بمبگذاری در مراسم سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی خون شهروندان را بر خیابان جاری کرده استبی بی سی:علی سودایی چهارمین سالگرد کشته شدن سرلشکر قاسم سلیمانی مثل مراسم تدفینش مرگبار بود.
تا به این جا گرامیداشت و ادای دین جمهوری اسلامی ایران به او، چه در قالب سوگواری و چه خونخواهی، بیش از ۳۰۰ قربانی گرفته است.
تشییع قاسم سلیمانی پنج روز به درازا کشید. تابوت او را با تبلیغات فراوان از بغداد و کاظمین، تا اهواز، مشهد و تهران گرداندند. اما در ایستگاه آخر، کرمان، ۶۲ نفر از سوگواران زیر فشار جمعیتی که با تهییج رسانههای حکومتی به خیابانهای تنگ و ناآماده رفته بودند، جان باختند.
درست یک روز بعد، موشکهای «انتقام سخت» سپاه پاسداران با توجه به «اطلاع دقیق قبلی» از زمان حمله جان هیچ سرباز آمریکایی را نگرفت، اما چند ساعت بعد دست کم دو موشک سپاه ۱۷۶ مسافر و خدمه پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین را به آتش و بر خاک کشید.
حال بمبگذاری در مراسم چهارمین سالگرد کشته شدن او بیش از صد کشته بر جای گذاشته و مرگبارترین حمله این چنینی پس از انقلاب ۱۳۵۷ به شمار میرود. در تمام تاریخ معاصر ایران پس از فاجعه سینما رکس آبادان این دومین حمله مرگبار این چنینی است.
چرا گرامیداشت قاسم سلیمانی به رویدادهایی تا این اندازه خونین میانجامد؟
هرچند بمبگذاری، شلیک موشک به هواپیمای مسافربری و ازدحام جمعیت ماهیتا با یکدیگر متفاوتند، اما میتوان رد عوامل مشترکی را در همه این رویدادها دید؛ عواملی که گویای وضعیت کنونی حکمرانی در ایران هستند. از عمق استراتژیک در سوریه و لبنان، تا حفرههای امنیتی در خاک ایرانهنوز هیچ گروهی مسئولیت بمبگذاریهای مرگبار کرمان را نپذیرفته است و بدون شواهد قابل اتکا نمیتوان درباره عاملان آن گمانهزنی کرد.
برخی مقامهای جمهوری اسلامی ایران، مانند معاون اول رئیس جمهور، اسرائیل را به طراحی این حمله متهم کردهاند.
مجتبی ذوالنوری، نایب رئیس و از چهرههای امنیتی مجلس شورای اسلامی، گفته است: «با توجه به جنس کار که اقدام تروریستی غیر انتحاری بوده است، به نظر میآید جنس کار، اسرائیلی و از اقدامات رژیم صهیونیستی است.»
در گذشته گروههای اسلامگرایی مانند دولت اسلامی (داعش) یا جیشالعدل و جندالله و برخی گروههای مسلح دیگر مخالف حکومت نیز دست به حملاتی زدهاند، اما ابعاد هیچ کدام از آنها با انفجارهای روز چهارشنبه کرمان قابل مقایسه نیست.
فارغ از اینکه چه گروهی مسئولیت مستقیم انفجارهای کرمان را به عهده داشته باشد، وقوع مرگبارترین حمله این چنینی در سالگرد فرماندهای که همه مقامها شبانهروزی ستایشش میکنند تازهترین شکست در سلسله طولانی ضربات اطلاعاتی و امنیتی به حکومت ایران است.
شکنندگی چندجانبه امنیتی در ایران را به این ترتیب میتوان دریافت که تنها در یک ماه گذشته، به جز انفجارهای کرمان شاهد کشته شدن رضی موسوی، فرمانده ارشد سپاه قدس در سوریه، در عملیاتی منتسب به اسرائیل بودهایم و همینطور اختلال سراسری در پمپهای بنزین که موجودیت نامشخصی با نام گنجشک درنده مسئولیتش را به عهده گرفت و همین طور هک و دزدیدن اطلاعات کاربران اسنپفود.
