سوزاندن دندانپزشک با آب جوش

زنی که با طراحی نقشه قبلی به‌عنوان هم‌خانه وارد خانه زن دندانپزشکی شده و او را با آب جوش سوزانده بود، از قضات درخواست کمک کرد.

این زن به نام شیما در جلسه رسیدگی به درخواست اعسارش که در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت دو فرزند خردسالش شب‌ها را پیش پدرش در یک گاراژ سپری می‌کنند و شرایط بدی دارند. سال ۹۵ شیما و یک مرد جوان طبق نقشه از پیش طراحی‌شده و با انگیزه سرقت به خانه اجاره‌ای زن دندانپزشک رفتند و حین سرقت او را تا نزدیکی مرگ بردند.

آن‌ها دو سال قبل در حالی در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند که زن دندا‌نپزشک برایشان اشد مجازات را خواست. در آن جلسه، زن دندانپزشکی به نام آتنا به قضات گفت: سال ۹۵ دانشجوی رشته دندانپزشکی بودم.

خانه‌ای در سعادت‌آباد داشتم و با مادرم در آن زندگی می‌کردم. برای اینکه کمک‌خرجی داشته باشیم، با مادرم تصمیم گرفتیم یک هم‌خانه بیاوریم تا مخارج کمی سبک شود. به همین خاطر در سایت دیوار آگهی کردیم تا اینکه یک زن و مرد برای بازدید به خانه‌ام آمدند.

این زن ادامه داد: آن‌ها پس از بررسی خانه یکباره به سمتم حمله کردند و من متوجه شدم در دام دزدان افتاده‌ام. مرد جوان با پنجه‌بوکس به صورتم زد و من برای دفاع از خودم، دستم را به سمت کتری آب جوش بردم، اما آن‌ها آب جوش را به سر و صورتم پاشیدند که به‌شدت دچار سوختگی شدم.

آن‌ها سپس دست‌و‌پایم را با طناب بستند و پس از سرقت لپ‌تاپ، گوشی موبایل آیفون و چند عینک مارک‌دار گران‌قیمت از خانه‌ام گریختند. آن‌ها من را تا یک قدمی پرتگاه مرگ کشاندند. این زن ادامه داد: ارزش اموال دزدی در سال ۹۵ حدود ۱۳۰ میلیون تومان بود که حالا قیمت آن چند برابر شده است.

من بعد از فرار زن و مرد دزد، با پلیس تماس گرفتم و مأموران پلیس از طریق بررسی فیلم ضبط‌شده دوربین‌های مداربسته توانستند خودرویی را که دزدان با آن مقابل خانه‌ام آمده بودند، شناسایی و زن جوان به نام شیما را که چند سابقه دزدی در پرونده‌اش داشت، دستگیر کنند.

شاکی عکس آثار سوختگی روی بدن و صورتش را به قضات نشان داد و گفت: من برای شیما و مرد جوان به نام سرخان اشد مجازات را می‌خواهم. بعد از آن ماجرا مدت‌ها تحت درمان بودم و با سختی توانستم درسم را تمام کنم و حالا دندانپزشک شده‌ام.

سپس سرخان که افغان است، در جایگاه متهم ایستاد، اما اتهامش را نپذیرفت. او گفت: من در پارکی در میدان صادقیه نگهبان بودم و شیما را از قبل می‌شناختم. او به پارک آمد و گفت خواهرش اسباب‌کشی دارد و از من خواست در اسباب‌کشی به آن‌ها کمک کنم.

من سوار پرشیای شیما شدم و به سعادت‌آباد رفتم، اما وقتی وارد خانه زن جوان شدیم، شیما به او حمله کرد و به رویش آب جوش پاشید. او دست‌و‌پای زن جوان را بست. من از دیدن این صحنه تعجب کردم. چون غیرقانونی وارد ایران شده بودم بلافاصله فرار کردم. شیما خودش اموال زن جوان را سرقت کرده است.

سپس شیما در جایگاه ویژه ایستاد و انگشت اتهام را به سمت همدستش نشانه رفت. او گفت: من به شیشه اعتیاد داشتم و مادر دو فرزند بودم. سرخان را از قبل می‌شناختم. او فروشنده مواد مخدر بود. آخرین‌بار وقتی به‌شدت با همسرم دعوا کرده بودم، در سایت دیوار دنبال یک هم‌خانه گشتم که با آگهی آتنا روبه‌رو شدم.

متهم ادامه داد: من و همسرم در یک اتاق در خانه مادرشوهرم زندگی می‌کردیم و من از این موضوع ناراحت بودم. از شوهرم خواسته بودم آنجا را ترک کنیم، اما قبول نمی‌کرد. به همین خاطر خودم خانه را ترک کردم. می‌خواستم به شوهرم بفهمانم خودم می‌توانم به‌تن‌هایی زندگی‌ام را اداره کنم.

