آیا نوزاد با باکتری‌های خودش متولد می‌شود یا عاری از میکروب به دنیا می‌‌آید؟

یش از پنجاه درصد جمعیت میکروب‌های جهاز هاضمه نوزاد متعلق به انواعی‌اند که در مادر نیز وجود داردایندیپندنت فارسی :نوزاد از هر نظر کامل و سالم به نظرمی‌رسید اما مادرش موافق نبود و می‌گفت: «تمام مدت گریه می‌کند. پاهایش را به طرف سینه‌‌اش جمع می‌کند. زبانش سفید است؛ فکر می‌کنم شاید قارچ دارد.» به نوزاد که روی تخت معاینه خوابیده نگاه می‌کنم. رنگ پوستش صورتی است و صورتی هم پوشیده. نامش «رز» است. پاهایش را برای امتحان کش می‌آورد. از چوبی که برای دیدن زبانش به دهانش می‌گذارم خوشش نمی‌آید. شاید زبانش قدری سفید باشد اما شکمش نرم و وزنش هم نسبت به سنش خوب است.

چرا بعضی نوزادان در شش هفتگی با درد شکم و گریه‌کنان به من مراجعه می‌کنند و برخی دیگر نه؟ چرا بعضی‌هایشان به قارچ دهان و زبان مبتلا می‌شوند؟ آیا این به وجود باکتری‌های دوست و خوش‌خیم مرتبط است؟ آیا این عامل کولیک (Colic) روده در نوزادان است؟ اگر چنین است، آیا می‌توانیم با توصیه درست به مادران در مورد شستن دست‌ها و نحوه تماس با نوزادانشان از این بیماری پرهیز کنیم؟

به صورت مادر نگاه می‌کنم. تنها چشمانش را در پس ماسک صورتش می‌بینم. نزدیک به گریه است اما تلاش می‌کند جلو آن را بگیرد. مبارزه با اشک در پس ماسک کار دشواری است. می‌گویم: «نگران نباشید.» و به سرعت سراغ جعبه دستمال کاغذی می‌روم و ادامه می‌دهم: «می‌خواهید برای یک دقیقه ماسکتان را بردارید؟»

توضیح عوارض کولیک یا قولنج و مدیریت شبانه روزی آن برای والدین دشوار است. در عمل، با نوزادی سالم سروکار دارید که روزی بیش از سه ساعت، بیش از سه روز در هفته و بیش از یک هفته گریه می‌کند. فرض بر این است که تا یک پنجم نوزادان به این درد گرفتارند که در شش هفتگی به اوج خود می‌رسد و در چهار ماهگی آرام می‌گیرد.

علل مختلفی برای کولیک نوزاد یا گریه بیش از حد در چهار یا شش هفتگی عنوان شده است. برخی می‌‌گویند این تنها بخشی از طیف رفتاری نوزادان است. برخی دیگر علت آن را حرکات بیش از حد عضلات جهاز هاضمه و افزایش آگاهی بالای نوزاد در مورد آن می‌دانند. اما بسیاری نیز معتقدند که این معضل به زیستگاه محیط میکروب‌های جهاز هاضمه یا «میکروبیوم» هاضمه مرتبط است. سنی که کولیک در نوزاد آغاز می‌شود با زمان توسعه باکتری‌های جهاز هاضمه نوزاد مطابقت کامل دارد.

تعاملات بسیاری در زمینه اینکه آیا نوزاد با باکتری متولد می‌شود یا کاملا عاری از هرگونه میکروب پا به جهان می‌گذارد در جریان بوده است. بسیاری از پژوهشگران نمونه‌هایی از بدن نوزادان برداشته‌‌اند اما مشکل می‌توان گفت آیا باکتری‌های یافت شده در سطح و داخل بدن نوزاد پیش از تولد وجود داشته یا آن را هنگام تولد از تماس با محیط گرفته است.  

