پسر معتادی که بر سر گرفتن پول مواد با پدرش درگیر شده و وی را به قتل رسانده بود، محاکمه شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 1400 با گزارش قتل مرد سالمندی در خانهاش واقع در خیابان جامی تهران آغاز شد. پس از آن مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و در بررسیهای اولیه مشخص شد که مقتول با ضربات متعدد چاقو توسط پسرش به قتل رسیده است.
همسر مقتول در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پسرم میلاد از صبح با محمود همسرم بر سر پول مواد مخدر جر و بحث میکردند. محمود به هیچ عنوان حاضر نبود که پول به پسرم بدهد و همین موضوع سبب شد تا آنها پس از جر و بحث باهم درگیر شوند و در نهایت هم میلاد با چند ضربه چاقو پدرش را از پا درآورد و بعد هم از خانه فرار کرد. در ادامه جسد پدر به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران پس از تحقیقات تخصصی موفق شدند میلاد را ردیابی و بازداشت کنند که او پس از دستگیری به صراحت اتهامش را پذیرفت.
با تکمیل تحقیقات، گزارش مأموران پلیس و نظریه پزشکی قانونی که علت مرگ را وارد کردن جسم نوک تیز و خونریزی ناشی از آن اعلام کرده بود، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه، 2 خواهر متهم به عنوان اولیای دم درخواست قصاص کردند و یکی از آنها به جایگاه رفت و گفت: برادرمان چند سالی بود که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود و همیشه با پدرم به خاطر پول مواد درگیر بود و در آخر هم به همین خاطر پدرمان را بیگناه کشت. ما به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستیم .
پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: من چند سال معتاد بودم و اختیارم دست خودم نبود. از صبح که بیدار میشدم فقط همه فکر و خیالم مواد و تهیه آن بود و هیچ وقت هم فکر نمیکردم که روزی قاتل پدرم شوم. وی در ادامه درباره روز حادثه توضیح داد: روز حادثه وقتی از خواب بلند شدم فهمیدم که مواد ندارم و حالم خوش نبود. ابتدا به سراغ مادرم رفتم تا از او پول بگیرم اما او پول نداد و با هم دعوایمان شد. در این میان یکی از خواهرهایم موضوع را تلفنی به پدرم گفت و او هم چند دقیقه بعد خودش را به خانه رساند. با اینکه پدرم خیلی عصبانی بود اما من نه عصبانیت او را میدیدم و نه ناراحتی مادرم را و تنها به فکر این بودم که به هر قیمتی شده پول مواد را به دست آورم. با این حال پدرم با داد و فریاد وارد خانه شد و فحاشی کرد آنقدر عصبانی شدم که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و چاقویی را که در اتاقم پنهان کرده بودم برداشتم و به گردن پدرم زدم. بعد از ترس لباس پوشیدم و از خانه فرار کردم. آن شب به خانه برنگشتم و فردای روز حادثه هم متوجه شدم که پدرم فوت کرده است. متهم در پایان گفت: از روی خواهرهایم شرمندهام و حالا هم راضیام که قصاص شوم فقط از آنها میخواهم که حلالم کنند. پس از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.