من اطلاعی نداشتم که خواهرم بعد از آن ازدواج ناموفق، دوباره با فرد دیگری ازدواج کرده است آن شب وقتی به خانه خواهرم رسیدم کفشهای مردانه غریبهای را کنار کفشهای خواهرم دیدم و به شدت عصبانی شدم سوء ظن همه وجودم را فرا گرفته بود و بسیار خشمگین بودم که برادر بزرگترم نیز از راه رسید.
محکوم فراری یک پرونده جنایی در حالی بعد از ۹ سال زندگی مخفیانه و با ردیابیهای اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به دام افتاد که به همراه برادر بزرگترش جنایتی هولناک را به خاطر «کفشهای غریبه پشت در!» رقم زده بودند.
این جنایت وحشتناک بیست و نهم شهریور سال ۹۱، زمانی رخ داد که دختر ۲۰ سالهای پس از یک ازدواج ناموفق، با جوان ۲۵ سالهای به نام «س» آشنا شد. مدتی بعد آنها تصمیم به ازدواج با یکدیگر گرفتند، اما «س» که یقین داشت خانوادهاش با این ازدواج مخالفت میکنند تلاش کرد ماجرای علاقه اش به دختر مطلقه را پنهان کند و بدین ترتیب او را برای مدتی به عقد موقت خودش درآورد.
ارتباط تازه عروس و داماد در حالی آغاز شد که دختر جوان همچنان اصرار داشت تا موضوع را علنی کند. هنوز دو ماه بیشتر از این عقد پنهانی نگذشته بود که شبی تازه عروس به منزل خواهرش رفت که کسی در منزل آنها حضور نداشت.
پسر جوان نیز وقتی با نامزدش تماس گرفت و متوجه شد که او به تنهایی به خانه خواهرش رفته است، او هم به نزد همسرش در بولوار ذوالفقار رفت، اما حدود نیمه شب بود که زنگ منزل به صدا درآمد. دختر جوان که نمیدانست تا دقایقی دیگر چه حادثه وحشتناکی رقم میخورد در منزل را گشود و با برادر ۱۸ ساله اش روبه رو شد که پشت در ایستاده بود.
هنوز خواهر و برادر مشغول گفتگو بودند که ناگهان برادر دیگرشان هم از راه رسید و آنها داخل منزل رفتند دو برادر با دیدن جوان غریبه در کنار خواهرشان، نتوانستند خشم خود را کنترل کنند و بدین ترتیب «ب- ر» (برادر کوچکتر) به سمت خواهرش حمله ور شد و برادر بزرگتر نیز با چاقو به جان جوان غریبه افتاد آنها در همین حال پیکر خون آلود تازه داماد ۲۵ ساله را به درون کوچه کشیدند و به داخل خودرو انداختند، ولی بعد از طی مسافتی پیکر غرق در خون جوان مذکور را از درون خودرو بیرون انداختند و از صحنه حادثه متواری شدند.
عقربههای ساعت حدود ۲:۳۰ بامداد بیست و نهم شهریور سال ۹۱ را نشان میداد که با گزارش این ماجرا توسط شاهدان عینی به پلیس، گروهی از نیروهای انتظامی عازم محل شدند و در حالی به تحقیق مقدماتی پرداختند که پیکر نیمه جان تازه داماد نیز به بیمارستان رضوی مشهد انتقال یافت، اما تلاش کادر درمانی به نتیجه نرسید و این جوان جان خود را از دست داد و این گونه با حضور مقام قضایی در صحنه حادثه بررسیهای تخصصی در این باره آغاز شد.
در حالی که به خاطر تاریکی شب هیچ کدام از شاهدان موفق نشده بودند شماره پلاک خودروی مهاجمان را یادداشت کنند، تحقیقات به شیوه اطلاعاتی ادامه یافت تا این که دقایقی بعد با ردیابی خونهای ریخته شده در محل، سرنخها به منزلی در چند خیابان بالاتر از محل رهاکردن پیکر جوان مجروح (مقتول) رسید.
بررسیهای شبانه نشان داد که در منزل مذکور زنی زندگی میکند که شوهرش نیز در منزل حضور نداشت. وقتی این زن شناسایی شد و مورد بازجویی قرار گرفت مدعی شد که شب خواهرش به همراه جوانی که تازه به عقد او درآمده، در منزل حضور داشته اند.