حملات منتسب به اسرائیل به اهدافی در سوریه و در خاک ایران، در کنار عملیات هک، خرابکاری و درز اطلاعات پیاپی در ایران رخ میدهند و به نظر نمیرسد انبوه دستگاههای امنیتی و پدافندی توان متوقف کردنشان را داشته باشد.
و این حفرههای امنیتی در دفاع از اهداف حساس ایران در حالی بروز میکند که حکومت از سویی سیاست خارجی خود را بر اساس گسترش و دفاع از «عمق استراتژیک» در لبنان، عراق، سوریه و یمن توجیه میکند و از سوی دیگر دوباره نیروهایش را برای «حجاببانی» بسیج کرده است.
آیا جمهوری اسلامی توان درگیری امنیتی در چندین جبهه داخلی و خارجی و همزمان دفاع از اهداف حساس خود را دارد؟ «ترس دشمن از اقتدار نظامی»حکومت ایران سیاست خارجی خود را بر اساس گسترش و دفاع از «عمق استراتژیک» در لبنان، عراق، سوریه و یمن توجیه میکند«دشمن» پایه ثابت صحبتهای آیتالله علی خامنهای و شعارها و رجزخوانیهای فرماندهان نظامی ایران است.
مقامهای جمهوری اسلامی غیر از کاخ سفید و تلآویو در میان مقامهای کشورهای همسایه هم دنبال دشمن میگردند؛همین طور بین جوانانی که در شهرهای ایران به سبک دلخواه حکومت لباس نمیپوشند، یا شهروندانی که با گلایههای معیشتی، قومی یا اقلیمی به اعتراض میپردازند.
جوینده، یابنده است؛ اصرار بر تعریف هویت حکومت و منافع آن به ترتیبی که در تعارض مستقیم با منافع و هویت بازیگران منطقهای یا گروههای بزرگی از شهروندان ایرانی قرار میگیرد یکی از دلایل تنشهای دیرپا و چندجانبهای است که ایران درگیر آن است.
البته که درگیریهای خاورمیانه پیچیدهتر از آنی هستند که بتوان رویکرد جمهوری اسلامی را تنها زمینهسازشان دانست، اما سیاستهای حکومت ایران هم کمتر در جهت تنشزدایی و مصالحه بوده است و انگیزه دشمنی و ضربه زدن را برای بازیگران دیگر تقویت کرده است.
در این کشمکشها تصویری که جمهوری اسلامی از اقتدار خود ساخته است گاه با واقعیتش همخوانی ندارد.
اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، انفجارهای کرمان را به عوامل آمریکا و اسرائیل منتسب کرده و در عین حال چنین اقدامی را «نشانه استیصال دشمن» دانسته است.
مشخص نیست این چگونه «استیصالی» است که تنها در چند روز فرمانده ارشد سپاه قدس را در سوریه و نفر دوم حماس را در بیروت هدف میگیرد.
«انتقام سخت» قاسم سلیمانی یکی از نمونههایی بود که ناسازگاری میزان خودستایی و وعده قدرتنمایی مقامهای حکومت با توان عملیشان گران تمام شد.
پس از چند سالی که وعده انتقام تکرار شد، حمله حماس و متحدانش به اهدافی در اسرائیل و کشتن بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی فرصتی به ایران داد تا آبرویی بخرد؛ یا دستکم تصور رمضان شریف سخنگوی سپاه چنین بود.
آقای شریف گفت عملیات گروههای فلسطینی «بخشی از انتقام ترور قاسم سلیمانی» بوده است.
این ادعا به اندازهای نادرست بود که گروه حماس در اتفاقی نادر، در میانه جنگ با اسرائیل ناچار شد بیانیهای بدهد و حرفهای سپاه را تکذیب کند.
رمضان شریف کاملا برخلاف حرفهایی که زده بود و ویدئوهایش هم منتشر شده بود، گفت از صحبتش برداشت اشتباهی شده است. پس از او شخص فرمانده سپاه و رئیس دفتر آیتآلله خامنهای هم ناچار شدند برای «جمع کردن» موضوع وارد شوند و بر «فلسطینی» بودن حمله حماس تاکید کنند. کارآمدی دستگاههای حکومتیحسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اوج همهگیری کرونا از دستگاهی رونمایی کرد که به نادرستی ادعا میکرد ویروس کرونا را شناسایی میکندسرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فردی است که در اوج همهگیری کرونا آبروی خود را پای رونمایی از یک دستگاه جعلی کرونایاب گذاشت.
