خسرو معتضد، کارشناس تاریخ: در زمان رضا شاه آب‌های آشامیدنی مردم با فاضلاب قاطی بود!

ببخشید اشتباهاً نوشتم پدرت! حالا دایی شما اهوازکه بودین لب به آب نزد که حالش خوب موند و رفت کویت؟ بعد که برگشت و ازدواج کرد و موند دیگه نه خودش و نه خانمش آب نمیخوردند؟ یا مثل شما از دماوند بشکه آب بار الاغ میکردند؟ کاش اهواز که رفتی یک قمقمه آب از دماوند برده بودی. دلم برات سوخت که از دست شاه عذاب کشیدی و حالت بد شده!

خوب شاید اونوقتها خانواده خسرو معتضد مثل خوک تو فاضلاب ها زندگی میکردند یا از جوی "جوب" آب میخوردند. و مانند آخوندها بعد از انقلاب با دزدی و ریا کاری آدم شدند.

خر لینکه تو فرق لوله اب با دوله فلضلاب را نمیدونستی مشکل از شاه نبود‌ انثال تو در قرن ۲۱ هنوز باور دارن ....حسین آنتی‌بیوتیک‌ است یا اکر روی گور حسین صدای گراز بدی حسین جواب می‌ده چرا که ۱۲ ....شیعی زبان ادمیزاد حالیشون نیست

...این چرندیات من را یاد یک جوک انداخت .نقله یک بنده خدا مرد و او دنیا ادعا داشت بیگناه مرده باید شهید حساب به‌ا نقدر نامه نگاری کرد تا خدا معاونش را فرستاد پیش طرف و گفت تو کجا شهید شدی ،طرف گفت تو تویله در حین شیر خوردن. معاون خدا گفت این امکان نداره ، تعریف کن چی شده ،طرف گفت خلاصه نکنم، شروع به شیر خوردن کردم گاوه نشست...

جوونا توسن داییم میرفتن کویت اونسالها.برو بپرس یادبگیری.ازهمونموقه اصطلاحه فلانجاکویته مدشد.

اصطلاح فلان جا کویته را بچه تپل ها که به اونجا میرفتند مد کردند چون خوب پول میگرفتند واسه سرویس دادن

ازش خوشم اومد!. رک و راست گفت رضاشاه (درود) چی تحویل گرفت

۱-خانم ها و آقایان: برای فرار از واقعیت ها نباید جلوی خود سد تعصب بزنیم. چون اگر با تنگ نظری و کوته بینی و تعصب به پیش برویم؛ فکر و اندیشه امان هم چون گفته های ایشان فاضلابی می شود. بنده از نوع آب آشامیدنی جاهای دیگر ایران چیزی نمیدانم. ولی در بلوچستان مشکل آب از همان اوایل حکومت پهلوی بوده و اکنون هم هست. ۱-درروستاها آب انبار بود. آب انبار(یک فضای گودالی در زمین با سقف گلی)بود. که از نهر جوی پر میشد. یعنی هر چه موجود زنده چون قورباغه وحشره و ماهی کوچک و لارو و غیره داخل آب انبار میرفت و مردم با دلو آب را می کشیدند ومدتها مصرف می کردند.

۲-)۲- تا پیش از انقلاب(۱۳۵۰) لوله کشی آب و برق فقط در شهرهای بزرگ بلوچستان بود. در جاهایی که نهر آب رد میشد زنان صبح زود از جوی آب بر میداشتند؛ چون تمیز تربود ولی بخاطر مشکل جلبک یک پارچه توری جلوی کوزه می گذاشتند تا از ورود جلبک جلو گیری بکنند.۳- درآبادی ما آب لوله کشی با فشار ضعیف فقط چند ساعت در روز بود. کسانی که منزلشان در سطح پایین بود بیشتر مواقع آب داشتند. حوض تصفیه اداره آبیاری پر از قورباغه بود و کارمند اداره آب اینقدر کلر برای ضد عفونی میزد؛ که قورباغه های مرده پف کرده در سطح آب شناور بودند (خودم دیدم).

