مصطفی تاجزاده می نویسد:
تا قبل از یکدست شدن حکومت، هرکه از من میپرسید کشور را رهبر اداره میکند یا سپاه؟ میگفتم آقای خامنهای. ولی پس از وی، سپاه ولیفقیه را مدیریت خواهد کرد و روندی مانند آنچه در خلافت عباسی رخ داد حاکم خواهد شد، اگر سکوت و انفعال پیشه کنیم. در دوره عباسیان این لشکریان عمدتاً تُرک بودند که خلیفه را عزل و نصب میکردند و سررشته امور را در دست داشتند.
با کودتای انتخاباتی۱۴۰۰ و استقرار دولت رئیسی، فرماندهان سپاه فرصتی استثنایی یافتهاند که با انتصاب وزرا، استانداران، سفرا و غیره و نیز با استفاده از اهرمهای دیگر، مقامات و نهادهای کشور را مجبور به تبعیت از خود و تحقق منویات خویش کنند. درست است که تصمیمگیر اصلی همچنان آیتالله خامنهای است، اما تصمیمسازان اصلی، فرماندهان و اطلاعات سپاه شدهاند.
در حقیقت رهبری به دلایل کمابیش روشن، چنان دست سپاه را باز گذاشته که خود وی نیز اکنون در اغلب موارد، جز همراهی با نظریات و خواستههای سپاهیان چارهای ندارد و انتخابی نمیبیند. یعنی حتی اگر خود او مشارکت حداکثری را به مصلحت بداند، با گزارشها و بولتنها و هشدارهای فرماندهی سپاه به مشارکت حداقلی رضایت میدهد.