رابرت مالی و جمهوری اسلامی؛ وقتی انقلاب می‌شد تو کجا بودی؟

رابرت مالی در یکی از خیابان‌های وین در جریان مذاکرات غیرمستقیم با دولت حسن روحانی برای احیای برجامایران وایر، فرامرز داور:
«رابرت ملی»، یا آن‌طور که در بین ایرانی‌ها مشهور است «مالی»، نماینده دولت «جو بایدن» در امور ایران، آینده نامشخصی در جایگاه کنونی خود پیدا کرده است. او تایید کرده که دسترسی‌های امنیتی او به حالت تعلیق درآمده، یعنی دیگر به اسناد محرمانه دسترسی ندارد تا اینکه تحقیقات درباره او تکمیل شود. طی این مدت، نماینده پرحاشیه دولت بایدن در امور ایران، در مرخصی اجباری خواهد بود.

***

رابرت مالی در ماه‌های اخیر،‌ خصوصا پس از شروع اعتراضات در ایران در شهریور ۱۴۰۱، تحت انتقادات کم‌سابقه ایرانیان قرار داشت که او را فردی مماشات کننده با جمهوری اسلامی معرفی می کردند. مالی سعی کرد در میانه طوفان فشارها بر خود، با توییت‌هایی نشان دهد که روابط شخصی یا گرایشی به جمهوری اسلامی ندارد. یکی از این توییت‌ها نه‌تنها آتش خشم ایرانیان معترض را فرو ننشاند، بلکه وضعیت را بدتر هم کرد.

مالی در توییتی درباره تجمعات اعتراضی ایرانیان در شهرهای مختلف جهان نوشته بود: «راهپیمایان در واشنگتن و شهرهای سراسر جهان حمایت خود را از مردم ایران نشان می‌دهند، مردمی که با تظاهرات مسالمت‌آمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.»تصویر ارسالی از سوی شهروندان از یک گرافیتی علیه رابرت مالی در جریان اعتراضات ایران که از شهریور ۱۴۰۱ آغاز شدترمز آمریکایی «انقلاب»
معترضان نوشته او را، فروکاستن ماهیت اعتراضات و احتمالا «انقلابی» که در سر داشتند خواندند و اعلام کردند که درخواست‌هایشان دیگر مماشات با جمهوری اسلامی ایران شبیه آنچه مالی می‌گوید نیست، بلکه رفتن حکومت فعلی است. مالی از بابت توییت خود عذرخواهی کرد و گفت از کلمات درستی استفاده نکرده است، اما نامش دیگر تداعی کننده «ترمز» آمریکایی تحولات ایران و «وسط‌ باز» برای جلب نظر آیت‌الله‌های تهران شده بود.

معترضان در ایران علیه مالی در خیابان‌ها گرافیتی کشیدند و شعار نوشتند و او را رایزن حکومت ترور خوانند. وضعیتی که یک دوره هم اوباما در میانه اعتراضات به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ تجربه کرد، جایی که حاضر به حمایت از معترضان نشد و از دید ایرانیان، همدست خامنه‌ای بود.

در پاییز ۱۴۰۱، رابرت مالی در حال تجربه همان وضعیت اما سخت‌تر و با زبانی صریح‌تر از سوی ایرانیان بود. موقعیتی دشوار و اعتباری از دست رفته، دست‌کم در میان بخشی از ایرانیان که مالی نماینده مربوط به کشور آن‌ها در وزارت دولتی‌ست که رابطه رسمی با جمهوری اسلامی ندارد، زمانی می‌خواست از تنش با حکومت ایران بکاهد، اما حالا از سوی شهروندان مخالف همان حکومت هم، انتقاد می‌شنید.

