نیروی هوایی ارتش چگونه در جنگ، ایران را نجات داد؟

سایت رویداد24، علیرضا نجفی:
نیروی هوایی ایران به واسطه آموزش‌های منسجم افسران و خلبانان و همچنین تجهیزات پیشرفته‌ای که در اختیار داشت، از قدرتمندترین نیروهای نظامی دنیا محسوب می‌شد اما به واسطه اتفاقاتی از جمله تصفیه و برکناری فرماندهان، آنقدر تضعیف شد که صدام تصور می‌کرد می‌تواند ایران را تسخیر کند اما همین نیرو در ابتدای انقلاب توانست با جانفشانی خلبانان و دیگر کادرهای آن، از شکست ایران در جنگ عراق جلوگیری کند.

«دولت بغداد که از توانایی بالای نیروی هوایی ایران آگاه بود و می‌دانست که تمام پایگاه‌های نیروی هوایی عراق در تیر رس هواپیما‌های جنگی ایران قرار دارند، بیشتر هواپیما‌های خود را که تعداد آن‌ها ۳۳۲ فروند و دو سوم از آن‌ها تهاجمی بود، به اردن، کویت، عربستان سعودی و عمان فرستاد تا از حملات احتمالی ایران در امان بمانند. نتیجه درگیری‌های ارتش عراق با نیروی هوایی ارتش کُند شدن حرکت نیرو‌های عراق به سمت اهداف اصلی (دزفول، اهواز و آبادان) گردید. نیرو‌های ایرانی تا ۸ مهر که نهمین روز جنگ محسوب می‌شد، توانسته بودند پیشروی عراق را در حوالی این شهر‌ها متوقف کنند.» از کتاب طولانی‌ترین جنگ، نوشته دیلیپ هیرو
نیروی هوایی ایران در دوران پهلوی
وقتی که نیروی هوایی ارتش ایران در سال ۱۳۰۳ تاسیس شد، کمتر کسی تصور می‌کرد این نیروی محدود و ضعیف، تا دهه‌های بعد این‌چنین قدرتمندت و مجهز شود. از دهه سی به بعد که درآمد‌های نفتی کشور افزایش یافت، محمدرضاشاه پهلوی سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در صنعت نظامی انجام داد. برخی معتقدند اقدامات او نادرست بوده و در واقع بخش عمده سرمایه کشور را که می‌توانست صرف رفاه عمومی کند، صرف خرید تجهیزات نظامی و به ویژه جنگنده می‌کند و از این منظر او را نکوهش می‌کنند که خرید تجهیزات نظامی برای شاه به مثابه خرید اسباب‌بازی برای یک کودک بوده و این میل در او هیچگاه از بین نرفته است.

برخی دیگر معتقدند در شرایط بی‌ثبات خاورمیانه، امنیت دفاعی حرف اول را می‌زند و به همین دلیل حتی در دوره پس از انقلاب نیز، سرمایه‌گذاری‌های بسیار بزرگتری روی صنایع نظامی و دفاعی شد؛ تا آنجا که اگر ایران در دوره پهلوی صرفا واردکننده تجهیزات بود، در دوره بعد به صادرکننده تجهیزات نظامی تبدیل شد.

فارغ از اینکه نقد کدام گروه را باید پذیرفت، واقعیت آن بود که شاه علاقه ویژه‌ای به تقویت نظامی و به خصوص ناوگان هوایی ارتش داشت و چون خودش خلبانی نیز می‌کرد، توجه ویژه‌ای به نیروی هوایی و گسترش آن داشت.

نیروی هوایی ارتش ایران در دهه پنجاه حدود صدهزار پرسنل داشت که حدود ۵۰۰۰ آن‌ها خلبان بودند. اغلب خلبان‌ها در ایالات متحده آمریکا آموزش دیده بودند و بسیار متبحر بودند. قدرت نیروی هوایی ایران در ابتدای دهه چهل به اندازه‌ای بود که سازمان ملل متحد حکومت ایران را دعوت به انجام عملیات هوایی نظامی در «کنگو» کرد اما قدرت نیروی هوایی ایران در ابتدای دهه پنجاه بسیار بیشتر از سال‌های پیش بود، چرا که پیشرفته‌ترین جنگنده جهان به نیروی هوایی ایران اضافه شد.

