به گزارش روزنامه شرق، زنی 43ساله چند روز پیش نزد کارآگاهان پلیس استان فارس رفت و خبر داد شوهرش بهطرز مرموزی ناپدید شده است.
این زن که از گمشدن همسرش ابراز نگرانی میکرد، گفت: شوهرم به نام حبیب برای انجام کاری از خانه بیرون رفت اما هرچه منتظر شدم، برنگشت و خبری از او نیست. تلفنش را هم جواب نمیدهد و میترسم اتفاقی برای او رخ داده باشد.
کارآگاهان بعد از تشکیل پرونده مشخصات حبیب را ثبت و جستوجو را برای یافتن ردی از او آغاز کردند تا اینکه خبر رسید جنازه مردی ناشناس در یک زمین زراعی پیدا شده است.
مأموران وقتی به محل حادثه رفتند، خود را در برابر پیکر خونآلود مردی دیدند که مشخص بود ضربه سنگینی به سرش وارد شده و جانش را از دست داده است. شواهد اولیه نشان میداد قتل در مکان دیگری به وقوع پیوسته و سپس قاتل یا قاتلان برای منحرفکردن مسیر تحقیقات جسد را به آنجا انتقال دادهاند. حجم خون ریختهشده در محل جنایت زیاد نبود و از طرفی پوشش مقتول نیز مؤید همین فرضیه پلیس بود.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی در بررسیهای خود پی بردند مقتول ناشناس همان مرد گمشده است. بههمینسبب از همسر حبیب خواستند برای شناسایی هویت مقتول اقدام کند. زن میانسال بعد از دیدن پیکر همسرش هویت او را تأیید کرد و بهاینترتیب اولین گره پرونده باز شد.
افسران جنایی که سعی داشتند راز این جنایت را فاش کنند، در همان ابتدا به همسر حبیب ظنین شدند. اظهارات او با واقعیت منطبق نبود و تردیدی وجود نداشت که او رازی را پنهان میکند. بههمیندلیل بازجوییها از زن میانسال ادامه یافت تا اینکه بالاخره او در بنبست قرار گرفت و به کشتن شوهرش و همدستی مردی غریبه اقرار کرد.
متهم گفت: از مدتی قبل با همسرم اختلاف داشتم. در این اثنا با مردی جوان آشنا شدم و ارتباط ما شکل گرفت. در نهایت درحالیکه از شرایطم خسته شده بودم، با شوهرم درگیر شدم و او را با واردکردن ضرباتی به سرش به قتل رساندم. بعد با آن مرد تماس گرفتم و همه چیز را برایش تعریف کردم. قرار شد جسد را از خانه بیرون ببریم. او به منزلم آمد و با هم جنازه را جابهجا کردیم و سپس من در شکایتی دروغین ادعا کردم همسرم مفقود شده است. بنا بر این گزارش زن میانسال درحالحاضر در بازداشت است و تحقیقات درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.