ایران وایر: همزمان با آغاز سال ۱۴۰۰ و در لحظه تحویل سال یک واحد نظامی با استقرار کنار برج آزادی تهران اقدام به «شلیک مشقی» هشت گلوله توپ کرد. به گفته محمدرضا جوادی یگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، شلیک توپ «رسم طهران قدیم» بوده و در این مراسم فقط «صدای شلیک توپ پخش شد و اصلا شلیکی نبود».
با این حال چند روز بعد رسانهها با انتشار تصاویری گزارش کردند که پس از شلیک توپها ترکهای جدیدی در قسمت بالایی برج پیدا شده است. احمد محیط طباطبایی، رئیس کمیته ملی موزههای ایران که ترکهای جدید را به خبرنگاران نشان میداد گفت علت پدید آمدن آنها قطعا موج و ارتعاشات شلیک توپها بوده است.
واکنشها به این اقدام گسترده بود و یک استاد مهندسی سازه نوشت: «چرا دیگر هیچ کس حتی چند دقیقه قبل از عملیاتی کردن یک کار به عواقب آن توجه نمیکند؟»
یک نماینده مجلس هم گفت: گذشته از اهمالکاری وزارت میراث فرهنگی و شهرداری، چنین اقدامی از ارتش که «افرادی عاقل و باتجربه هستند» تعجببرانگیز است.
«برج شهیاد» در سال ۱۳۴۹ ساخته شد. طرح آن را چند سال پیش از آن حسین امانت که آن زمان ۲۴ سال داشت ارائه کرده بود. ایرانوایر در گفتوگو با حسین امانت که اکنون ساکن کانادا است، از او درباره ترکهای جدید و همچنین درباره روزهای طراحی و ساخت این سازه نمادین و مشهور پرسیده است. *** آقای امانت، اولین واکنش و اولین فکری که با شنیدن خبر شلیک توپ در پای برج شهیاد به ذهنتان آمد چه بود؟اصلا نمیتوانستم باور کنم. باور کردنی نیست که چنین کاری بکنند. عکسها را که دیدم خیلی برایم عجیب بود... ولی خب، حالا اشتباهی است که شده. حتما متوجه نبودند که امواج صوتی هم میتواند صدمه بزند. البته من فکر نمیکنم شلیک توپ باعث این ترکها بوده باشد. اتفاقا درباره ترکهای جدید دو نظر ابراز شده: کسانی میگویند قطعا به دلیل شلیکها بوده و کسانی هم آن را به دلایل دیگری نسبت دادهاند.من فکر نمیکنم که این ترکها در اثر شلیک توپ باشد. این ترکها نتیجه کارهای قبلی است که با شهیاد کردند. و بیتوجهی شدید به این بنا. یعنی از این بنا برای تبلیغات و موارد مختلف استفاده میکنند ولی هیچکس دنبال نگهداریاش نیست. اشکالات متعددی هم در عدم رسیدگی به بنا هست. که نشانگر بیتوجهی کسانی است که مسئول نگهداری این ساختماناند. مسئولان برج میگویند ترکها در قسمتهای بالایی برج پدید آمده و همین نشان میدهد علت آن شلیکهای اخیر بوده است.ممکن است حرف آنها درست باشد. من تا از نزدیک نبینم نمیتوانم نظر قطعی بدهم؛ که الان چنین امکانی برایم نیست. من فقط عکسهای منتشرشده از ترکها را دیدم. با عکسهایی که من دیدم به نظرم ترکها ارتباط زیادی با توپ در کردن ندارند؛ بلکه به علت بیتوجهی بسیار بوده. از وقتی که این بنا به دست یک عدهای افتاد که… ببینید، شما یک ساختمان را با دقت میسازید، سانت به سانت و میلیمتر به میلیمتر سنگهایش را با هم جور میکنید، بعد یکی میآید فقط برای آویزان کردن چیزی، فورا دریل برمیدارد و یک میخ میکوبد. بدون اینکه بپرسد این چه تاثیری دارد.
یکی از عکسهایی که در واتساپ برایم فرستادند همین عکس سوراخ استوانهای ده سانتیمتری کنار پنجرههای برج بود. چنین سوراخی قبلا در این ساختمان نبود. اینها را یک عدهای… وقتی سوراخ ده سانتیمتری در سنگ آن قسمت برج درست میکنید خب میشکند، اطرافش ترک برمی دارد. من فکر میکنم ترکهای اطراف آن سوراخ به خاطر در رفتن توپ نیست و از قبلتر بوده است. البته این احتمال هم هست که با عدم رسیدگی به ساختمان باعث ضعف و سستیاش شدند و این امواج صوتی آن را تشدید کرده و موجب ترک شدهاند.
