در ایران، در سه سال اخیر، وضعیت بازار خودروهای ساخت داخل به جایی رسیده که عملا خرید یک خودروی نو از کارخانه شبیه بردن لاتاری است؛ یعنی نه تنها چنین خریدی مانند لاتاری، درآمدی بادآورده برای خریدار بهوجود میآورد، بلکه به معنای واقعی کلمه، خریدار باید ابتدا در یک لاتاری برنده شود تا بتواند خودرو را بخرد.
البته در ایران کسی از واژه ممنوعه «لاتاری» استفاده نمیکند. اما آنچه برگزار میشود، چیزی بیشتر از یک لاتاری بختآزمایی نیست. و البته سابقه این لاتاریها به این سه سال هم محدود نیست. پیش از این هم در ماههایی خاص از سال، شرکتهای خودروسازی تلاش میکردند برای فروش خودروهای خود مراسم «قرعهکشی» برگزار کنند.
اما از خرداد ۱۳۹۹ که وضعیت اقتصادی در ایران به هم ریخت، تحریمهای آمریکا شدت گرفت و تولید سخت شد، وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) و شرکتهای خودروسازی تصمیم گرفتند که خودروها را تنها با قرعهکشی عرضه کنند. از این سال عرضه به شکلهای دیگر تقریبا از بین رفت و قرعهکشی به مهمترین روش عرضه خودروهای سواری تبدیل شد.
کمبود تولید خودرو، تفاوت قیمت خودروی کارخانه با قیمت محصول در بازار آزاد، تبدیل شدن خودرو به یک سرمایهگذاری اقتصادی با سود تضمینی، در کنار انحصار صنعت خودروسازی و غیبت خودورهای تولید دیگر کشورها، از جمله دلایل شکلگیری چنین وضعیتی است که در سطح اقتصاد جهانی در این روزها، کم سابقه است.
طرفداران قرعهکشی برای فروش خودرو در بین مقامهای دولتی و شرکتهای خودروسازی، میگویند این روش فرصتی است برای کسانی که توانایی خرید خودرو به قیمت بازار آزاد را ندارند. از نظر آنها، در غیاب قرعهکشی، قیمت خودروی عرضه شده توسط کارخانه با قیمت بازار آزاد برابر خواهد شد و این مساله به نفع شهروندان کمدرآمدتر نیست.
لاتاری خودرو
در سه سال اخیر میزان فروش ایران خودرو از طریق قرعهکشی به شکل قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرده استبر اساس آمار ایران خودرو، در خرداد ۱۳۹۹، بیش از میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در قرعهکشی شرکت کردند تا یکی از خریداران خوششانسی باشند که دستشان به ۱۶ هزار خودوری تولید شده میرسد.
بعد از دو سال، این آمارها به شکل قابل توجهی تغییر کردهاند. حالا دیگر بسیاری از شهروندان میدانند که برنده شدن در قرعهکشی یا همان لاتاری بختآزمایی شرکت ایران خودرو، به معنای درآمدی فوری و تضمین شده است. به همین دلیل نیز در دی ماه ۱۴۰۱ که ایران خودرو قرعهکشی برگزار کرد، براساس اعلام این شرکت، بیش از ۹ میلیون ۶۷۶ هزارنفر برای ۲۱ هزار خودرو ثبت نام کردهاند. در دی ماه سال گذشته نیز ۱۱ میلیون نفر برای ۲۰ هزار دستگاه خودرو ثبت نام کردهبودند.
ضمن اینکه حالا دیگر داشتن پلاک ثبت شده نیروی انتظامی یا حتی گواهینامه برای ثبت نام نیاز نیست و عملا دشواری ثبتنام خودرو به مقدار زیادی از سر راه برداشته شده است. آنچه متقاضی لازم دارد یک کارت ملی است و چه بسا همین موضوع نیز موجب شده تا پدیده «اجاره کارت ملی» در دوران ثبتنام قرعهکشی، خود به منبع درآمد برخی تبدیل شود.
در سال ۱۴۰۱ و در فاصله کوتاهی بعد از ماهها اعتراض سراسری و کشتار معترضان در خیابان، وضعیت ثبت نام برای قرعهکشی به حدی با استقبال شهروندان روبهرو شد که وبسایتهای ثبتنام از کار افتادند؛ اتفاقی که اگر رخ نداده بود، چه بسا تعداد کسانی که برای این قرعهکشیها ثبتنام کردند، بیشتر بود. (در ۱۸ دیماه که شرکت ایران خودرو چهل و دومین قرعهکشی را برگزار کرد، در همان روز ثبت نام، اختلال سامانه، سبب نارضایتی شدیدی بین متقاضیان شد.)
