روز شنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، یک دختر نوجوان ۱۶ ساله اهل سردشت با هویت «فرزانه ابراهیمزاده» خودش را آتش زد و در اثر شدت جراحات و سوختگی، جان خود را از دست داد.
بر اساس اطلاعات موجود، این دختر نوجوان به دلیل مخالفت خانوادهاش با ازدواج او با فرد مورد علاقهاش اقدام به خودسوزی کرد بود.
همزمان، خبر خودکشی «شلیر رسولی»، زن مریوانی که برای جلوگیری از تجاوز خود را از ساختمان به پایین پرت کرد، در رسانهها منتشر شد.
شلیر نیز روز پنجشنبه ۱۷ شهریور سال جاری به دلیل شدت جراحات در یکی از بیمارستانهای سنندج جان خود را از دست داد.
هفته گذشته خبر خودکشی «شلیر رسولی»، زن مریوانی که برای جلوگیری از تجاوز خود را از ساختمان به پایین پرت کرد، در رسانهها منتشر شد.«انسیه خزعلی»، معاون ابراهیم رییسی در امور زنان و خانواده روز شنبه ۱۹ شهریور، همزمان با «روز جهانی پیشگیری از خودکشی»، اقدام شلیر رسولی برای پایان دادن به زندگی خود در مقابل متجاوز را ستایش کرد و آن را نشانه «پاکدامنی» و «زنانگی» خواند.
این در حالی است که مرور رسانهها در دو هفته گذشته نشان میدهد که تقریبا هر روز اخبار مرتبط با مرگهای خودخواسته به دلایل مختلف، از جمله ناامنی، تعرض و تجاوز، مشکلات معیشتی و اقتصادی، فروپاشیهای روانی و عوامل دیگر منتشر شدهاند.
***
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، هر ۴۵ ثانیه یک نفر جان خود را به علت خودکشی از دست میدهد؛ این یعنی سالیانه ۷۰۳ هزار نفر در جهان به مرگ خودخواسته با زندگی وداع میکنند.
در این میان، به ازای هر خودکشی، حدود ۱۳۵ نفر غم و اندوه شدیدی را متحمل میشوند و تحت تأثیر قرار میگیرند که در نتیجه، سالانه ۱۰۸ میلیون نفر به شدت متاثر از رفتارهای خودکشی میشوند.
خودکشی عموما یک رفتار تکانهای است «مدیس توکلی»، روانشناس بالینی و رواندرمانگر که سالها است در زمینه تروماهای ناشی از آزار جنسی تحقیق و پژوهش میکند، درباره گفتههای انسیه خزعلی در واکنش به خودکشی شلیر رسولی به «ایرانوایر» میگوید: «خودکشی یکی از مواردی است که در روانشناسی نمیشود پروتکل خاصی برای آن ارائه داد. این یعنی چه؟ یعنی این که ما به طور مطلق نمیتوانیم بگوییم خودکشی لزوما به یک دلیل مشخص- مثلا فقر- اتفاق میافتد. چرا؟ چون صدها و هزاران مثال نقض وجود دارد که انسانهای برخوردار از تمکن مالی دست به مرگ خودخواسته میزنند.»
رواندرمانگر با تایید این که خودکشی همواره یک موضوع اورژانسی و حساسیتبرانگیز است و مطلقا نباید بیاهمیت گرفته شود، میگوید: «چیزی که در واکاوی فرآیند خودکشی نباید فراموش شود، این است که آن تکانه یا در اصطلاح، تریگری که فرمان خودکشی را به مغز یک فرد ارسال میکند را ما نمیدانیم. مهم است که نه تقبیح کنیم و نه تقدیس.»