یعنی این سوراخهایی که ترکها کنار آن نمایان شده نبودند قبلا؟خیر. حتی میبینید که کلی آگراف [بست و گیره] برای نصب شیشه دریل کردهاند روی مرمر. مگر این سنگ چقدر قدرت دارد؟ داخل بنا هم همین طور. این بنا با بتن مسلح ساخته شد و قالببندی آن را دانه دانه سهلایی کنار سهلایی گذاشتیم و کنترل کردیم که درزهای آنها که روی بتن خودش را نشان میدهد تمیز باشد. این را تحویل دادیم به اینها. حالا رویش کاندویت گذاشتهاند؛ کاندویت یعنی لوله سیمکشی. بعد هم این لوله نمایان است؛ یعنی از روی بنا رد کردهاند. آخر به چه دلیلی؟ حتما برای دوربین امنیتی. خب برای امنیت که یک در سنگی به این ضخامت آنجا هست. اگر در بسته باشد چطوری کسی میتواند برود آنجا؟ ولی اصلا رحم نکردهاند. بتنی که اینقدر با دقت ریخته شده، یک ذره بالا و پایین در آن قابل قبول نبود، برداشتهاند لوله سیمکشی را با مته رویش پیچ کردهاند. آدم باور نمیکند کارهایی را که اینها کردهاند.
در سالهای اخیر بارها نسبت به بیتوجهی در حق این بنا هشدار داده شده و کارشناسان مشخصا به سه عامل زیانبار اشاره کردهاند: همین دریلکاریها و دخل و تصرفها که اشاره کردید، آبیاری و رفتوآمد خودروها در اطراف میدان. به نظر شما از بین این سه عامل کدام بیشترین ضرر را برای این بنا دارد؟ببینید، همه اینها برای این ساختمان بد است. ولی خب از بین آنها این طرز رفتار با ساختمان که عمدا این کارها را میکنند و سوراخ سنبه درست میکنند ضرر بیشتر داشته.
درباره مساله آبیاری هم یک نکتهای را بگویم. آبیاری نباید باعث خراب شدن شهیاد باشد. شهیاد طوری ساخته شد که با قیرگونی قوی دورش، آب به جایی از آن نفوذ نکند. ولی حدود ده سال پیش یا بیشتر یک عدهای آمدند و کارهایی کردند. آقای مهندس حقیقی که این بنا را ساخت خودش رفت آنجا و گفت این کارهایی که کردید غلط بوده. سنگهای کف شهیاد، زیر قوس اصلی، را به یک بهانه کاملا نامعلومی برداشتند و تبدیلش کردند به سنگهای نازکتر. و موقعی که این کار را میکردند تمام قیرگونیهای شهیاد را به هم زدند. چون سنگهای قبلی را با بولدوزر برداشتند و تیغه بولدوزر قیرگونی را خراب کرد. بعد هم به وضع قبلیاش برنگرداندند. این است که حالا سقف موزه اصلی شهیاد آب میدهد. قبل از آن، سالها، نشتی نداشت. به این ترتیب میبینید که کارهایی که خودمان میکنیم بیشتر صدمه را میزند.
اگر موافقید، کمی از حال و هوای پنجاه سال پیش و طراحی این نماد باشکوه بگویید. شما چطور از فراخوان مسابقه برای طراحی این بنا مطلع شدید؟ آیا همین آگهی را که اواسط شهریور ۴۵ در مطبوعات چاپ شد دیدید یا کسی به شما خبر داد؟روزنامه اطلاعات هر شب میآمد خانه ما و من این را در روزنامه اطلاعات خواندم. حدود یک ماه قبلش پروژه تزم، یعنی دیپلم معماریام، را تحویل داده بودم و میخواستم بروم برای ادامه تحصیلاتم. فکر کردم که، البته به تشویق پدرم، این را بکشم. ببینید، این بنا واقعا مال من نیست. این بنا مربوط به ایران است. مربوط به تاریخ ایران و مربوط به تمدن و فرهنگ ایران است. یعنی با آن فکر ساخته شده. در نوشتهای هم که از من برای بنای یادبود میخواستند من به همین موضوع اشاره کردم. اینکه در طراحی این بنا به فرهنگ ایران فکر میکردم.گفتهاید که در معماری این سازه نگاهی داشتهاید به تاریخ ایران و به ویژه معماری سه دوره هخامنشی، ساسانی و اسلامی. چیزی از آن لحظاتی که این طرح به این شکل به شما الهام شد در خاطر دارید؟همان طور که عرض کردم، آن لحظهای که فکر کردم به این بنا، در فکر همه تاریخ ایران بودم. تمام چیزهایی که در مدرسه خوانده بودم. درباره اینکه چهها بر این مملکت رفته است. از فتح کورش تا خشایارشا، بعد داریوش... رفتنش به کانال سوئز، البته آن موقع که کانال سوئز نبوده ولی او بود که وقتی به مصر رفت یک آبراهه در آنجا درست کرد. بر روی یک سکهای هم که در موزه شهیاد بود همین موضوع، یعنی حرکت قایقهای ایرانی داریوش، ضرب شده بود. خیلی جالب است؛ همه اینها به یادم بود و به دنبال چیزی بودم که این تاریخ را نشان بدهد. بالاخره این شد که میبینید. برای من این مثل یک کتابی است راجع به ایران.