او توضیح داده بود که «ویروس را داخل خشاب دستگاه میگذارند و میدان مغناطیسی که این ویروس ایجاد میکند باعث میشود که این آنتن هرکجا که ویروس مشابهی را پیدا کند، در شعاع صد متری به سمت آن حرکت میکند و ویروس در آن نقطه شناسایی میشود.»
آیا فرماندهای که در میانه یک بحران بیسابقه بهداشت و سلامت چنین اظهارنظری میکند، توانایی و کارآمدی لازم برای هدایت یک نیروی نظامی در جهان پیچیده امروز، آن هم در منطقهای پرتنش چون خاورمیانه را دارد؟
در چنین سطحی از کارآمدی است که چند ماه پیش یک آزمایش موشکی در گرگان خساراتی ایجاد کرد و زخمیهایی هم بر جای گذاشت.
اشتباه و ناکارآمدی دامنهدار به عرصه نظامی محدود نیست.
تورم بالای ۴۰ درصد دیگر در ایران عادی شده است. آلودگی هوا با سوخت مازوت نیروگاهها هم هر پاییز و زمستان مدارس و ادارات را به تعطیلی میکشد. سطح علمی دانشگاهها در حدی است که برای رئیس جمهور جلسهای با دانشمندان یک درصد جهان میگذارند و در آن یکی از اساتید میخواهد با شبکه جهانی پایتون چهار سال آینده را پیشبینی کند.
علی خامنهای دو دهه پیش به نمایندگان مجلس خبرگان گفته بود «هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت.» جان ارزان ایرانیانبازماندگان فاجعه تشییع جنازه قاسم سلیمانی در میان کفشها و لباسها دنبال ردی از عزیزانشان بودندحوادث فاجعهبار در ایران تقریبا عادی شدهاند و با وجود رویکرد امنیتی حاکم، دستگاههای گوناگون حکومتی کمتر انگیزهای برای بهبود واقعی ایمنی و امنیت مردم عادی نشان میدهند.
جان باختن ۳۲ نفر در کمپ ترک اعتیاد لنگرود یکی از آخرین نمونههای چنین فجایعی است.
حوادث مرگبار در همه جای دنیا رخ میدهند، جاهایی بیشتر و جاهایی کمتر. آنچه ایران را از بسیاری کشورهای دیگر متمایز میکند میزان مسئولیتپذیری دستگاهها و مقامهای حکومتی است.
برخورد علیرضا زاکانی، شهردار بسیجی تهران با حادثه مرگبار محله خلازیر از این نظر گویا است.
بلافاصله بعد از آن که پنج نفر در جریان تخریب غیراصولی ساختمانهای غیرمجاز در این محله کشته شدند، و در حالی که بسیاری انتظار برکناری یا استعفای شهردار منطقه ۱۹ را داشتند، آقای زاکانی او را به مراسمی برای روز خبرنگار دعوت کرد و به او برای سخنرانی درباره برخورد با ساختوساز غیرمجاز تریبون داد. استوریهای هشدارآمیز علی قنبرلویک عکاس خبری پیش از تشییع قاسم سلیمانی درباره ناآماده بودن کرمان هشدار داده بوداین رویه بیتوجهی به جان شهروندان و ناکارآمدی دستگاههای حکومتی گریبانگیر همه است، حتی حامیان حکومت و سوگواران قاسم سلیمانی.
آمادگی کرمان برای مراسم خاکسپاری قاسم سلیمانی در سال ۱۳۹۸ به ترتیبی بود که علی قنبرلو، یک عکاس خبری از قبل از مراسم درباره فاجعهای که در آستانه وقوع بود هشدار میداد.
اما مسئولان برگزاری مراسم به اندازه خبرنگاری که وظیفهاش عکاسی بود به جان مردم اهمیت نمیدادند: پیشبینی آقای قنبرلو به طور باورنکردنی به تحقق پیوست و همان طور که او گفته بود «بالای پنجاه نفر» در این مراسم کشته شدند.