تا سال ۱۳۴۷ بهترین هواپیما‌های جنگده ارتش ایران F5های فریدم فایتر بودند که به عنوان پرنده‌های سبک و ارزان‌قیمت به متحدان ایالات متحده فروخته می‌شدند اما در سال ۱۳۴۷ پنج فروند F4 فانتوم به نیروی هوایی ارتش داده شد؛ یعنی هواپیمایی که فقط در اختیار ارتش ایالات متحده و ارتش بریتانیا بود و ایران سومین کشور دنیا بود که این جنگنده‌های فوق پیشرفته را در اختیار می‌گرفت.

برتری هوایی درست یک‌سال بعد از ورود هواپیما‌های F4 به ایران نقشی مهم در حفظ تمامیت ارضی ایران بازی کرد؛ چرا که دولت عراق در روز ۲۶ فروردین ۱۳۴۸ اروندرود را به روی کشتی‌های تجاری ایرانی بست و آن‌ها را ملزم به اهتزاز پرچم عراق کرد اما نیروی هوایی ارتش ایران در «عملیات اروندرود» با به پرواز درآوردن اف۸۶‌های خود بر فراز کشتی ابن‌سینا و ۸ فروند F4 در نزدیک عراق، دشمن را ناچار به عقب‌نشینی کرد. در آن ماجرا گفته می‌شد خلبانان ارتش ایران آماده بودند دیوار صوتی را بر فراز بغداد شکسته و سپس نیروگاه برق بغداد و پایگاه الرشید را بمباران کنند.

برخی کارشناسان اینگونه تحلیل می‌کنند که همین اتفاق سبب شده بود توجه به تقویت نیروی هوایی بیشتر شود و همین کافی بود که موج دوم خریدهای نظامی ایران از ایالات متحده آمریکا آغاز شود؛ موجی که باعث ورود نخستین هواپیماهای جنگنده F14 در ایران شد.
هواپیماهای F14 ایرانخریدهای نیروی هوایی ارتش ایران از آمریکا
محمدرضا شاه پهلوی در تابستان ۱۹۷۲ نامه‌ای به پنتاگون فرستاده و اعلام کرد قصد بازدید از ایالات متحده آمریکا و گفتگو درباره هواپیمای جدیدی را دارد که قرار است در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به خدمت گرفته شوند. در آن نامه برنامه‌ریزی او برای تماشای نمایش هوایی این نوع جنگنده‌ها به قصد الگوگیری برای شاخه مورد علاقه‌اش در نیرو‌های مسلح یعنی نیروی هوایی قید شده بود. علاقه اصلی شاه به هواپیمای F14 بود.

این ملاقات آغاز یک معامله مناقشه‌برانگیز بود که منجر به استقرار مدرن‌ترین هواپیمای جنگنده‌ای می‌شد که آمریکا به یکی از متحدانش فروخته بود. این برای نخستین بار بود که آمریکایی‌ها موافقت کرده بودند چنین جنگنده پیشرفته و استراتژیکی را به یک مشتری خارجی بفروشند.

ابتدا برای نخستین بار پنج فروند F14 نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، در روز‌های ۵ و ۱۰ بهمن ماه ۱۳۵۴ وارد ایران شد. تحویل ۷۵ فروند دیگر، تا ۶ مرداد ۱۳۵۷ به طول انجامید. موشک‌های ایم-۵۴ آ فونیک این جنگنده‌ها با برد موثر حداکثر ۱۹۰ کیلومتر، امکان انهدام هواپیما‌های دشمن را خارج از برد رادار‌های آن‌ها برای نیروی هوایی ایران فراهم می‌کرد.

این موشک‌ها، همواره نیروی هوایی ایران را در نبرد هوایی فامد (فراتر از میدان دید) در موقعیت بسیار برتری در مقابل رقیب عراقی خود قرار می‌داد. علاوه بر فونیکس موشک‌های میانبرد ایم-۷اِف اسپارو و کوتاهبرد ایم-۹اِل سایدویندر نیز جهت استفاده تامکت‌های ایران، خریداری شدند.

نخستین گروه از خلبانان و اساتید خلبانان تامکت نیروی هوایی ایران، ۲۰ ماه آموزش نبرد‌های هوایی در میدان دید و فاصله کم را در مدرسه خلبانی جنگنده نیروی دریایی آمریکا به نام تاپ گان (Top Gun) در میرامار گذراندند. آن‌ها حداکثر دانش لازم را جهت درگیری نزدیک هوایی و استفاده از توپ ۲۰ میلیمتری و موشک‌های سایدویندر این هواپیما کسب کردند.

