احمد زیدآبادی، روزنامه نگار ایرانی معتقد است مسعود پزشکیان «نتیجه یک وضعیت بسیار پیچیده و استثنایی و منحصر به فرد در ایران است»بی بی سی: مسعود آذر تا هفتم مردادماه، مراسم تنفیذ حکم مسعود پزشکیان زمان زیادی باقینمانده است. رئیس جمهور منتخب بعد از تنفیذ حکمش از طرف رهبر جمهوری اسلامی ایران به مجلس میرود و پس از مراسم تحلیف در ۹ مردادماه به طور رسمی سکان قوه مجریه را در دست میگیرد. تا رسیدن به روز موعود، فعلا بازار گمانهزنیها درباره کابینه و کم و کیف «شورای راهبری انتخاب کابینه چهاردهم» داغ است.
تقریبا اکثر روزنامههای روز شنبه ایران به موضوع کابینه مسعود پزشکیان پرداختند. روزنامههای اصولگرا مانند کیهان، وطن امروز، همشهری و جوان صفحه نخستشان را به نقد و انتقاد از شورای راهبری اختصاص دادند و به طعنه نوشتند که آقای پزشکیان کابینه رابه محمدجواد ظریف «اجاره» داده است یا از نقش آقای ظریف در این شورا انتقاد کردند.
این واکنشها از زمانی شدت گرفت که آقای ظریف، رئیس شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه چهاردهم روزجمعه در شبکه ایکس اسامی بیش از ۳۰ نفر از اعضای این شورا را اعلام کرد. او هفته گذشته اعلام کرده بود که در مجموع ۴۵۰ نفر قرار است مسعود پزشکیان را در انتخاب کابینهاش کمک کنند تا یک «دولت وحدت ملی» تشکیل شود.
در کنار اخبار داغ کابینه، شباهت سازی میان آقای پزشکیان و دولتش با دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و حسن روحانی همچنان پربحث و مجادله است. روزنامه «آرمان امروز»، روزنامه نزدیک به اصلاحطلبان روز پنجشنبه گذشته (۲۸ تیرماه) زاویه جدیدی به این بحثها داد و با تیتر جنجالی «مانیفست گورباچف ایرانی» موجی از واکنشها را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به راه انداخت. این روزنامه مجبور شد روز شنبه توضیحی درباره آن بنویسد.
کسانی مانند احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و مشاور روزنامه هممیهن معتقدند که ریاست جمهوری مسعود پزشکیان شبیه هیچکدام از روسای پیشین نیست و «نتیجه یک وضعیت بسیار پیچیده و استثنایی و منحصر به فرد در ایران است».
به گفته آقای زیدآبادی آقای پزشکیان وارث «یک بار شیشه» است و میتواند با مطالبات بالا و «کمرشکن» خورد شود و چیزی از آن باقینماند. از این رو خواهان صبوری، خویشتنداری و واقعبینی مردم است تا مطالبات آنها، دولت را زمینگیر نکند، انتظاری که همه دولتهای پس از انقلاب به دلیل آنچه همیشه «شرایط حساس کشور» توصیف میکردند، از مردم داشتهاند. پزشکیان؛ خاتمی دوم یا گورباچف دوم؟ روزنامه «آرمان امروز»، روز پنجشنبه گذشته از قول صلاحالدین هرسنی، کارشناس روابط بینالملل دست به مقایسه مسعود پزشکیان و میخائیل گورباچف، آخرین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی زد و با توجه به برنامه آقای گورباچف برای اصلاحات بنیادی در زمینههای اقتصادی و سیاسی در شوروی، نتیجه گرفت که اهداف رئیس جمهور منتخب مخرب نیست و منجر به فروپاشی کشور نمیشود و نوشت « در گلاسنوست ایرانی (اصلاحات سیاسی)، پزشکیان را باید عهدهدار افزایش مشارکتآمیز و مسالمت آمیز مردم در قدرت دانست».