نه تنها کسی مسئولیت فاجعه را نپذیرفت و بابت آن توبیخ نشد، که علت مرگ برخی قربانیان در گواهی فوت ثبت احوال «واکنشهای حیوانی و غیرعمدی انسانی» توصیف شده بود. معجون مرگبار کمارزش بودن جان شهروندان، ناکارآمدی و شکنندگی امنیتی در کنار اصرار بر تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای و به چالش کشیدن ابرقدرتهای جهانی، معجونی مرگبار ساخته که میتواند جان ایرانیان را در هر جایی بگیرد، حتی در گرامیداشت قاسم سلیمانی.
تلاشهای مدام حکومت ایران برای قدرتنمایی شبیه تیم فوتبالی است که با هیاهو و هیجان میخواهد همه توان را بر حمله بگذارد، اما مهاجم گلزنی برایش نمانده و خط دفاعی و دروازهاش هم خالی است.
+33
رأی دهید
-1
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۶۳
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
نتجه گیری من .علی قنبرلو.یک نادان است.بچه است.چرا?چون اینچیزو نباید روگوشی عسمارتفون.هستوری.استوری.پستوری کنی.باید با رعیس پیمانکاران حرف بزنی.تلفن بردار.شمارشو گیربیار.تلفن کن.بچه که نیستی.استوری بازی کنی.پیامک بازی کنی.عآدم بزرگسالی ماشالا.
18
0
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۴
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
اسم سیمین دانشور را شنیده؟ همسر جلال آال احمد. جنون مغز با نام جلال. چپ ضد پهلوی که سر از سفر حج در آورد و سفر خود را به حج در کتابی با نام "خسی در میقات" انتشار داد. با کتاب غرب زدگی دو نسل را نابود کرد و با خسی در میقات چپ انقلابی را به بستر آخوند فرستاد. بی دلیل نبود که امام را در ماه دیدند و جلال دست همسر و از اولینها به دست بوس امام رفت و گفت. این سید دنیا را نجات میدهد. هدف از گفتن. آن زمان سیمین دانشور به پیرو همسرش داستانی نوشت. با نام سونشون "خون سیاوش" این کتاب مانند نقل و نبات در بین جامعه روشنفکر آن زمان رواج داشت. با نام شاهکار ادبی.تمامی کتاب تبلیغ فهدالیسم. خان بازی. مخالفت با اصلاحات عرضی، یک خان خوب روشنفکر زمین دار و بسیار مهربان. رابطه بسیار خوب با رعیت. و دست اخر هم به دست رژیم کشته شد. جمله اخر کتاب تنها جمله درست در این کتاب بود. افسری که برا کنترل مراسم تدفین این خان مهربان. انقلابی. رعیت دوست آمده بود.خطاب به همسر خان انقلابی میگوید. "سید نحس. زنده عزا .مرده عزا." براوو سیمین زنده که نیستی ببینی که جمله چقدر درست بود ولی ۴۳ سال زود گفتی
2
11
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۷
ایران کهن - هوستن، ایالات متحده امریکا
از بس نحسه. زنده و مرده این پوفیوز برا ما شر بوده هست
0
6
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
اون احمقهای که برلی قاسم کتلت سقت شدن حکایت باد معده تو استخر هستند که نه کسی صداشون را میشنود و نه بوی گندشون
1
8
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۱
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۴
Ginger - چگو، اسپانیا
نویسنده مقاله با صغرا و کبرا گفتن در یک جمله منظورش این است که حکام رژیم اسلامی یک مشت احمق هستند و بعلت احمق بودن باعث مقتول شدن مردم می شوند یا ازطریق ضعیف امنیتی که بمب گذاری توسط خارجی در بین مردم ایران می شود یا ضعف مدیریتی باعث مرگ مردم ایران می شود جناب نویسنده همه را مقصر می داند به غیر از رژیم آدم کش اسلامی در ایران ،،نویسنده معلوم است که از کجا حقوق می گیرد که بیشتر به میخ در حان مردم ایران فرو رفته می زند تا به نعل ،،زحمت بیخود برای قدیس نشان دادن رژیم اسلامی جنایتکار نکش رژیمی که پدر و مادر بابک خرمدین را همان روز قتلش دستگیر کرد نمی داند که می بمب در حرم امام رضا گذاشت نمی داند کی مردم ایران را کور کرد نمی داند کی هواپیمای مسافربری ایرانی را زده نمی داند کی بچه های مردم را در خیابان ها می کشد
