وقاحت جمهوری اسلامی ارتقا یافته و در بی‌شرمی و رذالت رکورد زده است

ایندیپندنت فارسی: مجید محمدی
روند تحول نظام اسلامی از ابتدای دولت رئیسی و به‌ویژه پس از شهریور ۱۴۰۱ (آغاز انقلاب ژینا) به چه سمتی بوده است؟ در دورانی که حکومت جوانان ایرانی را می‌کشت و کور می‌کرد یا در زندان‌ به آن‌ها تجاوز می‌کرد، به اعتراف‌گیری و دادگاه‌های نمایشی مشغول بود و حجاب را احیا می‌کرد، اتفاق‌های دیگری نیز در جریان بود که همه ننگ‌آورند. این ننگ‌ها تازه نیستند، اما سطح وقاحت نظام را ارتقا داده‌اند.

رژیم اسلامی با «دولت انقلابی» و «پاکدست» در بی‌شرمی و رذالت و فساد رکوردهای تازه‌ای زده است. از مدینه فاضله‌ای که شیعیان سیاسی وعده می‌دادند، جز تحقیر، فلاکت، فقر و هرج‌ومرج برای مردم و ذلت، حقارت، چپاول، دروغگویی، قساوت، کلاشی و پوسیدگی برای حکومت چیزی باقی نمانده است. در این نوشته، به وقاحت‌های تازه رژیم در هشت قلمرو اشاره می‌کنم.
در حوزه تبلیغات؛ پخش «سلام فرمانده» در مدارس هفت بار در یک روز به مدت یک ماه و انکار کور کردن
وزیر آموزش و پرورش دولت رئیسی موضوع فوق را در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد. چنین کاری نمایانگر استیصال رژیم در تبلیغ نظامی‌گری فرقه‌گرا و ولایت‌مداری مداحانه است که دانش‌آموزان را تا حد تهوع در معرض این سرود حکومتی قرار می‌داده است. چنین وقاحتی در جمهوری اسلامی نیز سابقه نداشت. بیلبوردهای شهرداری تهران در دروغگو معرفی کردن افرادی که در اعتراض‌های ۱۴۰۱ چشم خود را از دست داده بودند، نیز سطحی حیرت‌انگیز در بی‌شرمی است.
در حوزه عدالت؛ آزادی محمدعلی نجفی و اعدام افراد به اتهام توهین
عفو کردن فردی که خود رسما و بدون هیچ گونه تهدید و فشاری قتل یک انسان دیگر را به گردن گرفته، در کنار اعدام جوانانی که برای انتقام‌گیری بازداشت شده بودند، حکایتگر نظام عدالت در حکومت شیعی است.

محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، هفتم خرداد ۱۳۹۸ همسر دومش به نام میترا استاد را با شلیک گلوله در خانه‌شان در محله سعادت‌آباد تهران به قتل رساند. ساعاتی بعد از ارتکاب این قتل، سر مزار والدین خود در شهرستان رفت و سپس خود را به پلیس تهران تسلیم و آزادانه به قتل اعتراف کرد. در مورد قاتل بودن او هیچ تردیدی وجود ندارد. اتهامات شهردار پیشین تهران قتل عمد همسرش، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و ایراد صدمه بدنی عمدی منتهی به جرح بود.

ایران از معدود کشورهایی است که در آن مرتکب قتل عمد آزاد می شود. در مقابل، از معدود کشورهایی است که در آن افراد به اتهام ناسزاگویی به فردی که ۱۴۰۰ سال پیش از دنیا رفته و وکیل و وصی ندارد، اعدام می شوند.
در حوزه خیریه؛ سرانجام پژو ۵۰۴ سفید محمود احمدی‌نژاد
این خودرو در زمان ریاست‌جمهوری او برای ساخت مسکن برای معلولان به مزایده گذاشته شد. به گفته مسئولان بهزیستی در سال ۱۴۰۱، این خودرو بدون آورده‌ای برای معلولان گوشه پارکینگ بهزیستی خاک می‌خورد.

