سوءقصد به جان سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی»، بار دیگر این نویسنده و کتابش را بر سر زبانها انداخت.
این سوءقصد آتشی را که برای سه دهه زیر خاکستر بود دوباره شعلهور کرد، آتشی که در اواخر دهه ۱۳۶۰ با فتوای آیتالله خمینی مبنی بر «محکوم به اعدام» بودن نویسنده این کتاب روشن شد و نه تنها زندگی رشدی، بلکه مترجمان و ناشرانش را تحت تاثیر قرار داد. حتی نشر نیما، که گفته میشود ترجمه فارسی این کتاب را در اروپا چاپ کرده است، آتش زده شد.
در همان سالهای پرتلاطم یک ایرانی تصمیم گرفت که هر دو نسخه انگلیسی و فارسی این کتاب را در لس آنجلس پخش کند و به فروش برساند.
بخش فارسی صدای آمریکا در گفتوگویی با بیژن خلیلی، صاحب کتابفروشی «شرکت کتاب» در منطقه وست وود لس آنجلس، خاطرات و سختیهای آن روزها را مرور کرده است.
بیژن خلیلی، صاحب کتابفروشی «شرکت کتاب»پرسش: آن زمان که این کتاب چاپ شده بود و سرو صدا در دنیا وجود آورده بود، شما تصمیم گرفتید که آن را در شرکت کتاب به فروش برسانید. به چه شکلی بود و از کجا کتاب را گرفتید؟ ناشرش مشخص بود؟ نسخه انگلیسی بود بعد فارسی شده بود؟ توضیح دهید.
بیژن خلیلی: سلمان رشدی برای ما ایرانیها اهمیت آن چنانی به عنوان یک نویسنده نداشت. ولی وقتی که خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد، سلمان رشدی برای جامعه ایرانی اهمیت پیدا کرد. ما هم به عنوان یک کتابفروشی عمومی که هم کتابهای فارسی داریم و هم کتابهای انگلیسی در مورد ایران، آن وقت بود که کتاب آیههای شیطانی سلمان رشدی اهمیت پیدا کرد و بلافاصله من گرفتم. من معمولاً، به خصوص کتابهای انگلیسی که مربوط به ایران است، اگر چاپ اول باشد حتما نگه میدارم و الان هنوز چاپ اول سال ۱۹۸۹ آمریکا را دارم.
کتاب آیات شیطانی در قفسه کتابفروشی «شرکت کتاب»پرسش: این چاپ اول آمریکا است؟
بیژن خلیلی: چاپ اول آمریکا در سال ۱۹۸۹ است. شرکت کتاب آن موقع گرفت و هنوز آن را دارم، نگه داشتهام. کتاب انگلیسی است. طبیعتا جامعه ایرانی آمادگی خواندن نسخه انگلیسی نداشت یا حداقل نسل من و نسلهای قبل از من نداشت. در نتیجه کتاب به نوعی میبایست ترجمه میشد و بالاخره ترجمه شد.
این کتاب در اروپا در میانههای سال ۱۹۹۰ ترجمه شد. هیچ وقت ناشرش معلوم نشد. مترجم هم اسمی که گذاشته یک اسم مستعار به نام «روشنک ایرانی» است. چاپ اول کتاب فارسی خانم روشنک ایرانی که احتمالا مرد یا زن این کتاب را ترجمه کرده، یک مقدمهای بر این آیات شیطانی دارد که نشان میدهد که چاپ دوم را هنوز کامل نکرده، چون این کتاب در دو جلد به فارسی ترجمه شده و مقدمه را در جلد اول نوشته ولی در تمام چاپهای بعدی که دهها بار این کتاب تجدید چاپ شده همان مقدمه با همان ترتیب و بدون این که اعلام بشود که جلد دوم این کتاب در آمده، در آن مقدمه جلد اول وجود دارد.
پرسش: و ناشر همچنان ناشناس است؟
بیژن خلیلی: و همچنان ناشر مشخص نیست. زمانش مشخص نیست. اگر دقت کنید در کاتالوگهای کتابخانهها، مثلاً مینویسند ناجا ناشر. یعنی هیچ کدام از اطلاعاتش مشخص نیست. اینکه به شما میگویم در اروپا منتشر شده، چون من اولین بار از اروپا گرفتم ولی در واقع کجا چاپ شده نمیدانم. مثل [گتاب] «۲۳ سال» دشتی در بیروت لبنان چاپ شده، ما اینها را نمیدانیم ولی به هر حال تا جایی که من میدانم اینکه ما از اروپا گرفتیم و نه ناشرش نه زمان درست انتشارش، هیچکدام در سرشناسی کتاب نیامده است.
پرسش: شما تصمیم میگیرید که نسخه فارسی کتاب را بگیرید، اواسط سال ۹۰ بود و با سرو صداهایی که کتاب به اندازه کافی در دنیا به پا شده بود فتوای آیت الله خمینی بوده، برای خود شما چه مسائلی داشت اینجا؟
بیژن خلیلی در کتابفروشی «شرکت کتاب»بیژن خلیلی: ببینید به طور کلی شرکت کتاب از روز اولی که آمده، مبنایی را که مطرح کرده این است که به هیچ وجه خفقان یا اختناق یا استبداد در کتابفروشی وجود خارجی نداشته باشیم. یعنی سانسور به طور کلی وجود نداشته باشد. بنابر این ما به قول معروف گروگان گروگانگیریهای جمهوری اسلامی نشدیم.
پرسش: الان چند روزی است که از سوءقصد به سلمان رشدی میگذرد. تماسی برای خرید داشتهاید؟ آیا از کتاب استقبال شده است؟
بیژن خلیلی: بله اولاً خیلیها از نسل جدیدی که ما داریم ممکن است اصلا سلمان رشدی را نشناسند یا اصلا به جریان فتوا وارد نباشند. ولی الان با توجه به حضور در شبکههای اجتماعی و گسترده شدن خبر، تازه متوجه شدند یک چنین ماجرایی وجود دارد. حالا چه کتاب انگلیسی چه ترجمه فارسی آیههای شیطانی را، مردم علاقهمند شدند که بگیرند بخوانند و ببینند که داستان اصلا چیست و سلمان رشدی چه چیزی نوشته که این چنین مورد خشم مسلمانان متعصب چه در ایران و چه پاکستان و کشورهای دیگر قرار گرفته است.