فوتبالیست ۴۶ ساله ایتالیایی پس از ۱۲ سال محرومیت به دلیل مصرف کوکائین، باز می‌گردد

فرانچسکو فلاچی در ۲۸۰ بازی ۱۱۰ گل برای سمپدوریا زدبی بی سی :اوایل سال ۲۰۰۷، فرانچسکو فلاچی در راه تبدیل شدن به اسطوره باشگاه سمپمدوریا در سری‌آ فوتبال ایتالیا بود؛ او بیش از ۱۰۰ گل برای باشگاه زده بود و برای نخستین بار به تیم ملی فوتبال ایتالیا دعوت شد.

اما زندگی او کمی بعد از بازی ۲۸ ژانویه مقابل اینترمیلان تغییر کرد؛ زمانی که مشخص شد او کوکائین مصرف کرده است. او بلافاصله از هرگونه فعالیت فوتبالی محروم شد و بعد هم اعلام شد که دو سال نمی‌تواند بازی کند.

فلاچی به بخش ورزشی بی‌بی‌سی گفت: "همه چیز را دقیقا همان موقع از دست دادم. من در جنوا تبدیل به یک نماد شده بودم. سال جدید را با زدن دو گل شروع کرده بودم و مدتی قبل از آن هم به تیم ملی دعوت شده بودم."

اما شاید بتوان گفت که این شروع فصلی دیگر بود. دو سال بعد کل زندگی حرفه‌ای او نابود شده بود یا دست‌کم به نظر می‌رسید که نابود شده.
آبروریزی
فلاچی با جار و جنجال غریبه نبود.

یک سال قبل از آن در سال ۲۰۰۶، به دنبال شنود مکالمات تلفنی فلاچی، او متهم به تلاش برای تبانی در یک بازی شد و محکوم به دو ماه محرومیت. او می‌گوید: "من هیچ دخالتی در آن ماجرا نداشتم و هرگز آن محرومیت را نپذیرفتم."

او تلاش کرد اعاده حیثیت کند و جایگاهاش را به عنوان یکی از مستعدترین بازیکنان شماره ۱۰ نسل خودش احیا کند. فلاچی با ۱۱۰ گل زده سومین گلزن برتر تاریخ فیونتینا پس از روبرتو مانچینی و جان‌لوکا ویالی است.

او می‌توانست از این دو بازیکن اسطوره‌ای سمپدوریا هم بالاتر برود البته اگر جواب آزمایش او در سال ۲۰۰۷ مثبت نمی‌شد.

پس از دو سال دوری از فوتبال، تیم‌های برشا و امپولی که در دسته دوم فوتبال ایتالیا بودند برای بستن قرارداد سراغ او رفتند. اما اتفاقات سال‌های قبل تاثیر خودش را گذاشته بود. فلاچی می‌گوید: "از نظر روحی من دیگر آن بازیکن قبل نبودم و نمی‌توانستم از سقوط خودم جلوگیری کنم."

سال ۲۰۰۹ بار دیگر مشخص شد که فلاچی از کوکائین استفاده کرده است. او این بار به دلیل تکرار جرم ۱۲ سال محروم شد و حضورش در سطح اول فوتبال جهان پایان یافت.

به نظر می‌رسید که او دیگر بازی نخواهد کرد، ولی حالا با گذشت ۱۲ سال فلاچی خودش را برای بازگشتی غیرمعمولی، آماده می‌کند.
"می‌خواهم آن‌چه از دست دادم را دوباره صاحب شوم"
در حالی که فلاچی دیگر نمی‌توانست بازی کند، به طور غیر رسمی هدایت تیم "بنیو اِ ریپولی" را به عهده گرفت و برنده عنوان‌های مختلف شد. او همچنین مربی تیم جوانان "سینیا ۱۹۱۴" بود و از زمان شیوع کرونا به ۵۰ بچه به طور خصوصی نکات تکنیکی فوتبال را درس می‌دهد.

