جو بایدن، پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکایورونیوز :در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا که روز سوم نوامبر برگزار شد، یکی از موضوعات مهم در مواضع دو نامزد اصلی مساله ایران بود. دلیل این اهمیت، احساس تهدیدی است که سیاستمداران آمریکایی، دستکم از پیشرفت و هدف برنامه هستهای ایران دارند.
در میان افکار عمومی این کشور نیز ایرانهراسی به درازای گروگانگیری و چهار دهه آمریکاستیزی تهران زمینه دارد و چاشنی به چالش کشیدن منافع منطقهای ایالات متحده از طریق افزایش تعداد و برد موشکها و سازماندهی گروههای شبه نظامی برون مرزی برای مقاومت در برابر آمریکا و متحدانش، مزید بر علت شده است.
آن چه دو حزب اصلی ایالات متحده را در موضوع ایران از هم متمایز میکند، روش مواجهه است که یکی با دیپلماسی قصد دارد بحران را مهار کند و دیگری با قدرت سخت سعی میکند بر سیاستهای تهران پیروز شود. در انتخابات سوم نوامبر دامنه دو قطبی یاد شده، تا افکار عمومی ایرانیان نیز گسترش یافت و دستهای موافق سیاست فشار حداکثری ترامپ به امید براندازی و دسته دیگری خسته از فشار تحریم و امیدوار به بایدن که گفت به برجام بازمیگردد بیصبرانه و پرشور جزئیات این انتخابات را دنبال کردند.
بعد از اعلام نتایج نگاه امیدواران بایدن رنگ واقعیتری به خود گرفت، چنان که اظهار نظرهایی از این سناتور پیشین و معاون اول باراک اوباما در رسانهها و فضای مجازی مطرح شد که در آن خود را یک «صهیونیست» نامید و یا ادامه و افزایش تحریمهای فلج کننده علیه ایران را الزامی دانست.
فرهاد علوی، پژوهشگر حقوق و اقتصاد در واشنگتن، میگوید: «مناقشه هستهای ایران فقط بخشی از مشکلات میان دو کشور است. برای همین در زمان باراک اوباما هم که برجام امضاء شد، همچنان بخش بزرگی از تحریمهای یکجانبه آمریکا سر جای خود باقی ماند. همچنین جز استثناءهایی مثل اوباما که از بعضی سیاستهای دولت اسرائیل انتقاد میکرد، غالب روسای جمهور آمریکا از اسرائیل حمایت صد در صدی کردهاند، زیرا این دو کشور دوست نزدیک و متحد یکدیگرند.» «حمایت از اسرائیل برای جو بایدن یک سرمایه سیاسی محسوب میشود» سینا عضدی، پژوهشگر ایران در شورای آتلانتیک، ضمن تأیید این که فارغ از جمهوریخواه و دمکرات، برای همه روسای جمهور ایالات متحده منافع اسرائیل از اهمیت ویژه برخوردار است، درجه نفوذ و مقبولیت این کشور در میان نمایندگان کنگره و سنا را بسیار بالا ارزیابی میکند که اوباما هم از این قاعده مستثنی نبود «بلافاصله بعد از امضاء برجام اوباما هواپیماهای اف ۳۵ را به اسرائیل فروخت. بنابراین حمایت از اسرائیل برای بایدن هم سرمایه سیاسی محسوب میشود. در طرف اسرائیلی هم هر چند نخست وزیر بنیامین نتانیاهو مخالف برجام بود، اما مقامات نظامی و اطلاعاتی