دوم اردیبهشت ماه ۴۲ سال پیش، با دستور روحالله خمینی به شورای انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران رسما تاسیس شد. تشکیل اولیه سپاه به درخواست دولت موقت بود. پس از پیروزی انقلاب ۵۷ که دولت به دلیل فروپاشی قوای نظامی احتیاج به یک نیروی مسلح را احساس میکرد درخواست تشکیل نیرویی مسلح بنام گارد ملی را مطرح کرد. از همین رو حسن لاهوتی با حکمی از بنیانگذار انقلاب اسلامی برای تشکیل این نیرو مامور شد و به پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد.
در حکم روحالله خمینی برای تاسیس سپاه پاسداران تأکید شده بود که این نیرو زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد.
اساسنامه سپاه در اواخر بهمن ۱۳۵۷ تکمیل شد در حالی که حکومت جدید در حال جمعآوری سلاحهای پخش شده در میان مردم در روزهای انقلاب بود. اسفند ماه همان سال در جلسهای در پادگان عباسآباد که با حضور ابوشریف، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، هاشم صباغیان، تهرانچی و علی دانش منفرد تشکیل شد، علی دانشمنفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد.
پس از آن و در تدوین قانون اساسی، بر خلاف حکم اولیه روحالله خمینی، سپاه پاسداران تبدیل به یک نیروی نظامی دائمی برای جمهوری اسلام شد و بر اساس اصل۱۵۰ «قانون اساسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پابرجا میماند.»
سپاه پاسداران طی بیش از چهل سال گذشته به وظیفهای که قانون اساسی برایش تعیین کرده٬ پایبند مانده و برای حفظ تنها دستاورد انقلاب اسلامی یعنی «جمهوری اسلامی» از هیچ کاری فروگذار نکرده است.
بازوی سرکوب داخلی یکی از راههای حفظ نظام، کنترل و سرکوب مخالفان داخلی بود. نقش سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات مردمی از ابتدای انقلاب تابحال سال به سال پررنگتر شد. بخصوص پس از انتصاب محمدعلی جعفری به فرماندهی کل سپاه در سال ۱۳۸۶. او با نوآراییهای تشکیلاتی در سپاه، سازمانها سازمان بسیج مستضعفین و سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۳۱ سپاه استانی را برای کنترل اعتراضات مردمی تشکیل داد تا به این وسیله به وظیفه قانونیاش یعنی «حافظت از جمهوری اسلامی» جامه عمل بپوشاند.
این نیروی نظامی پررنگترین نقش را در سرکوب اعتراضات آبان ماه سال ۹۸ داشتند.
این اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در ۲۹ استان ایران با مشت آهنین نیروهای امنیتی به خصوص سپاه پاسداران سرکوب شد. تصاویر فراوانی که از آن اعتراضات منتشر شد٬ نشان میدهد که نیروهای امنیتی، سپاه پاسداران و بسیج با استفاده از سلاحهای جنگی در نقاط مختلف کشور، به سوی معترضان به صورت مستقیم و هدفمند تیراندازی مستقیم کردهاند.
عفو بینالملل در گزارشی که مبتنی بر تحقیقات چند ماهه است ذکر میکند که «به جز چهار مورد، همه قربانیان بر اثر اصابت گلولههای نیروهای امنیتی – از جمله اعضای سپاه پاسداران و بسیج و مأموران نیروی انتظامی – جان باختهاند؛ گلولههای مرگبار این نیروها اغلب به سمت سر یا بالاتنه قربانیان شلیک شده، و این نشان میدهد که هدف آنان شلیک به قصد کشتن بودهاست.»
پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸، لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس در استان تهران، اعلام کرد که در روز ۲۵ آبان شخصاً به نیروهای انتظامی دستور داده به معترضانی که وارد فرمانداری شده بودند شلیک کنند. وی همچنین افزود «وقتی معترضان فرمانداری را تصرف کردند، به سپاه پاسداران رفته و با نیروهای امنیتی بازگشته است.»
در موردی همچون ماهشهر، تصاویر نشان میدهد که نیروهای سپاه پاسداران با استفاده از سلاحهای نیمه سنگین جنگی، همچون دوشکا و تیربار، معترضان را هدف قرار دادند.
در آذرماه همان سال بیبیسی فارسی به نقل از منابع آگاه خبر داده بود که سپاه با استفاده از نیروهای لباس شخصیاش با چندین دستگاه آمبولانس وارد دانشگاه تهران شده، دانشجویان را ربوده و به زندانهای فشافویه و اوین برد.
همچنین همان زمان رادیو فردا نوشت که در برخی از مناطق سپاه «مجبور شد» از مدارس بهعنوان مکانی برای بازداشت نفراتی که دستگیر کرده بود استفاده کند. در ویدئوهایی که در فضای مجازی منتشر شد بارز بود که سپاه بازداشتشدگان را با دستبند و چشمبند، به مدرسهها میبرد.