روز بعد دختر ۲۰ ساله خود را به پلیس معرفی کرد و پرده از راز این جنایت برداشت. او گفت: من از حدود ۲ ماه قبل و به مدت ۹ ماه به عقد موقت «س» درآمدم. او در حالی که صیغه نامهای را به افسر پرونده نشان میداد، با این ادعا گفت: شب حادثه وقتی نامزدم به خانه خواهرم آمد از او خواستم به داخل منزل نیاید چرا که احتمال میدادم برادرانم از راه برسند، اما او به حرفم گوش نکرد و به درون خانه آمد.
هنوز مدتی از این ماجرا نگذشته بود که ناگهان دو برادرم به همراه چند تن از دوستانشان آمدند که بلافاصله درگیری شروع شد و برادر بزرگم با چاقو به سمت همسرم حمله کرد و او را هدف ضربات چاقو قرار داد. من که ترسیده بودم از سمت برادرم فرار کردم و به منزل همسایه روبه رویی پناه بردم، ولی مهاجمان همسرم را که خون آلود بود با خود بردند.
متهم فراری
در پی اعترافات این زن جوان، تحقیقات گستردهای با دستورات ویژه قاضی شاکر برای شناسایی و دستگیری مهاجمان آغاز شد، اما آنها به مکان نامعلومی گریخته بودند.
در حالی که ردیابیهای اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی برای شناسایی مخفیگاه متهمان فراری ادامه داشت، کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و دو برادر به صورت غیابی در دادگاه محاکمه شدند.
قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پس از بررسی دقیق محتویات پرونده، در نهایت «ب- ر» (برادر بزرگتر) را به قصاص نفس و «ع- ر» (برادر کوچکتر) را به تحمل ۱۰ سال زندان محکوم کردند. این پرونده جنایی پس از طی مراحل دادرسی به اجرای احکام دادسرای مشهد ارسال شد تا همچنان تحقیقات پلیسی و قضایی برای دستگیری محکومان فراری ادامه یابد.
این گونه بود که بعد از گذشت ۹ سال از این حادثه تلخ، کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی با ردزنیهای تخصصی و اطلاعاتی به سرنخهایی رسیدند که نشان میداد «ع-ر» (محکوم فراری) در یکی از مناطق شهر رباط کریم از توابع تهران به صورت مخفیانه و با نام مستعار زندگی میکند.
به همین دلیل گروه ویژهای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ کارآگاه، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی) برای دستگیری محکوم ۲۷ ساله وارد عمل شدند که در هنگام ارتکاب جرم بیشتر از ۱۸ سال نداشت. این گزارش حاکی است:
کارآگاهان با کسب نیابت قضایی عازم رباط کریم شدند و به تحقیق نامحسوس پرداختند. بررسیهای آنان با هماهنگیهای قضایی در رباط کریم بیانگر آن بود که محکوم این پرونده جنایی با نام مستعار «هوشمند» به کسب و کار در زمینه مواد غذایی مشغول شده است و زندگی مخفیانه دارد.
این گونه بود که کارآگاهان در یک عملیات ضربتی به محل اختفای محکوم فراری مذکور هجوم بردند و او را در میان بهت و حیرت در حالی دستگیر کردند که باورش نمیشد بعد از ۹ سال کارآگاهان پرونده او را پیگیری کرده باشند.
با انتقال محکوم این پرونده جنایی به مشهد، وی با دستور مقام قضایی در حالی روانه زندان شد که در بازجوییها گفت: من اطلاعی نداشتم که خواهرم بعد از آن ازدواج ناموفق، دوباره با فرد دیگری ازدواج کرده است آن شب وقتی به خانه خواهرم رسیدم کفشهای مردانه غریبهای را کنار کفشهای خواهرم دیدم و به شدت عصبانی شدم سوء ظن همه وجودم را فرا گرفته بود و بسیار خشمگین بودم که برادر بزرگترم نیز از راه رسید.
من ابتدا زنگ منزل را به صدا درآوردم هنگامی که خواهرم در را باز کرد به او گفتم «چه کسی در خانه است؟!» او که دست و پایش را گم کرده بود مدعی شد کسی در خانه نیست! با این ادعا به همراه برادرم به داخل خانه رفتیم و جوان غریبهای را دیدیم. هرچه خواهرم فریاد زد که من با او ازدواج کرده ام، دیگر فایدهای نداشت. من با خواهرم درگیر شدم و برادرم نیز با چاقو آن جوان غریبه را زد! و ..