حضور مه‌لقا جابری با گردنبندی به شکل طناب دار بر فرش قرمز کن

با درود. شما چندین ماه پیش، در کامنتی، از من چند سوال پرسیده بودید، که اما چون آن‌دوران، ما اینجا با قطعی‌های برق -چند روز پی‌درپی و حتا هفتگی- مواجه بودیم، من نمی‌تونستم بیام نت، اما چندی بعدش، وقتی‌ بایگانی کامنت‌هام رو بازخوانی می‌کردم، کامنت شما رو دیدم. پوزش میخوام که با اینهمه تاخیر جواب میدم. / بنده کاکل‌به‌سر (خاخل) نیستم، زاده‌ی تهرانم، اجدادم هم در همان دهات تهران، نانوا بودند. / دیگه اینکه، سال‌ها کار تدریس گرافیک و فیلولوژیک و مترجمی انجام می‌دادم، اما استاد دانشگاه نبوده و نیستم، سوادش رو هم ندارم. شاعری هم که فرمودید رو نمی‌شناسم. کلا با‌سواد نیستم. سلامت باشید، وقت خوش

اول که ایشون مدل هست،مدل یعنی همین،هر جور بخواهد لباس میپوشه،و لباسهای خاص و ابتکاری.قدیس و یا مربی اخلاق مدرسه که نیست. دوم‌ که نشان دادن اعتراض به هر شکل حتی برای جلب توجه شخصی مثبت هست و بهتر هست از سکوت چون بهرحال باعث میشه توجه دیگران به علت این کار جلب بشه،و عده ای که این مسایل رو پیگیر نیستند آگاهی پیدا کنند که در ایران‌چه خبر هست.

گرامی گرانقدر مخاطب کامنت شما نبودید بلکه مخاطبم خاخلوشکاهای اکراییتی بود من بین سالهای ۹۰ مدتی در کیف و ادیسه بودم حتی انزمان هم اکراینیها با همون اطرافیها خودشون را تافته جدا بافته میدونستند و بهتر از روسهاک و ادعا میکردند حتی فرانسویها در اصل اکرایبنی بودن. اینکه شما ایرانی هستید از طرز نوشتاری و کلماتی که انتخاب میکنید بر کسی پوشیده نیست. و منن روسی هم که برایتان نوشتم نه طعر بلکه یک متن ادبی از کتاب جنگ وصلح تولستوی بود . پاینده باشید

گرامی‌، این بود کامنت شما به من؛ * [ordak - بن، آلمان] > تو استاد ادبیات اکرایین یا به قول ابو ودکاها خاخولها .بگو ببینم میدونی مسعود سعس سلمان کی بود؟، سرخ جامگان کی بودند سیاه جامگان کی؟. تو که استاد تاریخ نداشته خاخولهای اکرایینی هستی بگو از ایران چیزی میدونی؟ - دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۷ * / عنوان مطلبی که آخرین کامنت آن‌را خطاب به من (که اکنون در بازگویش درج کردم) نوشته بودید، هست؛ * ویدیویی از ورود نظامیان روسیه به شهر خارکی‌یف اوکراین * / در سرچ گوگل که بنویسید، لینک آن می‌‌آید. / سلامت باشید

برخلاف شما من قبل از حرف زدن حداقل یک لحضه در مو دش فکر میکنم. بعله نه تنها از سعود سعد سلمان بلکه میتونم از نحًَضت حروفیه که اسمش هم برات غریب است تا سرخ جامگان ، سیله جامگان،سفید جامگان ، اساسیون تا غرامطه میتونم برات مثنوی برات تعریف کنم تا میدسه به تاریخ اسلاوها و پروس تا و انگ زاکسنها.اینکه پات به اکرایبن رسیده معنی ان این نیست‌ که سوادت از اکابر بالاتره

حالا یک سوال از تو که اکرایین هم زندگی میکنی. میدونی نعتی خاخول جیه چرا به اونها میگن خاخول؟ جواب اینکه خاخول یعنی کاکل را نده بگو این کلمه برای چی به انها نسبت داده شده