این جنگنده‌ها در سال‌های بعد امکان مقابله با موشک‌های کروز شلیک شده از بمب‌افکن‌های توپولف ۱۶ نیروی هوایی عراق و همچنین هواپیما‌های شناسایی میگ-۲۵آر نیروی هوایی شوروی سابق را برای نیروی هوایی ایران فراهم می‌کرد.

اهمیت هواپیمای F14 زمانی مشخص می‌شود یادآور شویم ایالات متحده حتی حاضر به فروش این جنگنده‌ها به اسرائیل و بریتانیا نیز نشد. با ورود F14 به ایران، ارتش نیروی هوایی به یکی از قوی‌ترین ارتش‌های قاره آسیا بدل شد.

همچنین نیروی هوایی ارتش ایران در سال‌های پیش از انقلاب، سالانه سه رزمایش مشترک بین‌المللی با نیرو‌های هوایی کشور‌های عضو پیمان سنتو و کشور‌هایی مانند انگلستان داشت؛ رزمایش‌هایی مثل «میدلینک» و «شهباز» برای افزایش آمادگی رزمی نیروی هوایی در خلیج فارس و کرانه‌های شمالی آن و همچنین نیمه جنوبی کشور با همکاری نیروی هوایی آمریکا.

کشورهایی چون پاکستان که سلاح هسته‌ای دارند نیز قدرت نیروی هوایی ایران را نداشتند. در سال ۱۳۵۶ به دنبال کودتای «ژنرال ضیاء الحق» نیروی هوایی اقدام به انجام «رزمایش تجن» کرد تا در برابر هرگونه تهدید نظامی، از خاک پاکستان دفاع کند.

در دوران پهلوی و با توجه به تنش‌های مرزی بین ایران و عراق، حمله نیروی هوایی عراق به ایران پیش‌بینی شده بود و طرح‌های عملیاتی برای پاسخ دادن به این حملات وجود داشت. معروف‌ترین آن‌ها «طرح عملیاتی البرز» بود که از اواسط شهریور ماه سال ۱۳۵۲ به دنبال تشدید فعالیت‌های تخاصمی نیروی هوایی عراق، فرماندهان وقت نیروی هوایی احتمال اجرای آن را بررسی کرده بود.

طرح عملیاتی البرز که قدمت آن به سال ۱۳۵۲ برمی‌گشت، شامل عملیات ضد نیروی هوایی بود؛ نیروی هوایی ایران باید تمام پایگاه‌های نظامی نیروی هوایی عراق را هدف قرار می‌داد و امکان عملیات پروازی را از آن‌ها سلب می‌کرد.
وضعیت نیروی هوایی ایران پس از انقلاب
با تصفیه بسیاری از افسران ارتش و خروج بسیاری از فرماندهان ارشد و همچنین اعدام تعدادی از امرای ارتش، شرایط نیروی هوایی در ایام پس از انقلاب تغییر کرده بود و در آن سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب، دیگر اجرای عملیات‌هایی، چون البرز میسر نبود. در کنار تصفیه خلبانان و فرماندهان ارتش، مهمترین عامل کاهش توان نیروی هوایی ایران «جریان ملی-مذهبی» و دولت بازرگان بود. با وقوع انقلاب با فشار طیف ملی‌-مذهبی، قرارداد‌های خرید جنگ‌افزار از آمریکا لغو شد و تا زمان پایان دولت موقت ادامه یافت.

همچنین از فروردین ۱۳۵۸ کسانی چون مهندس مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی قصد فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی ایران را به کشور‌های دیگر داشتند؛ به عنوان مثال به پیشنهاد «آیت‌الله طاهری» امام جمعه وقت اصفهان، برای فروش هلیکوپتر‌های کبرای هوانیروز، شماری از هلیکوپتر‌ها دِمونتاژ شدند تا آماده فروش شوند.

ابراهیم یزدی نیز پیشنهاد فروش F14ها را به آمریکا و سپس کانادا و ترکیه داده بود و در همان سال‌ها حتی قرارداد‌های خرید لوازم یدکی برای هواپیما‌های موجود نیروی هوایی نیز لغو شده بود.