وسعت کشتار و دستگیریها توسط سپاه به قدری بود که شکرالله بهرامی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح نظام، گفت: «ممکن است کسی هم به صورت عبوری لطمهای خورده باشد، که این اتفاق در جنگهای شهری طبیعی است». اما علی فدوی، جانشین فرمانده سپاه، در ترس از خشم مردم از وسعت کشتار سپاه مدعی شد که «معترضان عامل تیراندازیها بودهاند.»
اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ که از مشهد و در اعتراض به گرانی و تورم افسار گسیخته آغاز شد نیز یکی از فراگیرترین اعترضات سراسری در ایران بود که بنا بر گفته علی ربیعی، بیش از ۱۶۰ شهر در سراسر ایران را در برگرفت.
آن زمان وبسایت «ذاکر نیوز» به نقل از محمدعلی جعفری فرمانده پیشین سپاه پاسداران نوشته بود: «اگر سپاه پاسداران نبود شیطنتها به این زودی در نطفه خفه نمیشد.»
سپاه پاسداران پیش از آن نیز نه فقط در امر سرکوب اعتراضات که با تاسیس بخش اطلاعات سپاه در بازداشت٬ بازجویی و زندانی کردن دگر اندیشان فعال بود.
هر چند طی چند سال اخیر پایگاه ثارالله نیز در کنار اطلاعات سپاه در زمینه بازداشت دانشجویان و معلمان استان تهران فعالانه به میدان آمده است.
نقش سپاه پاسداران در سرکوب معترضان به حدی بود که بهمن ماه سال ۹۸ اکانت توییتری منتسب به محمدعلی جعفری٬ فرمانده سابق سپاه٬ توییتی منتشر کرد مبنی بر نقش قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات داخلی.
سرکوب داخلی به کمک بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای سرکوب معترضان در ایران تنها از بازویهای داخلیاش استفاده نمیکند. این نیروی نظامی در موقع لزوم شاخههای برون مرزش را نیز برای سرکوب معترضان به داخل کشور فرا میخواند.
وبسایت «صدای مدافعان» که اخبار نیروهای موسوم به «مدافعان حرم» را پوشش میدهد٬ ۱۴ بهمن ماه ۹۸ ضمن انتشار خبری تایید کرد که «بسیاری» از نیروهای شاخه برون مرز سپاه نیز در سرکوب اعتراضات آبانماه در شهرهای ایران شرکت کردهاند.
بر اساس متنی که در وبسایت «صدای مدافعان» منتشر شده سپاهیان که طی سالهای گذشته تحت عنوان «مدافعان حرم» در سوریه برای سرکوب مردم این کشور آماده شده بودند٬ برای سرکوب مردم به خیابانها فرستاده شدند. در این متن آمدهاست: «میبینیم که دولتیها باز هم مدافعان حرم را به صف اول مبارزه با مردم کشور خود میفرستند و خود هیچ مسئولیتی نمیپذیرند.»
این متن ادامه میدهد: «همانطور که در آبانماه شاهد بودیم، اعتراضهای معیشتی به خشونت کشیده شد و بسیاری از بچههای مدافع حرم مجبور به ورود کردن به جریان شدند. در این میان متأسفانه برخی از این عزیزان مانند مرتضی ابراهیمی به شهادت رسیدند. در این جریان شاهد بودیم که باز هم مدافعان قربانی شدند و دولتیها هیچ مسئولیتی نپذیرفتند.»
در جریان سرکوبهای آبان ماه سال ۹۸ جمهوری اسلامی از «نخسا» یا همان «نیروهای خودمختار سپاه اسلام»، نیز استفاده کردند.
هسته اولیه نخسا به گفته فردی به نام «مقداد» که یک بار با خبرگزاری دانشجو٬ وابسته به سپاه پاسداران٬ مصاحبه کرده است٬ در جریان جنبش سبز پایگذاری شد.
اما پررنگترین ظهور رسانهای آن تا پیش از اعتراضات دراویش در خیابان گلستان پاسداران٬ در سوریه بود. عدهای از جوانان «آتش به اختیار» که خود را فدائیان علی خامنهای و عاشقان قاسم سلیمانی میدانستند و مدعی بودند که بدون وابستگی سازمانی و بدون هیچ دستمزد و چشمداشت با اختیار خود به سوریه آمدهاند تا بجنگند.
تریبون اصلی این نیروها چند کانال تلگرامی است از جمله کانالهایی مثل «ناب جهادی» یا «حیفا را با موشک میزنیم» که روی هم بیش از صد هزار عضو دارند.
در طی اعتراضات آبان ماه سال ۹۸ در کانالهای تلگرامی منتسب به این گروه تصاویری از حضور شبانه این نیروهای مسلح در دانشگاههای تهران و امیرکبیر برای سرکوب اعتراض دانشجویان منتشر کردهاند. این نیرو همچنین اعلام کرده در سرکوب اعتراضهای مردمی در ملارد کرج نیز حضور داشته است.
پیش از آن در جریان اعتراضات دراویش در خیابان گلستان هفتم نیز نیروهای نخسا به منظور سرکوب معترضان حضور داشتند.