A) گرامی‌، خیلی‌ خوب شد که در کامنت قبلی‌، صحبت از کتاب مشهور جناب تالستوی به‌میان آوردید، چون توضیحی رو مدت‌ها بود که می‌خواستم بگم. / ۱) در میان نویسندگان عهد روس (که شامل شاهزاده‌نشین‌های اکراین امروزی و روسیه و بلاروس امروزی می‌شدند)، برای جناب * لف (Lef) تالستوی * احترام ویژه قایل هستم. نام ایشان در فارسی‌ با گویش *لئو - Leo* هست، که اما در زبان روسی * لف - Лев - Lef * می‌باشد، که یعنی * شیر * (توضیح؛ در خاورمیانه منجمله ایران، نسخه‌ی عربی‌ این نام، به‌عنوان نام مردانه هست - یعنی * اسد *، که البته نام‌های * شیر‌علی‌، شیر‌مرد * و فامیل‌های * اسدیان، اسدی، شیری * نیز در ایران رواج دارد. (ادامه ....) ~

B) (ادامه ....) > ۲) نام کتاب جناب *لف(اسد) تالستوی* -جنگ و صلح-، در همه‌ی زبان‌ها اشتباه ترجمه شده. نام کتاب جناب تالستوی در زبان روسی ( * ..ойна и мир * ~ * واینا i میر * )، -جنگ و صلح- نیست، بلکه -جنگ و توده‌های مردمی ~ جنگ و آحاد ملت- میباشد، که اگر بخواهیم به پارسی‌ مفهوم‌تر و سلیس‌تر بگوییم، بهترین عنوان برایش می‌شود: *جنگ و جماعت*. اما در تمام زبان‌ها به اشتباه جنگ و صلح برگردان شده است. دلیل این بوده که واژه‌ی "Мир (میر)" در دوران معاصر دو معنی دارد؛ ۱- جهان ۲- صلح و آشتی، اما در زمان لف تالستوی، دارای معنی سومی‌ نیز بوده است، یعنی‌ -آحاد ملت(*جماعت*)-، جماعت و آحاد مردمی، که تمام رویدادهای پولیتیکی و اجتماعی هر کشوری، در دستان آنهاست، به‌بیان دیگر، گردانندگان اصلی‌ رخدادها و قهرمانان وقایع عمومی‌، *آحاد ملت* و *جماعت* هستند ~ *جنگ و جماعت* ~ *از ماست که بر ماست*.

من پام تازه نرسیده به اکراین، بلکه از ۲۰۰۲ مقیم هستم، هیچ‌وقت هم دم از این نزدم که سواد دارم. - شما باسواد هستید و من شاگرد درجه سه. / درباره معنی خاخل، چندین سال پیش که با نام کاربری Adamat عضو بودم، توضیح مفصل نوشتم، که بازهم برای باری چندم، توضیح میدم. / کوتاه که بگم، واژه *خاخل ~ Khakhol* به روسی یعنی‌ *کاکل*(مدل موی کاکلی)، و از آنجا که از عهد قدیم روس، در اکراین امروزی و بخش جنوبی روسیه امروزی، این مدل موی کاکلی بین اسلاو‌های این ناحیه مد بوده -که یعنی‌ تمام سر به‌جز وسط سر رو می‌تراشیدن، و سپس موی بلند کاکلی فقط از وسط سر (رو به پایین) باقی‌ میمونده- برای همین در طول زمان، نام خاخل -یعنی‌ کاکل ~ کاکل‌به‌سر-، به‌عنوان یک حالت نیمه‌کمیک - نیمه‌مضحک، در زبان روسی و گویش‌وران روسی (چه اهل روسیه و چه اهل اکراین) خطاب به اکراینی‌های صرف‌اکراینی، باقی‌ مونده و درباره آنها به‌کار میره. / به اهالی بلاروس هم در زبان روسی گفته می‌شه؛ *بولباش*، که در گویش‌های محلی اکراین و بلاروس یعنی؛ *حباب*. / پایان این بحث. سلامت باشید.

ادامه. - البته در گویش‌های محلی بلاروسی، واژه‌ی سیب‌زمینی‌ هم نزدیک به تلفظ واژه‌ی حباب هست، برای همین واژه‌ی استعاری-مضحک و کمی‌ درشت‌گویانه‌ی بولباش که برای بلاروسی‌ها به‌کار میره، مرتبط با واژه‌ی سیب‌زمینی‌ نیز هست. جالب اینجاست که، زادگاه و محل ابدای غذای خوشمزه‌ی کوکوسیبزمینی، بلاروس امروزی بوده است. اگر اشتباه نکنم، در اواسط یا نیمه‌ی دوم قرن ۱۸ میلادی. / پایان این مبحث. وقت خوش ~