سودبادآورده خرید خودرو
قیمت خودروهای ایرانی صفر کیلومتر در کارخانه بسیار از قیمت بازار آزاد پایینتر استمهمترین دلیل هجوم مردم به طرحهای قرعهکشی، اختلاف قیمت بین کارخانه و بازار آزاد است.
در دی ماه ۱۴۰۱ که بیش از ۹ میلیون نفر ثبت نام کردند، پژو پارس که از خودروهای پرمتقاضی است، در کارخانه ۱۸۵ میلیون تومان فروخته شد. قیمت همین خودرو در بازار آزاد ۴۸۰ میلیون تومان است. به بیان دیگر کسی که در قرعهکشی ثبتنام پژو پارس برنده شود برنده یک بلیط لاتاری حداقل ۲۹۵ میلیون تومانی شده است. و چرا «حداقل» ۲۹۵ میلیون تومان؟ چون به احتمال زیاد تا آن زمان قیمت این خودرو در بازار آزاد افزایش پیدا کرده است.
همچنین، قیمت سمند سورن پلاس از طرغ کارخانه ۲۸۱ میلیون تومان به خریداران خوششانس فروخته میشود. این در حالی است که همین ماشین در بازار آزاد به ۴۸۰ میلیون تومان رسیده است. برنده قرعهکشی سمند سورن، دستکم ۱۹۹ میلیون تومان برده است.
ایران خودرو، دناپلاس را نیز با قیمت ۲۲۸ میلیونی به فروش میرساند که در بازار قیمتی بیش از ۶۳۰ میلیون تومان دارد. به همین دلیل، دناپلاس به یکی از جذابترین بلیطهای لاتاری تبدیل شده، چرا که دستکم ۴۰۲ میلیون تومان نصیب برنده قرعهکشی خواهد شد.
این شرایط البته نارضایتیهایی هم به دنبال آورده. شهروندان از این امکان محروم هستند که بتوانند به نمایندگیهای رسمی فروش مراجعه کنند و بدون شرکت در یک بختآزمایی، خودرو را با قیمت کارخانه خریداری کنند.
هم دولت حسن روحانی و هم ابراهیم رییسی هر دو وعده دادند که این شرایط تغییر خواهد کرد و قرعهکشیها حذف خواهند شد. اما تاکنون هرگز این وعده عملی نشده است.
آخرین بار در مرداد ۱۴۰۰ شرکت های خودروسازی با هیجان خبر از حذف قرع کشی خبردادند و گفتند تا چند ماه آینده مردم میتوانند به نمایندگیها مراجعه کنند و خودروی مورد نیازشان را بخرند. اما تا امروز خبری از حذف قرعهکشی نیست و در روزهای اخیر در سایتهای خودرو سازی مجددا تبلیغ قرعهکشی در بهمن ۱۴۰۱ به چشم میخورد.
سه شرکت بزرگ خودروسازی در کشور یعنی ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو در سال جاری نسبت به سال گذشته رشد فروش داشتند.
ایران خودرو طی گزارش ماهانه فروش، اعلام کرده است که در ۹ ماهه منتهی به ۳۰ آذر ۱۴۰۱ در مجموع ۴۴۰ هزار دستگاه در داخل کشور فروخته است که ارزش ریالی آن ۱۲۸۲ میلیارد تومان بود.
سایپا نیز اعلام کرده که در همین دوره ۲۲۶ هزار دستگاه به ارزش ۲۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان فروخته است. پارس خودرو نیز گفته در همین دوره ۱۰۴ هزار دستگاه از انواع خودرو به ارزش ۱۵ هزار میلیارد تومان فروخته است.
در واقع مجموع فروش سه شرکت بزرگ خودروسازی ایران ۷۷۰ هزار دستگاه طی ۹ ماه از سال بوده است.
در حالی که تقاضای هر طرح قرعهکشی بنا به برخی از آمارها تا ۱۲ میلیون نفر نیز رسیده است.
چه شد که این وضعیت به وجود آمد؟
به دلیل مشکلاتی که در پی تحریم برای قطعهسازان ایرانی به وجود آمد، میزان تولید خودرو در ایران کاهش پیدا کردیکی از مهمترین دلایل افزایش قیمت کالا در بازار همچنان متاثر یکی از بنیادینترین قواعد تعیین قیمت در بازار آزاد است: رابطه عرضه و تقاضا. زمانی که تقاضا برای کالایی بسیار از میزان عرضه آن بیشتر است، قیمت آن کالا نیز افزایش پیدا میکند.
در سالهای اخیر سطح تورم بالای ۴۰ درصد سبب شده تا انتظار تورمی به شدت افزایش یابد و خرید خودور به دلیل جهش قیمت بیش از گذشته با استقبال مواجه شود. به بیان دیگر تقاضا برای آن افزایش یابد.