اما در گزارشی که به تازگی در ماه مه ۲۰۲۱ در نشریه «نِیچِر میکروبیولوژی» منتشر شده آمده است که نوزاد بدون هیچگونه باکتری یا میکروبی متولد می‌شود. این پژوهش روی ۲۰ نوزاد که در عوض سر با پا و با عمل سزارین متولد شدند، تمرکز داشته است. پژوهشگران با استفاده از برش جراحی (سزارین) از مقعد نوزادان در حالی که هنوز از رحم خارج نشده بودند نمونه‌برداری کردند. افزون بر این، تیم پژوهشگران همچنین نخستین مدفوع سبزرنگ نوزادان را گرفته و همه این‌ها را با نخستین محیط (اطراف نوزادان) مقایسه کرده‌اند تا عوامل آلودگی به باکتری و میکروب را مشخص کنند. این پژوهش مبتکرانه این تیم است که این نظریه را تقویت می‌کند که نوزاد از شکم مادر عاری از میکروب و باکتری زاده می‌شود.

نوزاد باید به محض پاره شدن کیسه آمنیوتیک (کیسه مملو از مایع آمنیوتیک در رحم مادر) شروع به جمع کردن باکتری کند. او در راه خروج از واژن، در دست‌‌های پزشک یا قابله و سپس محیط اطراف تا رسیدن به آغوش مادر در حال جمع‌آوری باکتری است.

نوزادانی که با عمل سزارین متولد می‌شوند قادر به جمع‌آوری باکتری‌های واژن مادر نیستند. این موضوعی بحث‌برانگیز است زیرا بسیاری معتقدند که این امر می‌تواند در آینده برای نوزاد مشکلات سلامتی ایجاد کند. برخی از کارشناسان حتی معتقدند که باید پارچه‌‌ای را در واژن مادر چرخاند و سپس روی صورت نوزاد کشید.

تحقیقاتی گسترده که تعداد بسیاری از اینگونه پژوهش‌ها را ترکیب کرده، نشان می‌دهد که بین تولد از طریق سزارین و به ویژه ابتلا به بیماری آسم (با نسبت ۱ به ۲) و چاقی مفرط (نسبت ۱ به ۶) ارتباط برقرار است.

آنچه روشن نیست این است که آیا نداشتن باکتری‌های واژن در حین تولد عامل افزایش اندک موارد آسم کودکی و چاقی مفرط است یا نه. تردیدی نیست که نوزادانی که از طریق واژن متولد می‌شوند با مقادیر چشمگیری از باکتری آلوده می‌شوند، اما آیا این باکتری‌هایی‌اند که نوزاد آن را می‌خواهد یا به آن نیاز دارد؟ آیا این باکتری‌ها دائمی‌اند؟  

کوتاه بگوییم، خیر! باکتری‌های واژن در زنان بزرگسال برای سالم نگاهداشتن این عضو لازم است. این باکتری‌ها مثل اجتماع یک گروه دوست عمل می‌کنند که با همکاری یکدیگر از رشد باکتری‌های مضر و انواع قارچ در واژن جلوگیری می‌کنند. اما دور از ذهن به نظر می‌رسد این عملکرد برای نوزاد ـ حتی نوزاد دختر ـ فایده‌ای داشته باشد.

یک پژوهش که در بیست و پنج مادر و نوزاد روی انتقال میکروبیوم مادر به فرزند انجام شده نمایانگر «هجوم سریع میکروب در هنگام تولد» به ویژه باکتری‌های واژن و به دنبال آن مجموعه‌ای قدرتمند از میکروب در روزهای نخست زندگی نوزاد است. هرچند این پژوهش نشان می‌دهد که در روز نخست تولد مدفوع نوزاد مملو از باکتری‌های واژن مادر است اما بخش زیاد اینگونه باکتری‌‌ها تا روز پنجم از سیستم جهاز هاضمه نوزاد خالی می‌شود.

