در سالهای اخیر کمتر هفتهای بدون حضور رسانهای امیرعلی حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران سپری شده است. حاجیزاده با لبخندی بر لب هیچگاه فرصتی برای صحبت از پهپادها، خودروهای ساخت داخل یا رشد سریع نیروی موشکی ایران را از دست نمیدهد. البته که او خیلی دقیق مواظب است که درگیر بحثهایی سختتر مانند سرنگونی هواپیمایی اوکراینی نشود.
از همین رو هم کمی عجیب به نظر میرسید وقتی معاون او مجید موسوی روز ۲۱ آبان در مراسم رونمایی از دو کتاب درباره برنامه موشکی ایران و در سالگرد کشته شدن حسن طهرانی مقدم شرکت کرد. غیبت حاجیزاده، شایعاتی در زمینه سلامتی او در پی ابتلا به کووید ۱۹ را تقویت کرد.
در جریان سخنرانی در کنفرانس خبری آن مراسم مجید موسوی اظهاراتی بیان کرد که حال از هر شایعهای در زمینه سلامت امیرعلی حاجیزاده بااهمیتتر است. آقای موسوی در این کنفرانس خبری به توانایی موشکی متنوع ایران بالید؛ تواناییای شامل موشکهای میانبرد، دور برد و کوتاهبرد.
مجید موسوی در مراسم رونمایی از دو کتاب درباره برنامه موشکی ایراناما وقتی خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی گزارشی درباره این اظهارات مطرح کرد، یک توانایی به آن افزوده شده بود؛ موشکهای قارهپیما. رسانههای دیگر از جمله خبرگزاری مهر نیز این مجموعه از توانایی را بازتاب داده است (و تا زمان انتشار این مقاله جمهوری اسلامی موضوع توانایی تولید موشک قارهپیما را تکذیب نکرده است).
نگاهی دقیقتر به تصاویری که از کنفرانس خبری آقای موسوی با صدای گزارشگر منتشر شده هم تأیید میکند که او پس از موشک کوتاهبرد به موضوع دیگری اشاره میکند که به نظر میآید در تدوین تلویزیونی، آن قسمت با صدای عطسه کردن یکی از حضار جایگزین شده است.
از همین رو هم این سؤال مطرح است که توانایی موشک قارهپیمای مورد اشارهی آقای موسوی به چه معناست؟ مطمئناً اشکال متعددی از توانایی مطرح است که میتواند مورد اشاره معاون فرمانده هوافضای سپاه پاسداران بوده باشد.
پرتاب ماهوارهبر سیمرغ در پایگاه فضایی امام خمینی در سمنانمرحله (یا قسمت) اول ماهوارهبر سیمرغ در تئوری میتواند به عنوان مبنایی برای یک موشک قارهپیما در آینده استفاده شود. با این حال فناوری پیشران این ماهوارهبر نسبتاً قدیمی است. از همینرو منجر به این میشود که یک موشکی به دست دهد که عظیم، بدساخت و غیرقابل حرکت است، باید از یک نقطه ثابت پرتاب شود، سوخترسانی به آن طول میکشد و درنتیجه ارزش نظامی محدودی خواهد داشت. به همین جهت، احتمال اینکه ایران از سیمرغ به عنوان مبنایی برای موشک قارهپیما استفاده کند کم است.
برنامه فضایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برنامهای که بیشتر میتواند گزینه مناسبی برای تولید موشک قارهپیما باشد، برنامه ماهوارهای سپاه پاسداران است. این برنامه که در میانه سالهای دوهزار شکل گرفته، بیشتر متمرکز بر فناوری پیشرفته برای تولید پیشران با سوخت جامد است. چنین پیشرانی در موارد نظامی بسیار بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
امیرعلی حاجیزاده در زمان پرتاب ماهواره نظامی نور توسط ماهوارهبر قاصد در سوم اردیبهشت ۹۹
امیرعلی حاجیزاده در زمان پرتاب ماهواره نظامی نور توسط ماهوارهبر قاصد در سوم اردیبهشت ۹۹این برنامه توسط حسن طهرانیمقدم پایهگذاری و در خفا و تحت نظارت سازمانی کاملاً موازی و مجزا از صنعت موشکسازی ایران هدایت میشد. نشانههای فراوانی وجود دارد که این برنامه تلاشی مخفیانه برای دستیابی به فناوری موشک قارهپیما برای بازدارندگی راهبردی در پوشش برنامه فضایی بوده است. تقریباً شبیه آن چیزی که از برنامه هستهای ایران دیدیم، بدین معنی که پروژه ساخت ماهوارهبر سپاه پاسداران الزاماً به تولید یک سلاح منجر نمیشود اما مبنای فنی برای تولید سریع آن در صورت نیاز را فراهم میکند.
