بی بی سی: وقتی در سپتامبر سال ۲۰۲۲ گزارش شد که دو زن برزیلی در آمریکا گم شدهاند، خانواده آنها به همراه افبیآی (پلیس فدرال آمریکا)، جستوجویی همهجانبه را برای یافتنشان آغاز کردند. تنها چیزی که افبیآی میدانست این بود که آنها با یک چهره معروف اینستاگرام یا اینفلوئنسر به نام «کت تورس» که درباره سلامت، مطالبی را منتشر میکرد، زندگی میکردند.
تورس هماکنون به جرم قاچاق انسان و بردهداری در ارتباط با یکی از این دو زن، به هشت سال زندان محکوم شده است. بر اساس اطلاعاتی که به دست بیبیسی رسیده، او در ارتباط با دومین زن نیز تفهیم اتهام شده است.
چگونه یک مدل سابق که در مهمانیهایی با حضور لئوناردو دیکاپریو شرکت میکرد و عکسهایش بر روی جلد نشریات بینالمللی منتشر میشد، کارش به فریب دنبالکنندگانش و باز کردن پای آنها به بهرهکشی جنسی رسید؟
آنا میگوید وقتی در سال ۲۰۱۷ برای نخستین بار به شکل تصادفی در اینستاگرام با صفحه تورس روبهرو شد، این چهره مطرح شبکههای اجتماعی، برایش «نوعی از امید» را تداعی کرد.
آنا اگر چه یکی از زنهای بزریلی گم شده نیست، اما همانند آنها، از قربانیان تورس محسوب میشود. او در عملیات جستوجو برای یافتن زنهای گم شده برزیلی، نقشی کلیدی بازی کرد.
آنا میگوید، آنچه او را به تورس جذب کرد، مسیری بود که به سوی موفقیت پیموده بود؛ زنی که از محلههای فقیرنشین برزیل به شهرتی بینالمللی رسیده بود و در این راه، در مهمانیهایی شرکت میکرد که مشهورترین ستارههای هالیوود در آنها حضور داشتند.
آنا به بیبیسی آی و بیبیسی نیوز برزیل گفت: «به نظر میرسید که او از پس خشونت در کودکی، سوء استفاده و همه تجربیات دردآور زندگیاش برآمده است.» آنا در سال ۲۰۱۹ به نیویورک نقل مکان کرد تا به عنوان دستیار کت تورس، با او زندگی کندآنا در آن زمان، خودش در موقعیت آسیبپذیری قرار داشت. او میگوید که در کودکی از خشونت رنج کشیده، از جنوب برزیل به تنهایی به ایالات متحده نقل مکان کرده و پیش از آشنایی با تورس، از یک رابطه پر از آزار نیز آسیب دیده بود.
تورس به تازگی زندگینامهاش را به نام «آن صدا» منتشر کرده بود. او در این کتاب ادعا کرده بود که به دلیل قدرتهای معنویاش، میتواند پیشبینیهایی انجام دهد و در برنامههای رسانهای معتبر برزیلی مصاحبههایی داشته است.
آنا میگوید: «او روی جلد مجلات بود. با افراد مشهوری مانند لئوناردو دیکاپریو دیده میشد. همه چیزهایی که میدیدم به نظر معتبر میآمد.»
آنا میگوید که به خصوص به رویکرد معنوی تورس علاقهمند شده بود.
چیزی که آنا نمیدانست این بود که داستان الهامبخشی که تورس نقل میکرد، تلفیقی از راست و دروغ بود.
لازر توورسکی، هماتاقی سابق تورس در نیویورک، به ما گفت که تورس از طریق دوستانش در هالیوود با یک ماده توهمزا به نام «آیاهواسکا» آشنا شد و بعد از اینکه برای نخستین بار آن را مصرف کرد، هرگز به آدم قبلی تبدیل نشد.
توروسکی میگوید: «این زمانی بود که او تقریبا در آستانه خارج شدن از مسیر قرار گرفته بود.»
