روایت چگونگی رابطه تورم و جیب مردم؛ مهار افزایش قیمت‌ها وظیفه کیست؟

یورونیوز: نرخ تورم سالانه منتهی به ژوئیه گذشته در اتحادیه اروپا به ۹.۸ درصد رسید، این نرخ در بریتانیا از مرز ۱۰ درصد گذشت و در ایران نیز در پایان تیر ماه گذشته به بیش از ۴۰ درصد رسید. اما این اعداد به چه معناست و چه عواملی باعث افزایش تورم می‌شود و چگونه می‌توان آن را کنترل کرد؟

شاید تصورش سخت باشد که شرایطی در اقتصاد یک کشور پیش بیاید که مردم ترجیح بدهند به جای خرید کردن با پول خود، از آن برای ساختن کیف و سایر صنایع دستی استفاده کنند. اما این شرایط در سال ۲۰۱۸ و در کشور نزوئلا به وجود آمد.

شرایط بد اقتصادی، بولیوار، واحد پول ملی ونزوئلا را کاملا بی‌ارزش کرد، چنان که کار به چاپ اسکناس‌های چند میلیون بولیواری کشید. بروز اَبَر تورم در ونزوئلا دلیل اصلی سقوط ارزش بولیوار بود.

البته مشکلات اقتصادی تنها به حمل کیسه‌های بزرگ پول برای انجام یک خرید ساده ختم نشد بلکه مردم قفسه‌های مغازه‌ها را خالی کردند و کمبود موادغذایی و اقلام مصرفی معترضان را به خیابان‌ها کشاند و میلیون‌ها نفر را وادار به مهاجرت کرد.

چهار سال بعد، نوبت به اروپا، آمریکا و سایر کشورهای جهان رسیده که به دلیل تبعات اقتصادی همه‌گیری ویروس کرونا و تهاجم نظامی روسیه به خاک اوکراین نگران افزایش بی‌سابقه نرخ تورم باشند.

در چنین شرایطی، کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا می‌گوید: «سرعت رشد اقتصادی کُند شده است.» اورزولا فن در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا نیز می‌گوید: «ما از کشورهای عضو می‌خواهیم که مصرف گاز را ۱۵ درصد کاهش دهند.»
تورم چیست؟
برای این که بفهمیم تورم چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه همانند آنچه که در ونزوئلا رخ داد، نرخ افزایش آن به چند میلیون درصد می‌رسد، نخست باید ببینیم که تورم چیست، چه چیزی باعث به وجود آمدن آن می‌شود و نقش بانک‌های مرکزی در مدیریت آن چیست.

پس با یک تعریف ساده شروع می‌کنیم. اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر) می‌گوید: «در واقع تورم ...» برنارد لورن، استاد اقتصاد در مدرسه عالی بازرگانی املیون ادامه می‌دهد: «افزایش سطح عمومی قیمت‌هاست.»

اما چرا قیمت‌ها بالا می‌رود؟ برای یافتن پاسخ این سوال باید نگاهی به رابطه عرضه و تقاضا بیندازیم. اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، این رابطه را این گونه توضیح می‌دهد: «شرکت‌ها پس از تولید کالا و خدمات سعی می‌کنند که آن را به مردم، سایر شرکت‌ها یا دولت بفروشند. اقتصاددان‌ها تولید شرکت‌ها را بخش عرضه می‌نامند. در مقابل آن نیز بخش تقاضا وجود دارد که شامل خانوارها، شرکت‌ها و دولت می‌شود. پس هر وقت که کالا و خدمات بیشتری نسبت به افراد متقاضی وجود داشته باشد، قیمت‌ها روند کاهشی پیدا می‌کند.»

برنارد لورن، استاد اقتصاد در مدرسه عالی بازرگانی املیون، در تکمیل توضیح همکار خود می‌گوید: «زمانی هم که تقاضای بیش از عرضه وجود داشته باشد که باز هم تعادل بین تقاضا و عرضه بهم می‌خورد ولی این‌بار، قیمت‌ها شروع به افزایش می‌کنند تا با کاستن از تعداد متقاضیان، تعادل میان عرضه و تقاضا دوباره برقرار شود.»

