محمد یزدی، از نام آشناترین مقام های جمهوری اسلامی ایران در سن ۸۹ سالگی درگذشت. سیاستمداری که نامش یادآور چهرهای خشمگین و لحنی مدام تهدیدآمیز و ستایش مکرر از ولایت فقیه بود و در اعلام مرجعیت آیتالله خامنه ای نقشی غیرقابل انکار داشت.
وضعیت جسمی او در سال های اخیر چندان مناسب نبود اما روی صندلی چرخدار در جلسات حکومتی شرکت می کرد تا اینکه چند هفته پیش از درگذشتش از عضویت در شورای نگهبان استعفا کرد. مدتی پیش از این استعفا، صادق لاریجانی که دو دوره پس از او رئیس قوه قضائیه شد و با هم مجادله کلامی داشتند و در زمان این مجادله ها هر دو عضو شورای نگهبان بودند خبر داد که محمد یزدی در جلسات این شورا حواس جمعی ندارد و گاه بر سر موضوعاتی بحث می کند که مربوط به دستور کار جلسات گذشته بوده است.
محمد یزدی در انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان که همزمان با شیوع ویروس کرونا در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد شرکت کرد و کرسی اش را که در انتخابات سال ۱۳۹۵ از دست داده بود دوباره پس گرفت. جایی که او مدت کوتاهی ریاست آن را هم بر عهده داشت اما همهگیری بیماری کرونا باعث تعطیلی جلسات این مجلس شد و تقدیر چنان رقم زد که هرگز دیگر نتواند در این مجلس حاضر شود.
محمد یزدی به واسطه دیدگاه سیاسی اش که اعتقاد راسخ به حکومت روحانیون و اسلام سیاسی و دخالت حوزه در تمام شئون زندگی شهروندان بود رابطه ای بسیار نزدیک به هر دو رهبر جمهوری اسلامی ایران یعنی آیت الله روحالله خمینی و آیت الله علی خامنه ای داشت. در زمان حیات آقای خمینی عضو متنفذی از شورای نگهبان بود اما رابطه او با جانشین وی از جنس دیگری بود.
قدرت و نفوذ محمد یزدی با عضویت او در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تقویت شد که یک نهاد سیاسی مذهبی محافظه کار معتقد به اسلام سیاسی در قم بود که پیش از انقلاب اسلامی تاسیس شده بود. یزدی پس از درگذشت علی مشکینی در سال ۱۳۸۶ به ریاست جامعه مدرسین رسید و تسلط خود را بر این نهاد تثبیت کرد.
در اواخر دوره سلطنت محمدرضا پهلوی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیه ای به طور نمادین شاه را از سلطنت خلع کرد و پا در راهی گذاشت که ماهیتی مشروعیت ساز به خود بگیرد. پس از درگذشت آیت الله محمدعلی اراکی، جامعه مدرسین قم که در اقدامی نمادین شاه را پیش از انقلاب اسلامی از سلطنت خلع کرده بود، چند روحانی شیعه را به عنوان مراجع تقلید شیعه معرفی کرد که آیت الله علی خامنه ای در میان آنها بود.
محمد یزدی سپس در قامت رئیس قوه قضائیه و عضو پرنفوذ جامعه مدرسین در خطبه های نماز جمعه تهران از این تصمیم دفاع کرد و هنگامی که آیت الله حسینعلی منتظری اعلام مرجعیت آیت الله خامنه ای را زیر سئوال برد به شدت از تریبون نماز جمعه به او تاخت. رد پای یزدی در حمله به بیت آیت الله منتظری و سپس حصر خانگی او همچون اقدامات مشابه دیگرش علیه آیت الله کاظم شریعتمداری، آیت الله احمد آذری قمی، آیت الله یوسف صانعی - و چند هفته قبل از فوت- تلاش تکفیر گونه علیه آیت الله کمال حیدری دیده می شد.
محمد یزدی در ده سال اخیر یک بار هم به ریاست مجلس خبرگان رهبری رسیده بودیزدی تلاش کرد تا جایگاه مشروعیت ساز خود را از طریق ریاست شورای عالی این نهاد حتی پس از ریاست قوه قضائیه حفظ کند. او در سال های اول انقلاب استفاده از زور علیه روحانیون یا تشکل های مذهبی که مواضع آنها را نمی پسندید را به شکل ساختاری آغاز کرده بود. در کتاب خاطرات خود گفته است که چگونه "دارالتبلیغ" نهاد مذهبی موازی با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را سرکوب کرد و این روش بر اساس چه تئوری ای ادامه پیدا کرد.
دارالتبلیغ در زمان اختلاف آیت الله خمینی و آیت الله شریعتمداری طرف مرجع تقلیدی را گرفته بود که به اسلام سیاسی و ولایت فقیه اعتقادی نداشت. "یک روز به ما اطلاع دادند که اوضاع قم به هم ریخته و شبیه دوران قبل از انقلاب اغتشاش هایی به وجود آمده است". محمد یزدی به سوی دفتر دارالتبلیغ حرکت می کند و با یکی از مسئولان آن وارد گفت و گو می شود اما به روایت او این فرد در کلام خود به آیت الله خمینی توهینی کرده بود.
"گفتم تو غلط کردی، تو می دانی که اگر توهین کوچکی به امام بشود دیگر... گفت آیا تو فکر می کنی که مردم قم به همین سادگی دست از آقای شریعتمداری برمیدارند. گفتم اگر تا یک ساعت دیگر این بساط را جمع نکنید می دانم چه کنم... بعد نزد باجناق مان مرحوم محسن آقا رفتم و از او خواستم تا حاج غلام را باخبر کند. حاج غلام شخص قوی و تنومندی بود که خیلی ها از او می ترسیدند و سرش درد می کرد برای کارهای بزن بهادری. هر وقت هر جایی به بن بست کشیده میشد و تکلیف احساس می کردیم به حاج غلام متوسل می شدیم... گفتم بچه هایت را جمع کن و برو سراغ این ترک هایی که شهر را به آشوب کشیدند".
