نوروزخوانی یا بهارخوانی و رقص، از جمله آیینهای کهن است که مردم ایران و بسیاری از کشورها بهویژه در آسیای مرکزی به شکل گستردهای حتی پیش از تحویل سال جدید خورشیدی جشن میگیرند. شبکههای اجتماعی ایران این روزها مملو هستند از بازخوانی و بازآفرینی انواع گوناگون آثار موسیقی با این آرزو که شور و شادمانی را جایگزین غم و اندوه کنند.
هایده ستاره فقید موسیقی ایران یکی از خوانندگانی است که اجراهای نوروزی او در تلویزیون ملی ایران پیش از انقلاب اسلامی، فضای بیشتری را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص داده است.
سعید برنا، آهنگساز نیز این روزها ترانه «بهاربهار» را با صدای او دوباره اجرا کرده است و به بیبیسی میگوید: «به لطف پیشرفت تکنولوژی و نرم افزارها، به ۴۴ سال پیش برگشتم و این قطعه نوستالژیک را از هایده، با پیانو هم آوایی کردم.»
به گفته او تا چند ماه قبل نمیشد صدای خواننده را با کیفیت مناسب از ارکستر جدا کرد ولی حالا مثلا ترانه «بهاربهار» را که آهنگش از محمد حیدری است و تنظیم آن کار منوچهر چشمآذر، به بیان دیگری با صدای هایده اجرا کرده است.
«بهار سرنا» با سرنانوازی عرفان مریدی و دهل علی مریدی، موسیقی مناطق لکنشیناز میراث موسیقایی بهار و نوروز، آنچه به دست ما رسیده است در چهار گروه عمده «آیین نوروزخوانی»، «ترانههای بهاری»، «گوشههایی از ردیف دستگاهی موسیقی ایران» و برخی از نمایشهای منسوخ مانند «کوسهبرنشین»، «حاجی فیروز» و یا «میرنوروزی» گنجانده شدهاند؛ به قول حافظ:
سخن در پرده میگویم، چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میرنوروزی
محمدرضا درویشی، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی معتقد است که نوروزخوانی از جمله آیینهای کهن است که تا چند دهه پیش در برخی نواحی ایران بهویژه در مازندران و گیلان رواج داشت و امروز نیز به صورت پراکنده در روستاهای دوردست این نواحی مشاهده میشود.
در روزگاران کهن، نوروزخوانان، خنیاگران گمنام و دورهگردی بودند که از نیمه اسفند یا اسپندماه، در قالب گروههای کوچک، اهورامزدا یا به باور زرتشتیان، آفریننده جهان را ستایش میکردند و با سرودههایی در مدح پادشاهان و امیران و مردم گشادهدست، در مقابل هر خانهای فرارسیدن بهار را نوید میدادند.
علی حصوری، زبانشناس ایرانی به بیبیسی گفت: «جشنهای نوروزی بعد از اسلام از آیین زرتشتی خارج شد و ویژگی اسلامی به خود گرفت. مثل گذاشتن قرآن در سفره هفتسین و خواندن دعای عربی سال تحویل.»
به نظر آقای حصوری، نوروز یکی از طبیعیترین جشنهای دنیاست و چه بسا راز ماندگاری مراسم آن همزمانی این جشنها با آغاز سال خورشیدی و دگرگونی فصل سرد است:
«نوروز به همین دلیل خیلی به طبع انسان سازگار است یعنی مردم از حداقل یکی دو ماه مانده شروع میکنند به تهیه ابزارها و وسایلی که با آنها نوروز را جشن بگیرند و مراسم آن را از قبیل دیدارها و پذیراییها به اجرا بگذارند، چیزی که دقیقا با تنشهای روزمره زندگی انسان و نیز ادیان سازگاری دارد.»
موسیقی «نوروزستان»رقصنده قزاق و نوازنده ساز «دمبوره»، در جشن نوروزی شهر آلماتی قزاقستان در آسیای مرکزی«جغرافیای جشن نوروز» به مناطق و کشورهایی گفته میشود که نوروز یا اعتدال بهاری را جشن میگیرند و به آن «نوروزستان» نیز میگویند. علاوه بر ایران و افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز مثل تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان وهمچنین جمهوری آذربایجان و بخشهایی از بالکان مثل کوزوو و آلبانی نیز آداب و سنن خاصی را با فرا رسیدن نوروز به جا میآورند.
سرآمد همه این سنتها نواختن سازهای ملی و چاووشخوانیهایی است که برای تغییرات طبیعت در ایام نوروز ترتیب داده میشود.
محمدرضا درویشی در کتابچه «نوروزخوانی» نوشته است که نغمههای نوروزی بسیار ساده و روان هستند به این دلیل که نوروزخوانان معمولا موسیقیدان حرفهای نیستند و از مردم عادی روستایی هستند. جملههای موسیقی اغلب کوتاهند و دامنه صوتی آنها معمولا فراتر از حد معمول نمیرود.
آقای درویشی معتقد است که در برخی نواحی ایران، توصیف بهار و نوروز در قالب ترانههایی است که خنیاگران دورهگرد و غیرحرفهای اجرا نمیکنند و معمولا از پیچیدگیهای بیشتری برخوردار و از نظر فرم نیز تشکلیافتهتر است. این ترانههای اغلب با یک یا چند ساز همراهی میشود.
امروزه در ردیف دستگاهی موسیقی ایران چند «گوشه» با عناوین «نوروز عرب»، «نوروز صبا» و «نوروز خارا» در دستگاه راستپنجگاه و همایون اجرا میشود که قدر مسلم این گوشهها بازمانده و تداوم یافته نمونههایی از موسیقی مقامی قدیم ایران هستند.