اما اگر منشاء نخستین اجتماع باکتری‌های نوزاد از واژن مادر نیست، از کجاست؟ بسیاری از نخستین باکتری‌های نوزادی که از راه واژن متولد شده، همان باکتری‌های جهاز هاضمه مادر در دستگاه تناسلی اوست.

اما نوزادانی که با سزارین متولد می‌شوند نخستین باکتری‌های خود را از اتاق عمل می‌گیرند. در دو سوم نمونه‌هایی که از دیوارها، چراغ و دستگاه تهویه اتاق‌‌های عمل برداشته شده توالی «دی‌ان‌ای» باکتری‌هایی دیده شده که با باکتری‌های سطح پوست انسان هماهنگی دارد.  

چیزی بیش از حد آزمایشی، بیش از حد غیرشخصی در مورد برداشتن نخستین باکتری‌های نوزاد از اتاق عمل وجود دارد. می‌خواهیم به نوزاد کمک کنیم باکتری‌هایی را که لازم دارد بگیرد، اما چه باکتری‌هایی لازم دارد؟ می‌دانیم که انسان دارای میکروبیوم‌های متفاوتی در بخش‌های مختلف بدنش است. پوست، جهاز هاضمه و دهان تنها نمونه‌هایی از نواحی بدن انسان است که هر یک مجموعه باکتری‌های خاص خود را دارد. نوزاد به همه این‌ها نیاز دارد اما به ویژه برای هضم غذا محتاج باکتری‌های جهاز هاضمه است.

مطالعات مادر‌‌ـ‌نوزاد ثابت می‌کند که نوزاد باکتری‌های جهاز هاضمه مادر را هنگام تولد از دستگاه تناسلی مادر برداشته و حفظ می‌کند نه لزوما  باکتری‌های موجود در واژن را و پس از تولد نیز با تماس نزدیک با مادر همچنان به جذب میکروب‌های دستگاه هاضمه او ادامه می‌دهد. این پژوهش نشان می‌دهد که نه‌تنها ترکیب مادر و نوزاد دارای باکتری‌های مشابه بسیاری است بلکه این باکتری‌ها دقیقا از یک نوع واحد هستند.

هرچند در روزهای نخست تولد، طیف مجموعه میکروب‌های نوزاد بسیار متفاوت است (ناشی از اینکه آن‌‌ها بر حسب اتفاق د معرض انواع باکتری‌ها قرار می‌‌گیرند) اما تا آخر هفته نخست تولد این طیف به گروه‌های کوچک‌تر و پایدارتری محدود شده و میکروبیوم نوزاد بیشتر شبیه به میکروبیوم نوزادان دیگر می‌شود.

یکی از انواع معمول باکتری در نوزاد «بیفیدوباکتریوم» است. نوزاد برای هضم شیر به این گروه باکتری نیازمند است. نوع دیگر باکتری مورد نیاز نوزاد شامل «باکتروئید وولگاتوس» است. در مدت چهار روز پس از تولد تعداد باکتری‌های غیرهوازی «فاکولتاتیو» (باکتری‌هایی که اکسیژن یا اکسیژن تولید شده از مواد غذایی را حل می‌‌کنند) رو به افزایش می‌گذارد. این‌ها مجموعه باکتری‌های اولیه‌اند که شرایط جهاز هاضمه نوزاد را از هوازی به غیرهوازی تغییر می‌دهند که بیشتر شبیه به عملکرد جهاز هاضمه بزرگسالان است اما هرچند نوزاد بسیاری از میکروب‌هایش را از مادرش جذب می‌کند، انتخاب نوع باکتری با دقت صورت می‌گیرد. گروه باکتری که سرانجام رو به رشد و نمو می‌گذارد لزوما همانند باکتری‌های مادر نیست بلکه از تنوع کمتری برخوردار بوده، نوع غیرهوازی آن کمتر و باکتری‌های هضم شیر آن بسیار بیشتر است.

