کیهان لندن:دادگاه نرگس محمدی و نامه برخی زندانیان زن در حمایت از او بار دیگر نام محمدی را در رسانههای غرب بر سر زبانها انداخت. در این رابطه ماریوفیلیپو برامبیلا مدیر انجمن ایران- ایتالیا در مصاحبه با روزنامهنگار ایتالیایی فرانچسکا مازینی به بیان برخی مسائل پیرامون فعالیت نرگس محمدی و شرایط فعلی ایران پرداخته است.
«وبسایت تگ۲۴» مینویسد، ایرانی که جمهوری اسلامی ساخته سرزمینی است که حقوق بشر در آن بطور فاحشی نقض میشود. رژیم جمهوری اسلامی به هیچکس رحم نمیکند و در سرکوب بین زن و مرد تفاوتی قائل نیست. درواقع رفتار حامیان علی خامنهای از جمله پلیس و گشت ارشاد او، در داخل و خارج از زندانهای ایران، وحشیانهتر از قبل هم شده است.
انجمن ایران- ایتالیا سازمانی است متشکل از ایرانیان در تبعید ساکن ایتالیا و گروهی از فعالین و سیاستمداران ایتالیایی. طبق گفته مدیر این انجمن «تقریبا نیمی از اعضای انجمن شهروندان ایرانی در تبعید هستند، مخالفانی که در کشور ما (ایتالیا) زندگی میکنند و ما به لطف حضور این افراد، در مورد آنچه در ایران میگذرد، یک رصدخانه برجسته ساختهایم. در داخل ایران مخالفان بیشماری وجود دارند، شاید بتوانیم بگوییم اکثریت جمعیت ایران. مردم ایران با رژیم در تضاد کامل هستند اما نمیتوانند آن را علنی بیان کنند. مخالفان اغلب مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، به ویژه افرادی که با خارج کشور در تماساند. متاسفانه در غرب درک درستی از شرایط سیاسی و اجتماعی ایران وجود ندارد».
فرانچسکا مازینی: ماجرای نرگس محمدی، فعال سیاسی زندانی در تهران، جامعه جهانی را بسیار تحت تاثیر قرار داد؛ بهخصوص پس از دریافت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۳. داستان او به نوعی تبدیل به نماد نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران شده. جلسه دادگاه غیرعلنی و در غیاب متهم، حتی اعتراض برخی از زنان محبوس در همان زندان را نیز برانگیخت. انجمن ایران- ایتالیا در این مورد چه نظری دارد؟
ماریوفیلیپو برامبیلاماریوفیلیپو برامبیلا: ما به عنوان یک انجمن سیاسی همبستگی و احترام کامل خود را نسبت به حقوق انسانی خانم نرگس محمدی به عنوان یک زندانی و یک مخالف جمهوری اسلامی اعلام میکنیم. اینکه به خانم محمدی جایزه صلح نوبل اعطا شد در کل اتفاق مثبتی بود چون به هر حال این جایزه به یک زن ایرانی رسید. با این حال، میتوانست انتخاب بسیار بهتری باشد اگر این جایزه بجای یک نفر به تمام زنانی داده میشد که در جنبش انقلابی ایران نقش دارند. من فکر میکنم در آنصورت بسیار نمادینتر و متحدکنندهتر میبود. نرگس محمدی شخصیتی مناقشهبرانگیز است زیرا او نزدیک به خانواده رئیس جمهور اسبق رژیم، هاشمی رفسنجانی، است. خانوادهای که نماینده جناح اصلاحطلب در جمهوری اسلامی است و ظاهرا با رهبر فعلی یعنی علی خامنهای و جریان فعلی در قدرت اختلاف دارد. او را یک «نئوشریعتیست» میدانند، جریانی برآمده از تفکرات علی شریعتی که یکی از نظریهپردازان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بود. شریعتی حامی نوعی رادیکالیسم بود که به اسلام سیاسی منجر میشود.