0
3
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
گرامی ، قصد دفاع از جلال ال احمد ، سیمین دانشور ، و روشنفکران دینی / چپ نادان و تودهای که دنبال ک…ن اخوند افتادن ندارم ، اما به باور من بینش و سیاست های غرب نسبت به جهان سوم ، کلونیالیسم ، مهاجرت، در سرشکسته گی روشنفکران دهه ۶۰ / ۷۰ میلادی و رو آوردن آنها به ناسیونالیسم ، مذهب ، سوسیالیسم نقش داشته ، تحقیر بنیادین کشورهای فقیر ( هر چند که در بسیاری موارد درست است ) اما در درازمدت مشکل ساز است . ایران در جنگ اول و دوم جهانی هم تحقیر شد و هم به قحطی و ویرانی کشیده شد ، به طور غیر قانونی تسخیر شد ، هنوز که هنوزه به خاطر قربانیان اروپایی بهم خسارت میدهند ، سهم امثال ایران و چین و فیلیپین و کامبوج و ویتنام چطور ؟؟ شور بختانه روشنفکر نادان ایرانی به خاطر همین تحقیر ها به اسلام و سوسیالیسم تخیلی کشیده شد ، و بدنبال امام ناجی تو ماه و چاه در افتاد.
1
3
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
خیر معتقد نیستم. این را هم قبول ندارم که ما یعنی جهان سوم همه چیز را به گردن آمریکا و اروپا بیاندازیم. من هم به این اعتقاد داشتم.مقصر همه چیزها آمریکا است. با این طرز فکر اندیشیدن در نزد شما بی ارزش است.شما به مسئولیت ارزشی نمیدهید. شما یک عامل را میگیرد و نتیجه عملکرد میبینید. و بسیار آسان است که نتیجه یک عملکرد را به گردن دیگران انداخت. تمام این قصه که آمریکا مقصر است. نتیجه نادانی یک قشر در جامعه بود. نتیجه نادانی را میبینند. بجای قبول مسئولیت و باز نگری هنوز پافشاری میکنند. آخرین حمله یک کشور اروپاهی به خاورمیانه و شرق در سال ۱۲۰۰ میلادی بود. جنگها صلیبی. و تمام. ۶۵۰ سال طول کشید تا حمله بعدی. ناپلئون به مصر. در عرض این ۶۵۰ سال. اروپا قدرت کلیسا در هم شکست.ثابت کردند خورشید مرکز منظومه شمسی است.زمین گرد است. جاذبه را کشف کردند. ماشین چاپ را کشف کردند. دانش را با ماشین چاپ در اختیار همه گذاشتند. ما در این ۶۵۰ سال چکار کردیم؟ کلنیالیسم از سال 1800میلادی شروع شد. ما در این ۶۵۰ سال چه نقشی در پیشرفت جهان داشتیم ؟
2
2
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۵
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
ما در این ۶۵۰ سال چه نقشی در پیشرفت جهان داشتیم ؟ از زمان غزنویان تا پایان قجار فقط فقر.ذلت.بیچارگی. تاهون. وبا. سوزاک.سفلیس . تریاک. ۶۵۰ سال نتیجه زمان کم است برای اندیشه ؟ برای فکر کردن این نمونه روشنفکر که شما مثال میزنید ؟ اگر توازن میان اساس و منطق و اندیشه وجود نداشته باشد. نتیجه روشنفکر ۵۷ است. گالیله را میشناسی ولی به عنوان روشنفکر معتقد که علی اولین سوسیالست جهان است. کسی که هنوز در نهج بلاقه او میخوانی.زمین چار گوش است.اگر به اخرش برویم.پرت میشویم به داخل جهنم. این چه ربطی به روشنفکر دارد؟ چرا روشنفکرها ما اینقدر ابله بودند؟ آیا روشنفکر بودند؟ یا قشر ۵۷ ما نماینده مرتجعترین قشر جامعه ما بودند که با مدرنیت سیستم پهلوی قادر نبودند کنار بیاند؟ آخوند در لباس لنین.؟ چرا هنوز پافشاری میکنند؟ آنقدر چراها است که تا صبح میشود نوشت و هنوز کافی نیست