در میانه اعتراضات، یکی از دلایلی که مالی را به مماشات با جمهوری اسلامی متهم می‌کردند، همکاری فرزند او با موسسه‌ای در واشنگتن دی‌سی بود که مدیر آن مشهور به رایزنی به نفع جمهوری اسلامی ایران در ایالات متحده بود. انتشار تصاویر آن مدیر همراه با «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه وقت در زمان مذاکرات اتمی، او را به‌عنوان یک فرد نزدیک به جمهوری اسلامی تثبت کرده بود و اینک استخدام فرزند مالی برای موسسه‌ای که آن فرد در آن مدیر بود، از دید معترضان، حجت موجهی در سَر‌و‌سِر میان خانواده مالی و جمهوری اسلامی بود.
دیپلماتی مناسب، در زمانه‌ای نامناسب
در یک وضعیت عادی، شاید رابرت مالی که امسال تولد ۶۰ سالگی خود را جشن می‌گیرد، گزینه‌ای مناسب برای رابطه با یک کشور خاورمیانه‌ای بود که ایالات متحده، ۴۳ سال است با آن رابطه سیاسی و اقتصادی ندارد.

آشنایی نزدیک و ارزیابی تازه از منش و روحیه مقام‌های ایرانی، انگیزه کافی برای رسیده به یک توافق سیاسی به‌جای درگیری نظامی، مطالعات دانشگاهی مرتبط، سال‌ها تجربه حرفه‌ای مناسب، سابقه خانوادگی نزدیک به منطقه خاورمیانه و در نهایت در اختیار داشتن مستقیم‌ترین مقام سیاسی دولتی در ارتباط با ایران، می‌توانست از هرکسی مثل مالی، یک مقام دولتی موفق در ماموریتش بسازد.

رابرت، ۱۶ سال قبل از انقلاب بهمن۱۳۵۷ به دنیا آمده است. مادرش «باربارا»، در نیویورک در سازمان ملل متحد و برای جبهه آزادی‌بخش الجزایر کار می‌کرد و پدرش «سایمون»، یک مصری یهودی‌الاصل بود که در مصر بزرگ شده بود و به‌عنوان خبرنگار خارجی نشریه «الجمهوریه» در قاهره کار می‌کرد.رابرت مالی در زمان انقلاب ایران، ۱۶ ساله بود. پدرش یهودی مصری الاصل و مادرش یک آمریکایی مشغول در سازمان ملل متحد بودمشغولیت والدین رابرت، الهام‌بخش انقلابیون ایرانی بود
انقلاب الجزایر که به استقلال سیاسی این کشور از فرانسه انجامید و والدین رابرت هر دو به‌نحوی درگیر و همراه آن بودند، الهام‌بخش و الگو مبارزاتی نیروهای سیاسی مخالف حکومت پهلوی در ایران، اعم از مخالفان مذهبی و غیرمذهبی شاه بود.

وقتی در ایران طوفان انقلاب اسلامی وضعیت کشور را به‌کلی دگرگون کرد، رابرت همراه پدری خود در فرانسه زندگی می‌کرد. کوتاه مدتی پس‌از‌آن، «والری ژیسکاردستن»، رییس‌جمهور فرانسه که به «روح‌الله خمینی» هم امکاناتی برای دوره تبعید داده بود، پدر رابرت را به‌دلیل «خصومت» با سیاست‌های فرانسه در آفریقا که در نشریه «آفریقا آسیا» که خود آن را پایه‌گذاری کرده بود، از کشور اخراج کرد.

رابرت طی مدت اقامت در فرانسه تحصیلات دوره مدرسه را هم‌زمان در جایی به پایان رساند که «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه کنونی و مقام مافوق کنونی او، از آن فارغ التحصیل شد.

مالی تحصیل کرده دانشگاه ییل و آکسفورد است. در فلسفه سیاسی رساله دکتری خود را درباره جهان سوم و زوال آن نوشته و تحقیقات مفصلی درباره مناقشه اسراییل و فلسطین ادامه داد. معتقد به راه دو کشوری است و می‌گوید اسراییل نه‌تنها باید با کشورهای عربی، که باید با گروه‌های شبه نظامی فلسطینی مثل حماس که مورد حمایت سیاسی و مالی جمهوری اسلامی هستند، مذاکره و مصالحه کند.

