کشتن پسرخاله در شلیک عمدی یا شلیک اشتباهی؟

متهم به قتلی که ادعا می‌کند پسرخاله اش با شلیک اشتباهی به قتل رسیده است درحالی به بازسازی صحنه جنایت پرداخت که اظهارات او با نظریات کارشناسان سلاح و دیگر شواهد موجود در صحنه قتل تناقض دارد.

چهاردهم خرداد گذشته درحالی که هنوز منع تردد‌های شبانه کرونایی آغاز نشده بود، جوان پژوسواری مقابل میوه فروشی در خیابان رسالت ۱۲۵، از خودرو پیاده شد و با غرور خاصی به تهدید میوه فروش پرداخت که چرا هندوانه‌های «کق» (خام) می‌فروشد!

مشاجره لفظی این جوان ۳۵ ساله با میوه فروش به جایی رسید که او با قمه‌ای که در دست داشت، هندوانه‌ای را به دو نیم کرد و فریاد زد تو را هم «لت و پار» می‌کنم! این جملات وحشتناک، ترس عجیبی را در دل میوه فروش ایجاد کرد و او دیگر با مشاهده قمه «سکوت» را بر مشاجره ترجیح داد.

در این هنگام چندتن از اطرافیان و مشتریان میوه فروش به کمک او آمدند و جوان ۳۵ ساله با دیدن این وضعیت بلافاصله پشت فرمان پژو نشست و از محل گریخت. میوه فروش که هنوز ترس در وجودش بود از مغازه بیرون آمد و با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت، ولی این ماجرا پایان نیافت و دقایقی بعد دوباره خودرو پژو درحالی به محل رسید که این بار جوان ۳۵ ساله سمت شاگرد نشسته بود و فرد دیگری رانندگی خودرو را برعهده داشت و جوانی سلاح به دست هم در صندلی عقب جا گرفته بود!
 
میوه فروش در یک لحظه با دیدن سلاح در دست پژوسواران، به همراه همسرش به سمت بیابان‌های اطراف گریخت، اما ناگهان صدای شلیک گلوله همه را در جای خودشان میخکوب کرد. وقتی میوه فروش سراسیمه به عقب بازگشت جوانی را دید که روی زمین افتاده است، ولی جرئت حرکت نداشت. پژوسواران بلافاصله پیکر غرق در خون جوان ۳۵ ساله را به درون خودرو منتقل کردند و از محل گریختند.

دقایقی بعد با مرگ جوان مذکور در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد، بررسی‌های قضایی با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل حادثه آغاز شد.  گروهی از کارآگاهان به ردزنی متهمان پرداختند تا این که با تنگ‌تر شدن حلقه محاصره، ناگهان «سجاد» (متهم ردیف اول) خود را تسلیم قانون کرد و مدعی شد که پسر خاله اش با شلیک اشتباهی کشته شده است!
 
به دنبال ادعا‌های متهم، اولیای دم از اختلافات اساسی میان دو پسر خاله سخن گفتند و مدعی شدند که «سجاد» عمداً به سوی حبیب (پسر خاله اش) شلیک کرده است! این گونه بود که کارشناسان سلاح با دستور قاضی زرقانی وارد عمل شدند و به اظهارنظر کارشناسی پرداختند.
 
در همین حال و به دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، مقدمات بازسازی صحنه جرم فراهم شد تا جزئیات این ماجرای هولناک مورد کنکاش‌های دقیق قضایی قرار گیرد. «سجاد» متهم ۳۶ ساله این پرونده جنایی که مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بود، با تکرار ادعا‌های خود گفت: آن شب «حبیب» با من تماس گرفت و مدعی شد که با افرادی درگیر شده است و از من خواست به کمکش بروم.
 
من هم با علی و برادرش سوار بر پژو از روستای «پاژ» به طرف جاده سیمان (رسالت) حرکت کردیم، اما در محل قرار خودروی پژو را به برادر علی دادم و گفتم شما بروید! بعد اسلحه را که از باغ برداشته بودم درون خودروی «حبیب» بردم. خودم در صندلی عقب نشستم و حبیب هم در صندلی جلو قرار گرفت و علی هم راننده بود.

وقتی به محل میوه فروشی رسیدیم ناگهان «حبیب» پیاده شد و قصد داشت اسلحه را از من بگیرد که شلیک شد و گلوله به سرش خورد! این در حالی بود که من از خودرو پیاده نشدم و در را هم باز نکردم! فقط شیشه پایین بود من هم بلافاصله پیکر او را درون خودرو گذاشتم و به طرف بیمارستان حرکت کردم!

در بازسازی صحنه جنایت که سرهنگ وحید حمیدفر (افسرپرونده) نیز حضور داشت، میوه فروش روایت دیگری را بازگو کرد. او به قاضی دکتر زرقانی گفت: من کنار «کیوسک مطبوعات» نشسته بود که با دیدن پژوسواران از ترس فرار کردم و با شنیدن صدای گلوله به عقب بازگشتم و آن جوان را دیدم که روی زمین افتاده بود چرا که او از پشت سر شلیک کرد و آن‌ها به دنبال من می‌دویدند! بنابراین گزارش، راننده خودرو پژو نیز اظهار کرد:
 
«سجاد» و حبیب از خودرو پیاده شدند و «سجاد» اسلحه را مسلح کرد که یک لحظه با صدای گلوله متوجه شدم که «حبیب» روی زمین افتاد و در همین هنگام بلافاصله سجاد پیکر او را به همراه اسلحه درون خودرو انداخت و فرار کرد.

طبق نظر کارشناسان سلاح، زاویه شلیک گلوله با اظهارات سجاد (متهم ردیف اول) مطابقت ندارد. به همین دلیل قاضی ویژه قتل عمد، دستور بررسی‌های بیشتر برای افشای زوایای پنهان این پرونده جنایی را صادر کرد و متهم برای طی مراحل قانونی روانه زندان شد.
+1
رأی دهید
-6

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.