پس وقتی قیمت‌ها بالا می‌رود، تورم به وجود می‌آید. به عبارت ساده‌تر، دلیل این که با پول داخل جیبمان نمی‌توانیم به اندازه قبل خرید کنیم، تورم است. از همین تاثیرِ تورم برای محاسبه میزان آن استفاده می‌شود.
چگونه تورم محاسبه می‌شود؟
نهادهایی مانند یورواستات (Eurostat) در اتحادیه اروپا، اداره کار در ایالات متحده و مرکز آمار در ایران، دائما قیمت صدها کالا و خدمات را که معمولا در سبد خرید مردم قرار می‌گیرد، رصد می‌کنند. این نهادها یک «سبد معیار» می‌سازند که به نوعی در بردارنده اقلام مصرفی است که اکثر خانوارها به طور مستمر آنها را خریداری می‌کنند. البته به دلیل تفاوت فرهنگ مصرفی، سبد معیار فرانسه با ایران و آمریکا متفاوت است.

هر کالا و خدماتی که در این سبد قرار دارد، بسته به اهمیت آن به عنوان اساسی، ضروری و پرمصرف بودن، وزن بیشتری دارد.

نهادهای مسئول روند تغییر قیمت کالاهای موجود در این سبد را در طول زمان ثبت می‌کنند و در مقاطع ماهانه و سالانه متوسط تغییر بهای کالاها و خدمات موجود در آن را به عنوان شاخص تورم محاسبه و اعلام می‌کنند.  

اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر) می‌گوید: «زمانی که این شاخص بالا می‌رود، به آن افزایش تورم می‌گویند، زمانی هم که پایین می‌آید، به آن کاهش تورم می‌گویند.»

بنابراین، متوجه شدیم که تورم از عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ناشی می‌شود و چگونه اندازه‌گیری می‌شود.
اما چه عواملی باعث تغییر نرخ تورم می‌شود؟
اکثر اقتصاددانان علل تغییر نرخ تورم را در سه دسته اصلی جمع‌بندی می‌کنند. نخست، افزایش تقاضا بیش از عرضه است که از آن با عنوان «تورم ناشی از فشار تقاضا» یاد می‌شود. درست شبیه اتفاقی که پس از همه‌گیری ویروس کرونا رخ داد. مدتی در خانه قرنطینه بودیم، خرج زیادی نکردیم و وقتی قرنطینه‌های عمومی تمام شد، می‌خواستیم کمبودهای حاصل را جبران کنیم. اما زنجیره تامین جهانی به هم ریخته بود و تامین مواد اولیه لازم و تولید کافی کارخانه‌ها غیرممکن شده بود. پس درست مانند همان چیزی که توضیح دادیم، تقاضای بالا رفت ولی عرضه محدود بود، پس قیمت‌ها بالاتر رفت و تورم ایجاد شد.  

عامل دوم، «تورم فشار هزینه‌ها» است. این بار افزایش هزینه ساخت یک محصول یا ارائه یک خدمت موجب بالا رفتن قیمت تمام شده آن می‌شود. این افزایش می‌تواند حاصل از افزایش دستمزد نیروی کار بالاتر یا بالا رفتن هزینه مواد اولیه به دلیل کمبود آن باشد.

به عنوان مثال، افزایش قیمت لاستیک، شرکت تولیدکننده دوچرخه را ناگزیر می‌کند که به دلیل بهای تمام شده بیشتر، قیمت عرضه آن را در بازار بالاتر ببرد.

افزایش قیمت گاز در پی کاهش عرضه آن از سوی روسیه نیز در این دسته قرار می‌گیرد. چرا که موجب افزایش هزینه تولید، بالا رفتن قیمت کالاهای تولید شده و صعود نرخ تورم می‌شود.

دسته آخر، «تورم مزمن» نام دارد و بهترین مثال برای آن چیزی است که به عنوان «مارپیچ قیمت-دستمزد» شناخته می‌شود. در توضیح این پدیده، اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، می‌گوید: «اگر تورم به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه بالا برود، مردم برای جبران کاهش قدرت خریدشان، درخواست افزایش دستمزد می‌کنند.»

برنارد لورن، استاد اقتصاد در مدرسه عالی بازرگانی املیون، در تکمیل توضیح همکار خود می‌‌افزاید: «اما اگر دستمزدها با هدف حمایت از خانوارها در برابر افزایش قیمت مواد اولیه، به میزان افزایش قیمت‌ها بالا برود ...» اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، تکمیل می‌کند: «این اقدام موجب شکل‌گیری موج دوم افزایش تورم می‌شود، چرا که موجب افزایش قیمت تمامی کالاها می‌شود.»