این روزنامه در ادامه تاکید میکند که آقای پزشکیان در «پرسترویکای ایرانی (اصلاحات اقتصادی) نیز با نقش آفرینی و بهرهگیری از آموزههای اقتصاد دانان ... به انسدادهای اقتصادی امروز پایان میدهد».
برای نخستین بار نیست که نام «گورباچف» با اسم رئیس جمهور ایران تلاقی پیدا کرده است. با روی کار آمدن دولت اصلاحات همین تعبیر از سوی رسانههای غربی برای محمد خاتمی بکار برده میشد. این مشابهتسازیها باعث شد که در ۱۹ تیرماه ۱۳۷۹ علی خامنهای وارد میدان شود و محمد خاتمی را «آقازاده شریف و مومن» و «دلباخته به معارف دینی و امام» معرفی کند.
آقای خامنهای در آن سخنرانی، پنج دلیل آورد که مقایسه رسانههای غربی درست نیست و گفت «اشتباه اولشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمى جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یکپارچه، شوروى متشکل از سرزمینهای به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بیبدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست».
رهبر جمهوری اسلامی ایران در نهایت گفت برای حفظ نظام و جلوگیری از فروپاشی حکومت «صدها نفر مثل علی خامنهای در راه این حقیقت جان و آبرویشان را میدهند، بنده که چیزی نیستم».
آنچه در آن زمان و این روزها واکنش برانگیز شده است به این برمیگردد که میخائیل گورباچف میخواست از طریق اصلاحات سیاسی و باز کردن فضای سیاسی ( گلاسنوست) و آزادی بیان و اصلاحات اقتصادی و بازسازی (پرسترویکا) و بهبود سطح رفاه اجتماعی، نظام شوروی را از ورطه سقوط نجات دهد اما اصلاحات او دیرهنگام بود و منجر به فروپاشی اقتدار حکومت مرکزی و چندپاره شدن این کشور شد. تیتر روزنامه «آرمان امروز»، روزنامه نزدیک به اصلاحطلبان روز پنجشنبه گذشته جنجالی شدایران و شوروی در یک نگاه به اعتقاد کارشناسان و فعالان سیاسی، جمهوری اسلامی ایران با بحرانهای عدیده اقتصادی و سیاسی روبرو است و ادامه حکومت متکی به تغییرات و اصلاحات بنیادی است.
اگرچه علی خامنهای میگوید «اسلام، کمونیست نیست» اما جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نظامی ایدئولوژیک، با بحرانهایی دست و پنجه نرم میکند که از نظر کارشناسان سیاسی با دوران پیش از فروپاشی شوروی شباهتهای فراوانی دارد.
بیژن اشتری، نویسنده و مترجم که بیش از دو دهه آثار متعددی را درباره بلوک شرق، شوروی و سران حزب کمونیست مانند استالین ترجمه کرده درباره دلایل فروپاشی شوروی هفت مورد را فهرستوار در کانال تلگرامش نوشته است.
آقای اشتری در دلایل فروپاشی شوروی به سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی، برنامههای فضایی و غفلت در تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا و مسکن، صرف بودجههای هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان، ظهور سیاستمداران فاسد، فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بیاثر شدن ماشین پروپاگاندای حکومت اشاره میکند.
او در ادامه نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت، شکاف و بیاعتمادی بین حکومت و مردم و در نهایت بی اثر شدن ماشین سرکوب حکومت را از دلایل سقوط شوروری میشمارد.
مترجم کتاب «شوروی عیله شوروی» در مطلبی دیگر درباره تفاوت جمهوری اسلامی ایران و شوروی نوشته است «بزرگترین تفاوت بین این دو، وجود عناصر اصلاحطلب واقعی در حکومت شوروی و فقدان این عناصر در حکومت جمهوری اسلامی است».
آقای اشتری در ادامه با نامبردن از کسانی مانند ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه دولت آقای گورباچف مینویسد «در حکومت شوروی، در سالهای پایانی، گرچه تعداد اصلاحطلبان کم بود اما مناصب مهمی را در حزب و دولت اشغال کرده بودند اما در ایران، به نظرم رأس نظام کاملاً متوجه خطر حضور اصلاحطلبان واقعی در دولت و حکومت شده و کمر به حذف آنها بسته است و انصافاً هم در این کار موفقیت فوقالعادهای داشته است».