شما در طراحی و ساخت بناهای دیگری هم دست داشتید که آنها هم نامدار هستند؛ مثل قسمتی از «دانشگاه آریامهر» که امروز به نام «صنعتی شریف» شناخته میشود، مرکز صنایع دستی یا به نام امروزش «سازمان میراث فرهنگی»، سفارت ایران در پکن، ساختمان مقر بیت العدل اعظم در اسرائیل و بناهایی دیگر. آیا عنصر یا ویژگی مشترکی بین شهیاد و این بناها وجود دارد؟معماری ایران بزرگترین منبع الهام من است. هر کاری میکنم و در هر طرح من یک علامتی از این معماری بسیار غنی که در دنیا بینظیر است پیدا میشود. یعنی اگر بشود خیلی خوب است.
ویژگیهایی در معماری ایرانی هست که به عقیده من، وقتی معمار آنها را میآموزد در همه کارهایش موثر است. معماری ایران مربوط به انسان است؛ راجع به تناسبات انسان و فضاهایی که در آنها حرکت میکند و اثر آنها مثل یک سمفونی بزرگ شنیده میشود. وقتی در فضاهای ایرانی قرار میگیریم، مثلا از مسجد شاه اصفهان بیرون میآییم و وارد میدان میشویم و بعد به بازار میرویم و فضای بازار، کاروانسراها، اینها همه مثل نوتهای یک سمفونی بزرگ هستند. اگر معمار اینها را در خود ملکه کرده باشد و در هر کاری که خلق میکند این قوانین را به کار بندد، انسان در آن فضا همان احساس خوبی را میکند که در یک کاروانسرای ایرانی دارد. لازم نیست که دقیقا همان شکلها تکرار شود.
همین رازهای تناسبات و اندازه و کنترل نور و فضاهای باز و بسته و تداوم این فضاها است که مجموعهای ایجاد میکنند که وقتی شما در آن راه میروید این نتهای مختلف را از آن فضا میشنوید.
آخرین سوال من درباره معماری امروز ایران است؛ چقدر معماری معاصر ایران را دنبال میکنید؟ و آیا با این حرف که بعضی میگویند پایتخت ایران هر روز زشتتر میشود موافقید؟ من فکر میکنم معماران ایرانی بسیار متبحر هستند. اکثر آنها بسیار خوب میدانند که ساختمان خود را چگونه بسازند. ولی فرض کنید شما در یک کلاس شاگرد خوبی هستید اما رفتار معلم هیچ نظمی ندارد و آشوب است. این تقصیر شاگردان نیست، تقصیر آن معلم است که نمیتواند اینها را بگذارد کنار هم.
من فکر میکنم مسائل شهری ایران مربوط به مسائل سیاسی و این حرفها است؛ یعنی انجمن شهر و شهر و نقشه جامع شهر و اینها. اینها است که وضع شهری را درست میکند. تقصیر آن معمارانی نیست که دانه دانه خانهها را کنار هم میگذارند. اگر آن مجموعه درست باشد، آن جزئش هم خیلی خوب کار خواهد کرد.
من این بیسامانی را به حساب معماران ایرانی نمیگذارم. معماران ایرانی خیلی خوباند. البته به نسبت. هنوز میبینم بعضی کارهایی که میشود خیلی قشنگ است، خیلی خوب است. ولی وقتی یک کار تنها میکنید، در آن بلبشوی بقیه شهر چه توقعی دارید؟ نمیشود.
+450
رأی دهید
-4
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۴۶
فیل دانا - سیدنی ، استرالیا
این بنای باشکوه سالهاست که مورد بی مهری قرار گرفته. این طاووس زیبای لمیده در کنج تهران زیبایی منحصر به فردی داره. اگه اینجا بود یه برند جهانی ازش درست میکردن که سالیانه کلی توریست برای دیدنش بیان. خر چه داند قیمت نقل و نبات
4
136
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۶۴
Rosha50 - لانسینگ، انگلستان
جمهوری اسحالی برای خراب کردن آمده نی برای اصلاح کردن آمده
5
111
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۷
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۴
پاینده ایران و ایرانی - مالمو، سوئد
قبلاً هم گفتم این کارشون عمدی بود توپ در کنارش زدن که تخریبش کنن , چون طور دیگه نمیتونن
6
89
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۵۴
Hamburg - هامبورگ، آلمان
چه طالع نحسی داشتیم که در این دوران بدنیا اومدیم . زندگی ما با حسرت خوردن و حرص خوردن از این رژیم آدمخوار گذشت. دوست داشتم همه اینها خوابی بود و کسی مرا از این کابوس بیدار میکرد . چشم باز میکردم آثری از این روزگار سیاه نبود. امید روزهای روشن را دوباره برای ایران زیبایمان خواستارم.
2
72
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۸
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.