از جمله وزیر دفاع سابق این کشور و رئیس سابق موساد از توافق برجام حمایت کردند. یکی از نکات مهم برجام که باعث مخالفت شدید دولتهای اسرائیل و عربستان سعودی شد این بود که برای اولین بار مقامات ایران و آمریکا با هم نشستند مذاکره کردند تا یک مشکل اساسی را حل کنند و این قدم برداشتن در مسیر بهبود روابط دو کشور به طور طبیعی متحدان منطقهای آمریکا را نگران میکند. مهمتر این که همان موقع اوباما طی مقالهای در نشریه آتلانتیک نوشت عربستان باید یاد بگیرد که منطقه را با ایران شریک شود، زیرا هیچ کدام نمیتوانند دیگری را حذف کنند.» «بایدن تحریمهای اقتصادی را برنمیدارد» فرهاد علوی که در مورد تحریمهای مالی و بانکی ایران تحقیق و مطالعه کرده، اظهار نظر بایدن در مورد ادامه و افزایش تحریمهای فلج کننده را ناشی از رفتار غیر سازنده رژیم تهران میداند که حتی اگر اوباما هم یک دوره دیگر در کاخ سفید مانده بود سیاستهایش نسبت به ایران تغییر میکرد و تندتر میشد «امروز شرایط میان دو کشور با سال ۲۰۱۵ که برجام امضاء شد خیلی متفاوت است. برای همین ممکن است بایدن از شتاب فزاینده تحریمها بکاهد و افراد و شرکتهای جدیدی را به فهرست سیاه اضافه نکند؛ اما بعید به نظر میرسد -بدون مذاکره و دستیابی به توافق جدید- تحریمهایی که ترامپ وضع کرده را بردارد.» «بایدن در دوره اوباما هم برجام را زیربنای مذاکرات جامع در مورد همه مشکلات میان دو کشور میدانست» آقای علوی ضمن توجه دادن به مواضع ایران و تغییر شرایط دو کشور، بازگشت دولت بایدن به برجام را هم به انجام مذاکراتی جدید منوط میداند که مثل بازگشت به پیمان زیست محیطی پاریس ساده نیست و حتی جنس چنین مذاکراتی را با گذشته متفاوت میداند. در حالی که عضدی باور دارد بایدن همان طور که اعلام کرده قصد دارد به برجام بازگردد و البته با برنامهای متفاوت از سیاست خارجی اوباما «آقای بایدن پیشتر گفته بود برجام را به عنوان چارچوبی قرار دهید تا بر پایه ساختار آن در مورد مسائل دیگر هم مذاکره شود.» «سیاست اشتباه دونالد ترامپ جمهوری اسلامی را بیاعتماد و سپاه پاسداران را قدرتمند کرد» عضدی بیاعتمادی تهران از سویی و اهمیت پیدا کردن پروژه موشکی و حضور منطقهای ایران برای آمریکا از سوی دیگر را از سالها پیش مهم میداند که امروز تنها تشدید شده است. در نگاه او هدف از برجام تلاش برای پیشبرد بخشی از مشکل بود تا به نقطه قابل قبولی برسد و سرآغاز و الگوی حل مشکلات دیگر میان دو کشور باشد «شرایط در طرف ایرانی هم عوض شده. جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات برجام به آمریکا بیاعتماد بود و امروز بیاعتمادتر هم شده است. در واقع سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ قدرت نهادهای نظامی-امنیتی مثل سپاه پاسداران را در ایران افزایش داد.»
به تعبیر عضدی «تندروهایی» که در ایران قدرت گرفتهاند، برای بازگشت آمریکا به برجام شروطی مثل عذرخواهی و لغو تحریمها و جبران خسارات مادی تحریمها را اعلام کردهاند که به نظر علوی امکان پذیرش این شروط غیر واقعبینانه از سوی بایدن دور از ذهن و منتفی است، این پژوهشگر حقوق و اقتصاد به نکتهای بنیادی اشاره میکند «صرفنظر از همه موانع، اگر فرض کنیم آقای بایدن به برجام بازگردد و تصمیم بگیرد تحریمها را لغو کند، او نیز مثل -پنج سال پیش- آقای اوباما همچنان با این مانع اساسی روبهرو است که بسیاری از تحریمهای موثر علیه اقتصاد ایران به دلیل برنامه هستهای وضع نشده که با برجام قابل برداشتن باشد. برای همین بایدن تنها میتواند تحریمهای هستهای ایران را لغو یا معلق کند. به عنوان نمونه در پی توافق برجام بانک ملی ایران که به دلیل کمک به برنامه هستهای کشور تحریم شده بود از فهرست تحریمها خارج شد؛ اما هواپیمایی ماهان به دلیل انتقال سلاح به گروههایی در منطقه -که آمریکا آنها را تروریستی میداند- تحریم شده بود و به همین دلیل نه تنها با برجام از فهرست سیاه خارج نشد، بلکه حتی وقتی قرار شد بوئینگ و ایرباس به ایران هواپیمای مسافربری بفروشند نیز هواپیمایی ماهان در فهرست شرکتهای خریدار مجاز قرار نگرفت.» «از زمان برجام تا امروز افکار عمومی آمریکا نسبت به ایران بیاعتمادتر هم شده» علوی موضع دو حزب را در مورد ایران به هم نزدیک میبیند و بایدن را که از یک «انتخابات دموکراتیک» بیرون آمده، پیش و بیش از هر کسی در برابر کنگره و مردم آمریکا مسئول و پاسخگو میداند. مردمانی که به باور این محقق، «از برجام تا امروز نسبت به ایران بدبینتر هم شدهاند» و با شرایط فعلی، بیستم ژانویه که بایدن در کاخ سفید ساکن شود برای لغو یا کاهش تحریمهای ایران انگیزهای ندارد.
یکی از ایرادات آقای ترامپ به برجام این بود که گفته بود با «نمایندگان بیاختیار» -تیم محمد جواد ظریف- یک مذاکره بد انجام دادهاید، در حالی که باید با شخص اول -رهبر جمهوری اسلامی یا نماینده تامالاختیارش- صحبت کرد که توان پذیرش و اجرای تعهدات را داشته باشد (نقل به مضمون). «جک سولیوان به مذاکره کنندگان ایرانی گفت ما هیچ گارانتی نداریم و فقط امیدواریم» سینا عضدی که دولت ترامپ را در تند شدن فضا و بدبینی جامعه آمریکا نسبت به ایران مسئول میداند، این ایراد شکلی آقای ترامپ به مذاکرات برجام را نیز اشتباه و غیر واقعبینانه میخواند و ریشه بیاعتمادی قابل درک دو طرف نسبت به یکدیگر را بسیار فراتر از تاریخ و محتوای مذاکرات برجام میداند و اشاره میکند «من از آقای جک سولیوان که در دور اول مذاکرات با تیم ایرانی حضور داشت شنیدم ایرانیها میپرسیدند اگر رئیس جمهور بعدی شما نخواهد توافق را اجرا کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و پاسخ اقای سولیوان این بود که ما هیچ گارانتی نداریم، شما سعی کنید توافق را اجرا کنید و همه ما امیدواریم که دو طرف تعهدات برجامی را با موفقیت اجرا کنیم. بنابراین بدبینی و بیاعتمادی دو سویه است و امروز افزایش هم یافته.» «اوباما به درستی میدانست که کنگره و سنا قرارداد او را تصویب نخواهند کرد» عضدی در پاسخ به این سوال که تفاوت قراردادی که امضاء کننده آن از منصوبان نظامی رهبر ایران باشد و در طرف مقابل متن توافق توسط نمایندگان کنگره و سنا تصویب شود، با برجام چه خواهد بود؟ میگوید: «چنین قراردادی محکمتر خواهد بود، اما مهم این است که در واقعیت تا چه اندازه عملی باشد. به عنوان نمونه در دوران برجام غالب نمایندگان مردم آمریکا از حزب جمهوریخواه بودند و اوباما به درستی میدانست که کنگره و سنا به قرارداد او رسمیت قانونی نخواهند داد، برای همین او با یک مانور سیاسی برجام را به عنوان توافقنامه دولتی میان دو دولت ایران و آمریکا امضاء کرد.»
