حمید نوری در دادگاه: چشم زندانی‌های سیاسی ناپاک بود برای همین برایشان چشم‌بند می‌بستیم

طرحی از حضور حمید نوری در دادگاهایندیپندنت فارسی :پس از آنکه ۴۲ جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده حمید نوری - از متهمان مشارکت در کشتارهای سال ۶۷- برگزار شد، امروز پنجشنبه، ۴ آذر سال ۱۴۰۰، دومین روز دفاعیات حمید نوری برگزار شد و دادستان‌ها سؤالاتی در مورد ادعاهای روز اول و امروز او از وی پرسیدند.

امروز هم مانند جلسات پیشین، هواداران سازمان مجاهدین خلق به طور هماهنگ در سوی دیگر خیابان و در مقابل ساختمان دادگاه تجمع کرده بودند و علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دادند. همچنین چندین نفر از اعضای احزاب و گروه‌های سیاسی چپ که در دهه ۶۰ نزدیکان خود را در جریان کشتارها از دست داده‌اند، در برابر دادگاه حضور یافتند.

از سوی دیگر حضور برخی از فعالان حقوق بشر و کنش گران سیاسی نیز جلب توجه می‌کند.

در طول دفاعیات حمید نوری، سخنان او از فارسی به سوئدی ترجمه و برای قضات و حضار غیر‌ایرانی بازگویی می‌شد. او که قبلاً درخواست بازدید از ماکت زندان اوین را مطرح کرده بود، در این جلسه نیز درخواست کرد تا یک وایت بورد برای او بیاورند تا بتواند جزئیات بندی که در آن مشغول به کار بوده را بر روی آن ترسیم کند. با این حال ترجیح داد به طور شفاهی سخنانش را ادامه دهد.

نوری که در روز اول دفاع خود تلاش کرده بود تا به طور تلویحی حضور خود در زندان گوهردشت را انکار کند و با استناد به روز تولد دخترش، مدعی شود که شهادت‌های شاهدان به لحاظ تاریخی فاقد اعتبار است، در روز دوم دفاع با همان روند قبلی به صحبت‌هایش ادامه داد.

حمید نوری همچنان سعی کرد تا با ادبیاتی مشابه سخنرانان در جمهوری اسلامی، به‌جای دفاع، مانیفست سیاسی ارائه دهد. او که با اتهاماتی نظیر جنایت جنگی و قتل عمد مواجه است، به‌جای ورود به جزئیات، به شکل کلی منویات سیاسی جمهوری اسلامی را توضیح داد و به توجیه اقدامات قضایی در سال‌های نخست انقلاب پرداخت. او درباره نظام قضایی در جمهوری اسلامی مدعی شد: «دستگاه قضایی ایران فوق‌العاده جدی و قانونمند است.»

در حالی که بسیاری از شاکیان و شاهدان به فایل صوتی و کتاب خاطرات آیت‌الله منتظری ارجاع داده بودند، نوری تلاش کرد با روایت حکومت ایران از آنگه که «ساده لوحی» بیان می‌شود را تکرار کند و با تکرار داستان مهدی هاشمی، اعتبار خاطرات منتظری را خدشه‌دار کند. وی در مورد عزل آیت‌الله حسینعلی منتظری از مقام قائم‌مقام رهبری گفت: «فروردین سال ٦٨ خمینی در مورد منتظری گفت فینیش!»

او در دفاعیات نخست خود هم تلاش کرد تا اقدامات سازمان مجاهدین خلق را به جنگ با عراق منتسب کند تا بتواند توجیهی برای اعدام نیروهای وابسته به آن ارائه دهد. با این حال دادستان یک‌بار در سؤالی از او پرسید «آیا کسانی که در زندان بودند از قبل حکم داشتند؟» که نوری در پاسخ به این سؤال گفت: بله.

