محمدجواد ظریف، در یادداشتی نوشت:
پس از ۴۰ سال کنشگری دیپلماتیک - در کنار آموزش و نگارش در زمینه روابط بینالملل - و تأمل و آموزش تمام وقت به دور از کانون توجه سیاست جهانی در دو سال گذشته، به چند نتیجه ابتدایی در مورد نظم جهانی کنونی رسیدهام. اینک، نکاتی برای تفکر و تأمل بیشتر تقدیم میکنم:
۱. دوران گذار در روابط بین الملل به پایان رسیده است؛
۲. نظم جهانیِ در حال ظهور «پسا قطبی» است؛ نه تک قطبی، نه دوقطبی، نه چند قطبی یا هر ترکیبی از آنها؛
۳. تلاش سه دههای برای ایجاد یک نظم هژمونیک تکقطبی از طریق «جنگهای بیپایان»، «امنیتیسازی» و «اجبار اقتصادی» موفق نبوده است، در حالی که رنجهای سنگین، زیانهای انسانی نابخشودنی و اتلاف گسترده منابع بشر را بر جای گذاشته است؛
۴. «پایان تاریخ»، «برخورد تمدنها»، «برسازی دشمن» و برسازههای نظری و سیاسی مشابه نتوانستهاند بانیانشان را به مقصد مطلوب برسانند؛
۵. «جنگ» کاربرد خود را به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی بکلی از دست داده است. تقریباً همه آغازگران جنگها در قرنهای ۲۰ و ۲۱ در جنگهایی که آغاز کردهاند شکست خوردهاند و گاهی حتی نابود شدهاند، یا در بهترین حالت نتوانستهاند به اهداف اعلامشده خود دست یابند؛
۶. در روابط بینالملل «بازیهای با حاصل جمع صفر» میسر نیست. کنشگریها یا «حاصل جمع مثبت» یا «حاصل جمع منفی» ببار خواهد آورد؛
۷. عصر اتحادهای دائمی رو به پایان است؛
۸. ائتلافهای موقت موضوعمحور به طور فزایندهای در فضای بینالمللی در حال سربرافراشتن هستند؛
۹. بسیاری از کنشگران دولتی و غیرحکومتی به طور همزمان در زمینههای مختلف «همکاری»، «رقابت» و «شبکهسازی» میکنند؛
۱۰. شبکهها - با اجزاء دولتی و غیرحکومتی - شکل غالب رژیمهای موضوعمحور فراملی خواهند بود؛
۱۱. ساختارهای جهانی سیال شدهاند و دیگر نتایج را تعیین و تحمیل نمیکنند.
۱۲. علیرغم همه پیشرفتهای بزرگ در زمینه فناوری و هوش مصنوعی، کنشگری انسانی عامل تعیینکننده است.
این افکار در مقالهای تبیین خواهد شد.