توروسکی به این نتیجه رسیده بود که تورس با مردهای ثروتمند و قدرتمند، روابطی رمانتیک برقرار میکرد و آنها نیز به او پول میدادند. توروسکی معتقد است که تورس حتی پول اجاره آپارتمانش را هم از همین راه به دست میآورد. لازر توروسکی، همخانه سابق تورس میگوید که مصرف «آیواسکا» تورس را متحول کردوبسایت سلامتی و سرویس اشتراکی که تورس راهاندازی کرده بود، به مشتریانش وعده میداد که به «عشق، پول و اعتماد به نفسی که همیشه آرزو میکردید» خواهند رسید. در این وبسایت، ویدئوهای خودآموزی منتشر شده بودند که در آنها برای مشتریها، توصیههایی درباره رابطههایشان، سلامتی، موفقیت تجاری و معنویت ارائه شده بودند؛ خودآموزهایی که شامل هیپنوتیزم، مراقبه و برنامههای ورزشی نیز میشدند.
مشتریان میتوانستند با پرداخت ۱۵۰ دلار بیشتر، یک جلسه مشاوره رو در رو با خود تورس داشته باشند؛ جلساتی که تورس مدعی بود در آنها میتواند همه مشکلات مشتریانش را حل کند.
آماندا، یکی دیگر از مشتریان سابق که در پایتخت برزیل زندگی میکند، میگوید کت به او این احساس را میداد که آدم خیلی خاصی است.
او میگوید: «تمام تردیدها، سوالات و تصمیمهایم را همیشه اول پیش او میبردم تا با هم تصمیم بگیریم.»
اما به نظر میرسد آن مشاورهها جنبه تاریکی هم داشتند. آنا، آماندا و دیگر دنبالکنندگان سابق تورس میگویند که خود را به تدریج از دوستان و خانواده دور کردند و آماده بودند به هر کاری که تورس پیشنهاد میکرد، تن بدهند.
تورس در سال ۲۰۱۹ از آنا خواست که به نیویورک بیاید و به عنوان دستیارش کار کند. آنا این پیشنهاد را پذیرفت. در این زمان، او دانشجوی رشته تغذیه در دانشگاهی در بوستون بود، اما ترتیبی داد که تحصیلاتش را به شکل آنلاین پی بگیرد. آنا میگوید تورس پیشنهاد کرده بود که او برای نگهداری از حیواناتش و انجام کارهای آشپزی، شستوشو و نظافت، ماهی دو هزار دلار دریافت کند. تحقیقات بیبیسی آی و بیبیسی نیوز برزیل، حقایق را درباره پشت صحنه به شهرت رسیدن یک اینفلوئنسر سلامتی و مربی زندگی معنوی افشا کرد و حالا جستوجویی بینالمللی برای یافتن کسانی که او قاچاق کرده است، آغاز شده استاما وقتی آنا به آپارتمان تورس رسید، به سرعت متوجه شد که آنجا با تصاویری که در اینستاگرام این چهره معروف به نمایش گذاشته شده بود، تفاوت زیادی دارد.
او میگوید: «شوکهکننده بود. خانه خیلی به هم ریخته و خیلی کثیف بود و بوی خوبی هم نمیآمد.»
آنا میگوید تورس حتی نمیتوانست کارهای سادهای مثل دوش گرفتن را بدون کمک او انجام دهد، زیرا نمیتوانست تنها بماند. او توصیف میکند که باید همیشه در دسترس تورس میبود، و فقط چند ساعت در شب اجازه خوابیدن داشت؛ آن هم بر روی کاناپهای که گربهها بر رویش ادرار کرده بودند. تورس بیش از یک میلیون دنبالکننده در اینستاگرام داشتآنا میگوید بعضی روزها در سالن ورزشی ساختمان آپارتمان، به جای اینکه ورزش کند، چند ساعت میخوابید.
