طرحی از محمد طحانیمهدی یزدانیخرم، روزنامهنگار و نویسنده در پستی تکاندهنده در اینستاگرام، با انتقاد از تورم افسارگسیخته در ایران، نوشته است:
ما اینجا داریم میمیریم و این نه شوخیبردار است نه قابلِ تحملِ بیشتر.
آنچه قیمتها دارند سرِ اکثر ما میآورند گرانی نیست که «فروپاشی»ست.
واقعن دیگر نمیدانم چه بنویسم. همه میدانند چه روزگاری را میگذارانیم و سیاستمدارانِ بیکفایت، زورگو و کذاب و بیحیثیت ککشان هم نمیگزد.
بیچاره مایی که نه راه رفتن داریم نه جانِ ماندن. آن شیخِ مدامالرییس خبرهگان گفته «داراها به ندارها کمک کنند» واقعن دشنامِ مناسبی پیدا نمیکنم که بتواند گوشهای وقاحت این آدمِ پرحاشیه را نشان دهم.
اینها که کارِ اقتصاد را بر عهده گرفتهاند ذرهای توان ندارند و از سویی شوخیهای دیگر لوس و بینمک با بالارفتنِ قیمتها بیشرمانه است. اینکه فلانی ماشین خرید ده روز پیش اینقدر و امروز شد فلانقدر چه فضلی دارد؟ جگر خودمان را با طنز و فحش خنک نکنیم که بسیاری لنگ نان و دارو و کمی پروتیین هستند تا زندهگیشان را تمام کنند.
امروز در داروخانهی هلالِ احمر زنی جوان که گویا دچار نوعی بیماری فلجِ پیشروندهی عضلانی بود فریاد میزد که توان بیش از چهار ساعت نشستن در انتظار ندارد. بعد گفت «میدانید برای چی خودمو نمیکشم؟ چون بچهام دلاش به من خوشه و وقتی فلج کامل شوم دیگر هجده سالاش شده وگرنه تف به این زندهگی». همهی ما سرمان پایین بود و بچههای خستهی هلال احمر هم غمگین. گویا آن دارو تا عصر یا فردا نمیرسید. خطابِ زن به کسِ خاصی نبود. با خودش خیلی بلند حرف میزد و ما که هر مدام پیِ داروی خود یا عزیزی آنجا بودیم به کفِ زمین نگاه میکردیم.
گرانی، نبودِ بسیاری از اقلام برای یک زندهگی معمولی دیگر از حد گذشته چون حتا با این شرایط نمیشود مرگی معمولی هم داشت. ما داریم تقاص چه چیزی را پس میدهیم؟ برای چه باید این همه رنج بکشیم؟ فقر آدمها فرومیکاهد، جانها را خسته میکند و جامعه بیرحم میشود ناخواسته. بعد کثافتنامهی «کیهان» از کمخوری و قناعت میگوید. نمیدانم چه کسی گفت «هر چه من را نکشد قویترم میکند»، فقط میدانم بیجا کرد. صدها هزار کودک نه هوا دارند، نه غذای سالم، نه تفریح کافی بعد اینها قویترشان میکند؟ گور پدر این باورِ ابلهانه که مدام پیِ توجیهِ رنج و تعَب است. این جنایت است، این گرانی تا سالها بر روح و روان و تن تاثیرش میماند. این فقری که شما رقم زدهاید هیچ منزلتی ندارد و هیچ دخلی به تحمل و هر زهرمارِ دیگری. من یکی قویتر نمیشوم وقتی میبینم سه ماه به تمدید اجارهی خانهام مانده... من قویتر نمیشوم وقتی آدمها زمین را نگاه میکنند و در خود فرو میروند
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان