محمد داستانخواه، دانش آموز مدرسه «فردوسی» و ساکن شهرک صدرا در شیراز، روز شنبه ۲۵ آبان در حالی داشت از مدرسه به خانه باز می گشت، در میان شلوغی اعتراضات در خیابان مولانا نزدیک به چهار راه پمپ گاز (مولانا) گلوله به قلبش برخورد می کند و جانش را از دست میدهد.
محمد داستان خواه یک خواهر و برادر بزرگ تر از خودش داشت و او عضو کوچک خانواده پنج نفری داستان خواه بود که بسیار زود آنها را ترک کرد.
به گفته غزل داستان خواه مدارس آن روز بدون اعلام قبلی به خانواده ها تعطیل شده بودند:
«ما نمی دانستیم مدارس تعطیل شده؛ به ما خبر نداده بودند. مادرم نزدیک ساعت ۴ بعد از ظهر با تلفن داشت صحبت میکرد که فهمید مدرسهها را تعطیل کردند. زنگ زد به مدرسه برادرم و با آقای خدادادی معاون مدرسه و گفت که محمد را به خان فرستاده است. ما از ساعت ۴ شروع کردیم به گشتن دنبال محمد در خیابان ها و تا ساعت ۹ شب در خیابان دنبال محمد میگشتیم. محمد پسری نبود تا ۹ شب به خانه بر نگردد. آخر شب فقط بیمارستان مانده بود که سر بزنیم.»
غزل داستانخواه ادامه میدهد:
«من آن روز خودم هم بی خبر از اعتراضات از خانه بیرون آمدم به دانشگاه بروم. دیدم چطور به سمت مردم عادی گاز اشک آور پرتاب میکردن. قبل از شلیک توی خیابان گاز اشکآور زدند و وقتی همه فرار کردند شروع کردند به رگبار گرفتن. همان موقع ۳ نفر کشته شدند، قبل از حضور هلی کوپتر. دقیقا یادمه یک پسری مجروح شده بود و اورژانس آمد طرفش که بهش رسیدگی کند، گفت من خوبم، بروید، مردم کشته شده اند، به بقیه مردم کمک کنید.»
خانواده محمد داستانخواه پس از جستجوی فراوان نهایتاً در ساعات پایانی شنبه شب، در بیمارستان «پیوند اعضا صدرا» محمد ۱۵ ساله را که دیگر زنده نیست، پیدا میکنند. به آنها گفته شد که یک خودروی شخصی محمد را به بیمارستان رسانده است:
«وقتی رفتیم به بیمارستان صدرا حدود ۷۰ نفر کشته و زخمی آنجا بود. ۷ نفر کشته دیگر به همراه برادر من یک جا در سردخانه بودند.»
پس از پیدا کردن و شناسایی جنازه محمد داستانخواه، به خانواده گفته میشود که باید برای پزشک قانونی فرستاده شود. تحقیقات پزشک قانونی و کالبد شکافی پنج روز به طول میانجامد. نتایج تحقیقات پزشک قانونی به صورت کامل و دقیق در اختیار خانواده قرار نمیگیرد. فقط به آنها گفته می شود بر اثر «جسم سخت نفوذی، گلوله» به قلب، طحال و ریه آسیب شدید وارد شده است.
بعد از گذشت ۵ روز، چهارشنبه ۲۹ آبان جنازه محمد ۱۵ ساله خانواده تحویل داده می شود.