من در‌حالی‌که به‌شدت گریه کرده بودم، سراغ سرخان رفتم تا از او شیشه بگیرم. به او گفتم دنبال یک هم‌خانه هستم و سرخان گفت برای بازدید خانه همراهم می‌آید. این متهم گفت: وقتی به خانه آتنا رفتیم، مشغول صحبت‌کردن با مادر آتنا بودم که سرخان یکباره با پنجه‌بوکس به زن دندانپزشک حمله کرد و یک ضربه به او زد.

آتنا کتری آب جوش را به سمت من پاشید که دچار سوختگی شدم و بلافاصله آنجا را ترک کردم. احتمالا بعد از اینکه من خانه زن دندانپزشک را ترک کردم، سرخان دست‌و‌پای او را بسته و اموالش را سرقت کرده است.

من همان روز به بیمارستان رفتم و چند روزی بستری شدم. سپس شوهر و برادرم مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند تا مواد مخدر را کنار بگذارم. من بی‌گناه هستم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، سرخان را به ۱۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق، رد مال و طرد ایران محکوم کردند. شیما نیز به پنج سال زندان، ۴۰ ضربه شلاق و ۲۰۰ میلیون تومان بابت دیه محکوم شد.

متهمان به این حکم اعتراض و فرجام‌خواهی را مطرح کردند. اما رأی دادگاه در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد. بعد از آن شیما که توان پرداخت دیه را نداشت، در زندان ماند و درخواست اعسار را مطرح کرد. به‌این‌ترتیب این بار در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

زن جوان از قضات درخواست کمک کرد و گفت: من به پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان دیه محکوم شده‌ام، اما توان پرداخت دیه را به‌صورت یک‌جا ندارم. وی گفت: من دو فرزند دارم که هر دو خردسال هستند و یکی از آن‌ها به مدرسه می‌رود. من با شوهرم اختلاف دارم و بعد از اینکه به زندان افتاده‌ام، همسرم فرزندانم را رها کرده است.

به همین خاطر پدرم از آن‌ها نگهداری می‌کند و فرزندان خردسالم شب‌ها را در گاراژ کنار پدرم سپری می‌کنند و وضع بدی دارند. او ادامه داد: من شاهدانی دارم که تأیید می‌کنند وضع مالی بدی دارم و نمی‌توانم دیه را یک‌جا پرداخت کنم. من در زندان در بخش اشتغال کار می‌کنم.

در آنجا خیاطی می‌کنم. سعی کرده‌ام پولی پس‌انداز کنم تا آن را به‌عنوان پیش‌پرداخت به شاکی بدهم. من در صورتی که آزاد شوم کار می‌کنم و بقیه دیه را قسطی به شاکی می‌پردازم. سپس شاهدانی که این زن به دادگاه معرفی کرده بود، یک‌به‌یک در جایگاه ویژه ایستادند و ناتوانی وی در پرداخت دیه را تأیید کردند. یکی از آن‌ها گفت: فرزندان این زن در گاراژ زندگی سختی دارند. خودش هم قبل از اینکه بازداشت شود در اتوبوس و مترو دستفروشی می‌کرد.

من حتی حاضرم مبلغی را به او کمک کنم تا به‌عنوان پیش‌پرداخت به شاکی بدهد و پس از آزادی از زندان کار کند و باقی دیه را بپردازد. پدر این زن مرد آبروداری است و با زحمت زیاد از نوه‌هایش نگهداری می‌کند. او پیرمردی است که خودش نیاز به نگهداری دارد، اما حالا درگیر نوه‌هایش شده است.

اگر این زن سر زندگی‌اش برگردد، حتما می‌تواند از پدر و فرزندانش مراقبت کند و ماهانه نیز اقساطی دیه را بدهد. این مرد گفت: البته من از ماجرای پرونده خبر ندارم، پدر شیما به من گفت دخترش دچار مشکلات مالی شده و به‌خاطر مسائل مالی به زندان افتاده است. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره درخواست این زن اظهارنظر کنند.
+6
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۸۱
    گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا

    هر کی خربزه می خورد باید پای لرزش هم بنشیند. هر چی زن دندانپزشک گفته دلیل ندارد که نادرست باشد و این زن خبیث مستحق این مجازات و بیشتر است. همان بهتر که سایه ی تو زن کثیف بر سر کودکانت نباشد چون دو نفر بدتر از خودت تربیت خواهی کرد. ترحم بر پلنگ تیز دندان/ مصیبت هست بر گوسپندان
    1
    40
    یکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.