همچنین آقای اشتری به گفته «ساموئل هانتینگتون» استاد و نظریهپرداز علوم سیاسی اشاره میکند که معتقد است «شرط لازم برای فروپاشی یک حکومت اقتدارگرا وجود عناصر اصلاحطلب در این نوع حکومتهاست، عناصری که خواسته و ناخواسته با فعالیتشان بتوانند موجب شکاف در حاکمیت و ریزش نیروهایش بشوند».
صلاحالدین خدیو، نویسنده و فعال رسانه در واکنش به مقایسه مسعود پزشکیان و میخائیل گورباچف براین باور است که منصب ریاست جمهوری در ایران دستکم از سال ۱۴۰۰، بیشتر از هر زمانی، شبیه پست ریاست جمهوری روسیە در دورە دیمیتری مدودوف شدە است. آقای مدودوف در فاصلە سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ رئیس جمهور روسیه شد تا به ولادیمیر پوتین کمک کند که پس از دو دوره ریاست جمهوری، دوباره به منصب ریاست جمهوری باز گردد. در دوره ریاست جمهوری آقای مدودوف این امید بود که روابط این کشور با غرب بهبود یابد اما چنین اتفاقی نیفتاد و او بیشتر نقش یک محلل را برای بازگشت آقای پوتین بازی کرد و پس از بازگشت آقای پوتین به قدرت به مدت هشت سال نخست وزیر روسیه بود (از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰).
صلاحالدین خدیو در کانال تلگرام شارنامه، نوشته «یک ربع قرن از مقایسە خاتمی با گورباچف می گذرد که البته درست در نیامد. از قضا در بازە زمانی پیش گفتە، روسیه آهسته و پیوسته از دمکراسی لرزان و بی ثبات عصر یلتسین به اقتدارگرایی نوین دوران پوتین گذر کرد.»
آقای خدیو توضیح میدهد که اقتدارگرایی نوین، نوعی حکومت غیردموکراتیک است که دارای عناصری از دموکراسی است و با داشتن نسخە های گوناگون، به تدریج به سرمشقی در تمام جهان تبدیل شده است. پزشکیان و آخرین شانس؟ در رسانهها و تحلیلهای منتشره در داخل و خارج از ایران بارها شنیده میشود که مسعود پزشکیان آخرین شانس جمهوری اسلامی ایران برای اصلاحات بینادین در کشور است.
بعضی از تحلیلگران روی کار آمدن آقای پزشکیان را نشانهای برای آغاز تغییرات در جمهوری اسلامی ایران میدانند و براین باورند که در پس انتخاب آقای پزشکیان اراده حکومت نیز دخالت داشته است وگرنه روند انتخابات به گونه دیگری پیش میرفت و نامزد اصولگرایان از صندوق رای بیرون میآمد. همانطور که آقای پزشکیان پس از اعلام پیروزی در انتخابات در آرامگاه «بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران» گفته بود « اگر مقام معظم رهبری نبودند اسم من از صندوق در نمیآمد».
حمید آصفی، فعال سیاسی در گفتوگو با بیبیسی فارسی معتقد است آقای پزشکیان آخرین شانس برای جمهوری اسلامی ایران است.
آقای آصفی میگوید آقای خامنهای در دولتهای محمود احمدینژاد و ابراهیم رئیسی به دنبال تشکیل دولت حزباللهی بود که هر دو مورد با شکست روبرو شد و حالا به دنبال راه دیگری است.
حمید آصفی براین باور است «حامیان سعید جلیلی دارای تشکیلات گستردهای هستند و حتی بخشی برای سازماندهی آرا درست کردند و دارای امکانات وسیعی به لحاظ لجستیک، اطلاعاتی، مالی، امنیتی و نظامی هستند و بر همین اساس بود که آقای پزشکیان گفت بدون رهبری امکان پیروزی او ممکن نبود».
