عصر ایران؛ مهرداد خدیر- واژه «تخریب» به معنی نابود و ویرانکردن در نقطه مقابل «ساختن» و آباد کردن قرار میگیرد.
تخریب، حتی وارد ادبیات سیاسی هم شده و وقتی به فردی نسبت داده میشود یعنی تهمت و افترا وارد کرده و قصد او ضربه و آسیب به شخصیت دیگری است و اولبار، نخستین رییس جمهوری ایران بود که رقبای خود را به «تخریب» متهم کرد و به کلمهای که تا آن زمان بار فیزیکی و مادی داشت و تنها برای ساختمانها و اشیا به کار میرفت، جنبه غیرمادی و رفتاری داد.
با تماشای صحنه بسیار دیدنی «تخریب 4 برج خنککننده نیروگاه کهنه زغالسنگ در انگلستان» اما وقت آن است تا ذهنیت منفی مطلق بودن تخریب را بزداییم.
وقتی «تخریب»، لذتبخش و انسانی میشود!
«تخریب» در ذات خود مغایر ساختن تصور شده است هر چند گاه به قصد برهم زدن برنامه رقیب است.
این ویدیو (برابرپارسی ویدیو: توژ) اما نگاه ما را به تخریب، تغییر میدهد. ظرف تنها 5 ثانیه، 4 برج خنککننده نیروگاه زغالسنگ، در شهر «روگلی» در شمال «بیرمنگام» انگلستان نیست و نابود میشود و کانه از ابتدا نبوده است.
غرض، تنها اشاره به عملیات بیعیب و نقص و بسیار تمیزی نیست که نشان میدهد حاصل ماهها محاسبه و برآورد دقیق مهندسان بوده است.
هدف این است که بگوییم «انسان» و «هستن» او معنی دارد و همه چیز درخدمت انسان است حال آن که در دنیای امروز انسان اسیر پیرامون خود شده است و طعنه آمیز این که میلیاردها دلار صرف کشف حیات در کرهای دیگر میشود و در همین زمین حیات را از بین میبریم!
دههها پیش، یک نویسنده فرانسوی نوشته بود قرار بود اتومبیل فاصلهها را کوتاه و سفر را امکان پذیرتر کند اما از وقتی اتومبیل خریدهام سخت کار میکنم تا از عهده پرداخت اقساط آن برآیم و چون اتومبیل دارم دور از شهر خانه گرفته ام و دیگر نمیتوانم به دوستانم سر بزنم!
اتومبیل، ساخته شد تا انسان به سادگی جا به جا شود نه این که در قفسهای آهنی ساعتها گرفتار شویم. با این نگاه، کار درست تبدیل خیابانهایی به پیادهراه است چون آدمها بهتر در آن جابهجا میشوند.
به تعبیر مصطفی ملکیان «انسانِ گوشت و پوست و استخواندار» نه این که آدمها را لای مفاهیمی چون «توسعه» له کنیم. آدم، مهم است نه کارخانه و اگر کارخانهای آلودگی تولید میکند نباشد بهتر است.
گاه باید تخریب کرد و این عین سازندگی است. این ویدیو یادآوری همین نکته است.
این که انسان نباید در خدمت سازه ها و مفاهیم باشد. آن مفاهیم و سازه هایند که باید در خدمت آدمی قرار گیرند. گاه اتفاقا باید دور انداخت واز بین برد. مثل لباسهای کهنه که در قفسه جا خوش کرده و نه میپوشیمشان و نه دور میاندازیمشان و چون جا را اشغال کردهاند پوشاک نو هم نمیخریم!
پاره ای از افکار ما نیز چنین است. برج خنک کننده به کار تولید زغال سنگ میآمده و وقتی خود زغال سنگ با محیط زیست سازگار نیست و بلاموضوع می شود برج خنک کننده می خواهند چه کار؟
این فیلم، تخریب نیست. ساختن است. منتها ساختن انسان نو در روزگار نو.