بدین ترتیب، ما وارد یک مارپیچ صعودی یا روند فزاینده توامان قیمت-دستمزد می‌شویم. بدین صورت که به محض افزایش قیمت‌ها، حقوق‌ها را بالا می‌بریم، پول یا قدرت خرید مردم در کوتاه مدت افزایش می‌یابد، تقاضای کالاها بالا می‌رود، پس قیمت‌ها افزایش می‌یابد و منجر به صعود تورم می‌شود و این دور باطل ادامه پیدا می‌کند.
چگونه تورم کنترل می‌شود؟
بنابراین، چاره‌ای جز کنترل تورم نیست. بهترین راه انجام آن نیز از طریق بانک‌های مرکزی از جمله بانک مرکزی اروپا، فدرال رزرو یا بانک مرکزی ایران است.

بانک مرکزی به بیان ساده بانکِ همه بانک‌هاست و وظیفه آن، مدیریت ارزش پول و مقدار در گردش آن است. بانک‌های مرکزی یک هدف اصلی دارند که در این خصوص، کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا می‌گوید: «ارزشمندترین محصولی که ما[به عنوان بانک مرکزی] می‌توانیم ارائه کنیم، حفظ ثبات قیمت‌هاست.»

به بیان ساده، بانک شما، نهادی است که در صورت نیاز به وام تجاری یا وام مسکن به آن مراجعه می‌کنید. بانک هم برای فعالیت در بازار پول و اعطای وام ناگزیر به رعایت قوانین بانک مرکزی است. قدرت بانک مرکزی برای مهار تورم از همین‌جا ناشی می‌شود.

اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، می‌گوید: «ابزار رایج در سیاست‌ پولیِ بانک مرکزی، کنترل نرخ‌های بهره پایه است.»

پس وقتی بانک مرکزی نرخ بهره پایه را افزایش می‌دهد، اساسا وام گرفتن از بانک برای شما پرهزینه‌تر و گران‌تر می‌شود. بانک شما افزایش نرخ بهره را به شما اعلام می‌کند و شما هم که همواره به دنبال کاهش هزینه‌های خود هستید. پس هدف اصلی از افزایش نرخ بهره این است که تقاضای وام خرید کالاهای مصرفی به امید کاهش نرخ تورم کاهش یابد.

اما این روش مبارزه با تورم بدون خطر نیست. در این خصوص، اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، می‌گوید: «افزایش بیش از حد نرخ بهره می‌تواند موجب ایجاد رکود شود. ممکن است برای بانک مرکزی خوب باشد زیرا بهتر به هدف تورمی خود می‌رسد، اما برای اقتصاد بد است زیرا بیکاری افزایش پیدا می‌کند و فعالیت‌های اقتصادی را کاهش می‌دهد.»

البته کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، می‌گوید: «ما انتظار داریم که تورم برای مدتی همچنان بالا بماند.»

پیر-اولیویه گورینشاس، مدیر بخش تحقیقات صندوق بین‌المللی پول، نیز معتقد است: «جهان ممکن است به زودی در لبه پرتگاه یک رکود دیگر قرار گیرد، آن هم تنها به فاصله دو سال [پس از همه‌گیری ویروس کرونا].»

پس آیا ما در شرف ورود به وضعیتی هستیم که ونزوئلا سال پیش تجربه کرد؟ آیا راهی برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد؟

در پاسخ به این دو پرسش، اورلیام اِکِم، استاد اقتصاد در دانشگاه لیون۲ (لومیر)، می‌گوید: «در حال حاضر ما با یک عامل ساختاری مواجه هستیم که آثار چند گانه بر نرخ تورم دارد[از کاهش عرضه گرفته تا افزایش هزینه تولید]. بنابراین باید دید که درگیری نظامی در همین سطح ادامه خواهد یافت و یا این که گسترش پیدا می‌کند. اما اگر این جنگ به پایان برسد و قیمت مواد اولیه پایین بیاید، احتمالا بازگشت سریع‌تری به حالت عادی خواهیم داشت.»
+1
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.