امسال در روز انتخابات آمریکا رهبر ایران اعلام کرد: «برای ما مهم نیست چه کسی در آمریکا رئیس جمهور شود، ما راه خود را میرویم و مسیر ما تغییر نخواهد کرد» در حالی که چند روز بعد حسن روحانی، رئیس جمهوری گفت: «ما برای برداشته شدن تحریمها از هر فرصتی استفاده میکنیم» که این موضع به نوعی چراغ سبز برای مذاکره با دولت بایدن تعبیر شد. «آمریکا به اختلافات داخل حکومت کاری ندارد، جمهوری اسلامی اگر میخواهد مشکلاتش حل شود باید انعطاف نشان دهد» فرهاد علوی با رد تفاوت دو گانه تندرو و کندرو در ایران میگوید: «دستکم برای دولت آمریکا این دو گانهسازیها دیگر اعتباری ندارد و اگر هم میان جناحهای داخلی ایران اختلافاتی وجود داشته باشد، آمریکاییها خود را درگیر آن نخواهند کرد. واقعیت این است که جمهوری اسلامی اگر میخواهد از حجم مشکلات اقتصادی خود بکاهد، راهی ندارد جز این که انعطاف نشان دهد تا اصطکاک سیاستهایش با منافع آمریکا کم شود و دو کشور بتوانند در مسیر صلح با یکدیگر قدم بردارند. در حال حاضر توپ در زمین ایران است و میزان نرمش ایران و وسعت محتوای مذاکرات احتمالی عامل موثر و تعیین کننده خواهد بود. در غیر این صورت طرفین به نتیجه مثبت نخواهند رسید، چنان که فرجام برجام مثبت نبود. در جریان مذاکرات برجام اوباما قصد داشت اصطکاک را کم کند، به طوری که تا پایان دوره ریاست جمهوریاش غالب مشکلات ایران و آمریکا حل و فصل شود. طرف ایرانی هم میخواست روابط دو کشور به شرایط پیش از سال ۲۰۰۵ میلادی بازگردد، زمانی که ایران و آمریکا با یکدیگر رابطه نداشتند، اما همزمان و به طور موازی با دیگر کشورها روابط مشترک داشتند، به عنوان نمونه هر دو کشور با آلمان تجارت میکردند. لازمه رسیدن به این نقطه انجام مذاکرات گسترده و رسیدن به توافق جامعی است که همه مشکلات میان دو کشور از جمله نقض حقوق بشر و حمایت جمهوری اسلامی از گروههای شبه نظامی در منطقه -که آمریکا آنها را تروریستی میداند- را هم در برگیرد تا دستکم تحریمهای مدرن ایران که از تحریم ثانویه نفتی در زمان بیل کلینتون شروع شد، قابل برداشته شدن باشد. نکته آزاردهنده تحریمها برای ایران که خامنهای هم بارها به آن اعتراض کرده، ویژگی ثانویهاش است که نه تنها اشخاص حقیقی و موسسات حقوقی ایران و آمریکا، بلکه همه طرفهای معامله با ایران در کشورهای دیگر را نیز در بر میگیرد. امروز تحریمهای ثانویه آمریکا به شکلی جهانشمول جا افتاده که همه تاجران و شرکتها یا بانکهایی که مشمول آن نیستند نیز از ترس جریمههای احتمالی آمریکا به طور خودکار آن را اجرا میکنند. در چنین شرایطی لزوم مذاکره جامع در این است که بایدن نمیتواند یک توافق محدود نظیر برجام را به کنگره و سنا و افکار عمومی آمریکا بفروشد و از طرفی حجم و وسعت مشکلات اقتصادی ایران در حدودی نیست که با یک توافق محدود