در واقع دادستان سعی داشت تا با این پرسش این مسئله را شفاف کند که افرادی که در زندان اعدام شده بودند در جنگ دخالتی نداشته و حتی حکم اعدام هم نداشتند.

در بخشی از زمان دادگاه، حمید نوری به تظاهرات اعضای سازمان مجاهدین خلق در برابر ساختمان دادگاه اعتراض کرد و گفت که این صداها من را اذیت می‌کند. در این زمان قاضی گفت از پلیس می‌خواهد تا به تظاهرکنندگان بگوید که سکوت کنند.

حمید نوری که بارها در دادگاه نخست هم شکایت ها، افراد و حتی خود دادگاه را به سخره گرفت، این بار نیز با سخنانی تمسخرآمیز شاهدانی که لباس، ساک یا وسایل بستگان اعدام شده خود را به دادگاه می آوردند را به تمسخر گرفت. او در مورد ساک حمزه شلالوند  (از کشته شدگان سال ۶۷) که برادرش مختار شلالوند پیشتر به دادگاه آورده و گفته بود که ۱۶ روز از کوه و کمر گذشته تا این ساک به دستم برسد، گفت: «مگر موادمخدر بوده که ۱۶ روز طول کشیده تا از کوه و کمر به دستش رسیده؟» او اضافه کرد که هر کسی که یک ساک یا پیرهن آورده را نباید قبول کرد. این موضوع با بغض و ناراحتی مختار مواجه شد.

صحبت‌های روز اول نوری واکنش‌های این چنین داشت. در مواردی بازماندگان اعدام‌های ۶۷ پس از شنیدن سخنان نوری با چشمانی گریان صحن دادگاه را ترک کردند.

بی‌احترامی نوری به جان‌باختگان ۶۷ با واکنش قاضی مواجه شد و به او تذکر داد.

نوری که در دور اول دفاعیاتش بارها به‌جای نام «نام سازمان مجاهدین خلق» از کلمه تحقیرآمیز «منافقین» یا «گروهک» استفاده کرد، امروز هم این روند را ادامه داد که با واکنش دادستان مواجه شد. نوری در این باره گفت: «چقدر سخت است که بگویم سازمان. باید بگویم گروهک اما رئیس (دادگاه) اجازه نداد.» نوری در ادامه مدعی شد که هیچ زندانی سیاسی در ایران وجود ندارد.

او در بخشی دیگر از سخنانش خطاب به دادستان گفت: لطفاً اسم سازمان (مجاهدین خلق) را نیاورید، برای من دردسر می‌شود.  دادستان هم گفت: «من اسمش را می گویم، تو هم باید بگویی.» دادستان در دور اول هم تذکر داده بود که لطفا نام ها را کامل و درست بیان کنید.

در نهایت قاضی گفت اگر در زمانی که نوری در زندان مسئولیت داشته، از این نام برای خطاب قرار دادن اعضای سازمان مجاهدین خلق استفاده می‌شده، پس اکنون نیز او می‌تواند از آن استفاده کند.

در بخشی دیگر هم دادستان از نوری خواست تا موقع صحبت کردن به وی نگاه کند، اما نوری گفت راحت‌تر است تا به مترجمانش نگاه کند. اما طبق خواسته دادستان عمل می‌کند.

او همچنین در بخشی از دادگاه درباره لزوم پوشیدن چشم‌بند برای زندانیان سیاسی گفت که «آدم کشته بودند، چشمانشان ناپاک بود نباید ما را می‌ دیدند.»

نوری بارها در این دادگاه تاکید کرد که پس از بازگشت به ایران با مشکل مواجه می‌شود. در واقع او قصد دارد این‌طور القا کند که یا بی‌گناه است و یا تحت شرایطی بالاخره به ایران مسترد خواهد شد.

وی همچنین در پاسخ به سؤالی در مورد اطلاعات درون موبایلش گفت، در این مورد صحبت نمی‌کنم.

انتظار می‌رود نتیجه دادگاه او در اردیبهشت ماه مشخص شود.
 