اما در سوی دیگر این معادله، خودروسازی ایران نه تنها نتوانسته متناسب با این میزان تقاضا، خودرو تولید کند، بلکه به دلیل مشکلاتی مانند تحریم که به شکل مستقیم ارتباطی به صنعت خودروسازی ندارند، با مشکلاتی جدی روبهرو شده؛ مشکلاتی که بر روی میزان تولید خودرو در ایران اثر گذشته است.
و این تحولات در حالی است که ارزش پول ملی نیز به دلایل گوناگون – از جمله تحریمها و کوچکتر شدن اقتصاد کشور – کاهش یافته. و این مساله علاوه بر افزایش قیمتها، موجب شده تا شهروندان بیوقفه نگران ارزش داراییهایشان باشند و تلاش کنند تا از طریق سرمایهگذاری با سودهای تضمینشده (مانند خرید خودروی نو از کارخانه و فروش آن در بازار آزاد) جلوی فقیرتر شدن خود را بگیرند.
بررسی آمارهای ثبت نام در سال گذشته نشان میدهد که دو سال اخیر در پایان سال، رشد آمار ثبت نام جهشی است؛ چرا که انتظار تورمی در جامعه بالاست و این تصور وجود دارد که در زمان تحویل خودرو در سال جدید، این محصول افزایش قیمت زیادی را تجربه خواهد کرد و سودی که نصیب خریداران میشود حتی بیشتر از ارقامی است که در همین گزارش آمده است.
و حالا چرا اساسا کارخانههای تولید خودرو در ایران با قیمتهای واقعی بازار آزاد محصول خود را نمیفروشند؟ چون قیمت خودروی تولید داخل از سوی حکومت کنترل میشود. کنترل قیمت که در ایران اقتصاددانها از آن با توصیف «سرکوب قیمت» صحبت میکنند، یکی از روشهای مقابله دولتها با تورم است.
جمهوری اسلامی، در سراسر چهار دهه گذشته، در ادامه یک سیاست اقتصادی که در دوران نظام شاهنشاهی نیز وجود داشت، تلاش کرده تا از طریق کنترل قیمتها، تورم را مهار کند. و همین سیاست نیز موجب شده تا سازمانهای مختلفی برای کنترل قیمت کالا و خدمات تاسیس شوند؛ روشی که درباره میزان اثرگذاریاش، اختلاف نظرهایی جدی وجود دارد.
انحصار ابدی خودروسازیصعنت خودروسازی ایران دهههاست که با اتکا به محدودیت واردات ماشین سرپا مانده استیکی دیگر از دلایل مهم شرایط امروز صنعت خودروسازی ایران، انحصاری است که ظاهرا چشماندازی برای پایانش وجود ندارد.
انحصار در صنعت خودورسازی یا به طورکلی صنایعی که در کشوری «صنایع نوزاد» محسوب میشوند، مساله تازهای نیست و به ایران هم محدود نیست. اما بعد از بیش از ۵۰ سال سرمایهگذاری در صنعت خودروسازی ایران، به دشواری بتوان آن را در گروه «صنایع نوزاد» طبقهبندی کرد.
انحصاری کردن برخی صنایع نوزاد با هدف پاگرفتن آنها، در واقع ابتکار عملی کوتاه مدت است تا این صنایع بتوانند توانایی رقابت در بازارهای جهانی را پیدا کنند. یکی از موفقترین مثالهای این روش، کره جنوبی است که توانست از مسیر انحصاری کردن صنعت خودروسازی، کارخانههایی راه بیندازد که هماکنون در سطح جهانی محصولاتشان را عرضه میکنند و با غولهای خودروسازی غرب رقابت میکنند.
ولی در ایران بعد از دههها تلاش برای توسعه صنعت خودروسازی، همچنان انحصاری ابدی بر این صنعت حاکم است. واردات خودروهای خارجی به یک مساله حاد سیاسی در جمهوری اسلامی تبدیل شده که به راحتی قابل حل نیست و نبود واردات خودروهای خارجی و مشکل تولید در داخل سبب شده است تا بحران تقاضای خوردو در کشور و گرانی افسارگسیخته رخ دهد که در نهایت خودرو را به کالای سرمایه ای تبدیل کرده است.
به بیان ساده، در غیاب چشماندازی برای ازبین رفتن این انحصار، خودروسازان داخلی اصولا نیازی به افزایش کیفیت تولیداتشان احساس نمیکنند. آنها هر چه تولید کنند خریدار دارد. آن هم خریدارانی دهها برابر میزان خودروی تولید شده.
وزیر صنعت، معدن و تجارت در سال ۱۳۹۹ اعلام کرده بود که کشور، سالانه به تولید دو میلیون دستگاه خودرو نیاز دارد که کمتر از نصف این میزان تولید میشود و پاسخگوی نیاز کشور نیست و به همین خودروهای فرسوده از دور مصرف خارج نشده و قیمتها نیز هرگز اصلاح نمیشوند.