اکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا
ابوالحسن بنی صدر پس از یک عمر حضور در سیاست ایران، صبح امروز در ۸۸ سالگی درگذشت. اولین رئیس جمهور ایران بودن امری تاریخی است و هیچ کس دیگری نمی تواند آن را از آن خویش سازد. از میان روسای جمهور جمهوری اسلامی تاکنون ، بنی صدر اولین و آخرین فردی است که توسط مجلس شورای اسلامی عزل شد. این نیز امری تاریخی است و تنها به نام او در تاریخ ثبت شده است.
بنی صدر اگر چه آیت الله زاده و فردی مذهبی بود، اما از نظر سیاسی ملی گرا/مصدقی بود. بر منافع ملی ایران تأکید داشت و اگر چه از مخالفان سر سخت جمهوری اسلامی تا آخرین نفس بود، اما به شدت مخالف هر گونه دخالت خارجی در ایران بود. مخالف جنگ و حمله نظامی به ایران بود. جنبه دیگری از ملی گرایی او این بود که به شدت مخالف وابستگی مخالفان جمهوری اسلامی به دولت های خارجی (آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، انگلیس، و....) بود.
وطن دوستی یا وطن پرستی بنی صدر زاویه دیگری از ملی گرایی مثبت( نه ناسیونالیسم قومی دیگری ستیز) وی را به نمایش می گذارد. وطن ملک برابر همه ساکنان آن- مستقل از قومیت و مذهب و جنسیت و طبقه اجتماعی- است. او خود را ایرانی می دانست و تا آخرین لحظه ایرانی باقی ماند. طالب ایران کثرت گرا بود. فرار بنی صدر با مسعود رجوی از ایران هم امری تاریخی است و اولین و آخرین رئیس جمهوری بود که دست به این کار زد.
در عین حال، بنی صدر همیشه در انتظار بازگشت به ایران بود. بر این باور بود که جمهوری اسلامی زودتر از آن چه تصور می شود سقوط خواهد کرد و او و دیگران به ایران باز خواهند گشت. مخالفانِ انقلابِ علیه جمهوری اسلامی- به خصوص آنان که می گفتند و می گویند که انقلاب های کل گرایانه کلاسیک موجد خشونت و بدتر از پیش شدن همه ساحات زندگی هستند و همه را وارد دور باطل خشونت می سازندـ را به تیغ نقدهای خود می گرفت و می گفت که انقلاب آزادی آور است. اما آرزوی انقلاب و فروپاشی جمهوری اسلامی که برای آن مبارزه می کرد، در دوران حیاتش محقق نشد.
به عنوان یک شخصیت ملی قطعاً دوست داشت که در ایران به خاک سپرده شود. این حقِ مسلم هر فردی در سراسر جهان است که پس از مرگ در کشور خود به خاک سپرده شود. جای بنی صدر ایران است. و این درخواست باید رسماً از سوی خانواده، یاران و دوستدارانش مطرح شود.
جمهوری اسلامی تاکنون با برگرداندن باقی مانده جنازه علی شریعتی به ایران مخالفت کرده است. شریعتی ایدئولوگ انقلاب بود و پیش از انقلاب درگذشت. انقلابی که منابع کمیاب قدرت/ثروت/اطلاعات و منزلت اجتماعی را به انحصار فقیهان در آورد. اما فقیهان از جنازه شریعتی هم می هراسند. بدین ترتیب با خاکسپاری بنی صدر در ایران هم مخالفت خواهند کرد.
من هیچ اطلاعی از وصیت نامه بنی صدر و مطالبه خانواده او در این مورد ندارم. اما مطالبه خاکسپاری بنی صدر در ایران، با حقوق بشر، حقوق ملی و دینی موجه می شود. جمهوری اسلامی هر اندازه هم که دشمن بنی صدر باشد، یک وجب خاک ایران حق اوست.
فقیهان یک بار هم که شده نشان دهند که اگر اهل مروتِ با دوستان نیستند، دستکم با او مانند دشمنان رفتار کنند. «با دوستان مروت با دشمنان مدارا». این روا داری و تحمل زیادی نمی طلبد که بنی صدر در ایران به خاک سپرده شود. مطمئن باشید که دفن او در ایران موجب سقوط جمهوری اسلامی نمی شود. اما اگر آیت الله خامنه ای با این مطالبه مخالفت کند، این نیز در کارنامه همه روحانیت ثبت خواهد شد و به امری تاریخی برای بنی صدر و جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.
مرگ بنی صدر، نماد یک واقعیت تلخ است. این واقعیت که بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته به دیار باقی شتافتند و این حکومت ۴ ماه دیگر چهل و سومین سالگرد خود را جشن می گیرد و چهل و چهارمین سال حیاتش را آغاز می کند. در حالی که آیت الله خامنه ای مهمترین نمادهای سرکوب (ابراهیم رئیسی، محمد باقر قالیباف، محسنی اژه ای) را به سران سه قوه ارتقا داده است. این واقعاً جشن گرفتن دارد.