به همین دلیل من تعجب نکردم که همسر خانم محمدی بجای تقدیم نوبل به قربانیان سرکوب خونین در ایران، تصمیم گرفت این جایزه را به میرحسین موسوی، نخست وزیر خمینی در دهه سیاه ۱۹۸۰ تقدیم کند. دوران موسوی در ایران دوران ترور و سرکوب در بحبوحه جنگ ایران و عراق بود. موسوی چند سالی است که به دلیل درگیریهای قدیمی و درونی خود رژیم از حلقه قدرت بیرون گذاشته شده. نام او شاید برای خیلیها در ایتالیا اهمیتی نداشته باشد، اما او یکی از رهبران اپوزیسیون جعلی اصلاحطلب در ایران، و یکی از افرادی است که در سیاستهای غلط و جنایات جمهوری اسلامی دست داشته است.
– وضعیت زندانیان در زندانهای ایران چگونه است؟ نرگس محمدی را نماد آزادی از ظلم رژیم میدانند!
– نرگس محمدی شخصیتی نیست که بسیاری از رسانههای غربی از او به تصویر می کشند. او شخصیتی به شدت مناقشهبرانگیز است. او وابسته به بخشی از بدنهی جمهوری اسلامی است، یعنی اصلاحطلبان. او با رهبر فعلی و اکثریت محافظهکار رژیم ایران مشکل دارد، نه با کلیت آن. محمدی خواهان پایان تمامیت جمهوری اسلامی نیست، خواستهای که برای مثال شاهزاده رضا پهلوی به آن معتقد است. او در آمریکا ساکن است و مرکز ثقل اپوزیسیون رژیم است. شاهزاده رضا پهلوی میگوید که جمهوری اسلامی دقیقاً به دلیل ماهیتاش به عنوان یک حکومت تمامیتخواه، مذهبی و بنیادگرا قابل اصلاح نیست. این حکومت باید بطور کامل از بین برود و حکومتی سکولار پایهگذاری شود و این تغییر باید با رای شهروندان ایران و از مسیر یک مجلس مؤسسان، یک رفراندوم و فرایندی دموکراتیک رخ دهد.
محمدی اما متعلق به آن جریان سیاسی است که اصلاح جمهوری اسلامی را مد نظر دارند؛ با حفظ اصول اساسی و پایههای مورد نظر انقلاب ۱۹۷۹ و بنیانگذار آن، خمینی. کارشناسان ایرانی ما معتقدند که این عملیات فریبی است برای تشکیل نوعی اپوزیسیون جعلی از داخل خود رژیم. در تاریخ معاصر بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری این کار را انجام دادند و یک اپوزیسیون جعلی دستساز و داخلی ایجاد کردند؛ یعنی افرادی که همیشه تحت تعقیب و زندانی و سرخط خبرها هستند ولی در این میان اما نام مخالفین واقعی کمتر شنیده میشود.
در نظر بگیرید که خانم محمدی در حالی که در زندان است میتواند مصاحبه انجام دهد، کتاب بنویسد و حتی با خارج کشور ارتباط برقرار کند. سایر مخالفان این امکانات را ندارند. تمام مخالفان ملیگرا، پادشاهیخواه و لیبرال که به عنوان مثال به رهبری شاهزاده رضا پهلوی اعتقاد دارند، زندانی می شوند، ناپدید می شوند و حتی به پای چوبه دار می روند. این اتفاق برای مخالفان چپ رادیکال هم میافتد.
من فکر میکنم وقتی همسر نرگس محمدی جایزه صلح نوبل را به موسوی نخست وزیر سیاه ترین روزهای ایران تقدیم میکند، چیزی درست نیست و یک جای کار میلنگد. به همین دلیل از مردم در غرب دعوت می کنیم تا خود را به خوبی در مورد آنچه در ایران میگذرد، از جمله در مورد موقعیت نرگس محمدی آگاه کنند چون رسانهها همه چیز را تعریف نمیکنند.
– شرایط حقوق بشر در ایران چگونه است؟
– با وجود جمهوری اسلامی هیچ پیشرفتی در زمینه حقوق بشر وجود ندارد، به ویژه برای کسانی که به دلایل سیاسی در زندان هستند. زندانیان هیچ نوع حمایتی ندارند و تحت شکنجه و بدرفتاریاند. حتی ایرانیان در تبعید هم در امان نیستند. ایرانیهایی که به ایتالیا آمدهاند و عضو انجمن ما هستند، به دلیل فعالیتهای سیاسی که با شجاعت انجام میدهند، دیگر نمیتوانند به کشورشان بازگردند. بسیاری از ایرانیها حق دیدن عزیزانشان را هم ندارند. برخی شاید بتوانند خودشان را نزدیک ایران برسانند و مثلا در جایی مثل ترکیه با عزیزانشان دیدار کنند. آنها دیگر نمی توانند پا به ایران بگذارند، فقط به این دلیل که خواستار تغییر رژیم هستند، آنها هیچ جرمی مرتکب نشدهاند و صرفا به دلیل عقیده سیاسیشان امکان زندگی در وطنشان از آنها گرفته شده. این خود نوعی خشونت و نقض فاحش حقوق انسان است.