او میگوید: «الان متوجه میشوم که او از من به عنوان برده استفاده میکرد ... او از این کار لذت میبرد.»
آنا میگوید در نهایت او هیچگاه حقوقی دریافت نکرد.
او میگوید: «احساس میکردم که گیر افتادهام و راهی برای خروج ندارم. احتمالاً من یکی از اولین قربانیان قاچاق انسان او بودم.»
او خوابگاه دانشجوییاش در بوستون را ترک کرده بود و به همین دلیل، جایی برای بازگشت نداشت. ضمن اینکه هیچ درآمدی هم برای پرداخت هزینههای مسکن نداشت.
آنا میگوید وقتی تلاش کرد با تورس برخورد کند، این اینفلوئنسر به خشونت روی آورد؛ رفتاری که برای آنا، یادآور خاطرات دردناکش از تجربه خشونت خانگی بود.
در نهایت پس از سه ماه، آنا توانست راهی پیدا کند که به خانه دوستپسر جدیدش فرار کند.
اما این پایان نقش آنا در زندگی تورس نبود. وقتی خانوادههای دو زن جوان برزیلی دیگر در سپتامبر ۲۰۲۲ اعلام کردند که این زنان گم شدهاند، آنا میدانست که باید اقدامی انجام دهد.
در آن زمان، زندگی تورس به شدت رشد کرده بود. او با مردی ۲۱ ساله به نام زک که در کالیفرنیا با او آشنا شده بود، ازدواج کرده بود. آنها در یک خانه پنجخوابه در حومه شهر آستین در ایالت تگزاس زندگی میکردند.
تورس همان رفتاری را که با آنا داشت، با دیگر دنبالکنندگانش تکرار کرده بود و تلاش میکرد بسیاری از فالوورهای متعهد و وفادار را جذب کند تا برایش کار کنند. او به این افراد وعده داده بود که در ازای کاری که برایش انجام میدهند، به آنها کمک میکند به رویاهایشان برسند؛ اقدامی که در واقع بهرهبرداری از جزییاتی بود که دنبالکنندگانش، در جلسات مشاوره از زندگی خودشان با او در میان میگذاشتند.
دزیره فریتاس، یک زن برزیلی که در آلمان زندگی میکرد و یکی دیگر از شهروندان برزیل به نام لتیسیا مایا، دو زنی بودند که ناپدیدشدنشان موجب شد تا پای افبیآی به موضوع باز شود. آنها برای زندگی با تورس، به خانه او نقل مکان کرده بودند. یک زن برزیلی دیگر که ما در اینجا او را «سول» معرفی میکنیم نیز توسط تورس استخدام شده بود.
تورس در پستی در شبکههای اجتماعی «قبیله جادوگری» خودش را به فالوورهایش معرفی کرد. تورس تعدادی از فالوورهایش را قانع کرده بود که برای زندگی با او، به خانهاش در حومه شهر آستین در ایالت تگزاس نقل مکان کنندبیبیسی کشف کرده است که حداقل چهار زن دیگر در آستانه نقل مکان به خانه تورس بودند، اما در نهایت از این کار منصرف شدند.
برخی از این زنان، از ترس آزار و اذیت آنلاین و تازه بودن درد و رنجی که تحمل کرده بودند، حاضر نشدند در برابر دوربین بیبیسی بنشینند. اما ما موفق شدیم با کمک اسناد دادگاه، پیامهایی که بینشان رد و بدل شده بود، صورت حساب بانک، و خاطرات دزیره، صحت حسابهای کاربری آنها را تایید کنیم. خاطرات دزیره با عنوان «@به دنبال دزیره» توسط ناشری به نام «دیسراپت تاکس» منتشر شده است.
دزیره میگوید که در مورد او، تورس برایش بلیط هواپیما از آلمان خریده بود و به او گفته بود که خودکشی کرده و به حمایتش نیاز دارد.