مالی مدرک حقوق از دانشکده حقوق هاروارد دارد و با همسر آینده خود «کارولین براون»، همانجا آشنا شده است. مشابه وضعیت «باراک اوباما» رییس‌جمهور پیشین آمریکا که سیاست بسیار مصالحه جویانه‌ای با جمهوری اسلامی داشت و هرچه در این راه پیشرفت به‌دست آورد، به نزدیک کردن خامنه‌ای و کاستن از پارانوای او از ایالات متحده کمکی نکرد. رابرت مالی با همسرش در زمان تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه هاروارد آشنا شد. جایی که باراک اوباما هم آنجا درس حقوق خوانده است۲۲ ماه رودررو با ایرانی‌ها
زمانی که اوباما رییس‌جمهور آمریکا شد، مالی به‌عنوان مشاور رییس‌جمهور فعالیت می‌کرد و در جریان مذاکرات ۲۲ ماهه با جمهوری اسلامی که به برنامه جامع اقدام مشترک یا توافق هسته‌ای برجام منجر شد، اعضای اصلی  گروه ایالات متحده بود.

در این دوره،‌مالی از نزدیک به مقام‌های جمهوری اسلامی کار کرده و از راه ساعت‌ها مذاکرات پی‌در‌پی، شناخت بلاواسطه‌ای از روحیات مدیران جمهوری اسلامی یافته است. برای کشوری که چهار دهه هیچ تماس مستقیم مداومی با جمهوری اسلامی نداشته و سفارت آن در تهران در اختیار شبه نظامیان بسیج است، این فرصتی استثنایی محسوب می‌شده است.
رابرت مالی در کنار جان کری، وزیر خارجه آمریکا در دولت دوم باراک اوباما و در جریان مذاکرات اتمی با ایران زحمات نزدیک به ۲ سال مذاکره علنی، با تحریکات خامنه‌ای، از جمله آزمایش پی‌درپی موشک‌های بالستیک که روی آن شعارهایی علیه گروهی از کشورها از جمله اسراییل نوشته شده بود، حتی پیش از اجرایی شدن برجام، هم فرصت استثنایی آن را از بین برد و هم فضا را در داخل آمریکا علیه اوباما و دولتش تغییر داد.

یک سال پس از توافق، وقتی «ترامپ» وارد کاخ سفید شد، امید کمی وجود داشت که برجام پایدار بماند. اردیبهشت۱۳۹۷، آمریکا از برجام خارج شد و تا دی۱۳۹۹ که جو بایدن بر سر کار آمد و هشت روز پس از آن مالی نماینده امور ایران شد، بزرگترین دستاورد مشترک ایران و آمریکا از زمان قطع رابطه، وضعیتی در اغما و مبهم داشت.
بازگشت به دولت آمریکا با قدرت بیشتر اما اثر کمتر
بازگشت مالی به دولت و سپرده شدن مذاکرات اتمی به او برای احیای برجام، احتمالا نه فقط یک ماموریت دولتی، که یک ‌دل‌مشغولی  شخصی هم برای او باشد که از معماران این توافق بوده است.

همین تمایل و اقداماتی که برای جلب رضایت جمهوری اسلامی با هدف به بازگشت برجام انجام داده، او را در مظان اتهام همکاری و همراهی و مماشات با یک حکومت تمامیت‌خواه بی‌توجه به حقوق ایرانیان قرار داده و در زمانه‌ای که از مشروعیت داخلی جمهوری اسلامی چیزی باقی نمانده، بدبینی به او را، به‌عنوان کسی که می‌خواهد با حکومت خونریز و بدنام معامله کند و پول‌های مسدود شده را در اختیارش بگذارد، تا سطح تنفر در بین بخشی از ایرانیان بالا برده است.
رابرت مالی (نفر اول از چپ) در جریان مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا برای توافق اتمی برجامناتوانی آمریکا یا بی‌توجهی دولت بایدن به آزادی زندانیان آمریکایی از زندان‌های جمهوری اسلامی ایران، به فشار بر او در داخل آمریکا افزوده است و در نمایش چهره‌ای منفعل از دولت بایدن، موثر بوده است.

خانواده زندانیان بارها با او ملاقات  کردند و حتی زمانی که مالی در وین مشغول مذاکره غیرمستقیم با ایران بود، «باری روزن»، یکی از دیپلمات‌های آمریکایی که در ایران گروگان گرفته شده بود، با اعتصاب غذا از او خواسته بود برای هموطنان اسیر شده‌اش در ایران، کاری کند. مالی با این دیپلمات بازنشسته ملاقات کرد و قول آزادی اتباع آمریکایی را داد، اما اینک یک سال‌و‌نیم آن روز گذشته و وضعیت کوچکترین تغییر نکرده است.