گزارش سایت بی بی سی :
 
او در این جلسه فتوای آیت الله خمینی برای مقابله با سازمان مجاهدین را زیر سوال برد و گفت که این موضوع از سوی آیت‌الله منتظری مطرح شده است.

حمید نوری در این جلسه به کنایه گفت: "قهرمان این داستان ساختگی" ایرج مصداقی اولین کسی است که در دادگاه به عنوان شاکی حاضر شد.

او گفت درباره زندانی بودن و اعدام شدن افرادی که در دادگاه از آنها نام برده شده، استعلام نشده است.

او با زیر سوال بردن وسایل بازمانده از کشته‌شدگان اعدام‌های سال ۱۳۶۷ و شهادت خانواده جانباختگان گفت: "آیا هر کسی که گفت این ساک مال کشته‌شدگان است باید پذیرفته شود. "

اشاره حمید نوری به وسائل بازمانده از زندانیان در روزی است که با چهارم آذر همزمان شده، یعنی روزی که کمیته‌های تهران با خانواده‌های کشته‌شدگان تماس گرفتند و از آنها خواستند که با مراجعه، ساک‌ها و وسائل متعلق به زندانیان اعدام شده را تحویل بگیرند.

حمید نوری لیست ۱۳۶ نفری را که دادستان از افراد کشته‌شده در زندان گوهردشت در کیفرخواست ارائه داده است، زیر سوال برد.

او همچنین گفت موضوع کاوه نثاری که با برانکارد به دادگاه برده شده و همچنین ظفر جعفری افشار که گفته می‌شود روی دوش دیگر زندانیان به سالن اعدام برده شده، حقیقت ندارد و شاهدان از جمله ایرج مصداقی در این باره تناقض گویی می‌کنند.

او همچنین در ابتدای این جلسه گفت از سوی پلیس سوئد ضرب و شتم شده است. قاضی بارها در این جلسه به آقای نوری اخطار داد که از مسیر دفاع از اتهامات خارج شده است.

پس از یک استراحت کوتاه اکنون دادستان سوالات خود را آغاز خواهد کرد.

او درباره اینکه چند زندانی سیاسی در آن زمان در زندان اوین بودند گفت نزدیک به سه هزار اما تاکید کرد "ما در ایران زندانی سیاسی نداشتیم، بلکه اینها زندانی گروهکی‌اند".

او در این جلسه درباره اینکه چرا زندان را برای کار انتخاب کرده است گفت "من عاشق کار در زندانم، خدمت به زندانیان، دیوانه کار در زندانم" و "الان هم دوست دارم برگردم در زندان کار کنم".

حمید نوری گفت در زندان در بخشی کار می کرد که اسدالله لاجوردی اسم آن را گذاشته بود آموزشگاه. او گفت صبح تا شب در اونجا به زندانیان آموزش داده می‌شد، آنها هم بر می‌گشتند. در خاطرات زندانیان سیاسی از لاجوردی دادستان تهران در دهه شصت به عنوان یکی از ناقضان حقوق بشر و از بانیان اصلی شکنجه زندانیان سیاسی دهه ۶۰ نام برده شده.

حمید نوری درباره کار در بند زندانیان سیاسی که معروف به "آموزشگاه" بود، گفت "یکی از کسانی که در زندان به زندانیان آموزش می‌داد من بودم".

او درباره فرستادن زندانیان به بازجویی گفت من فقط "می‌رفتم صدا می‌کردم ایرج، سیامک، همایون بیایند بیرون".