بدرفتاری، ضرب و جرح و خشونت فیزیکی نسبت به زندانیان رفتار سیستماتیک رژیم است، به ویژه نسبت به زنانی که شهامت رفتن به خیابانها و میدانها برای تظاهرات را دارند. آنها همه مخالفان را زندانی میکنند، اوین فقط معروفترین آنهاست، اما تعداد این زندانها بسیار زیاد است.
خشونت و بیرحمی دستگاه انتظامی جمهوری اسلامی ایران اکنون برای همه آشکار شده است. ناگفته نماند که خشونت علیه زنان در خارج از زندان هم وجود دارد. برای مثال الهه توکلیان دختری است که از ناحیه چشم توسط نیروهای سپاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او نماد این وضعیت شده است. به او شلیک کردند چون برای شرکت در تظاهرات به خیابان رفته بود. مردی که به او شلیک کرد تمام صورتش را نشانه گرفته بود و گلوله به چشم او اصابت کرد. همه ما سرگذشت غمانگیز مهسا امینی را به یاد داریم: او بر اثر ضرب و جرح نیروهای گشت ارشاد جانش را از دست داد.
این فقط زنان نیستند که مورد بدرفتاری قرار میگیرند، شکنجه میشوند یا به قتل میرسند. وضعیت پسران و مردان ایرانی هم همین است. انقلاب سال ۲۰۲۲ بر روی خون زنان و مردان ایرانی شکل گرفت.
– چگونه می توان جلوی نقض حقوق بشر را در ایران گرفت؟ چطور میشود سیستمی را که رژیم از آن تغذیه میکند درهم شکست؟ جامعه جهانی برای بهبود شرایط مردم ایران چه کاری می تواند انجام دهد؟
– مردم ایران، اعم از زن و مرد، به ویژه جوانان در آرزوی یک انقلاب ملی هستند. میل به تغییر وجود دارد اما تا کنون دست بالا را پیدا نکرده زیرا جمهوری اسلامی هنوز از حمایتهای بینالمللی بسیاری برخوردار است. در این شرایط مخالفان و اپوزیسیون عملاً با دستان خالی به مبارزهشان با دستگاه سرکوبی ادامه میدهند که به خوبی توسط رژیم مسلح و تأمین مالی میشود. ناگفته نماند که ایران روی اقیانوسی از نفت خوابیده است. ایران کشوری است با توانمندیهای عظیم و تمام درآمدهایی که به کشور میرسد سهم دستگاههای امنیتی و نظامی است. به همین دلیل بود که خیزش انقلابی در سال ۲۰۲۲ سرکوب شد.
جامعه جهانی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده، همگی باید روی انزوای کامل جمهوری اسلامی تمرکز کنند. مراکز رژیم که در غرب هم فعال هستند باید تحریم شوند؛ با سران این رژیم باید قطع رابطه کرد و آنان را در سطح بینالمللی منزوی ساخت. در آن صورت میتوان گفت که گامی رو به جلو برداشتهایم.
در عوض، شاهدیم که کشورها قراردادهای پشت سر هم با رژیم ایران می بندند، به تجارت و روابط دیپلماتیک ادامه میدهند. باید یک سیاست تحریم کامل [علیه رژیم] وجود داشته باشد، همه ابزارها برای انجام این کار وجود دارد. سپس باید از مخالفان درون کشور، از معترضان ایرانی حمایت کنیم. ما باید صدای رهبران اپوزیسیون ایرانی در تبعید را بشنویم. آنها به کشورهای مختلف میروند، در پارلمانها صحبت میکنند تا تصویری جایگزین از آینده ایران ارائه بدهند. باید صدای آنها را بشنویم. *منبع: تگ۲۴
*ترجمه و تنظیم: امیرسالار خسروی