تورس همچنین متهم است که لتیسیا را که در ۱۴ سالگی جلسات مشاورهاش را با او شروع کرده بود، متقاعد کرده است که در چارچوب یک برنامه استخدام «او پر» (خدمتکاری که همراه با خانواده زندگی میکند) به ایالات متحده برود. تورس سپس لتیسیا را مجاب کرده که از این برنامه خارج شود و برای کار و زندگی، به پیش او برود.
در مورد سول، او میگوید بعد از اینکه بیخانمان شد، تورس پذیرفت که او به خانهاش نقل مکان کند. سول استخدام شده بود تا کلاسهای یوگا و جلسات فالگیری با کارتهای «تاروت» برگزار کند.
اما زمان زیادی طول نکشید که زنان متوجه شدند واقعیت زندگیشان، هیچ شباهتی به قصههایی که تورس وعده داده بود، ندارد.
دزیره میگوید که در عرض چند هفته، تورس او را تحت فشار قرار داد تا در یک «استریپ کلاب» محلی کار کند. به گفته دزیره، تورس به او گفت که اگر در «استریپ کلاب» کار نکند، باید تمام پول بلیط هواپیما، اجاره اقامت، هزینه استفاده از مبلمان خانه و حتی هزینه «جادوگری» را که تورس انجام داده بود، پرداخت کند. دزیره میگوید نه تنها او این پول را نداشت، بلکه در آن زمان هنوز به قدرتهای معنوی که تورس ادعا میکرد، اعتقاد داشت. بنابراین وقتی تورس تهدید کرد که اگر دستورهایش را پیروی نکند، او را نفرین خواهد کرد، دزیره وحشتزده شد.
دزیره با بیمیلی پذیرفت که به عنوان «استریپر» (کسی که در استریپ کلاب در حین رقص، برهنه میشود) کار کند.
یکی از مدیران این «استریپ کلاب» به نام جیمز به بیبیسی گفت که دزیره برای ساعات بسیار طولانی، هفت روز در هفته کار میکرد.
دزیره و سول میگویند که زنان در خانه ویلایی تورس تحت قوانینی سختگیرانه قرار داشتند. به گفته آنها، این زنان اجازه نداشتند با یکدیگر صحبت کنند، برای خروج از اتاقهایشان - حتی برای استفاده از حمام - به اجازه تورس نیاز داشتند و باید فوراً همه درآمد خود را به او تحویل میدادند. توضیح تصویر، تورس (چپ) در کنار دزیره و لیتیسیا (راست)سول به بیبیسی گفت: «بسیار دشوار بود که از آن وضعیت خارج شویم، چون پول ما دست او بود. وحشتناک بود. فکر میکردم ممکن است اتفاقی برایم بیفتد چون او تمام اطلاعات من، گذرنامه و گواهینامه رانندگیام را در اختیار داشت.»
سول میگوید یک روز صدای تورس را شنیده که در یک مکالمه تلفنی با یکی از مشتریهایش در برزیل، به او گفته است که به عنوان «مجازات» باید روسپیگری کند. سول بعد از شنیدن این مکالمه به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتواند دست روی دست بگذارد و باید به شکلی از این وضعیت فرار کند.
سول سرانجام موفق شد که با کمک دوستپسر سابقش، از آنجا بگریزد.
در همین حال، شوهر تورس در خانه چندین اسلحه نگه میداشت و این اسلحهها به طور منظم در استوریهای اینستاگرامش به نمایش گذاشته میشدند. این موضوع برای زنانی که هنوز در این خانه مانده بودند، مایه ترس و وحشت بود.
دزیره میگوید که تقریبا در حوالی همین دوران تورس سعی کرد او را متقاعد کند که کار در «استریپ کلاب» را کنار بگذارد و در عوض به روسپیگری روی بیاورد. اما دزیره در برابر این خواسته مقاومت میکند. او میگوید که تورس، روز بعد او را شکل برنامهریزی نشده و غافلگیرکنندهای، به یک باشگاه تیراندازی برده است.