ژانویه گذشته در ۴۶ سالگی او با تیم دسته پنجمی سینیا ۱۹۱۴ به عنوان بازیکن به زمین بازگشت و البته آندره‌آ بالرینی، مالک باشگاه و دوست فلاچی، در تحریک کردن او نقشی اساسی داشت.

فلاچی می‌گوید: "خیلی مشتاق رسیدن به تاریخ پایان محرومیت بودم. اول همه چیز شوخی بود اما کم کم اوضاع جدی شد. من همان زمان هم در تیم جوانان سینیا کار می‌کردم. آندره‌آ شروع کرد به تحریک کردن من و گفت، خیلی پیر شده‌ای و دیگر نمی‌توانی بازی کنی. من ۱۲ سال بود که در یک مسابقه عادی یازده به یازده فوتبال بازی نکرده بودم، ولی من فوتبالیست بودم و جانم را برای بازی کردن می‌دادم؛ احساسی که به شدت دلتنگ آن شده بودم."

"حالا تمرین می‌کنم و حسی مشابه یک بازیکن واقعی دارم. فشار و سطح بازی متفاوت است اما بعضی از حواشی فوتبال مانند حال و هوای رختکن کاملا یکسان است."

"می‌دانم اشتباه کردم و بهایش را هم دادم. همچنین می‌دانم که سرعت سابق را ندارم، ولی می‌توانم وظیفه خودم را انجام دهم و به بچه‌ها کمک کنم، اعتماد به نفس کافی پیدا کنند. در ضمن می‌خواهم آن‌ها بدانند که فوتبال چقدر زیبا است و نمی‌توانند دوری از آن را تحمل کنند."
"اوایل کار، دیدن فوتبال حالم را بد می‌کرد"
حضور در تمرین برای بازگشت به زمین بازی موجب شده که فلاچی یک بار دیگر راهی که طی کرده را مرور کند و از سختی‌های این مسیر بگوید: "بعد از چنان آبروریزی بزرگی شما به همه فکر می‌کنید. شما در حرفه‌ای که آن را در سطل آشغال انداختید، یک چهره اجتماعی بودید. شما به رنجی که برای خانواده‌تان ایجاد کرده‌اید، فکر می‌کنید. مردم در ابتدا واکنش خوبی ندارند، اما با مرور زمان من ثابت کردم که متوجه اشتباه خودم شده‌ام و می‌توانم روابط را بازسازی کنم."

"اوایل کار، دیدن فوتبال حالم را بد می‌کرد ولی من به مرور توانستم از این حالت عبور کنم. من دو رستوران در فلورانس راه انداختم و وقتم را با تهیه غذا می‌گذراندم. با توجه به دوران فوتبالی که داشتم، پیغام‌ها و تلفن‌های زیادی به من زده می‌شد. این نشان می‌داد که هنوز خیلی‌ها من را دوست دارند."

"یک قربانی نبودم. من اشتباهی مرتکب شده بودم و نمی‌خواستم بقیه هم آن سقوط آزاد را تجربه کنند. بازخوردهای مثبت زیادی نسبت به مربی‌گری‌ام گرفتم و این نشان می‌داد راهی که رفته‌ام درست است و والدینم بار دیگر به من اعتماد کرده‌اند."

"خیلی راحت است که از بیرون حکم صادر کنید. افرادی که من را می‌شناسند، با شیوه‌های رفتاری من هم آشنا هستند. من همان آدم بیست سی سال پیش هستم و ارزش‌هایم تغییری نکرده است.‌"

"می‌دانم یک نفر ممکن است مرتکب اشتباهی شود و سقوط کند اما همچنین می‌دانم که همان شخص می‌تواند بار دیگر روی پاهایش بایستد. زندگی سرشار از اتفاقات غیر قابل پیشبینی است. خواسته من این است که سهم خودم را ایفا کنم و نشان دهم می‌توانم نقشی در فوتبال ایفا کنم."
+4
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.