به تازگی چارلز سوم، پادشاه بریتانیا، دکتر مایکل دیکسون را به عنوان مسئول امور سلامت خاندان سلطنتی منصوب کرد. انتصابی که با واکنش منفی جامعه پزشکی و علمی مواجه شد.
دکتر دیکسون یکی از مدافعان روشهای شبهعلمی در پزشکی بهخصوص روش درمانی معروف به هومئوپاتی است. روشی که علیرغم غیرعلمی بودن و اثبات چندباره ناکارآمدی آن میان گروه بزرگی از افراد ازجمله چهرههای سرشناس محبوبیت بالایی دارد.
هومئوپاتی چیست و از کجا آمده است؟ طرفداران این طب ادعا میکنند که هومئوپاتی یکی از قدیمیترین شاخههای طب جایگزین است. اما در واقع این شاخه قدمت چندانی ندارد. هومئوپاتی نخستین بار توسط پزشکی آلمانی به نام ساموئل هانمن بهعنوان دیدگاهی تازه برای درمان بیماریها معرفی شد و در سال ۱۸۱۰ با انتشار کتاب معروف او به نام «ساختار هنر درمان» (Organon of the healing art) به شکل مدون عرضه شد.
ساموئل هانمن، پزشک آلمانی، که در اوائل قرن ۱۹ هومئوتراپی را معرفی کردهانمن نظریهای را مطرح کرده بود که عنوان تئوری تشابه شناخته میشود. بر اساس نظر او همان عاملی که باعث بروز نشانههای بیماری در یک فرد سالم میشود، میتواند باعث درمان همان عارضه در شخص بیمار شود.
او با این دیدگاه بود که داروهای هومئوپاتی را طراحی کرد. او برای اینکه اثر منفی عوامل بیماریزا را کم کند، از روشی رقیقسازی سلسلهوار استفاده میکرد و در نهایت محلولی به دست میآورد که بر اساس آزمایشهای نوین گاهی حتی یک مولکول از آنچه بهعنوان افزوده حساب میشد، در آن وجود نداشت.
امروزه عمده داروها از روش رقیق کردن سلسلهوار تا حد حذف همه مولکولهای، ترکیب اصلی دارو که ممکن است ترکیبی گیاهی، معدنی یا بافت حیوانی یا انسانی باشد، استفاده میشود و این محلول رقیقشده به شکلهای مختلف عرضه میشود. برخلاف ادعای هواداران این روش، هیچ داروی مبتنی بر هومئوپاتی از سوی نهادهای مرجعی مانند FDA تأیید نشده است.
چرا هومئوپاتی شبهعلم است و چرا اثر میکند؟ روش هومئوپاتی ضمن اینکه برخلاف و در تضاد با اصول اولیه و شناختهشده پزشکی و عملکرد بدن است، به این دلیل که قابلیت ارزیابی با روشهای علمی را ندارد بهعنوان روش و رفتاری شبهعلمی طبقهبندیشده است.
بااینوجود گزارشهایی فردی مبنی بر اثربخشی این داروها منتشر شده است. انتشار این گزارشها باعث شد تا دانشمندان تحقیقات بالینی دراینباره انجام دهند. بر اساس نتایج چندین تحقیق جامع و همچنین آنالیز تحقیقهای متعدد، مشخصشده اثربخشی این داروها، کمتر یا معادل اثر معروف دارونما است.
دارونما و هومئوپاتی اثر دارونما یا Placebo effect اثری شناختهشده است که برای آزمون کارآمدی داروها و روشهای درمانی تازه همیشه مورد بررسی قرار میگیرد. در آزمونهای بالینی برای بررسی میزان اثربخشی واقعی دارو، گاهی به گروهی از شرکتکنندگان موادی خنثی (مانند آب مقطر یا قرص شیر خشک) داده میشود، اما به آنها گفته میشود که داروی اصلی به آنها دادهشده است. سپس میزان بهبود شخص در مقایسه با افرادی که داروی واقعی دریافت کرده یا اصولاً دارویی دریافت نکردهاند، سنجیده میشود.