2
2
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۸:۲۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
با کلیت حرف های شما موافقم. اینکه قرن ها انجماد فکری ؛ خرافات و تعصبات مذهبی ؛ قومی را فقط به گردن غرب بگزاریم طبیعتا کاملا اشتباه میباشد. ایران قرن ها در عصر تاریکی بود و همچنان از بعضی جهات هست. اما در عین حال من معتقدم که بسیاری از کشور ها بر مبنای منافع ملی و اقتصادی و ژیوپولیتیکی خودشان به طور مشخص ایران ضعیف ؛ بحرانی ؛ و بی ثبات را به نفع خودشان میدانسته ومیدانند . نمونه بارز جنگ ایران و عراق . حتی اسراییل هم به ایران اسلحه داد و فرانسه و المان و غیره به عراق و شوروی به هردو . وقتی لیبی را غرب به جنگ داخلی کشاند نه بخاطر دیکتاتور بودن و زنبازی قذافی بلکه بخاطر تلاش او برای جدایی از سیستم بازار تجارت افریقا به بانک های فرانسه و دلار امریکا بود . شاه فقید را هم بخاطر همان دهن کجی او به غرب در رابطه با نفت به پایین کشاندند. فراموش نکنیم که اگر قرار باشه کل جهان سوم به ثبات و آرامش و رشد اقتصادی برسه ؛ جهان اول اقتصادش به رکود خواهد کشید . از طرفی ما تا صبح میتوانم در مورد بی فرهنگی ؛ خلاف کاری ؛ تعصبات جنسی/ مذهبی / قومی مهاجران افریقا به مثلا فرانسه حرف بزنیم .
0
0
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۲
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
ادامه. اما نمیتوان نقش امپریالیستی فرانسه در رابطه با وابسته گی پول و اقتصاد نصف افریقا به بانک های فرانسه را نادیده گرفت . و همین نا عدالتی ها به موج مهاجرت ؛ و یا تاثیرپذیری از تفکرات افراطی و بنیاد گرایی دامن میزنه
0
1
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
نمونه جالب کشور چین است . در ۱۰۰ سال پیش کشوری فقیر ؛ فعودالی ؛ عقب افتاده ؛ با صدها میلیون تریاکی .(مثل ایران قاجار ). تا حد زیادی هم مقصر خودشان ( باز هم مثل ایران ) بود . حالا ببین نقش بریتانیا در فقر و اعتیاد این کشورچه بوده . داستان جنگ تریاک چه بوده. و بعد ببینید که همین کشور وقتی بخاطر ترس از شوروی اجازه رشد و تجارت در دهه ۸۰ بهش داده شد ؛ چی از توش در میاد . ( همان راهی که داشت شاه طی یرد . بازگت به تمدن بزرگ ). رآمد سرانه ملی یک کشور نیم میلیاردی در اون سالها کمتر از ۱۰۰ دلار و اکنون با جمعییت یک میلیارد و چهارصد میلیون ۱۲۰۰۰ دلار در سال است . و اکنون غرب دنبال گزینه برای به آشوب کشاندن چین است ( به مانند ایران و عراق و لیبی و حتی روسیه و اکراین ) و این امر نه بخاطر عدم دمکراسی و وضعیت مسلمانان چین و کمبود حقوق بشر در چین؛بلکه اگر درامد سرانه چین به ۱۰۰ هزار دلار در سال برسه ؛ غرب باید سماق بمکه . با همین روند تا ۳۰ سال دیگه صنعت خودروی المان را میخرند . همان کاری که ژاپن با امریکا کرد.
1
0
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۵۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
کلام آخر . بدبختی ایران و کشورهای مشابه چند بعدی است . صدهها سال تاریکی در عرصه تمدن و فرهنگ ؛ روشنفکر نادان و آلوده به انواع ایسم ها و مذهب و در آخر نقش امپریالیسم در این داستان.
1
0
جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۴
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.