۳-) ۴- در مناطقی که آبهای رودخانه یا باران جمع میشد آب هوتک بود. مردم هم برای آشامیدن و شستشو و حیوانات استفاده می کردند که خیلی از کودکان در آن غرق می شدند, و خطرات تمساح (گاندو) هم وجود داشت. حالا دوستان متعصب جار بزنند که نه! همه چیز بروفق مراد بود.تاکید می کنم بیشتراین مطالبی را که نوشتم در موقعی بود که جشن های ۲۵۰۰ ساله برگزار شد و آن همه ریخت و پاش شد؛ ولی اینگونه مشکلات هم بود. جانتان جور

گرامی , متاسفانه نوشتن واقعیات زمان پهلوی , به نظر بعضی از دوستان , گناه کبیره حساب میشود . با چیزهایی که توضیح دادید کاملا موافقم .طرح لوله کشی تبریز سال1324 زمان حکومت ملی (پیشه وری) شروع شده بود . 1328 لوله کشی اب به همت ثروتمندان تبریزی به اتمام رسید .ولی اطراف شهر روستاها فاقد اب لوله کشی بود . اولین شهر لوله کشی شده در تاریخ ایران , بیرجند است . امیر شوکت الملک که از طرف مظفرالدین شاه در سال 1283 به عنوان حاکم قائنات و سیستان منصوب شده بود و شخص ثروتمندی بو د با خرج خود و چند شخص خیر دیگر , در سال1302 بیرجند را لوله کشی کرد . در تهران هم بعد از مریض شدن ملکه ثریا ,به دستور شاه لوله کشی انجام شد و نخستین تصفیه‌خانه (جلالیه) فعالیت خود را از سال 1334 آغاز کرد. آنچه آقای خسرو معتضد بیان میکند کاملا صحیح است . جانت جور . چوخ یاشا

در شهر لندن قدیما شبکه فاضلاب وجود نداشت و مردم فاضلاب خود رو در رودخانه معروف تمز لندن تخلیه میکردند.هنوز هم قایقهایی که در این رودخانه تردد دارند فاضلاب رو توی رودخانه تخلیه میکنند.و آب لوله کشی شهر لندن بعد از تصفیه از همین رودخانه تامین میشه.

اولین خط انتقال آب انگلستان در 1247 میلادی درشهر لندن ساخته شد.توسط یک لوله بزرگ، آب از چشمه تی بورن به بخش های محدودی از مرکز شهر لندن انتقال می یافت. در اوایل قرن هفدهم ، کانالی به طول 64 کیلومتر احداث شد. این کانال آب را از چشمه های منطقه هرفورد شایر به لندن انتقال می داد. این طرح در سال 1613 میلادی به بهره برداری رسید. آلان با توجه به افزایش جمعیت همانطور که گفتید احتمالا از این رود برای اب لوله کشی استفاده میشود .

1-بزرگوار: ناله را هر چند می خواهم که پنهان برکشم_ سینه می گوید که من تنگ آمدم «فریاد کن. درد ما از بیماری خشک اندیشی است؛ که ما را به فلاکت رسانده است.چون ما ایده ال هستیم. بهترین و با فرهنگ ترین اخلاق و رفتار را داریم. متاسفانه وظیفه شهر وندی به تعدادی از دوستان حکم می کند؛ اگر کسی انتقادی حرفی از گذشته بزند باید پدرش را دربیاورند. تهمت بزنند. تعقیبش بکنند. خیر! شما مغرض هستید: زمان گذشته همه چیز درست بود. هیچگونه کمبود و نقصی نبود. شما دروغ می گویید.

۲- بنده دردوران نوجوانی ام در بلوچستان با پیرمردی روبرو شدم که اتوموبیل ندیده بود؛ از سروصدای بوق ماشین وحشت داشت. دخترش سوخته بود و او را به بیمارستان آورده بودند. پیرمرد را در جیپ شهباز گذاشته بودند و چشمهایش را هم با شال بسته بودند. چون از سرعت ماشین در پشت جیپ وحشت داشت. این پیرمرد ۹۰ ساله برای اولین بار عکس خودش را در آیینه اطاق بیمارستان می دید.اول ترس داشت بعداً تقاضای کمک از خودش می کرد که به دخترم کمک کنید او سوخته است.او فکر میکرد شخص دیگری است. شپش از سر و کله پیرمرد شیرجه می زد.فکرش را بکنید کسی تا سن پیری قیافه خودش را ندیده باشد. رفیق؛ گفتنی ها فراوانند ولی مدافعان متعصب از همه بیشتر! جانت جور