در اکثر موارد کسانی که دارونما دریافت کردهاند نشانههای اندکی از بهبودی بروز میدهند که دلیل آن به سازوکار پیچیده مغز و توان تلقینپذیری مغز باز میگردد.
کسانی که داروهای هومئوپاتی را دریافت میکنند نیز با اعتقاد به اینکه در حال دریافت داروی کارآمد هستند، گاه بهبودهایی که ازنظر آماری قابلمقایسه با اثر دارونما است از خود نشان میدهند.
هومئوپاتی در میان چهرههای مشهور جهان با وجود اینکه مدتهای طولانی است که غیرعلمی بودن این روش مشخصشده اما این روش در میان گروههای مختلف و چهرههای سرشناس هوادار زیادی دارد. از چهرههایی که به این روش اعتقاد داشته یا از آن استفاده میکردند میتوان به مهاتما گاندی، کاترین دوشس کمبریج، دیوید بکهام، پل مککارتنی و دکتر آز اشاره کرد.
اما این روش گاه در بین بیمارانی که از درمانهای رایج نتیجه نگرفتهاند نیز محبوبیت پیدا میکند. در اکثر موارد -چنانچه داروی ارائهشده واقعاً فاقد عناصر شیمایی ترکیب دارویی باشد- این داروها خطری برای فرد ایجاد نمیکنند اما در مواردی داروهای هومئوپاتی واقعاً دربردارنده ترکیباتی است که ممکن است روند درمانی فرد را مختل کند.
همینطور زمانی که پزشکان هومئوپاتی توصیه به قطع روند درمانی رایج و جایگزین کردن آن با هومئوپاتی میکنند فرد ممکن است در خطر قرار گیرد.
هومئوپاتی در ایران در ایران هومئوپاتی از سال ۱۳۷۴ بهعنوان یکی از روشهای درمانی مورد تأیید وزارت بهداشت قرار گرفت و انجمن فعالی دارد که به ارائه خدمات پزشکی و درمانی میپردازد. البته دیدگاههای متفاوتی در ایران در اطراف این روش درمان توسعهیافته است. و گروهی از پزشکان معتقد به این روش از الگوی کلاسیک آن استفاده میکنند.
طرح جلد یکی از چاپهای متأخر کتاب «کوآنتوم، عرفان و درمان»در دهه ۱۳۷۰ خورشیدی نویسندهای به نام مسعود ناصری با انتشار کتابی به نام «یک؛ کوانتوم، عرفان و درمان»، تئوری معروف به شعور را برای توجیه کاربرد این روش ترویج کرد. به گفته او عناصر و ترکیبات شیمیایی و معدنی دارای شعور هستند و با رقیق کردن مداوم دارو ،اگرچه نشانی فیزیکی از آن در محلول نهایی باقی نمیماند اما شعور آن باقیمانده و باعث درمان میشود.
روش درمانی که حالا پادشاه بریتانیا با انتصاب پزشک مخصوص دربار موج تازهای از توجه به آن را ایجاد کرده است در دهههای اخیر با رشد جنبشهایی که خود را مدعی زندگی ارگانیک و مواردی از این دست میدانند، رشد داشته است.
تلاش طولانی پزشکان علمگرا و دانشمندان برای قانع کردن مردم نسبت به بیاثری و حتی خطرناک بودن این روش گاه به دلیل اینکه این روشهای درمانی با نگاهی ایدئولوژیک ترکیب میشود و گاه بهواسطه نقشی که چهرههای سرشناس و سلبریتی ها دراینباره دارند، ناکام مانده و هومئوپاتی بهعنوان یکی از روشهای شبهعلمی پایدار هنوز هم باقی است و بازار اقتصادی قابلتوجهی را در جهان و در ایران ایجاد کرده است