«تحصیل بی‌کیفیت و ترک تحصیل‌های فراوان» محصول ۴ دهه سیاست‎‌ آموزشی جمهوری اسلامی در ایران

بی بی سی: مرکز پژوهش‌های مجلس ایران به تازگی آماری را در حوزه بازماندگان از تحصیل منتشر کرده که بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش آن را برای آینده تحصیلی کودکان ایران عمیقا نگران‌کننده توصیف کرده‌اند.

برمبنای گزارش این مرکز که تحت عنوان «بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل درآموزش و پرورش» در رسانه‌های ایران منعکس شده است، تنها در سال تحصیلی گذشته بیش ۱ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۲۹۱ کودک از تحصیل بازمانده‌اند که نسبت به آمار شش سال گذشته ۱۷ درصد افزایش داشته است.

این گزارش حاکی است که تعداد دانش‌آموزان ترک تحصیلی در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ برابر با ۳۴۷هزارو ۲۰۳ نفر بوده که حالا از مرز یک میلیون نفر گذشته است.

همین آمار در مطبوعات داخلی بازتاب متفاوتی داشته است به ویژه رسانه‌های اصولگرا هر کدام سعی کرده‌اند که با سمت و سوی گرایش خود به حکومت این معضل را بررسی کنند.

روزنامه رسالت در شماره روز دوشنبه در گزارش با عنوان «ریشه‌های ترک تحصیل»‌ با اعضای انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل گفت‌وگو کرده است که می‌گویند: «درصد بالای کسانی که از چرخه آموزش بازمی‌مانند به‌روشنی نشان می‌دهد طی سال‌های گذشته کار چندانی برای گسترش پوشش آموزشی و جلوگیری از ترک تحصیل زودرس نوجوانان انجام‌نشده است.»

از طرف دیگر خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی(ایرنا)، ریشه ٰبی‌رغبتی کودکان ایران به تحصیل را ناشی از فقر فرهنگی دانسته و نوشته: «تا زمانی که نگرش خانواده‌ها نسبت به مسئله آموزش و از آن مهم‌تر رویکردهای آموزشی برای کودکان کار تغییر نکند، شاهد تحصیل بی‌کیفیت و ترک تحصیل‌های فراوان خواهیم بود.»

به نوشته روزنامه رسالت، میزان بازماندگی از تحصیل و به‌خصوص میزان ترک تحصیل زودرس نشان می‌دهد که نظام آموزشی ایران از این طریق در بازتولید نابرابری‌های جامعه مشارکت می‌کند.
انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل می‌گوید که وزارت آموزش‌‌وپرورش هیچ‌گاه برنامه مدونی را برای بازگشت دانش‌آموزان محروم از تحصیل ارائه نکرده‌ استاما اعضای انجمن حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل به روزنامه رسالت گفته‌اند که بی‌تردید این مسئله یکی از آسیب‌های بزرگ جامعه است و در میان آن‌ها کودکان کار، اتباع خارجی، دخترانی که در سنین کم ازدواج‌کرده‌اند و دختران و پسران محروم از تحصیل به چشم می‌خورد. اما هیچ‌گاه وزارت آموزش‌‌وپرورش برنامه مدونی برای بازگشت دانش‌آموزان محروم از تحصیل ارائه نکرده‌ است.

به گفته این انجمن، جامعه ایران در حقیقت به دونیمه تقسیم می‌شود، نیمه‌ای که قادر است تا بالا‌ترین سطوح آموزشی پیش رود و نخبگانی را تربیت کند که در بزرگ‌ترین مراکز علمی دنیا بدرخشند و نیمه‌ دیگری که باید درس و کلاس را کنار گذارند و بدون مهارت چندانی وارد بازار کار شوند.
علل جدا ماندن از درس و مدرسه
پژوهش‌های آموزشی در ایران به سه گروه عمده در توضیح پدیده بازماندگی از تحصیل اشاره می‌کند. عامل اول و اساسی فقر خانواده‌ها است که به تعبیر نویسنده روزنامه رسالت فرزندان آنها «به لشکر بزرگ کودکان کار» می‌پیوندند.

عامل دوم به مشکلات درونی نظام آموزشی مربوط می‌شود و کمبود امکانات آموزشی به‌ویژه در مناطق دورافتاده و یا آن طور که در بیش از ۴۰ سال اخیر جمهوری اسلامی آن را مناطق محروم نامیده است.

و پژوهشگران داخلی، نگاه‌ منفی برخی از خانواده‌ها و جوانان به مدرسه و آموزش را سومین عامل پدیده بازماندگی از تحصیل معرفی می‌کنند.

در تحقیق خبرگزاری دولتی ایرنا در این باره می‌خوانیم که بسیاری از خانواده‌های کودکان کار و خیابان، امیدی به موفقیت‌های تحصیلی فرزندان و فراهم شدن فرصت‌های شغلی از این طریق در آینده برای فرزندشان ندارند و ترجیح می‌دهند فرزندانشان از اوایل کودکی سراغ کاری بروند که بازدهی مالی هر چند اندک داشته باشد.
رشد کودکان کار را در ایران به ناامیدی خانواده‌ها در آینده شغلی فرزندانش نسبت می‌دهند و نظام نابرابر اجتماعی در جمهوری اسلامیتورم و فقر خانواده‌ها و ربط آن به بازماندگی از آموزش
آرزو فاتحی، سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی ایران، چندی پیش از ۱۴ هزار کودک کار در آن کشور خبر داد که آن را ازجمله پدیده‌های منفی اجتماعی می‌دانند که با ترک و بازماندن از تحصیل مرتبط است.

ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش‌وپرورش نیز در تشریح علل ترک تحصیل دانش‌آموزان، مقصر بخشی از این معضل را متوجه تورم ذکر کرده است.

او تاکید کرده که «حتی اگر شده دولت باید شیر نفت را باز کند و پول آن را در حوزه آموزش‌وپرورش سرمایه‌گذاری کند.»

به گفته او در این حوزه سرمایه‌گذاری نمی‌شود و به‌جز دو سال اول بعد از انقلاب ۵۷، سهم آموزش‌وپرورش از بودجه عمومی، بیشتر از ۱۰ درصد نشده است.

در روزهای اخیر رهبر و رئیس‌جمهوری ایران گفتند که از زمان آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی، تورم به میزان قابل توجهی کم شده و شاخص‌های کلان اقتصادی، پیشرفت و بهبود وضع را نشان می‌دهند.

ولی بسیاری از کارشناسان در صحت این ادعاها شک دارند و می‌گویند که آمار مقام‌های ارشد نظام جمهوری اسلامی حتی با آمارهای رسمی همخوانی ندارد. ارقامی که مرکز آمار ایران به عنوان متولی رسمی اعلام نرخ تورم منتشر کرده، نشان می‌دهد در دو سالی که از آغاز به کار دولت سیزدهم می‌گذرد، تورم حتی اندکی بالا هم رفته است.

در نتیجه به باور بسیاری از کارشناسان، ناتوانی نظام آموزشی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته و دلایل مهمی از جمله افزایش تورم، به افزایش کم‌سوادی و بی‌سوادی در جامعه ایران دامن زده و آینده تیره و تاری را در برابر آنها ترسیم می‌کند که امیدی برای بهبود آن متصور نیستند.

«فقر، فساد، گرانی» یکی از شعارهای اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بود که با سرکوب خشن و بی‌رحمانه حکومت مواجه شد.
+11
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.