مالی همین وضعیت را در داخل آمریکا و در برابر دست‌کم بخشی از جمهوری‌خواهان هم دارد. «تام کاتن»،‌ سناتور جمهوری‌خواه که از روز اول با توافق اتمی و برجام با ایران مخالف بود، او را یک سیاستمدار افراطی می‌خواند که همدل جمهوری اسلامی و دشمن اسراییل است.
مالی و تیم پرتلاطم همکارانش
در دو سال‌و‌نیمی که مالی روی پرونده ایران در دولت بایدن کار می کند، «جرت بلنک»، معاونش و «ریچارد نفیو»، همکارش -معمار تحریم‌های ایران در دوره اوباما- از ادامه کار با او کناره‌گیری کردند. یک ایرانی که در زمینه سیاست در برابر ایران پیش‌تر به دولت آمریکا مشاوره می‌داد و در دولت بایدن سمت رسمی گرفته بود هم، از کار با او استعفا داده است.
رابرت مالی همراه با وزیر خارجه وقت آمریکا در دیدار با وزیر خارجه وقت ایران. این مذاکرات ۲۲ ماهه منجر به توافق اتمی برجام شددریافت‌هایی وجود دارد که می‌گوید یک فرد دیگر که خارج از دولت با مالی همکار بوده و انتظار می‌رفته با شروع کار مالی در وزارت خارجه او را همراهی کند، با مخالفت پلیس آمریکا، مجوز امنیتی به او داده نشد و اجازه دسترسی به اسناد محرمانه نیافت و علی‌رغم نزدیکی با مالی، از پیوستن به او در دولت بایدن جا ماند.

رابرت مالی در شش ماهی که در دوره ریاست‌‌جمهوری «روحانی» مسوول پرونده ایران بود، به موفقیتی برای احیا برجام نرسید. در این دوره دولت آمریکا به ادعا محمدجواد ظریف و همکارانش، با خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی ایالات متحده موافقت کرده بود، اما خامنه‌ای با طرح خواسته‌های بیشتر، آن را نپذیرفت.

بایدن چند ماه بعد به‌صراحت گفت که حتی اگر بخت احیا برجام هم از دست برود، با خارج کردن سپاه از آن فهرست هرگز موافقت نخواهد کرد. اینکه مالی با کدام سیاست، یعنی نگه داشتن سپاه در آن فهرست یا خارج کردنش موافق بوده یا نه، مستندی در دست نیست و هرچه اکنون گفته شود، حدس و گمان است.

با روی کار آمدن دولت «ابراهیم رئیسی» و پست و مقام گرفتن مخالفان برجام در این دولت، شناختی که قبلا میان مقام‌های ایرانی و آمریکایی بود، جایش را به بدبینی بیشتر ایرانی‌ها به گروه بایدن داد و با منعی که خامنه‌ای برای مذاکره مستقیم با آمریکا گذاشت، وضعیت پیچیده‌تر هم شد.

پس از شروع اعتراضات در ایران در شهریور ۱۴۰۱، مذاکرات فرسایشی با جمهوری اسلامی به حالت تعلیق درآمد و با ارسال سلاح از سوی ایران به نفع روسیه و علیه اوکراین، توافق با حکومت تهران از اولویت آمریکا خارج شد. «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، بارها مقام‌های آمریکا را با ارسال پیام، مشتاق به مذاکره خواند و هربار آمریکا چنین انگیزه‌ای را رد کرد، چنانکه سرانجام دو طرف همدیگر را به اظهارات کذب متهم کردند.مالی در مذاکرات غیرمستقیم با دولت ابراهیم رئیسی. نماینده روسیه در حال گفت و گو با اوستیک ماموریت پر حاشیه در دولت آمریکا
فقط چند روز پیش از قطع دسترسی‌های رابرت مالی به اسناد محرمانه دولتی و شروع تحقیقات درباره او، گزارش شد که با «امیرسعید ایروانی»، نماینده دائم جمهوری اسلامی در نیویورک ملاقات داشته است. کاری برخلاف آنچه خامنه‌ای چندین بار بر آن تاکید کرده بود. اما اگر سرپیچی از دستور در میان باشد، این ایروانی است که باید به‌دلیل نادیده گرفتن فرمان نفر اول حکومت ایران توبیخ شود، پس چرا رابرت مالی در این موقعیت قرار گرفته است؟