اسفندماه سال ۱۳۸۹ بود که بوق‌های داخلی و خارجی خبر دادند یک ایرانی با پرداخت دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، خودرو احمدی‌نژاد را که به منظور تامین مسکن معلولان به مزایده گذاشته شده بود، خریده است. محمود احمدی‌نژاد ۳۰ آبان ۱۳۸۸ در همایش تجلیل از خیرین مسکن‌ساز اعلام کرده بود که «خودرو شخصی خود را برای مشارکت در طرح نهضت تامین مسکن معلولان و مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی به حراج می‌گذارد.» تاکنون درباره نحوه هزینه شدن درآمد حاصل از این مزایده یا علت تحویل ندادن خودرو احمدی‌نژاد به خریدار آن، اطلاعاتی منتشر نشده است (همشهری آنلاین ۳۰ بهمن ۱۴۰۱).

هفته‌نامه ۹ دی متعلق به حمید رسایی، نماینده حامی دولت در مجلس آن دوره، نوشت: «شنیده شده است فردی که خودرو احمدی‌نژاد را خریداری کرد، در سال‌های گذشته تنها دارایی‌اش یک سوله بوده که به عنوان انبار و کارهای صنعتی کوچک استفاده می‌کرده است. نامبرده به‌تدریج از طریق ارتباطات مختلف دولتی به ثروت کلانی دست پیدا می‌کند. او در حال حاضر ۳۰ درصد سهام بانک گردشگری و ۳۴ درصد بانک سامان و بخشی از سهام ایران خودرو تبریز و شرکت هواپیمایی آتا را دارد.»

این هفته‌نامه فروردین سال ۱۳۹۰ اعلام کرد خریدار خودرو محمود احمدی‌نژاد یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان به شبکه بانکی ایران بدهکار است. عباس سلیمی‌نمین در واکنش به این مزایده گفت: اسفندیار رحیم‌ مشایی، معاون محمود احمدی‌نژاد با همکاری شخصی که با او به کارهای اقتصادی مشغول است، این بازی مسخره را شروع کرد.
در سیاست خارجی؛ رابطه با عربستان سعودی و حرف‌شنوی از چین و روسیه
برقراری رابطه با عربستان سعودی در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱، در حالی که مقام‌های رژیم همه کسانی را که خواستار آن و منتقد حمله به سفارت عربستان سعودی بودند، دشمن معرفی می‌کردند و به حمله‌کنندگان جایزه دادند (با استخدام در دولت رئیسی)، نقطه‌عطفی در سیاست خارجی خامنه‌ای بود.

با برقراری دوباره این رابطه نام ملای شیعه سعودی از خیابان کنسولگری عربستان سعودی در مشهد برداشته شد. با توجه به نفرتی که مقام‌ها از عربستان سعودی دارند و سخنان و مواضع آن‌ها در ۴۴ سال گذشته و بالاخص در هفت سال گذشته، برقراری رابطه مشخصا با فشار دولت چین انجام شد که آب‌های جنوبی ایران را خالی از تنش می‌خواهد تا به روابط اقتصادی‌اش با عربستان سعودی خدشه‌ای وارد نشود. عراق نیز می‌خواست تنش میان دو کشور را کاهش دهد اما موفق نشد.

جمهوری اسلامی در یک دهه اخیر و در شرایط ضعف دیپلماتیک به «بچه حرف‌شنو روسیه و چین» تبدیل شده است؛ از تایید رژیم حقوقی دریای خزر تا ارسال تجهیزات جنگی به روسیه در جنگ علیه اوکراین که هر دو خلاف منافع و امنیت ملی ایران‌اند گرفته تا قراردادهای مخفی ۲۰ و ۲۵ ساله با این دو کشور و کاپیتولاسیون برای کارکنان روس در بوشهر و از صید ترال چین در خلیج فارس گرفته تا خرج کردن منابع ناشی از فروش نفت در بانک‌های چینی با اجازه دولت چین.
در حوزه امنیت داخلی؛ حملات شیمیایی به مدارس
پس از گذشت چند ماه از حملات شیمیایی به مدارس هنوز مشخص نیست چه گروه، سازمان یا نهادی این عملیات را هدایت و اجرا می‌کند. برای فهم این شناسایی نشدن، باید به دو نکته توجه کرد: اینکه حکومت و نه بخشی خودسر وابسته به آن، عامل این جنایات‌اند و حکومت با این عملیات اهداف امنیتی مشخصی را دنبال می‌کند.

