چرا مخالفان جنگ از سخنان حسن نصرالله انتقاد کردند؟

ایندیپندنت فارسی: در سال ۲۰۰۶ که جهان عرب در تلاش برای بازسازی لبنان بود، حسن نصرالله دست به اقدامی زد که باعث تباهی و ویرانی بیشتر لبنان شد.

اگر حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، آمادگی‌اش را برای ورود به جنگ و گسترش عملیات نظامی اعلام می‌کرد، از سوی مردم لبنان به‌شدت مورد حمله قرار می‌گرفت، اما او بر لزوم حفظ وضعیت موجود تاکید کرد و لبنان از «ماجراجویی» که بهای سنگین آن برای حسن نصرالله مشخص است و در سخنرانی‌اش نیز به آن اذعان کرد، در امان ماند.

با این حال، او نتوانست منتقدان و حامیانش را راضی نگه‌ دارد. آنچه در این میان توجه را به خود جلب می‌کند، دیدگاه کسانی است که با کشانده شدن پای لبنان به جنگ مخالف‌اند، اما این تصمیم را که لبنان را از جنگی غیرقابل‌تحمل دور نگه‌ داشت نیز مورد تمسخر و انتقاد قرار می‌دهند.

پرسش مهمی که در این جا مطرح می‌شود، این است که چرا لبنانی‌ها رویکردی دوگانه دارند؟ و خواست واقعی آن‌ها از حزب‌الله و دبیرکل آن چیست؟ آیا مشکل در خود لبنانی‌ها و معیارهای دوگانه آن‌ها نهفته است یا در مسیر سیاسی پر پیچ‌وخمی که حسن نصرالله آن را دنبال می‌کند؟

برای هیچ شهروند لبنانی وطن‌دوستی آسان نیست که سرنوشت خود، فرزندان، سرزمین، حال و آینده‌اش در اختیار کسی باشد که همه اظهارات و تصمیم‌هایش مبتنی بر دستورهای رژیم ایران است.

این‌که مردم لبنان جنگ نمی‌خواهند یک حقیقت مسلم است، اما آن‌ها در عین حال نمی‌خواهند زندگی خود را در سایه جنگ احتمالی سپری کنند که نقشه آن در خارج از کشور ترسیم می‌شود و در چهارچوب بازی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، شرایطی را بر آن‌ها تحمیل می‌کند که هرگز به نفع ملت و کشور لبنان نیست.

دلیل انتقاد مخالفان جنگ (اغلب مردم لبنان) از سخنان حسن نصرالله این است که آن‌ها می‌دانند این تصمیم برای نجات لبنان از جنگ اتخاذ نشده است، بلکه به‌دلیل نبود شرایط جنگی است که ایران در حال حاضر آن را به سود خود نمی‌داند. به عبارت دیگر، تهران نمی‌خواهد کارت مهم «جبهه لبنان – حزب‌الله» را در حال حاضر قربانی جنگ غزه کند.

شهروندان لبنان که به‌دلیل سیاست‌های «مقاومت» حزب‌الله و وضعیت همیشگی آماده‌باش برای جنگی که تصمیم آن را طرف دیگری می‌گیرد، خواستند از حسن نصرالله که زندگی و سرنوشت ملت لبنان به اظهارات و بیانیه‌های او وابسته شده است، انتقام بگیرند. مردم لبنان نه‌تنها در شرایط بسیار دشواری زندگی می‌کنند، بلکه ناگزیرند هزینه سنگین ناشی از عواقب تصمیم‌گیری‌های حزب‌الله را بپردازند. لبنانی‌ها وقایع  فاجعه‌بار سال ۲۰۰۶ را به یاد می‌آورند که چگونه تصمیم حسن نصرالله، رویای بزرگی که این ملت برای ترقی و پیشرفت داشت را بر باد داد و لبنان را به ویرانه تبدیل کرد.

انتقاد مردم لبنان از سخنان حسن نصرالله به این دلیل نیست که چرا حزب‌الله نخواست وارد جنگ شود، بلکه به این دلیل است که شهروندان لبنان همیشه هزینه عواقب ناگوار و تبعات اقتصادی تصمیم‌های حسن نصرالله را می‌پردازند، در حالی که حزب‌الله از هر تحول و فراز و نشیب بهره‌برداری می‌کند تا عرصه نفوذش را در لبنان و منطقه گسترش دهد.

مردم لبنان نه تنها کشانده شدن پای لبنان به جنگ را رد می‌کنند، بلکه می‌خواهند مخالفت خود را با سیاست محورهای موسوم به «مقاومت» که لبنان را از محیط عربی‌اش جدا می‌کند و آن را به تباهی و ویرانی می‌کشاند، نشان دهند. در سال ۲۰۰۶ که جهان عرب در تلاش برای بازسازی لبنان بود، حسن نصرالله دست به اقدامی زد که باعث تباهی و ویرانی بیشتر لبنان شد.

البته مشکل اصلی این است که لبنان همواره در آستانه جنگ قرار دارد و طرفی که این جنگ را اعلام می‌کند همیشه در انتظار دریافت دستور از رژیم ایران است. بنابراین، طبیعی است که مردم لبنان با اظهارات حسن نصرالله مخالفت کنند.

حزب‌الله نتوانست از آزمونی که در برابر آن قرار گرفته بود، پیروز بیرون بیاید، همین امر باعث شد کسانی که مخالف حزب‌الله و جنگ بودند، با استفاده از این فرصت، سخنان حسن نصرالله را به تمسخر گیرند، نه به خاطر این‌که آن‌ها خواهان کشانده شدن پای لبنان به جنگ‌اند، بلکه می‌خواهند دروغ‌های فردی که کشور را برای تحقق اهداف و منافع دیگران قربانی می‌کند افشا کنند.
+5
رأی دهید
-2

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.