با وجود این اقدامات، نیروی هوایی در ماه‌های نخستین جنگ از ورود قطعی ارتش عراق به شهر اهواز و کل استان خوزستان جلوگیری کرد و ایران را از شکست حتمی نجات داد. در واقع در حالی که نیروی زمینی ارتش ایران هم در ماه‌های پیش از جنگ تضعیف شده بود، در ماه‌های اول جنگ نیروی هوایی ارتش با ۴۵۲ فروند شکاری بمب‌افکن F5، F4 و F14 وارد جنگ شده بود و یکی از موثرترین بازو‌های نظامی ایران بود.

با وجود اینکه بسیاری از فرماندهان و خلبانان نیروی هوایی اعدام شده بودند و با وجود تحریم قطعات یدکی آن از سوی ایالات متحده، نیروی هوایی ارتش دست برتر را در برابر ارتش عراق داشت.

«پیر رازو» مورخ فرانسوی درباره تفاوت نیروی هوایی ایران و عراق در سال نخست جنگ می‌نویسد: «تعداد پرسنل نیروی هوایی ایران سه برابر تعداد پرسنل ۳۸ هزار نفری نیروی هوایی عراق بود. خلبان‌های ایرانی بسیار فعال بودند و گاهی اوقات روزانه ۱۵۰ سورتی (هر بار به ماموریت رفتن و بازگشتن یک هواپیما، کشتی یا واحد نظامی) پرواز انجام می‌دادند. طبق آمار، ایران ۴۵۰ فروند هواپیمای جنگی داشت که ۳۵۰ فروند آن‌ها هواپیمای تهاجمی ساخت آمریکا بود. از سوی دیگر، خلبانان ایرانی آموزش دیده در آمریکا نترس و مبتکر بودند.»
خلبانان نیروی هوایی ایران در جنگ: شهید یاسینی - کیومرث حیدری - شهید عباس دورانحمله صدام حسین به ایران پس از تضعیف کامل ارتش ایران
صدام حسین در ۳۱ شهریور ماه با الگوگیری از «جنگ‌های ۶ روزه اعراب و اسرائیل» دستور حمله به نیروی هوایی ایران را داد تا پس از انهدام ناوگان هوایی ایران ورود ارتش عراق به خاک کشور را تسهیل کند. دو ایستگاه رادار هشدار سریع ایران نیز مورد حمله قرار گرفتند تا امکان رصد هواپیما‌های عراقی وجود نداشته باشد.

در این میان پایگاه یکم شکاری مهرآباد تهران، پایگاه هفتم شکاری شیراز، پایگاه چهارم شکاری وحدتی دزفول، پایگاه سوم شکاری نوژه همدان، پایگاه هشتم شکاری خاتمی اصفهان، پایگاه دوم شکاری تبریز، فرودگاه آغاجاری، پایگاه یکم پشتیبانی رزمی هوانیروز کرمانشاه و فرودگاه اهواز هدف حمله جنگنده‌های عراق قرار گرفتند.

اما هدف ارتش عراق میسر نشد چرا که پایگاه‌های هوایی ایران خوب ساخته شده بودند و جز خسارات محدودی به باند‌های پرواز و تعدادی هواپیما خسارت جدی به نیروی هوایی کشور وارد نشد.

«دیلیپ هیرو» در کتاب «طولانی‌ترین جنگ» ناکامی ارتش عراق را چنین توضیح می‌دهد: «هدف از این حملات ضربه زدن به هواپیما‌ها و باند‌های پرواز ایران برای تضعیف توان و ظرفیت نیروی هوایی ایران بود، اما نتوانستند به اهداف خود دست یابند چرا که بمب‌ها درست هدف‌گیری نمی‌شد یا عمل نمی‌کرد. علت این امر هم به نداشتن تخصص لازم خدمه پرواز و تا حدودی هم ناشی از سیستم هواپیما‌های جنگی ساخت روسیه بود که تجهیزات هیدروالکتریکی ضعیفی داشتند و تجهیزات فاقد هدف‌یابی دقیق بودند.» علاوه بر این نیروی هوایی عراق در مسیر ایران، یک فروند بمب‌افکن توپولف ۱۶ خود را با ۶ خدمه از دست داد.
خلبان علی اقبالیعملیات کمان برای مقابله با تجاوز عراق
ارتش عراق نیروی هوایی ایران را دست کم گرفته بود. وقتی که ارتش ایران در واکنش به تجاوز عراقی‌ها «عملیات کمان ۹۹» را ترتیب دادند، فرماندهان عراقی بسیار شگفت‌زده شدند چرا که تصور نمی‌کردند نیروی هوایی ایران با آن اندازه تضعیف و تصفیه، هنوز قابلیت عملیات داشته باشد.