هنوز چرایی وضعیت کنونی مالی روشن نیست، اما هرچه هست، رد و خط تمایلش به سوی ایران را نمی‌توان منکر شد. امری که اگر به معنی مماشات با جمهوری اسلامی و دادن امتیازهای نالازم به حکومت سرکوبگر از سوی آمریکا نباشد، لزوما برای یک دیپلمات نکوهیده نیست.

این فقط وضعیت رابرت مالی به‌عنوان نماینده دولت آمریکا در امور ایران نیست که بسیار شکننده است و از نظر شخصی می‌تواند طاقت فرسا هم باشد، اسلاف او هم وضعیت بهتری نداشته‌اند. «برایان هوک»، نماینده اول و «الویت آبراهامز»، دومین نماینده دولت دونالد ترامپ در امور ایران هم اوضاع خوبی نداشتند، اما با تفاوت‌های جدی با رابرت مالی.

هوک که در زمان عملیات هوایی آمریکا علیه «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده در امور ایران بود، هدف انتقام‌گیری یا دست‌کم تهدید لفظی از سوی جمهوری اسلامی قرار داشته است. دولت آمریکا در دوره بایدن اعلام کرد که مامورانی از نیروی قدس سپاه با اجیر کردن مزدورانی در آمریکا،‌ درصدد طراحی ترور مقام‌های دولت ترامپ بوده‌اند. دولت آمریکا تدابیر امنیتی برای هوک، «مایک پمپئو»، وزیر خارجه وقت و «جان بولتون»، مشاور امنیت مالی ترامپ را افزایش داد.

 آبراهامز دوره‌ای کوتاه نماینده امور ایران و نامش با موضوع ایران-کنترا پیوند خورده بود. در این پرونده رسوایی، دولت «ریگان» درآمد فروش سلاح به جمهوری اسلامی را برای شورشیان نیکاراگو ارسال کرده بود. از میان این افراد، مالی تاکنون رکورددار طولانی ترین دوره نیست، اما شمار جنجال‌هایی که آفریده، از همه بیشتر است. او اینک در موقعیتی است که هیچ دیپلماتی از قرار گرفتن در آن افتخار نمی‌کند.
کارنامه غیر‌قابل دفاع در آمریکا، چهره نامحبوب در ایران
قابل انکار نیست که پس از دو سال‌و‌نیم فعالیتش، برنامه اتمی جمهوری اسلامی بدون مانع اساسی و تضمینی بر صلح‌آمیز ماندن یا غیرنظامی بودن آن، حتی پیشرفت کرده و دولت بایدن کم‌و‌بیش ناظر منفعل آن بوده است. زندانیان آمریکایی هم‌ همچنان بی‌هیچ چشم اندازی، در ایران گرفتارند.
باری روزن (سمت راست عکس) از دیپلمات های گروگان گرفته شده آمریکا در ایران در زمستان ۱۴۰۰ در ملاقات با رابرت مالی، خواستار تلاش برای آزادی زندانیان آمریکایی در ایران شده بوداو شماری از اعضای گروه خود را در این مدت از دست داده و اینک خود در موقعیتی است که به‌عنوان یک دیپلمات آمریکایی، پشتوانه مالی و اعتبار شخصی‌اش مورد سوال قرار گرفته است.

اگر تحقیقات به نفع مالی پایان بگیرد که باید فرض را بر آن و بی گناهی افراد گذاشت، تردید کمی وجود دارد که او از اعتبار و خوشنامی کافی برای مذاکره هرچند غیرمستقیم، با یک دولت خارجی برخوردار باشد. هر توافقی با ایران با حضور او به نمایندگی از دولت آمریکا، می‌تواند با صدها اما و اگر رقبا همراه و دردسری برای  دولت بایدن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری شود.
+16
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.