تداوم چندماهه، استنکاف از تحقیقات مستقل، تعداد انبوه مسموم‌شدگان (در محدوده ۲۰ هزار نفر)، گازهای استفاده‌شده، هدف قرار دادن مدارس دخترانه به طور غالب، گستره ملی (بیش از ۲۰ استان)، تعداد مدارس (بیش از ۵۰۰) و تلاش مجموعه دستگاه‌های دولتی برای کتمان (علی‌رغم تناقض‌ها و روایات ساختگی) نشان می‌دهد که حکومت خود متولی این فاجعه است. هدف هم رام‌سازی و تابع‌سازی ملی است؛ هم در موضوع حجاب و هم در مقابله با خروش و خیزش دختران علیه حکومت. حکومت با این حملات دارد اعلام می‌کند که هزینه براندازی می‌تواند کشتار جمعی در حدی بسیار گسترده باشد.
در حوزه نفوذ منطقه‌ای؛ سالانه ده‌ها میلیارد دلار هزینه برای جلب مخالفت
بنا به یک نظرسنجی موسسه گالوپ، در عراق، یمن و لبنان به ترتیب ۸۶ درصد، ۸۰ درصد و ۷۳ درصد از پاسخ‌دهندگان مخالف جمهوری اسلامی بودند. حتی در میان شیعیان لبنان ۳۹ درصد با رژیم اسلامی مخالف بوده‌اند. علت این است که میان میزان مداخله رژیم اسلامی شیعه (با هزینه کردن ده‌ها میلیارد دلار در سال) و افزایش بدبختی و فلاکت مردم در کشورها رابطه مستقیمی وجود دارد. این دلارها نه صرف رفاه و توسعه بلکه خرج تنفر و کشتار و خشونت می‌شوند. با این حال تک‌تک مقام‌های رژیم به این مداخلات افتخار می‌کنند و آن‌ها را به عنوان دستاورد ملی و اسلامی به مردم می‌فروشند.
در حوزه شریعت؛ ماستمالی عبادی‌ــ‌سیاسی
عزت ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی دولت رئیسی، در مورد نماز دولتی عید فطر ۱۴۰۲ می‌گوید: «در میان فریاد‌های مکرر آقا اینجا اتصال نداره! نماز را با مردم خواندیم. در پاسخ به کسانی که از من می‌پرسیدند، حاج آقا نمازمون قبوله؟ می‌گفتم: آره بابا! سیاسی‌ــ‌عبادیه! بخون بره! کلا متصله!» (ایلنا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲)

حکومت نه تنها در اداره امور جاری کشور ناتوان است بلکه نمی‌تواند یک نماز را هم بر اساس دستورات شریعت برگزار کند. مصلایی که در آن نمازهای حکومتی برگزار می‌کنند، بعد از چهار دهه هنوز نیمه‌کاره است.
در حوزه مدیریت؛ خیابان‌خوابی قهرمانان
رقابت‌های شطرنج رده‌های سنی قهرمانی کشور با حضور نزدیک به هزار شطرنج‌باز در روزهای دوم و سوم اردیبهشت ۱۴۰۲ در محل این فدراسیون برگزار شد. فدراسیون برای اسکان شطرنج‌بازان و خانواده‌هایشان هیچ محل مناسبی در نظر نگرفته بود و همین باعث شد آن‌ها در خیابان، کنار یک ساختمان نیمه‌کاره یا هر جایی که شرایط حداقلی برای نشستن و خوابیدن باشد، ساکن شوند، بخوابند و منتظر بمانند. (تابناک ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲) فقر عمومی نیز مانع از هتل گرفتن خانواده‌های غیرساکن در محل بود. سرنوشت مردمی که سالانه ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار از درآمدهایشان در جنگ‌های بی‌حاصل و بی‌دلیل صرف می‌شود، همین است.

یکی از نتایج بسط وقاحت رژیم فاصله گرفتن خانواده‌های نسل اول و دوم طرفدار رژیم از آن بوده است. ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در مورد اعتراض‌های سال ۱۴۰۱ می‌گوید: «در حوادث سال ۱۴۰۱، هشت دانشجو در دانشکده ما دستگیر شدند. پیگیری کردم. هفت دانشجو مربوط به سهمیه ایثارگران بودند. پدر‌ان آن‌ها جانباز و شیمیایی و سپاهی بودند.» (تابناک ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲)
+31
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.