اما میکروب‌های مادر، مجموعه میکروب‌هایی‌اند که احتمالا در مقایسه با انواع میکروب‌های دیگر حضور دائمی‌تری دارند. بیش از پنجاه درصد جمعیت میکروب‌های جهاز هاضمه نوزاد متعلق به انواعی‌اند که در مادر نیز وجود دارد. کسی نمی‌داند چگونه میکروب‌های مادر تا این حد پایدارند. شاید این باکتری‌‌ها به شکلی خود را با خانواده تطبیق داده‌اند.

میکروبیوم نوزاد تنها تحت تاثیر باکتری‌های مادر نیست. هر فردی که از نوزاد بیشتر پرستاری کند - چه پدر، برادران یا خواهران یا دیگر اقوام -  می‌تواند تخم میکروبیوم او را بکارد، حتی حیوانات خانگی و محیط نیز در آن دخیل‌اند. این نظریه‌‌ای ثابت شده است که نحوه تولد، نارس بودن یا نبودن نوزاد، آنتی‌بیوتیک، تغذیه با شیر مادر یا شیر خشک همه و همه تاثیری چشمگیر بر میکروبیوم نوزاد دارد و این عوامل همگی به دقت مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است.

درک کیفیت میکروبیوم نوزاد قدری شبیه به حدس زدن در مورد محتوای یک اتاق کاملا تاریک و بدون نور است. دانشمندان هیچگونه سرنخی در این مورد در دست ندارند. استفاده از نمونه مدفوع و دیگر نمونه‌ها تلاشی با چشم بسته برای درک میکروبیوم نوزاد است. آن‌ها باکتری‌ها را در آزمایشگاه تکثیر و دی‌ان‌ای آن‌‌ها پیگیری می‌کنند. تعداد میکروب‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند اما حتی در واقع  نمی‌دانند چه چیز باید در آنجا باشد.

جالب است به این نکته اشاره کنیم که یک چهارم باکتری‌های یافت شده در پژوهش‌‌های مادر-نوزاد قابل شناسایی نبوده و به هیچ یک از ۱۳ هزار انواع میکروب‌هایی که برایشان دست‌کم یک مرجع ژنتیکی وجود دارد از جمله استرپتوکوک یا کلوستریدیوم، تعلق نداشته‌اند. این پژوهش‌ها تصویری یا شاید پیش‌تصویری از آنچه در واقعیت می‌گذرد نشان می‌دهند و هرچند در حال حاضر تمرکز دانشمندان روی باکتری است اما آن‌ها همچنین به تازگی به حضور انواع ویروس و قارچ نیز توجه نشان داده‌اند.  

آیا ترکیب باکتری‌های جهاز هاضمه نوزاد تعیین‌کننده ابتلای او به کولیک است؟ شواهدی حاکی از آن است که برخی نوزادان نمی‌توانند آن مقدار باکتری مفید جمع‌آوری کرده و در نتیجه به بمیاری «دیسبیوسیس» یا اختلال در میکروبیوم دچار می‌شوند. پژوهش‌های مقدماتی نشان می‌دهد که شاخص التهاب در مدفوع نوزادان مبتلا به کولیک بیشتر است و با آرام گرفتن کولیک برطرف می‌شود (هرچند تعیین قطعی آن به دلیل تغییر تغذیه و پایدار نبودن شاخص‌های التهاب مشکل است). برخی کارشناسان نیز می‌گویند برخی نوزادان آنزیم هاضمه «بیفیدیوباکتریا» یا بیش از حد باکتری «اسینتوباکتر» را در جهاز هاضمه خود انبار کرده‌اند.  

و اما کووید و حفظ فاصله اجتماعی، ماسک و شستن هرچه بیشتر دست‌ها چه نتیجه‌ای در این روند به بار آورده است؟ آیا این‌ها به «دیسبیوسیس» یا از میان رفتن باکتری‌های مفید روده منجر شده است؟ هنوز زود است که بدانیم. گمانه‌زنی‌های بسیاری در دنیای میکروبیوم در مورد پیامد مقررات کووید به کاهش گونه گونگی میکروبیوم در انسان شده است که پیش از این هم در جوامع صنعتی شاهد آن بوده‌ایم. حفظ فاصله اجتماعی تحمیل شده به منظور کنترل کووید می‌تواند میکروبیوم ما را تحت تاثیر قرار دهد.