مدیس توکلی با یادآوری این که اتفاقی که برای شلیر رسولی افتاد، دقیقا بر خلاف اتفاقی است که بر سر «ریحانه جباری» آمد، میگوید: «بدن انسان وقتی در یک بحران قرار میگیرد، یک سری واکنشها نشان میدهد؛ مثلا خون به سمت عضلهها میآید، بعضیها قدرت انجام هیچ کاری را ندارند و بعضیها کارهایی میکنند که از نظر فیزیکی در حالت عادی محال است قادر به انجامش باشند. در مورد شلیر وقتی او در معرض تجاوز قرار گرفت، خودش را از پنجره به پایین پرت کرد. در مورد ریحانه جباری، وقتی در معرض تجاوز قرار گرفت، برای دفاع از خود، متجاوزش را کشت. هر دو این رفتارها در یک شرایط خاص، بهت، استیصال و بحران رخ دادهاند اما شما الان میبینید خودکشی شلیر رسولی که جانش را از دست داده است، تقدیس میشود اما ریحانه جباری که برای دفاع از خود در برابر متجاوز به او آسیب زد، با برچسبهای مختلف محکوم به مرگ شد. در هر دو این اتفاقها، یک رفتار تکانهای موجب بروز اتفاق نهایی شده است و هیچکدام ملاک و معیار ارزشگذاری افراد نیستند.»
توییت انسیه خزعلی، باری بر دوش قربانیان تجاوز در حالی که از سال ۲۰۰۲ «انجمن بینالمللی پیشگیری از خودکشی» با همکاری سازمان بهداشت جهانی (WHO) پایهگذاری شده است و هر سال در تاریخ ۱۰ سپتامبر با تمرکز بر موضوع پیشگیری از خودکشی برای افزایش آگاهی و آموزش رفتارهای بازدارنده از آن تلاش میکنند، انسیه خزعلی در حساب کاربری خود در توییتر مرگ خودخواسته شلیر رسولی را «تجسم عینی تربیت دینی،عفت، شرافت و نجابت» میخواند.
مدیس توکلی این رفتار و کنش خزعلی را بسیار خطرناک توصیف میکند و میگوید: «این نوع برخورد با خودکشی شلیر رسولی این خوراک را به جامعه میدهد که رفتار تراز و درست انسان اگر در معرض تعرض و تجاوز قرار گرفت، نابود کردن خود است. پس ای آدمهایی که تا امروز اینکار را نکردهاید، شما مشکل دارید!»
به گفته این رواندرمانگر، این گفتهها میتوانند حیات اجتماعی و شخصی هزاران انسانی که در ایران مورد آزار، تعرض یا تجاوز قرار گرفته و زنده هستند را تهدید کنند: «این زنان یا مردان و یا کودکان و نوجوانانی که زمانی در زندگی با تعرض یا تجاوز مواجه شدهاند، با ضربهای که این مساله به آنها زده، به سختی دارند برای بازگشت به زندگی عادی میجنگند. حالا شما فکر کنید از زبان فردی که از قضا در قدرت است، میشنود که رفتار صحیح در برابر این اتفاق، آسیب به خود است و اگر کسی غیر از این رفتار را کرده، پس قصور متوجه خود او است.»
سیستم مردسالار و عادیسازی خشونت جنسی نگاهی به کارنامه انسیه خزعلی نشان میدهد که او نه تنها نگاه برابریخواهانه به مسایل اجتماعی ندارد که تنها بر یک چیز تاکید میکند: «حفظ شوونات اسلامی مورد انتظار حکومت اسلامی در کانون خانواده.»
حضور مردان در کنار زنان مریوان در اعتراضها به کشته شدن ناجوانمردانه شلیر رسولی برای برخی نقطه روشنی بود اما برخی از فعالان حقوق زنان این پرسش مهم را مطرح کردند: «اگر شلیر رسولی زنده مانده و مورد تجاوز قرار گرفته بود یا متجاوزش را کشته بود، اینچنین مورد حمایت مردان قرار میگرفت یا در آن صورت، این مردان در همدستی با قانون برای حذف او به بهانه حمایت از آبرو و ناموس خانواده و طایفه و شهر تلاش میکردند؟»
«ساره»، زن لرستانی که به دلیل خیانت همسرش سابقه اقدام به خودکشی ناموفق دارد، به «ایرانوایر» میگوید: «وقتی بعد از زایمان به خانه مادرم رفته بودم، از یکی از همسایهها شنیدم که همسرم بعد از بازگشتن از سر کار، زنی را به خانهام میبرد. بچه شیر میدادم. تنم هنوز جراحت زایمان داشت. حال روحم خوب نبود. روی خودم بنزین ریختم و کبریت کشیدم. همان لحظه پشیمان شده بودم. جیغ زدم و یادم نیست چهطور آتش را خاموش کردند اما پاهایم سوخته بودند. توی بیمارستان برادرم با دو دست محکم به سرم کوبید که آبروی ما و خودت را سر یک چیز بیاهمیت به باد دادی! به نظر عادی بود که شوهرم وقتی من ناتوان از رابطه جنسی هستم، حتی برای مدتی کوتاه زن دیگری را به خانه ببرد.»
