پوستری حاوی تهدید علیه اسرائیل که فروردین امسال در یکی از خیابانهای تهران نصب شده بودرادیو فردا: هانا کاویانی با کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران، حالا در میان هواداران حکومت جمهوری اسلامی یک موضوع داغتر از بقیه است؛ «وعده صادق ۲» که برگرفته از نام عملیاتی است که اوایل بهار امسال در پاسخ به کشته شدن یک فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه در کنسولگری ایران در سوریه انجام شد.
نیمهشب ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، حکومت ایران صدها موشک و پهپاد تحت عنوان «عملیات وعده صادق» به سمت اسرائیل شلیک کرد که البته بیشتر آنها توسط اسرائیل و متحدانش رهگیری شد و به هدف نرسید.
شاید اگر ایران این عملیات را اجرا نمیکرد، امروز نگاه به صفحه شطرنج تصمیمات راهبردی، تصویری سادهتر را پیش روی ناظران میگذاشت. اما آن عملیات پیشینهای را ثبت کرده که حالا اقدامی «کوچک و محدودتر» از آن، خصوصاً پس از آنکه عملیات در داخل خاک ایران انجام شده، میتواند برای مقامات تهران چالشبرانگیز باشد.
یکی از معیارهای تعیینکننده در تصمیم حکومت ایران درباره شکل واکنش، نوع حملهای است که منجر به کشته شدنِ اسماعیل هنیه شد؛ هدفگیریای که هنوز جزئیات آن، سلاح استفادهشده برای آن و مبدأ شلیک احتمالی آن مشخص نیست و روایتهای تأییدنشده متفاوت و حتی متناقضی از آن منتشر شده است.
در میان مقامهای جمهوری اسلامی که در مراسم تشییع اسماعیل هنیه در تهران سخن گفتند، اظهارات امیرحسین قاضیزاده هاشمی، رئیس بنیاد شهید و ایثارگران، یکی از رویکردهای غالب در میان نیروهای تندرو در نظام جمهوری اسلامی است که میگویند «یکی از سران اصلی رژیم اسرائیل باید مانند شهید هنیه حذف بشود».
یکی از معیارهایی که ناظران در ساعات پس از کشته شدنِ اسماعیل هنیه درباره آن گفته و نوشتهاند، این است که پاسخ تهران بستگی به هدفش هم دارد؛ اینکه آیا آنطور که علی خامنهای گفته «خونخواهیِ مهمان عزیز» باشد یا به رخ کشیدن قدرت نظامی یا تغییر در موازنه قدرت در خاورمیانه و شکل و شمایل بازدارندگی؟
علیرضا نامور حقیقی، تحلیلگر سیاسی در کانادا، با در نظر گرفتن اینکه این اتفاق در اولین روز کاریِ مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور رخ داده و یک رسوایی امنیتی به حساب میآید، میگوید واکنش ایران باید «حقوقی و مدیریتشده باشد و اقدامی نخواهد بود که ایران به تنهایی انجام دهد».
تحلیلگرانی که رادیوفردا با آنها درباره واکنشهای احتمالی تهران صحبت کرده است، همگی از کلماتی چون «سنجیده» و «محدود» برای توصیف این واکنش احتمالی استفاده میکنند.
فرزین ندیمی، تحلیلگر امور راهبردی در انستیتوی واشینگتن، از جمله آنها است که میگوید ایران احتمالاً واکنشی شبیه حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل را لازم میبیند، ولی تأکید میکند که «فکر نمیکنم همانند آن عملیات این میزان موشک و پهپاد بفرستد تا بالأخره برخی از آنها به هدف برخورد کند، بلکه شاید سعی کنند یک اقدام متمرکزتر و محدودتر انجام دهند».