و رفع بخشی از تحریمها قابل حل باشد.» «توافق با ترامپ را کره شمالی تجربه کرد...» با توجه به این که در زمان دونالد ترامپ هم مثل دوره امضاء برجام جمهوریخواهان در کنگره دست بالا را داشتند، بعضی ناظران بر این باورند که جمهوری اسلامی با ترامپ آسانتر به توافق دست مییافت، اما عضدی توافق با ترامپ را سهل و ممتنع میداند «هم به دلیل حضور پررنگ جمهوریخواهان در جمع نمایندگان مجلس و احتمال بالای همراهی آنها و هم به دلیل شخصیت ویژه آقای ترامپ توافق ایران با او بسیار آسانتر صورت میگرفت، اما برداشت تهران درست بود که توافق با ترامپ به نتیجهای نخواهد رسید. چنان که ترامپ و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی توافق کردند، دست دادند، عکس دو نفره گرفتند و بیانیه هم صادر کردند؛ اما بعد واشنگتن و پیونگ یانگ مواضع خود را ادامه دادند و مشکلات میان دو کشور سر جای خود باقی ماند. شرایطی که دولت ترامپ در نظر داشت، پذیرش مذاکره را برای تهران سخت کرده بود. دستکم برای ایرانیان قابل درک است که وقتی توی سر کسی بزنید و تحقیرش کنید و همزمان از او بخواهید به میز مذاکره بیاید، این بیآبرویی را نخواهد پذیرفت.» «خواجوی به ویلیام برنز گفت ما خر نیستیم» عضدی با عبث خواندن درخواست مذاکره همراه با تهدید و تحقیر، در مورد سیاست چماق و هویج که بارها از سوی آمریکا در مورد ایران مطرح شده، به دوره پیشمذاکرات برجام -در سال پایانی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد- که در کشور عمان برگزار شد اشاره میکند که در آن آقای خواجوی از وزارت خارجه جمهوری اسلامی به ویلیام برنز -معاون وقت اوباما- گفته بود چماق و هویج برای خر جواب میدهد، ما آدمیم. به گفته عضدی «سیاست چماق و هویج از سوی دولت آمریکا طبیعی و منطقی به نظر میرسد، اما ایرانیها علاقهای ندارند کسی توی سرشان بزند.» «مشکل ایران و آمریکا مشکل اخلاقی نیست که با دوستی میان اشخاص قابل حل باشد» گذشته از این که عضدی واکنش مقامات ایران به انتخاب بایدن را سرد ارزیابی میکند، علوی با بیاهمیت خواندن تناقض در واکنش خامنهای و روحانی، مذاکره را ضرورت میداند؛ چنان که محمد جواد ظریف گفته از چند دهه پیش با جو بایدن آشنایی نزدیک دارد، یا احتمال حضور چند مذاکره کننده برجامی آمریکا در کابینه بایدن که مطرح شده و یا حضور سناتور زن رنگینپوست چپگرا کامالا هریس در مقام معاون اولی، ناظران را به سوی این نتیجهگیری سوق میدهد که به هر حال گشایشی در روابط دو طرف اتفاق خواهد افتاد، فرهاد علوی با این برداشت موافق نیست و روابط دوستانه را تنها در سرعت بخشیدن به جبههبندی طرفین موثر میداند «مشکل ایران و آمریکا اخلاقی نیست که با دوستی اشخاص قابل حل باشد. بله اگر مذاکرات از سر گرفته شود، آشنایی قبلی مذاکزه کنندگان با یکدیگر میتواند به پیشرفت