دزیره میگوید که در نهایت، او از روی ترس به درخواست تورس تن داده است.
دزیره در کتابش مینویسد: «سوالات زیادی مرا آزار میداد: آیا میتوانم هر وقت که بخواهم دست بکشم؟ و اگر کاندوم پاره شود، آیا بیماری میگیرم؟ آیا مشتری میتواند پلیس مخفی باشد و مرا دستگیر کند؟ اگر او مرا بکشد چه؟»
تورس برای هر یک از این زنان، حداقل درآمد تعیین کرده بود که از هزار دلار، به مرور به سه هزار دلار در روز افزایش یافته بود. اگر زنی موفق نمیشد این حداقل درآمد را به دست بیاورد، اجازه نداشت که آن شب به خانه برگردد.
دزیره میافزاید: «چندین بار در خیابان خوابیدم، چون نتوانسته بودم حداقل پولی که تعیین شده بود، در بیاورم.»
صورتحسابهای بانکی که بیبیسی دیده است، نشان میدهند که دزیره در ماههای ژوئن و ژوئیه ۲۰۲۲ بیش از ۲۱ هزار دلار به حساب تورس واریز کرده است. او میگوید که مجبور بوده مقدار بسیار بیشتری از پول را به شکل نقدی تحویل بدهد.
روسپیگری در ایالت تگزاس غیرقانونی است. دزیره میگوید تورس او را تهدید میکرد که اگر به فکر خروج از این کار باشد، با پلیس تماس خواهد گرفت و به آنها گزارش خواهد داد که او روسپیگری میکند.
بعد از اینکه برای ماههای متوالی، دزیره و لتیسیا با دوستان و اعضای خانوادهشان در برزیل تماس نگرفتند، در ماه سپتامبر آنها تصمیم گرفتند که در رسانههای اجتماعی، کارزاری برای یافتنشان به راه بیندازند.
اما در این زمان دیگر قیافههای این دو نفر آنقدر تغییر کرده بود که شناساییشان از روی عکسهای قدیمی بسیار دشوار شده بود. موهای قهوهایشان به رنگ بلوند پلاتینی درآمده بود تا به طرز عجیبی شبیه به تورس بشوند. دزیره میگوید که در آن زمان تمام تماسهای تلفنیاش قطع شده بود و بدون هیچ سوالی، همه دستورات این اینفلوئنسر را اجرا میکرد.
آرام آرام، صفحه اینستاگرامی جستوجو برای دزیره توجهات بیشتری را به خود جلب کرد و در نهایت، خبر گم شدن آنها در آمریکا، به یکی از مهمترین اخبار رسانههای برزیلی تبدیل شد. دوستان دزیره نگران بودند که او چه بسا به قتل رسیده باشد و خانواده لیتسیا، عاجزانه درخواست میکردند او صحیح و سالم به خانه بازگردد.
آنا که در سال ۲۰۱۹ با تورس زندگی کرده بود، میگوید که با دیدن اخبار، زنگ خطرها به صدا درآمدند. او میگوید که بلافاصله حدس زده است که «(تورس) دختران دیگری را نگه داشته است.»
اطلاعات بیشتر و حمایت در مورد قاچاق انسان و بردهداری مدرن از طریق خط تلفن ویژه بیبیسی در دسترس هستند.
اگر از اشارههای موجود در این مطلب ناراحت شدهاید، لطفاً با یکی از کارکنان حرفهای مراکز درمانی یا سازمانی که در این زمینه خدمات حمایتی ارائه میدهد، صحبت کنید.
آنا به همراه دیگر مشتریان سابق، تلاش کرد تا با هر سازمان و نهاد قانونی که ممکن بود - از جمله افبیآی – تماس بگیرد. هم او، هم سول، پنج ماه زودتر از این اتفاقات، تورس را به پلیس آمریکا گزارش داده بودند، اما میگویند در آن زمان، گزارشهایشان جدی گرفته نشدند.