در میان صحبت از لزومِ قابل مدیریتبودن اقدام تهران، استفاده از نیروهای نیابتی در این عرصه، خصوصاً حزبالله لبنان که یکی از فرماندهان ارشدش چند ساعت پیش از کشته شدنِ اسماعیل هنیه در بیروت کشته شد، از سناریوهای محتمل است.
حمیدرضا عزیزی محقق در اندیشکده علم و امنیت در برلین است که میگوید «در این شرایط بهطور منطقی پاسخی که ایران خواهد داد، از جانب خود به صورت محدود و غیرمستقیم خواهد بود و تنها گزینه موجود به نظر حزبالله است که اگر حمله به فرماندهش این امید بود که واکنش نشان ندهد، هماکنون این امیدها تا حد زیادی کمرنگ شده است».
در این میان اما نگرانی شهروندان ایرانی و همچنین رهبران کشورهای مختلف که همه طرفها را به خویشتنداری فراخواندهاند این است که واکنش ایران در نهایت به جنگی دامن بزند که سالهاست بسیاری وقوع آن را احتمال میدهند.
اما فرزین ندیمی در واشینگتن بر این باور است که تهران هنوز شرایط را برای یک تقابل مستقیم مهیا نمیبیند و منتظر است «تا شاید شرایط برایش مهیاتر باشد، احساس کند اسرائیل از نظر شرایط سیاسی و روانی در موقعیت ضعیفتری قرار دارد و امیدوار باشد که بتواند فاصله عمیقتری بین اسرائیل و ایالات متحده به وجود بیاورد».
آقای ندیمی همچنین به مسئله توان نظامی اشاره میکند و میگوید تهران برای رویارویی مستقیم میخواهد «از نظر تاکتیکی به سیستمها و سلاحهایی دست یابد که موقعیت دفاعی اسرائیل را در شرایط سختتری قرار دهد».
البته حسین آرین، تحلیلگر امور راهبردی در بریتانیا، میگوید نه تنها ایران بلکه اسرائیل هم تمایلی به یک رویارویی مستقیم ندارد چرا که خود اسرائیل با همه تواناییای که از نظر اطلاعاتی و نظامی دارد، به کمبودها و ضعفهایش آگاه است و وارد یک درگیری تمامعیار با ایران نخواهد شد مگر این که آمریکا مستقیم وارد میدان شود و ثانیاً چراغ سبز آمریکا را برای حمایتهای بعدی داشته باشد».
البته در این میان گزینه دیگری هم مطرح است؛ گزینهای که روزنامه نیویورکتایمز آن را «پرریسکترین» گزینه خوانده و آن تصمیم و اقدام مقامات جمهوری اسلامی به ساخت سلاح اتمی است.
تا همین دو هفته پیش مقامهای آمریکایی میگفتند هنوز «نشانهای» از نزدیک شدنِ ایران به چنین تصمیمی ندیدهاند حتی اگر اقدامات ایران در گسترش برنامه هستهایاش، این کشور را به توانایی تولید سلاح هستهای بسیار نزدیک کرده باشد.
جمهوری اسلامی هر کدام از این گزینهها را که انتخاب کند، بر موقعیتش در منطقه خاورمیانه، در میان نیروهای نیابتیاش و در رویکرد غرب به تهران مؤثر خواهد بود.
شبکه خبری سیانان در یک تحلیل درباره گزینههای مقامهای جمهوری اسلامی با این عنوان که «ایران هیچ گزینه خوبی ندارد» آورده که «خطر این فضایی که پیشتر امتحان نشده این است که قوه جاذبه واکنشها هم تعریفشده نیست؛ کنشها و واکنشها در فضایی شکل میگیرد که هر روز متحول میشود، اشخاص تصمیمگیر هر روز عوض میشوند و خود را تحت فشار داخلی میبینند».
نویسنده مقاله نتیجهگیری کرده است که «در این آشفتهبازاری که هر روز وسعت مییابد، فرصت اتفاقات پیشبینیناپذیر هم هر روز بزرگتر میشود».