یک جامعهشناس ساکن ایران که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، درباره اثر گفتههای خزعلی بر جامعه به «ایرانوایر» میگوید:«حاصل و نتیجه چنین حرفهای غیرمسوولانهای، صرفا عادیسازی خشونت برآمده از مردسالاری و ناموسپرستی است. »
این جامعهشناس با اشاره به این نکته که خزعلی هیچ واکنشی نسبت به مطالبات زنان مریوانی و سنندجی در خصوص مجازات فرد خاطی و تامین امنیت زنان در جامعه نشان نداده است، میگوید: «به جای اینها، زنان را برای حفظ پاکدامنی به خودکشی تشویق میکنند. این موضعگیری، میزان باورمندی ایشان به فرهنگ مردسالار، پدرسالار و ناموسپرست را نشان میدهد. در حالی که زنان مریوان و سنندج به وضوح در پلاکاردهایی که در دست داشتند، نوشته بودند دست ناموس پرستی از زندگی زنان دور باد.»
روند افزایشی خودکشی در ایران طی ۱۸ سال خودکشی شلیر رسولی یکی از دهها مرگ خودخواسته رخ داده در هفتههای اخیر بود که بهدلیل شکل تراژیک آن، شاید بیش از دیگران افکار عمومی را متوجه خود کرد. اما گزارشهای رسمی سازمان پزشکی قانونی در ایران از روند افزایشی خودکشی در کشور خبر میدهند.
به استناد این گزارشها، در فاصله سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، تعداد قربانیان خودکشی در ۱۴ استان ایران از میانگین کشوری سبقت گرفته و به عدد بیش از ۴.۹ در ۱۰۰ هزار نفر رسیده است.
بر اساس گزارشی که روزنامه «اعتماد» منتشر کرده است، حلقآویز کردن، مسمومیت با سم و دارو، خودسوزی، شلیک با سلاح گرم و سقوط از بلندی شایعترین روشهای خودکشی در ایران بودهاند. افزایش پنج برابری خودکشی با سلاح گرم در استان تهران، ۱۰ برابری خودسوزی در استان گلستان، چهار برابری حلقآویز کردن در استان تهران و سه برابری خودکشی با سلاح گرم در استانهای قم و فارس شاخصترین آمارهای این گزارش رسمی هستند.
روزنامه «شرق» روز ۱۳ شهریور در گزارشی، گفتههای سه خانواده که دخترانشان بر اثر خودسوزی به زندگی خود پایان داده بودند را منتشر کرد. در بخشی از این گزارش آمده است: «خودسوزی بهعنوان ابزار اعتراض زنان در کردستان شناخته میشود اما اینطور نیست که زنان به عنوان اولین ابزار سراغ چنین کاری بروند. آنها میجنگند، فریاد میزنند، اعتراض میکنند، صدایشان را بالا میبرند اما زمانی که دیگر کارد به استخوانشان میرسد و میبینند چارهای برایشان نمانده است، با این اقدام فریاد اعتراضی خود را به گوش همه میرسانند.»
خودکشی شلیر رسولی اما خودسوزی نبود. او شیوه دیگری را برگزید ولی انتخاب این شیوه نیز اعتراضی رسا نسبت به ناامنی زنان در جامعه بود؛ اعتراضی که شهروندان آن را شنیدند اما مقامات و مسوولان مانند همیشه در راستای اهداف خود از آن بهره بردند.
برای کمک به افرادی که دچار افکار جدی خودکشی شدهاند، لطفا با مراکز زیر تماس بگیرید:
اورژانس اجتماعی : ۱۲۳
اورژانس شهری: ۱۱۵
صدای مشاور : ۱۴۸۰
اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