قتل باجناق زیر چرخ‌های خودرو!

 جوانی که باجناق خود را زیر چرخ‌های خودرو به قتل رسانده بود، در حالی پس از یک سال فرار  بازداشت شد که مدعی بود قصد قتل باجناق (برادر ناتنی) خودش را نداشته است.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، خرداد سال ۹۹ بود که در روز‌های کرونایی، جشن عروسی در یکی از تالار‌های منطقه خین عرب مشهد برگزار شد. در اثنای شادمانی و سرور مهمانی که بیشتر آن‌ها تبعه خارجی بودند، ناگهان مردی به سوی یک دستگاه پراید سفید رنگ دوید که در آن سوی خیابان در حال دور زدن بود.

راننده جوان پراید نیز وقتی برادر ناتنی خودش را دید که با چهره‌ای خشمگین به سمت او حمله ور شده است، پدال گاز را فشرد، اما «فیض محمد» که باجناق راننده پراید نیز بود، به جلوی خودرو پرید و ناگهان بر اثر برخورد با خودرو روی زمین افتاد.

«علی – ح» (راننده ۳۰ ساله) نیز بدون توجه به این ماجرا همچنان بر سرعت خودرو افزود به گونه‌ای که پیکر خون آلود «فیض محمد» زیر چرخ‌ها و سپر خودرو کشیده می‌شد تا این که پس از طی مسافتی، پیکر زخمی جوان ۲۸ ساله به یک دست‌انداز کف خیابان گیر کرد و خودرو متوقف شد.

در این حال راننده پراید از پشت فرمان بیرون پرید و با کمک دیگر مهمانان و شاهدان این صحنه وحشتناک، پیکر غرق در خون برادر ناتنی راننده را در حالی از زیر چرخ‌های خودرو بیرون کشیدند که امکان حرکت پراید وجود نداشت و آن‌ها به ناچار خودرو را از کف خیابان بلند کردند تا بتوانند پیکر مذکور را از زیر چرخ‌ها خارج کنند.

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، در این شرایط و برای جلوگیری از جنایتی دیگر، تعدادی از مهمانان «علی – ح» (راننده پراید) را که علاوه بر برادر ناتنی، باجناق جوان مصدوم نیز بود به درون تالار بردند و سپس با نیرو‌های امدادی تماس گرفتند.
دقایقی بعد با انتقال پیکر زخمی فیض محمد به مرکز درمانی، این مهمانی رنگ غم به خود گرفت، اما حدود ۱۰ روز بعد از این ماجرا بود که جوان ۲۸ ساله به خاطر عوارض ناشی از این صحنه جنایت بار جان سپرد و متهم نیز به افغانستان گریخت.

بنابر گزارش روزنامه خراسان، در پی مرگ باجناق و برادر ناتنی متهم فراری، پرونده‌ای  تشکیل شد و بدین ترتیب تحقیقات پلیسی  برای شناسایی مخفیگاه راننده پراید ادامه یافت.

اگر چه چندین نفر با هماهنگی مقام قضایی بازداشت شدند، اما پیگیری‌ها نشان می‌داد که متهم فراری در یکی از شهر‌های افغانستان مخفی شده است. در حالی که بررسی‌های تخصصی از طریق قانونی برای دستگیری وی ادامه داشت.

به گزارش روزنامه خراسان، پس از گذشت حدود یک سال از این ماجرا، بالاخره  کارآگاهان وارد مرحله ها موفق شدند از طریق فعالیت‌های اطلاعاتی و پلیسی متهم را به ایران بکشانند، اما او باز هم به تهران رفت تا از چشم پلیس دور بماند.

در همین حال کارآگاهان اوضاع را عادی جلوه دادند به طوری که بستگان وی در تماس با متهم فراری چنین وانمود می‌کردند که پرونده راکد شده است و کسی این جنایت را پیگیری نمی‌کند! طولی نکشید که متهم وارد مشهد شد، اما قبل از آن که کارآگاهان عملیات دستگیری وی را آغاز کنند، او به خاطر قتل باجناقش دچار عذاب وجدان شدیدی شد و در حالی که به سوی پلیس آگاهی حرکت می‌کرد، حلقه‌های قانون بر دستانش گره خورد.

ادامه گزارش حاکی است، «علی – ح» که دیگر بسیار پشیمان به نظر می‌رسید در حضور قاضی «عارفی راد» لب به اعتراف گشود و به قتل برادر ناتنی (باجناق) خودش اقرار کرد. او که به محل وقوع جنایت هدایت شده بود، در برابر دوربین قوه قضاییه ایستاد و پس از تفهیم اتهام از سوی مقام قضایی گفت:

پدرم دو زن داشت و فیض محمد برادر ناتنی‌ام بود، ولی ما با دو خواهر ازدواج کردیم و این گونه با هم باجناق هم شدیم، ولی از مدت‌ها قبل اختلافات شدید خانوادگی بین ما شروع شد تا حدی که فکر می‌کردیم او اموال پدرمان را ربوده است و به همین دلیل مدام با یکدیگر مشاجره و درگیری داشتیم تا این که روز حادثه (۹۹.۳.۲۶) مجلس عروسی یکی از بستگانمان در منطقه خین عرب مشهد برگزار شد و مرا هم به جشن عروسی در تالار دعوت کردند، ولی من به خاطر این که می‌دانستم احتمال درگیری وجود دارد، قصد رفتن به مجلس عروسی را نداشتم، اما با اصرار اطرافیان به ناچار عازم عروسی شدم.

آن روز مقداری آب معدنی، شیرینی و دیگر لوازم را به سالن مخصوص بانوان بردم تا در آن جا توزیع کنند، ولی زمانی که از تالار بیرون آمدم و سوار پراید شدم ناگهان فیض محمد (برادر ناتنی و باجناقم) را در آن سوی خیابان دیدم که به من نگاه می‌کرد.

هنوز دور کامل با خودرو نزده بودم که ناگهان به سمت من حمله ور شد و من در همان حین چاقویی را هم در دستش دیدم که خیلی ترسیدم. به همین دلیل پدال گاز را فشردم تا از صحنه فرار کنم، ولی او خودش را روی کاپوت‌انداخت که بعد هم به زیر چرخ پراید افتاد، اما من همچنان پدال گاز را می‌فشردم، چون ترسیده بودم و استرس داشتم.

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: پس از طی مسافتی دیگر خودرو حرکت نکرد و من از پشت فرمان پایین آمدم که دیدم باجناقم زیر سپر افتاده است. خودرو را با چند نفر دیگر از زمین بلند کردیم تا پیکر فیض محمد را خارج کنیم. بعد از آن هم تعدادی از مهمانان مرا به درون تالار بردند و زمانی که فهمیدم او جان خودش را از دست داده است به افغانستان گریختم و...

تحقیقات بیشتر درباره ادعا‌های متهم آغاز شده است.
+3
رأی دهید
-6

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.