پیدا کرده است و درعوض منتقدان هستند که جای آقای پزشکیان را در خواندن نهجالبلاغه پر کردهاند.
به نظر میرسد با گذشت زمان و به دلیل مشکلات و دستهبندیهای سیاسی و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در ایران، رئیس جمهور هم مانند رهبر جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد که به سخنان علیابنابیطالب بخصوص درباره شیوه حکومتداری کمتر استناد کند چرا که پس از نشستن در مقام اول اجرایی کشور، فصلالخطاب سخنان امام اول شیعیان خود اوست و هر تصمیمش با نهجالبلاغه مقایسه میشود.
حسن فرشتیان، پژوهشگر دین، درباره ناامیدی جامعه از عدالتخواهی در دوره ریاست جمهوری مسعود پزشکیان میگوید: با وجود اینکه در رسانهها و شبکههای اجتماعی صحبت از نهجالبلاغه زیاد میشود اما «گفتمانی که مسعود پزشکیان از نهجالبلاغه در مناظرههای انتخاباتی به راه انداخت، موجی ایجاد نکرد.»
آقای فرشتیان با مقایسه گفتمان اسلامگرایی روحالله خمینی که در انقلاب ۱۳۵۷ به راه انداخت، میگوید « گفتمان اوایل انقلاب موجی از تمایل به اجرای احکام اسلامی به راه انداخت و منجر به تغییرات اجتماعی شد اما مردم وقتی نتیجه را دیدند ناامید شدند و این موج هم برگشت خورد و مردم از اسلام خواهی ۱۳۵۷ برگشتند اما در گفتمان آقای پزشکیان موجی ایجاد نشد و مردم بخاطر خواندن نهجالبلاغه به او رای ندادند و بیشتر بخاطر جان کلام او بود که مردم به او رای دادند و اگر از او ناامید شوند، موج بازگشت از نهجالبلاغه هم ایجاد نخواهد شد.»
به اعتقاد آقای فرشتیان، حسینعلی منتظری از جمله کسانی بود که نهجالبلاغه را تدریس و تمام و کمال درک میکرد و به دنبال اجرای آن در جمهوری اسلامی بود و چه در زمانی که در حکومت بود و چه زمانی که کنار کشید و منتقد حکومت بود، متناسب با سخنان امام اول شیعیان عمل میکرد.
+41
رأی دهید
-1
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن
واسه خوشرقصی پیش مفعول و بخیال خام و مسخره خودش ، کشوندن مردم پای صندوقهای رأی ، یه گُ** خورد ، ببخشیدش !
1
31
جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۸
freedom of the press - تهران، ایران
باید تا ..... اونهایی که بعد از ۴۵ فریب هنوز به این بابا دل بسته بودند و امید داشتند. در یک کلام وقتی خودت میگی بیا منو به فیض برسون چرا حکومت بگه نه و تو را به فیض نرسونه. تو منظورم مردنی هستند که انوز انتظار امید دارند از این اشغالگران کشورشان. اینها کره خر بدنیا آمده اند و خر از دنیا می روند.
0
2
شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۴
به امید فردایی بهتر - تهران، ایران
مردیکه دجال
0
0
یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۲:۲۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.