تاکنون باید برای ما روشن شده باشد که باکتری‌های روده نوزاد از جهاز هاضمه مادر و افراد خانواده می‌آید. این احتمالا به دلیل آن است که از بخت خوش نوزاد دست‌هایمان را به خوبی نمی‌شوییم. میکروبیوم ما بخش لازم بدن‌ ماست. نمی‌توانیم به معنی واقعی کلمه دست‌ها و باسن‌هایمان را استرلیزه کنیم یا میکروبیوم‌های مختلف را برای همیشه جدا نگاهداریم. باکتری‌های روده در لباس‌های خواب، رختخواب یا حمام وجود دارند، در فضا و محیط و روی تلفن‌‌هایمان (این فاضلاب‌های دلپذیر زندگی روزمره ما) هستند و از آنجا به نوزادانمان منتقل می‌شوند. نمونه‌های مقعد نوزاد‌ـ‌مادر این فرضیه را به خوبی ثابت می‌کند.

آیا باید استفاده از آب و صابون یا مواد ضدعفونی دست را پیش از دست زدن به نوزاد ترغیب کرد؟ یا برعکس، نباید دست‌ها را شست؟ البته ما نمی‌ خواهیم نوزاد مبتلا به میکروب‌های بیماری‌زا شود، اما در عین حال، ضمن آنکه می‌خواهیم از بیماری پرهیز کنیم، مایل به ایجاد یک میکروبیوم فعال در نوزادیم. باکتری‌های مفید نوزاد قادر خواهند بود او را از برخی از پاتوژن‌ها از جمله قارچ دهان حفظ کنند.

این مرا با «رز» و مادرش و ناراحتی‌های ناشی از آن در چه موقعیتی قرار می‌دهد؟ نباید تاثیر ناراحتی نوزاد و ناراحتی، بی‌اطمینانی و اضطراب والدین را دست‌کم گرفت. مادر «رز» بینی‌اش را پاک می‌کند و به آرامی ماسکش را روی صورتش بر می‌گرداند. او لباس نوزاد را که در حال گریه است تنش می‌‌کند.

آیا باید به او توصیه کنم در خانه دست‌هایش را نشوید؟ آیا باید به او بگویم با دستمال اندام تناسلی‌اش را پاک کند و روی صورت بچه بکشد؟ آیا باید سر بطری شیر نوزاد یا پستانک او را بمکد و مستقیما داخل دهان رز بگذارد؟ یا آنکه به او توصیه کنم از همه این‌ها پرهیز کند؟ خوب می‌شد اگر می‌توانستم توصیه‌هایی مفید داشته باشم که نتیجه تمام این پژوهش‌ها روی میکروبیوم باشد، اما شاید هنوز برای تحقق چنین انتظاری زود است.

تحقیقات روی میکروبیوم نوزاد هنوز در مراحل اولیه است. علم هنوز به زمینه‌های پزشکی مرتبط نشده و بخش زیاد داده‌های موجود برای تجویز در اختیار پزشکان گذاشته نشده است. تنها چیزی که با اطمینان خاطر به مادر رز می‌گویم این است که تماس پوست با پوست برای جذب باکتری‌های مفید به بدن رز بسیار مهم است. می‌توانم بگویم رز همچنان در حال توسعه مجموعه باکتری‌هایش است و این شکمش را به درد می‌آورد اما خودش به مرور التیام خواهد یافت.

هنگامی که کودک چهار دست و پا راه افتاده و همه چیز را از عروسک گرفته تا سنگ و شن به دهان ببرد، حتی در تمیزترین محیط‌ها، میکروبیوم بدنش خودش را می‌سازد.
+2
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.