این برنامه با وقوع انفجاری عظیم در نوامبر ۲۰۱۱ و تخریب تأسیسات بیدگنه و کشتهشدن طهرانی مقدم ضربهای اساسی خورد. این انفجار هم هنوز معلوم نیست که تصادفی بود یا اینکه خرابکاری موجب آن شد. اما با پیشبردن این برنامه در سالهای اخیر و در خفا، ایران در نهایت در سال ۲۰۲۰ از آن پرده برداشت. در فوریه امسال، سپاه پاسداران از یک موتور پیشرفته با سوخت جامد رونمایی کرد که «سلمان» نامگذاری شده، و حدود دو ماه بعد (در آوریل) از آن برای پرتاب ماهوارهبر قاصد استفاده کرد.
«قاصد» همچنان از موشکی قدیمی با سوخت مایع در مرحله اول استفاده میکند و هنوز به قدرت کافی برای تبدیل به موشک قارهپیما نرسیده است. اما اظهارات اخیر امیرعلی حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه، نشان میدهد که این نیرو هماکنون در حال کار روی نمونهای از قاصد است که بتواند به طور کامل از سوخت جامد استفاده کند. احتمالاً موتورهایی بزرگتر با سوخت جامد تا امروز آزمایش شده که موفقیتآمیز بودن آن میتواند مسیر ایران برای دستیابی به فناوری موشک قارهپیما را هموار کند.
همکاری ایران و کره شمالی زاویه دیگری در زمینه تولید موشک قارهپیما توسط ایران وجود دارد که بعضاً در تحلیلها کمتر به آن اشاره میشود و آن همکاری موشکی ایران و کرهشمالی است. در سال ۲۰۱۶ وزارت خزانهداری ایالات متحده گروهی از افراد و نهادها را در زمینه برنامه موشکی ایران تحریم کرد، که شامل یک سری جزئیات جالب توجه بود.
رهبر کره شمالی در بازدید از موشک قارهپیمای این کشوربنا بر این تصمیم، گروه صنعتی شهید همت (SHIG) که مرکز تولید پیشران با سوخت مایع است در حال همکاری با کرهشمالی برای توسعه موتوری با رانش ۸۰ تن بوده و رئیس این مرکز، میراحمد نوشین برای مذاکره درباره قراردادهایی در این زمینه به پیونگیانگ سفر کرده بود.
نگاهی به مسیری که کرهشمالی در تولید موشک طی کرده نشان میدهد که اشاره به رانش هشتاد تن، باید موضوع آردی – ۲۵۰ باشد که یک موتور با سوخت مایع دوران شوروی است که پیونگ یانگ نمونهای از آن را کپی کرده است. نمونههای مختلف این پیشران در موشکهای قارهپیمای کره شمالی از جمله هواسونگ ۱۴ و هواسونگ ۱۵ استفاده میشود.
نشانههایی وجود دارد که همکاری در زمینه این پروژه خاص همچنان ادامه یافته یا پس از وقفهای کوتاه از سر گرفته شده است. در سپتامبر ۲۰۲۰ یک منبع در دولت ایالات متحده به خبرگزاری رویترز گفته بود ایران و کرهشمالی همکاری خود در زمینه یک موشک دوربرد که نوع آن مشخص نیست را از سر گرفتهاند، و این همکاری شامل انتقال قطعات حساس بوده است.
تنها یک روز بعد وزارت خزانهداری ایالات متحده بار دیگر میراحمد نوشین را برای مشارکت در پروژههای موشک دوربرد میان ایران و کرهشمالی در فهرست تحریم قرار داد. قابل فهم است که منابع ایرانی در این زمینه سکوت کردهاند و از همین رو مشخص نیست که این همکاری تنها پیرامون طراحی خود موتور بوده یا همچنین در ارتباط با طراحی دو موشک قارهپیمای کرهشمالی هم بوده است؛ هر دوی این موشکها آزمایشهای موفقی را پشت سر گذاشتهاند.