گفتوگوها در زمان کوتاهتر کمک کند. حزب دمکرات هم خواهان گرمی روابط با تهران نیست، فراموش نکنیم که اولین بار در زمان باراک اوباما تحریمهای فلج کننده علیه جمهوری اسلامی طراحی و اجرا شد و ترامپ با خروج از برجام به تنظیمات اوباما بازگشت. ضمن این که به نظر میآید ترامپ قصد دارد تا بیستم ژانویه هر چه بیشتر به تحریمها اضافه کند و این اقدام او ریسک دارد، زیرا یا از شدت تنگنا جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره میکشاند و یا اساسأ امکان شروع مذاکرات را از امروز هم دشوارتر میکند. در هر صورت اگر هم مذاکره و توافقی انجام شود، شبیه و همجنس برجام نخواهد بود.» «خانم وندی شرمن از شکلگیری روابط انسانی میان مذاکره کنندگان برجامی در کتاباش نوشته» عضدی که نظر متفاوتی دارد به کتاب خانم وندی شرمن، مذاکره کننده آمریکایی اشاره میکند که در آن از شکلگیری دوستی خانوادگی با عباس عراقچی مذاکره کننده ایرانی نوشته: «رابطه انسانی که میان مذاکره کنندگان برجامی طرفین ایجاد شده با ادبیات خاص آقای مایک پومپئو تفاوت اساسی دارد. برای همین اگر به نقطه شروع مذاکرات برسیم، این ارتباطات دوستانه اشخاص بسیار اثرگذار خواهد شد. هر چند در تهران آمادگی برای مذاکره وجود ندارد و فروش یک توافق دیگر به نهادهای قدرت و مخاطبانشان در ایران دشوار خواهد بود، زیرا تصمیمگیری در مورد مذاکره و توافق با توان فروش آن در داخل کشور متفاوت است. مثلأ یکی از چهرههای تندرو صداوسیما در توئیتی نوشته مذاکره با قاتل سلیمانی -منظورش آمریکا- ممنوع است.» «آدم وقتی میخواهد خانه هم کرایه کند با صاحب خانه قرارداد مینویسد» با این ارزیابی عضدی از عدم آمادگی در حکومت ایران برای مذاکره، به نظر میآید انتخاب جو بایدن دست تیم ظریف را پر نکرده و به دنبال کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی که به یکی از سرداران سپاه -محمد باقر قالیباف- رسیده، احتمالأ سال آینده یک نظامی هم در جایگاه ریاست جمهوری اسلامی بنشیند و مذاکره احتمالی میان دولت بایدن با -به گفته ترامپ- قدرت اصلی در ایران صورت بگیرد؛ علوی این دغدغه دونالد ترامپ را تأیید میکند «طبیعی است آدم وقتی میخواهد خانه هم کرایه کند با صاحبخانه قرارداد مینویسد. صرفنظر از اختلافات داخلی، مذاکره کننده ایرتنی باید بتواند رفتار تمامیت جمهوری اسلامی را نمایندگی کند و پاسخگو باشد؛ نه این که مثل برجام مذاکره و توافق کنند، بعد خامنهای بگوید من راضی نبودم و سپاه روی موشکها به زبان عبری بنویسد اسرائیل باید نابود شود، این رفتار سازنده نیست. هر چند در طرف آمریکایی هم برجام را فقط دولت اوباما امضاء کرد و کنگره و سنا آن را تصویب نکردند، اما تا روزی که اوباما بر سر کار بود بر سر توافق خود ایستاد و تمامیت ایالات متحده آمریکا نیز به آن پایبند ماندند.»