این فعال سیاسی برای بیان نشانههای حمایت آقای خامنهای از مسعود پزشکیان میگوید «برای اولین بار است که رئیس قوه قضائیه، فرماندهان نظامی و بخصوص محمد محمدی گلپایگانی رئیس دفتر علی خامنهای و علیاصغر حجازی معاون بیت به دیدار رئیس جمهور منتخب میروند. این دیدارها، این پیام را به مخالفان داد که نباید به رئیس جمهور منتخب حمله کنند».
حمید آصفی فعال سیاسی معتقد است که مسعود پزشکیان برای تحقق وعدههایش و بازشدن فضای کشور «۶ ماه فرصت دارد» و اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد مانند گذشته عمل کند و فضایی برای تغییر باز نکند و در روی همان پاشنه بچرخد و اراده جدی برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم نداشته باشد، «بخشی که به مسعود پزشکیان رای دادند دوباره در صف تحریم قرار میگیرند».
او میگوید «ما با یک وضعیت شتابناکی به سمت فوران جنبشهای اعتراضی و اجتماعی در ایران روبرو هستیم و معلوم نیست اگر اصلاحات صورت نگیرد چه اتفاقی پیش روی جامعه خواهد بود؛ چرا که بحرانها و سطح انتظارات مردم متراکم شده و در صورت ناامیدی مجدد، این بحرانها همانند یک فنر عمل میکند و رها میشود؛ به همین دلیل حکومت چارهای جز برداشتن گامهای اساسی مانند رفع تحریمها، برداشتن فیلترینگ و کوتاه آمدن برسر حجاب اجباری ندارد».
به نظر میرسد ارزیابیها از برنامه دولت جدید برای آینده با انتخاب کابینه شکل دقیقتری به خود میگیرد. البته انتخاب همه اعضای کابینه نیز در ید اختیار رئیس دولت نیست. چنانکه روسای جمهوری که سرکار آمدهاند، تا بوده قبل از اعلام وزرای پیشنهادی به مجلس، لیست کابینه مورد نظرشان را با علی خامنهای هماهنگ میکنند و به شکل سنتی تعدادی از وزرا با نظر و تائید رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشود.
حسن روحانی در فروردینماه ۱۴۰۳ در گفتوگو با شماری از روزنامهنگاران گفته بود «برخی وزرا مانند وزیر کشور، امور خارجه، اطلاعات، آموزش و پرورش، علوم، ارشاد، دفاع و رئیس سازمان انرژی اتمی با هماهنگی با مقام معظم رهبری معرفی میشوند. در دولت دوازدهم به دلایلی انتخاب رئیس سازمان برنامه و بودجه هم با رهبری هماهنگ شد».
آقای روحانی در ادامه درباره انتخاب وزیر کشاورزی نیز گفته بود با وجود اینکه محمود حجتی حاضر نبود که برای دور دوم وزیر شود با نظر آقای خامنهای دوباره متصدی وزارتخانه کشاروزی شد.
از این رو حضور ۴۵۰ نفر به عنوان بازوی مشورتی برای رئیس جمهور منتخب در انتخاب کابینه یک طرف ماجرا است و در طرف دیگر، «رضایت و دخالت» رهبر جمهوری اسلامی ایران در تشکیل کابینه نقش کلیدی دارد.
+4
رأی دهید
-6
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۵۶
مهدی52 - روتردام، هلند
هیچکدام !! خلاصه کلام او فقط عزوسی است که به فراخوره وضعیت مالی و منطقه ای مافیای مولا و سپاه مزدوران بزک میشود برای هرچه بهتر فروخته شدن به افکار داخلی و خارجی ، دیگه بعد از ۴۵ سال باید احمق بود تا به این کلکهای قدیمی و مردم فریب باور کرد
0
6
دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
وقتی تو عکس اول رو کله اش تشدید گذاشتن یعنی تکرار خاتمی.
0
4
دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۱۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Deer Park - واشینگتن، ایالات متحده امریکا
دوستان عزیز، از این به بعد از کلمه حرام منهای استفاده کنیم.
0
1
دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.