در ویدیویی که آنا در آن زمان برای ارائه شهادت قانونی ضبط کرده و با بیبیسی به اشتراک گذاشته شده است، او با ناراحتی میگوید: «این شخص بسیار خطرناک است و قبلا مرا تهدید به قتل کرده است.»
اندکی بعد، پروفایلهای زنان مفقود شده در وبسایتهای روسپیگری کشف شدند. به نظر میرسید که تردیدهایی مبنی بر احتمال بهرهکشی جنسی از این زنان در رسانههای اجتماعی مطرح شده بود، واقعیت داشتند.
تورس که از این توجه رسانهای وحشت زده شده بود، به همراه زنان، ایالت تگزاس را ترک کرد و به جایی بیش از دو هزار مایل (سه هزار و ۲۱۹ کیلومتر) دورتر، در ایالت «مین» نقل مکان کرد. همچنین ویدیوهایی تکاندهنده از دزیره و لتیسیا منتشر شدند که در آنها، این دو زن مدعی شده بودند که اسیر نیستند. آنها در این ویدئوها از همگان خواستند که جستوجو برای یافتنشان را متوقف کنند.
اما یک مکالمه ضبط شده که به دست بیبیسی نیوز رسیده، جزییات بیشتری از وقایع آن روزها در اختیارمان میگذارد. در آن زمان، مقامات آمریکایی از نگرانیها در مورد ایمنی زنان مطلع بودند. در پی سرنخی که وزارت امنیت ملی آمریکا در اختیار یک افسر پلیس قرار داد، او موفق شد که با تورس تماس تصویری برقرار کند تا جویای حالشان بشود. اما تنها لحظاتی قبل از اینکه تماس ویدئویی برقرار شود، صدای تورس شنیده میشود که میگوید: «(افسر پلیس) الان شروع میکنه به سوال پرسیدن. بر و بچ! اونها کلکهای زیادی تو آستین دارند. این یارو کارآگاهه. خیلی مراقب باشید. به خاطر رضای خدا، اگه یه کلمه حرف بزنید، میندازمتون بیرون. جیغ میکشم.»
سرانجام در ماه نوامبر سال ۲۰۲۲، پلیس موفق شد که تورس را قانع کند تا این دو زن را به کلانتری شهرستان «فرانکلین» در ایالت مین ببرد تا سلامت و شرایط زندگیشان به شکل حضوری تایید شود.
دیوید داول، کارآگاهی که تورس، دزیره و لتیسیا را بازجویی کرد، به بیبیسی گفت که او و همکارانش خیلی زود متوجه چند نشانه نگرانکننده شدند؛ از جمله بیاعتمادی زنان به مجری قانون، انزوا و عدم تمایل برای پاسخ دادن به سوالات بدون اجازه گرفتن از تورس.
او میگوید: «قاچاقچیان انسان همیشه مانند فیلمها نیستند که شما یک باند دارید که افراد را ربوده است. بسیار رایجتر است که این کار توسط کسی انجام میشود که شما به او اعتماد دارید.»
دسامبر ۲۰۲۲ این دو زن به سلامت به برزیل بازگردانده شدند.
کارآگاه داول میگوید که بر اساس تجربه او، قاچاق انسان در حال افزایش است. مشاهدات او با آمارهای سازمان ملل متحد همخوانی دارد. این سازمان میگوید قاچاق انسان یکی از سریعترین جرایم در حال رشد در جهان است و سالانه حدود ۱۵۰ میلیارد دلار سود ایجاد میکند.
داول معتقد است که رسانههای اجتماعی به بستری برای افزایش قاچاق انسان تبدیل شدهاند، چرا که کار تبهکاران را برای ارتباط برقرار کردن با قربانیان و فریب آنها، تسهیل کرده است.