امروز در ایران با توجه به افزایش تعداد سانتریفیوژها و حجم غنیسازی اورانیورم و همزمان افزایش تعداد و برد موشکها؛ یک روی سکه قدرت گرفتن نظامیان احتمال امضاء توافقنامهای موفقیتآمیز با آمریکا است و روی دیگر سکه احتمال عدم مذاکره یا به بنبست رسیدن مذاکره خواهد بود که نتایجی مثل جنگ و یا تکرار تجربه کوبا را برای ایران به دنبال دارد. «مردم آمریکا به طور سنتی دمکراتها را در تأمین امنیت ملی ضعیف میدانند و این احتمال تحرکات نظامی بایدن را افزایش میدهد» فرهاد علوی در پاسخ به پرسش صریج یورونیوز: مسیر پیش روی ایران و آمریکا به سمت صلح یا جنگ است؟ «پاسخ سختی است و هر اتفاقی دور از انتظار نیست. دولت ترامپ جز کشتن قاسم سلیمانی، هیچ تحرک نظامی علیه ایران نداشت و حامیاناش هم به عنوان برگ برنده میگویند که او آغازکر هیچ جنگی نبود، اما با حضور بایدن در کاخ سفید نکته خطرآفرین برای جمهوری اسلامی این است که مردم آمریکا به طور سنتی حزب دمکرات را در زمینه امنیت ملی ضعیف میدانند و برای همین دولتهای دمکرات ناچارند اثبات کنند که ضعیف نیستند و این احتمال درگیری نظامی را بالا میبرد. تصمیم با جمهوری اسلامی است و میتواند با شروع مذاکرات جامع با آمریکا روند صلح را در پیش بگیرد. فراموش نکنیم بعد از اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران و کشتاری که صورت گرفت، حتی جمهوریخواهان هم به موضوع حقوق بشر ایران حساس شدهاند و بنابراین در مذاکرات احتمالی دولت جو بایدن نمیتواند حقوق بشر را نادیده بگیرد.» «نظامیان ایرانی کشوری شبیه کره شمالی میخواهند» سینا عضدی که با این نظر موافق نیست، با اشاره به این که دقیقأ بعد از اعتراضات آبان ۹۸ دولت ترامپ به ایران پیشنهاد مذاکره داد، هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات را حافظ منافع ملی آمریکا میداند که تجربه تاریخی نشان داده حقوق بشر دیگر کشورها را هم در این مسیر قربانی میکنند. او همچنین در مورد تعداد سانتریفیوژها و برد موشکها میگوید: «افزایش فعالیت هستهای ایران پوهن مثبتی است که میتواند دست مذاکره کنندگان احتمالی آینده را پر کند تا از طرف آمریکایی امتیاز بگیرند. در مورد موشکها هم از چند سال پیش و طی یک تصمیم سیاسی برد آن زیر دو هزار کیلومتر نگه داشته شده. در جریان کشته شدن قاسم سلیمانی ایران و آمریکا تا پای یک جنگ تمام عیار پیش رفتند، اما در عمل هر دو طرف کوتاه آمدند، بنابراین سپاه پاسداران هم علاقهای ندارد که با آمریکا وارد جنگ شود. آن چه قدرت گرفتن نظامیان در ایران را خطرناک میکند، علاقه آنها به مدل کره شمالی است که فکر میکنند با قطع ارتباط با دنیای غرب میتوانند انقلاب و نظام را تقویت کنند. برای دولت جو بایدن نیز مثل همه دولتهای چهار دهه گذشته آمریکا در برابر ایران گزینه نظامی روی میز است که البته این لزومأ به معنی احتمال وقوع جنگ نیست، چنان که باراک اوباما با وجود در دست داشتن این گزینه، بارها از حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران جلوگیری کرد و در مسیر صلح خاورمیانه گام برداشت.»
+32
رأی دهید
-16
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۸۲
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
وقتی برجام امضا شد شرایط دیگری حاکم بود که بیشتر از 95 درصد از ان شرایط دیگر وجود ندارد. کلید هرگونه توافق امروزه بیش از هر وقت دیگر در دست اسرائیل هست. دیگر ایران نه یک قدرت نظامی و نه یک قدرت نفتی و نه یک تهدید اتمی و نه پول فراوان نفت را دارد. دندان های گراز را کشیده اند و قرار نیست به این بیمار مریض کسی نوشدارو بدهد
4
17
دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۹
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۴۵
amirgheryou - تهران، ایران
دموکراتها با موزیگری بیشتری از این به بعد حامی حکومت ایران و گلوبالیسم اروپا خواهند بود.
9
4
دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۶
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.