با آغاز حکمرانی آیت الله خامنهای به عنوان رهبر ایران در سال ۱۳۶۸ دوره برآمدن محمد یزدی هم در ساختار حکومت اوج گرفت. با کناره گیری عبدالکریم موسوی اردبیلی از ریاست دستگاه قضایی و امامت جمعه موقت تهران، یزدی به سرعت هر دو جایگاه او را به دست آورد. در سی و یک سالی که از دوران رهبری آیت الله خامنهای میگذرد، آقای یزدی ده سال یعنی یک سوم کل آن را، رئیس قوه قضائیه بود و نقشی بی بدیل در تبدیل قوه قضائیه ایران به وضعیت فعلی آن داشت.
در آن سالها، اقداماتی که محمد یزدی در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انجام میداد این بار به پشتوانه حکم رهبر و در مقیاسی بسیار وسیع تر و موثرتر در یکی از سه قوه اصلی کشور پی میگرفت.
در دوره حضور محمد یزدی بر کرسی قوه قضاییه، هر بار که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم علیه شخص و اقدامی بیانیه ای صادر میکرد افراد کفن پوش و نیروهایی که بعدا "لباس شخصی" نام گرفتند، او را هدف میگرفتند. حمله به بیت آیتالله منتظری یکی از این اقدامات بود.
در خاطرات دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که هشت سال آن با ده سال ریاست قوه قضائیه یزدی همزمان بود، به طور مرتب گلایه سیاستمدارانی که در اصطلاح آن زمان "چپ" و "خط امامی" خوانده میشدند از اقدامات قوه قضائیه وجود دارد. نقطه اوج این انتقادات دستگیری مدیران شهرداری تهران و سپس بازداشت و محاکمه و زندانی شدن غلامحسین کرباسچی شهردار وقت پایتخت بود که در حال و هوای آن سالها، حمایت افکار عمومی را به دست نیاورد و قضاوت شهروندان را علیه قوه قضائیه برانگیخت.
در خاطرات هاشمی رفسنجانی آمده است که مدیران دولتی و مقامهای شهرداری و حتی برخی از چهرههای سیاسی که منصبی در اختیار نداشتد اما صاحب نفوذ بودند، این محاکمه را عامل موثر "ناامیدی" مدیران و ترس از "برخوردهای سیاسی" قوه قضائیه تعبیر کردند که در سال های اخیرتر به اوج خود رسیده است.
محمد یزدی در حذف شماری از روحانیون از صحنه سیاسی ایران دخیل بودیزدی در دوران ریاست بر قوه قضائیه با حذف دادسرا اقدامی کرد که جانشین او محمود هاشمی شاهرودی، قوه قضائیه را در زمان تحویل گرفتن "ویرانه" خواند. در آن دوره با حذف دادسرا، قاضی عملا به جای شاکی و مدعی می نشست و خود درباره آنچه علیه آن رای و نظر داشت بدون حتی رعایت ظواهر بی طرفی قاضی، حکم می داد و محمد یزدی از تریبون نماز جمعه از احکام این قضات حمایت میکرد.
پس از پایان ریاست بر قوه قضائیه، یزدی همچنان از جایگاه عضو فقهای شورای نگهبان، و نمایندگی در مجلس خبرگان و سپس ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همان شیوه و رفتار و عملکرد در قوه قضائیه را ادامه داد. او از حامیان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بود اما در اواخر منتقد او شده بود. یزدی در یک دهه اخیر سابقه درگیری لفظی علنی با شماری از مقام های سیاسی همچون هاشمی رفسنجانی، احمدی نژاد و این اواخر صادق لاریجانی را داشت و در این درگیری ها، بی پروا بود.
در کتاب خاطرات خود، گفتهای از آیت الله علی خامنه ای پیش از آغاز رهبری اش را در دیدار با اعضای جامعه مدرسین نقل کرده است که وجهی تاریخ ساز دارد:
"یکبار در ایامی که مقام معظم رهبری در پست ریاست جمهوری بودند از ایشان وقت گرفتم تا همراه اعضای سیاسی که مسئولیت مزبور را بر عهده داشتم، خدمتشان برسیم... فرمودند... در نظام های حکومتی در برخی از مواقع و موارد حکومت نمی تواند به طور مستقیم وارد شود و اظهار نظر نمی کند در عین حال دوست دارد که کلام و مرام او از کانال یک تشکیلات ذی نفوذ در میان عامه ابراز شود در عین حال نظام اگر هم از تشکیلات یاد شده حمایت کند، در خفا خواهد بود... جامعه مدرسین حکم همان تشکیلات را دارد".
یزدی در مقام ریاست قوه قضائیه، مدتی ریاست مجلس خبرگان و در سیزده سال اخیر ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، و مجموعا در سی و یک سال اخیر تلاش کرده بود مصداق کاملی از فرد و تشکیلاتی باشد که آیت الله خامنه ای ماه ها پیش از رسیدن به رهبری به آن ابراز نیاز کرده بود اما امور رسمی حکومتداری را با تشکیلات به ظاهر غیرحکومتی به هم آمیخت و نتوانست تفکیکی بین ضرورت بی طرفی دستگاه قضایی و فعالیت های سیاسی و جناحی قائل شود.