با این توضیح فارغ از برنامه ماهوارهبرهای سپاه با سوخت جامد، ایران شاید یک مسیر دوم را برای دستیابی به فناوری موشکهای قارهپیما با استفاده از پیشرانهای پیشرفته با سوخت مایع پی گرفته باشد. در نگاه اول دنبال کردن دو مسیر موازی برای دستیابی به فناوری موشکهای قارهپیما که هر دو پیچیده و به شدت هزینهبر است، شاید غیرمنطقی به نظر برسد، خصوصاً برای کشوری که مانند ایران که با چالشهای عدیده اقتصادی روبهروست. با این وجود نباید فراموش کرد که چنین رویکردی یادآور نمونههای تاریخی از این دست، مانند اتحاد جماهیر شوروی سابق است که ادارات رقیب در زمینه طراحی موشک همواره بخشی از روند توسعه موشکی آن کشور بود.
انگیزههای ایران برای تولید موشک قارهپیما چرا ایران برای دستیابی به توانایی تولید موشک قارهپیما تلاش میکند؟ بسیاری از تحلیلگران معتقدند هزینه مرتبط با موشکهای قارهپیما و دقیق نبودنشان، این ابزار را تنها تبدیل به یک سیستم پرتاب هستهای میکند. آنها بر این باورند موشکهای قارهپیما بسیار گران است و خرابی اندکی به بار میآورد مگر آنکه مجهز به کلاهک اتمی باشد. در این رویکرد، توسعه فناوری قارهپیماها به نوعی به راهبرد ایران در زمینه بازدارندگی هستهای که با خروج ایالات متحده از برجام شدت گرفته، تطابق دارد.
با این حال، ایران پیش از این هم در زمینه موشکی نشان داده که تمایل دارد خارج از چارچوبهای معمول بیاندیشد. چه اسکادهای ایرانی که بر بغداد فرود آمدند، یا موشکهای مورد استفاده حزبالله علیه اهدافی در حیفا یا موشکهای حوثیها در ریاض، تجربه ایران و «محور مقاومت» آن کشور نشان داده که حملات آنها علیه اهداف راهبردی دشمن، توانسته تأثیر شگرف سیاسی و روانی داشته باشد، حتی اگر استفاده نظامی آن نزدیک به صفر بوده است. از همین رو هم یک موشک قارهپیما علیه خاک آمریکا، با استفاده از سلاح متعارف، اگرچه بسیار غیرمعمول است، اما میتواند از لحاظ راهبردی برای تهران منطقی باشد. اندیشه در زمینه توسعه چنین ابزاری بدون پیشینه هم نیست. خیلی اوقات فراموش میشود که اولین ایده موشک قارهپیما، موشک آ۹/آ۱۰ آلمان نازی، اگرچه هیچگاه ساخته نشد، اما برای استفاده برای سلاح متعارف در نظر گرفته شده بود.
چرا اکنون صحبت از موشک قارهپیما شده؟ مسلماً سؤال دیگر این است چرا آقای موسوی هماکنون درباره موشک قارهپیما که به نوعی صحبت از آن تابوست سخن به میان آورده است؟
مجید موسوی که از اعضای حلقه اصلی برنامه موشکی ایران از اواسط دهه هشتاد میلادی است، شخصیتی است که کمتر در مجامع عمومی ظاهر میشود و در مسند کنونی به عنوان معاون فرمانده هوافضای سپاه هم کمتر با رسانهها سخن گفته است.
او در نوامبر سال ۲۰۱۴، وقتی مذاکرات هستهای برای دستیابی به برجام، مراحل پایانی خود را طی میکرد، در تنها مصاحبهای که از او ثبت شده، راز کار کردن طهرانی مقدم بر روی پروژه ماهوارهبر با پیشران سوخت جامد را فاش کرد.
امیرعلی حاجیزاده در کنار معاونش مجید موسویدر زمانیکه فرماندهان سپاه در لفافه از «آخرین پروژه مقدم» صحبت میکردند، موسوی به وضوح درباره طرحهایی برای ماهوارهبر با سوخت جامد سخن گفت و به صراحت گفت مقدم این راه را علیرغم محدودیت تولید موشک با برد دو هزار کیلومتر پی گرفته بود.