او با دفاع از زندانبانان و چشمبند زدن به زندانیان گفت "آنها آدم کشته بودند، چشمانشان ناپاک بود نباید ما را می‌ دیدند."
+68
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۱
    منتظر الزورو - کپنهاگ ، دانمارک

    این الاغ همچنان از همان ادبیات احمقانه نظام آخوندی استفاده میکنه و خیال میکنه که همه جا کاربرد داره.
    3
    106
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    Momiji - توکیو، ژاپن

    چشمان ناپاک رو چطور میشه واسه خارجی‌ها ترجمه کرد !!؟ بیشرف طوری حرف میزنه که انگار متهم در این دادگاه ، کشته شدگان سال شصت و هفت هستند و این عوضی شاکی !! اینطور که این نانجیب ، از موضع قدرت صحبت میکنه و بعضاً با زیرکی قصد منحرف کردن روند دادرسی رو داره نشون میده که آخر ، پونده پُر روست! مثل اسلاف جنایتکارش در رژیم !
    5
    86
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    حمید اندیشه - لندن، انگلستان

    ...و به همین ترتیب جانشون هم ناپاک بود و گرفتیمش؛البته بدون اجازه!!!!!!
    1
    37
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    Ahmad1345 - گوتنبرگ، سوئد

    "ناپاک" برای این افراد یعنی کسی که به شکنجه, تجاوز, اعدام , سرکوب وووو اعتقاد ندارد. به یاد دارم وقتی خودم را دستگیر کرده بودند , در کمیته دستم را نمیگرفتند. یک خودکار یا یک چیز دیگر مثل دستمال یا چوب میدادند که من بگیرم. طرف دیگرش را نگهبان میگرفت چون من "ناپاک" و "مردار" بودم!
    1
    29
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    ramin-cph - کپنهاگ، دانمارک
    لعنت بر تو و امال تو و اون منافقین منفور که کشور به اون نازنینی رو به گند کشیدید.
    3
    13
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
    وقتی قران مسخره یه خط میکشه بین اون یا ایها الذین آمنوا و اون بقیه الذین که هنوز نه امنوا، این حرومی ها هم از این ادبیات استفاده میکنن. هر کسی هم که میگه اینا اسلام واقعی رو پیاده نکردن باید در دهنشون رو گِل گرفت. اسلام همینه که میبینید.
    1
    13
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    [::Momiji - توکیو، ژاپن::] این خارجی ها از مریخ نیامده اند که معنی ناپاک برایشان دشوار باشد. انجیل شان پر است از این کوفت و زهرمارها.با وجودیکه میلیونها انسان برای صده سال در همین اروپا بطور هولناکی مثله شدند و در آتش دین سوزانده شدند، ولی بروی خودشان نمی آورند و پرچم کشورهایشان هنوز که هنوز است صلیب است. یعنی یک نشان مذهبی یکی از هولناکترین قساوت های تاریخ بشر. اما هرگاه منافعشان ایجاب کند سفیر و وزیرشان برای بهانه ندادن به نگاه «ناپاک» می روند یک روسری سرشان می اندازند ، شلوار تا مچ سیاه می پوشند ،‌بجای دست دادن تا کمر دولا می شوند و با یک نرمش قهرمانانه با جمهوری اسلامی قراردادهای کلان می بندند. برای عقب نماندن از قافله کشتار مردم خاورمیانه و نهادینه کردن خشونت در این منطقه بلاخیز آنقدر سلاح و مهمات به ایران و عراق و پ.ک.ک و طالبان می فروشند که تا یک قرن این مردم روی آسایش و آرام بود نبینند. مگر همین خارج ها نبودند که خمینی ناپاک را که زیر درخت سیب لم داده بود سوار طیاره کردند و آورند و بر سریر قدرت نشاندند؟ .
    1
    3
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۷
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    [::Momiji - توکیو، ژاپن::] کمی صبر کنید ، گذشت روزگار نشان داده است که همین بقول شما خارجی ها بعد از گرفتن امتیازهای تجاری و رسیدن به منافع سیاسی از ج.ا ، سر و ته قضیه را یکجوری هم خواهند آورد و سروصدای این دادگاه نیز در میان زندگی روزمره ما انسانها و هیاهوی سایر اخبار ها از اذهان به فراموشی سپرده خواهد شد.
    1
    2
    ‌پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.