۲۱ نوامبر ۱۹۴۹ / ۳۰ آبان ۱۳۲۸
این سخنان در شرایطی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل ایراد شده که جهان تازه از جنگ جهانی دوم و کشتار میلیونی توسط فاشیسم و نازیسم رهایی یافته و اروپا به تیمار زخمهای خود مشغول بود.
ایران نیز که در آن دوران در رقابت بین دو قدرت شرق و غرب در یک منطقهی استراتژیک، «پل پیروزی» نامیده میشد، از پیامدهای آن جنگ خانمانسوز در امان نماند.
اگرچه رضاشاه در تحقق اهداف انقلاب ملی و مترقی مشروطه با برپایی نهادهای مدرن توانست «ایران نوین» را بنیان نهد اما شاه جوان با مشکلات رشد و توسعهی همهجانبه در سرزمینی متنوع و جامعهای عقبنگهداشته شده روبرو بود.
شاه فقید که هنگام این سخنرانی فقط ۳۰ سال داشت، میدانست که این مشکلات را بدون صلح و آرامش و امنیت و بدون همزیستی با کشورهای منطقه و جهان نمیتوان از سر راه برداشت. و چه جایی بهتر از سازمان ملل تا در آن از کشورهای قدرتمند خواست که به صلح و آزادی و استقلال سرزمیناش احترام بگذارند و با کمک و پشتیبانی به آن فرصت دهند تا به نوبهی خود حافظ صلح و همزیستی باشد.
سخنان شاه جوان را در ادامه میخوانید:
«خوشامد شما را به نام ملتی که آن را نمایندگی میکنم میپذیرم. این حقیقتی است که ایران یکی از بزرگترین کشورهای جهان نیست، اما یکی از قدیمیترین و یکی از کوشاترین کشورها در ارج نهادن به هرآنچه است که روح انسان را اعتلا میبخشد.