نگاهی به هالووین؛ آداب و رسوم هالووین از کجا آمده است؟

بی بی سی: هر سال ۳۱ اکتبر مراسم هالووین در کشورهای مختلف دنیا برگزار می‌شود.

در کشور‌هایی مانند آمریکا موسم تعطیلات است و با مراسمی شبیه قاشق‌زنی که بچه‌ها با سبد‌هایی به در خانه همسایگان می‌روند و از آنها آبنبات و شیرینی می‌گیرند. مراسم با کدو‌های تزئین‌شده و پوشیدن لباس‌های ترسناک همراه است.

آیا می‌دانید این آداب و رسوم چیست و چرا برگزار می‌شود؟ هیچ ترس ندارد... جادو و جنبلی در کار نیست، هرچه هست شوخی و سرگرمی است.

در اینجا هر آنچه لازم است درباره این رسم ترسناک بدانید آورده‌ایم.
هالووین از کجا آمده است؟
رسم هالووین به جشنواره دیرین سلتیکی سوون ۲۰۰۰ سال پیش باز‌می‌گردد

سلت‌ها باور داشتند که سوون روزی در سال است که فاصله میان جهان ما و جهان مردگان محو می‌شود و ارواح مردگان می‌توانند به سوی ما بازگردند.

ترسناک است اما ترس به دل‌تان راه ندهید.

آنها برای بزرگداشت این روز آتش‌های بزرگی برپا می‌کردند و لباس‌های خاصی می‌پوشیدند و فال‌بینی و کف‌بینی می‌کردند.

با گذشت سال‌ها و قدرت گرفتن رومی‌ها بر بخش وسیعی از اروپا و گسترش مسیحیت در سرزمین سلت‌ها این فرهنگ و آداب و رسوم و باور‌ها کم‌کم به فراموشی سپرده شد.

آیا می‌دانید بازی گاز زدن سیب که در هالووین مرسوم است از الهه رومی پومونا، الهه نگهدار باغ‌ها و درختان میوه آمده و نماد الهه پومونا سیب است. (در این بازی سیب‌ها را در تشت آبی می‌اندازند یا به ریسمانی می‌آویزند و باید بدون استفاده از دست سیب‌ را گاز زد).

درواقع جشنواره مسیحی "روز همه قدیسین" یا شب قبل از آن "شب قدیسان" به جشن قدیسان مشهور است و بله حدس‌تان درست است نام هالووین هم از واژه قدیس و قدیسان آمده است.
آداب و رسوم هالووین
مراسم قاشق‌زنی (تریک یا تریت) صد‌ها سال پیش در قرون وسطی در انگلستان شروع شد. زمانی که مردم خانه‌به‌خانه در می‌زدند و در برابر درخواست غذا و خوراکی دعا و آواز می‌خواندند.

این مراسم بعد‌ها در "روز همه قدیسین" که در آن مسیحیان برای عزیزان و رفتگان خود دعا می‌کنند با درست کردن شیرینی‌های مخصوصی ادامه پیدا کرد.

با رسیدن به دوران ویکتوریا خوراکی که در برابر دعای خیر به افرادی که قاشق‌زنی می‌کردند داده می‌شد نوعی بیسکوئیت یا شیرینی کوچک بود که برای این روز تهیه می‌شد.

کم‌کم آداب و رسوم امروزی شد و شیرینی‌های سنتی جای خود را به آبنبات و شکلات و تنقلات دیگر داد.
لباس‌های ترس‌آور و کدو‌های تو‌خالی
در این مراسم دلیل پوشیدن لباس‌های ترس‌آور دور کردن و تاراندن ارواحی است که ممکن است در گوشه و کنار کمین کرده باشند.
و کدو‌های توخالی... این دیگر رسم آمریکایی است. این رسم را ایرلندی‌ها در قرن نوزدهم وقتی به آمریکا مهاجرت کردند به آنجا بردند.

در ایرلند آنها رسم داشتند که صورتک‌هایی روی ترب کنده‌کاری کنند اما دریافتند که کدو در آمریکا بهتر رشد می‌کند به همین دلیل این رسم تبدیل به رسم کدو‌های تو‌خالی و چهره‌نگاری بر آنها شد که تا امروز هم باقی مانده است.

چهره‌های ترسناکی روی ترب و سبزیجات کنده‌کاری می‌شد تا روح افسانه‌ای را که جک نامیده می‌شد دور کند.
+16
رأی دهید
-3

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۴
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    الف - امیدوارم امشب که هالووین هست، بترسین ؛) لولو بیاد خونه‌هاتون ؛) از این کله‌های کدوحلوایی که شکل جن هست، دور تا دور سرتون توی اتاق نیمه‌تاریک بگردن و با بدجنسی بخندن ؛) / --- ببخشید، دیگه نمی‌گم، گول خوردم، گول ایادی استکبار جوانی‌ ؛) / --- حالا از این بی‌مزده‌بازی‌های من نیمه‌کچل که بگذریم، دو مورد مرتبط بگم، یکی‌ راجع به هالووین، و دیگری راجع به ترس!. ---> ۱- چند سال پیش هالووین رو اینجا زودتر برگزار کردن. شب‌ش من زنگ زدم امریکا به یکی‌ از بستگان که بیش از سه دهه مقیم آن‌جاست، اما بسیار معتقد به فرهنگ ایرانی‌!. به ایشان گفتم؛ "هالووین هست اینجا، زودتر برگزار کردن، چه مراسم جالبی‌ هست‌ها!، هم ترسناک هم جذاب!". --- ایشان با صدایی مقتدر و کمی‌ سرزنش‌گونه به‌من گفت؛ "امروز روز کوروش کبیر هست!، فرهنگ‌ ایرانی‌مان را پاس بداریم!". ؛) --- من‌و می‌گید!، انگار که آب شدم رفتم زیر زمین ؛) خیط شدم حسابی‌ ؛) --- (ادامه...)
    4
    8
    ‌سه شنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    ب - اواخر دهه‌ی هفتاد خورشیدی در ایران، یک شب قبل از خواب، رفتم اتاق برادرم. آن‌زمان من ۱۸-۱۹ ساله بودم و ایشان ۱۰-۱۱ ساله. شب مهتابی بود و سایه‌ی چند برگ درخت کوچه، افتاده بود روی پنجره اتاق او که مشرف به کوچه بود. شیطنت‌ام گل کرد و بهش گفتم؛ "ببین!، این سایه‌ی برگ‌ها رو می‌بینی‌؟، معنی‌ش این‌هست که نصفه‌شب ممکنه لولو بیاد از توی کوچه به اتاق‌ت، حواست رو جمع کن!، ممکنه حتا گازت هم بگیره!. --- برادرم طفلک با قیافه‌ای که ترس ازش می‌بارید به من نگاه می‌کرد و حرف‌هام رو گوش می‌داد. --- بعدش رفتم اتاق خودم و خوابیدم. آن‌شب در خواب دیدم که یک شبح جن‌مانند، دنبال من افتاده و من دایم در راه‌پله‌ی خانه، از این سمت به اون سمت می‌دوم، تا از شر شبح خلاص شم. خواب خیلی‌ خیلی‌ وحشتناکی بود. --- وقتی‌ نزدیک سحر با ترس از خواب بیدار شدم، به‌یاد این افتادم که برادرم رو ترسونده بودم، خیلی‌ پشیمون شدم!. --- فرداش براش تخم‌مرغ‌شانسی‌ و آدامس متری خریدم تا جبران کرده باشم ~ / وقت همگی‌ خوش ~
    3
    10
    ‌سه شنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.