به گزارش رویداد۲۴ در روز ۳۱ شهریورماه با توجه به آسیب‌های وارده به باند‌های پرواز برخی از پایگاه‌های شکاری و ناآمادگی برخی دیگر، تنها دو پایگاه سوم و ششم شکاری تاکتیکی در همدان و بوشهر آماده پاسخ به تهاجم گسترده نیروی هوایی عراق بودند اما همین دو پایگاه «عملیات کمان» را به انجام رساندند.

عملیات در صبحگاه یکم مهر و تنها پس از ۱۶ ساعت از حمله ارتش عراق اجرا شد. ۱۵۰ جنگنده ایرانی به پرواز در آمدند و تاسیسات نفتی بصره و کرکوک و همچنین ۱۵ پایگاه نظامی را عراق مورد حمله قرار دادند. نیروی هوایی ایران بر خلاف تصور صدام از بین نرفته بود.

ایرانی‌ها سریع متوجه شدند دو تا چهار فروند با اجرای پرواز‌هایی در سطح پایین، می‌توانند به راحتی ازتیررس پدافند‌ها و هواپیما‌های جنگی عراق عبور کنند و ضربات عمیقی به تاسیسات نظامی و نفتی عراق وارد کردند.

باور عراقی‌ها این بود که نیروی هوایی ایران دیگر توان بهره‌برداری از تجهیزات پیشرفته‌اش را ندارد. از ده‌ها افسر دوره‌دیده در کالج جنگ ایالات متحده، تنها تعداد کمی از جمله «سرهنگ جواد فکوری» مانده بودند که با حفظ سمت هم فرمانده نیروی هوایی بود و هم وزیر دفاع ملی.

با این وجود واکنش نیروی هوایی ایران در ساعت‌های ابتدایی پس از حمله عراق به خاک ایران نشان داد که فرماندهی نیروی هوایی و پرسنلش هنوز می‌توانند عملیات‌های گسترده هوایی را به مرحله اجرا بگذارند.

در موج دوم حملات پایگاه‌های هوایی «حبانیه» شامل تموز و هضبه در غرب بغداد و شماری دیگر از پایگاه‌ها و فرودگاه‌های استان‌های عراق از جمله کرکوک بمباران شدند، این بار با ۵۰ درصد هواپیما‌های مورد استفاده در موج اول. در این عملیات هشت فروند شکاری رهگیر F14A معروف به «تامکت»، پوشش هوایی بمب‎افکن‌های نیروی هوایی را در حریم هوایی ایران تأمین کردند.

به علت مهارت و دقت خلبانان ایرانی، پایگاه‌ها و فرودگاه‌هایی که در عملیات ۱۴۰ فروندی هدف قرار گرفتند ۶۰ روز غیر قابل بهره‌برداری و غیرعملیاتی بودند. بازسازی سطوح پروازی پایگاه هوایی «الرشید» در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی بالاخره نهم آذر ۱۳۵۹ به پایان رسید.

این حملات و حملات بعدی در ماه‌های آتی جنگ سبب شد نیروی هوایی ایران در ۶ ماه نخست جنگ دارای برتری هوایی در مقابل نیروی هوایی عراق باشد، اگر چنین نمی‌شد، نیروی زمینی قدرتمند عراق با کمک پشتیبانی هوایی امکان اشغال شهر‌های اهواز، آبادان و دزفول را تا ۷ روز پس از شروع رسمی جنگ داشت اما با گذشت زمان و فقدان قطعات یدکی و تجهیزات لازم برای ترمیم هواپیما‌های ارتش، به مرور از قدرت آن در جریان جنگ کاسته شد اما به سبب جانفشانی نیروها و به ویژه خلبانانی که برای حفظ میهن از هر اقدامی فروگذار نبودند، این انسجام حفظ شده بود.
+39
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۶
    خردگرا - برن، سوییس

    روحتان شاد بزرگ ارتشداران شاهنشاهان.اگر ایران هم چنان پا برجاست، به خاطر عشق شما به سرزمین مادریتان بود. جاودانه خواهید ماند.
    2
    33
    ‌چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۳:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.