در آوریل امسال، تیم ما موفق شد که با به دست آوردن یک حکم نادر در یکی از دادگاههای برزیل، اجازه پیدا کند که در زندان با تورس مصاحبه کند. در آن زمان، او هنوز منتظر حکم دادگاهی بود که در رابطه با رفتارش با دزیره برگزار شده بود.
تورس با لبخند و رفتاری بسیار حسابشده به ما نزدیک شد. بیبیسی در دورانی که کت تورس در زندان منتظر حکم دادگاه بود، با او مصاحبه کردتورس در آن مصاحبه با قاطعیت گفت که کاملا بیگناه است و مدعی شد که هرگز هیچ کس را مجبور نکرده که در یک شغل مرتبط با روابط جنسی مشغول به کار شود؛ چه زنهایی که با او زندگی کردهاند و چه افراد دیگر.
او به ما گفت: «وقتی شهادتهای شاهدان را میدیدم، آنها دروغهای بسیاری میگفتند. آنها آنقدر دروغ میگفتند که یک جایی دیگر نمیتوانستم جلوی خندهام را بگیرم.»
او گفت: «مردم میگویند من یک گوروی جعلی هستم، اما در عین حال همان آدمها میگویند من برای جامعه خطر دارم، چون میتوانم ذهن مردم را با کلماتم تغییر بدهم.»
وقتی او را با شواهدی که خودمان دیده بودیم، روبرو کردیم، برخورد او خصمانهتر شد و ما را نیز به دروغ گفتن متهم کرد.
او گفت: «شما انتخاب میکنید که هرچه را انتخاب کنید، باور کنید. من میتوانم به شما بگویم که من عیسی هستم. و شما میتوانید عیسی را ببینید، یا میتوانید شیطان را ببینید. مساله این است. این انتخاب شماست. این ذهن شماست.»
وقتی تورس بلند شد تا به سلولش بازگردد، در حین خداحافظی، ما را هم تهدید کرد و گفت به زودی خواهیم فهمید که آیا او قدرتی دارد یا نه. او به من اشاره کرد و گفت: «از این خوشم نیومد.»
بیبیسی اکنون میتواند فاش کند که اوایل این ماه، تورس به جرم قاچاق انسان و بردهداری در ارتباطاتش با دزیره، توسط یک قاضی برزیلی به هشت سال زندان محکوم شد. قاضی پرونده به این نتیجه رسید که تورس این زن جوان را به منظور بهرهکشی جنسی به ایالات متحده کشانده است.
بیش از ۲۰ زن گزارش دادهاند که توسط تورس فریب داده شدهاند یا مورد بهرهکشی قرار گرفتهاند. بیبیسی با بسیاری از آنها که هنوز تحت درمان روانپزشکی هستند صحبت کرده است.
وکیل تورس به بیبیسی گفت که او به محکومیت خود اعتراض کرده و هنوز موضع بیگناهی را حفظ کرده است.
تحقیقات در مورد اتهاماتی که زنان دیگر علیه تورس مطرح کردهاند، در برزیل ادامه دارد.
به باور آنا، این احتمال وجود دارد که قربانیان بیشتری بعد از این که درباره جنایات تورس در رسانهها بخوانند، پا پیش بگذارند. این اولین باری است که خود آنا به شکل علنی و عمومی درباره تجربهاش صحبت میکند.
او میگوید که میخواهد مردم متوجه شوند اعمال تورس، یک جنایت جدی بودهاند، نه یک «درام اینستاگرامی».
دزیره نیز در صفحات پایانی کتاب خود، در تاملی درباره تجربیاتش مینویسد: «من هنوز به طور کامل بهبود نیافتهام، سال سختی را پشت سر گذاشتهام. از من بهرهکشی جنسی شد، به بردگی گرفته شدم و زندانی بودم. امیدوارم داستان من به عنوان یک هشدار تلقی شود.»
+4
رأی دهید
-2
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.