اکنون هم که به صورت بالقوه احتمال بازگشت ایالات متحده به برجام در ذهن بسیاری تقویت شده، این فرمانده در سایه، بار دیگر بازگشته تا به توانایی ایران در زمینه موشک قارهپیما اشاره کند. خیلی بعید به نظر میرسد که این تنها از سر تصادف رخ داده باشد. میتوان تصور کرد که موسوی تلاش دارد با طرح موضوع مناقشهبرانگیز قارهپیماها نوعی چالش را در مسیر تلاشهای دیپلماتیک احیا کند.
اگرچه درباره گرایش سیاسی موسوی چیز چندانی نمیدانیم، اما رئیس او امیرعلی حاجیزاده یک فرد تندروست که از حاشیهسازی هم به دور نیست. وقتی دولت حسن روحانی تصمیم به کاهش سرعت برنامه فضایی ایران گرفت، حاجیزاده واکنشی تند نشان داد و در جایی گفت «کلید موشکی دست دولت نیست». اینکه حال موسوی این اظهارات را مطرح کرده و بعد در گزارش صداوسیما به نوعی سانسور شده نشان میدهد که برخی بازیگران عرصه حکومت جمهوری اسلامی آنچنان از این صحبتها خشنود نبودهاند.
اما توضیح دیگری که برای این ماجرا میتوان داد این است که اشاره به موشکهای قارهپیما، نه تنها برای تحتالشعاع قرار دادنِ مذاکرات نبوده، بلکه برای این بوده که تبدیل به اهرم فشاری بشود و قدرت ایران را در مذاکره بیشتر کند.
در کنار برنامه هستهای، برنامه توسعه موشکها و ماهوارهبرها یکی از معدود ابزرای است که ایران در مقابل ایالات متحده در دست دارد. حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران پیشتر گفته بود که اگر فشار بر برنامه موشکی ایران افزایش یابد، این کشور محدودیت دوهزار کیلومتری پیشین را برداشته و به راحتی موشکهایی با برد بیشتر تولید میکند. دستکم در فضای عمومی مذاکره بر سر برنامه موشکی یک خط قرمز محسوب میشود. با افزایش صحبت از احتمال گنجانده شدن موضوع موشکی در یک برجام تازه، یا یک توافق در ادامه آن، جمهوری اسلامی شاید بخواهد از تهدید تولید موشک قارهپیما، برای حفاظت از برنامه کنونی موشکی خود در مقابل فشارهای دیپلماتیک استفاده کند. در چنین وضعیتی اشاره موسوی به توانایی موشک قارهپیما، میتواند عناصری در رژیم را هدف گرفته باشد که بیشتر تمایل به یک نوع توافق در زمینه موشکی دارند.
نتیجهگیری فارغ از اینکه نیت آقای موسوی از بیان این موضوع چه بوده، اطلاعاتی که در «منابع باز» در اختیار است نشان میدهد دستیابی ایران به فناوری موشکهای قارهپیما، چیزی جز یک تهدید تو خالی نیست و این باید مد نظر تصمیمگیران غربی در محاسبات دیپلماتیکشان باشد. جلوگیری از یک تهدید انتزاعی در آینده هیچوقت به اندازه محدود کردن یا عقب راندن یک زرادخانه که هماکنون موجود است، جذابیت ندارد.
اگرچه نمونه شریک قدیمی ایران در عرصه موشکی، کره شمالی، به عنوان یک هشدار است که میگوید رسیدگی نکردن به موضوعات یا شکست در آن، تا زمانی که فرصت آن وجود دارد، چه پیامدی خواهد داشت. کره شمالی پس از آنکه سالها به صورت مخفیانه روی تواناییهایش کار کرد، در سال ۲۰۱۷ به فاصله خیلی کوتاهی سه موشک قارهپیما را آزمایش کرد، جامعه جهانی را شگفتزده کرد و هر چه بیشتر بر شعلههای یک بحران بینالمللی که بالاگرفته بود، دمید.
اینکه آیا چنین سناریویی این بار درباره ایران تکرار شود، بستگی به قدمهایی دارد که در واشنیگتن دیسی و همچنین در تهران برداشته خواهد شد.