یک زن ایرانی نوشت به خانه دوستش رفته، شرابی خورده که احتمالا در آن داروی خوابآور بوده، و صبح با بدن برهنه و زخمی از تجاوز بیدار شده. یک دانشآموز از تجاوز معلمش نوشت که بسیار به او اعتماد داشته است. و زنی دیگر از شخصی مشهور نام برد که در یک قرار کاری او را آزار داده است.
این سه روایت فقط بخشی از داستانهای بسیاری است که در چند روز گذشته با هشتگ تجاوز افشا شد.
روایت زنان ایرانی و تجربهشان بسیاری را شگفتزده کرد. دلایل زیادی وجود داشت: گستردگی و تعداد زیاد زنان آسیبدیده، شهامت آنها در طرح موضوع، حمله به کسانی که تجربهشان را مطرح میکردند به جای شماتت متجاوزان، و احساس "بیپناهی" در برابر قانون و عرف جامعه و سوال اصلی که چطور میشود این ادعاها را ثابت کرد؟
ماجراهای مطرح شده که بیشتر آنها در هیچ دادگاهی ثابت نشده، شبیه روایتهایی بود که چند سال پیش به طور فراگیر در جامعه انگلیسیزبان با هشتگ "من هم [قربانی آزارجنسی هستم]" و جنبش "میتو" شگفتیساز شد. اتفاقی که مشهورترین قسمتش محاکمه هاروی واینستین، تهیهکننده مشهور هالیوود بود.
اما روایتهای زنان ایرانی از تجاوز از شبکههای اجتماعی فراتر نرفت.
مرضیه رسولی که در پادکستش با قربانیان آزار جنسی صحبت کرده، نوشت: "رسانههای فارسی از روایتهای آزار جنسی که این چندروز در شبکههای اجتماعی مطرح شده جاموندن. چون پروتکلی ندارن براش و نشستن فقط تماشا میکنن. روایت آدمای بیشماری که چون با اسم شناسنامهای جلو نیومدن از پوشش رسانهای حذف میشن. آدمها خودشون با همافزایی روایتها تبدیل به رسانه شدن."
اثبات تجاوز و تعدی جنسی مخصوصا وقتی سالها از آن گذشته باشد، در تمام دستگاههای قضایی دنیا کاری دشوار است، چه ایران چه آمریکا. اما در ایران مشکل مهم دیگر همراهی نکردن خانواده و جامعه و گاهی حتی بدتر شدن شرایط برای قربانی است.
یکی از قربانیان نوشته است که اگر موضوع را علنی میکرد اول پدرش او را میکشت.
شهر ناامن برای زنان، خانههاش هم میتواند ناامن باشدروایتهای جمعی ''''بیثمر '''' یکی از اولین مواردی که در توییتر مطرح شد، ادعای چند دانشآموز درباره تجاوز یک معلم مرد به آنها بود؛ روایتهایی مشابه درباره شیوهای که برای آزار جنسی آنها به کار رفته بود و آسیب روحی که در آستانه کنکور متحمل شده بودند. اما مدتی بعد این روایتها و حساب کاربری راویان که بعضی حالا دانشجو هستند، پاک شد. حتی بعضی از آنها متنی برای عذرخواهی نوشتند. اقدامی که در توییتر از آن به عنوان "فشار برای حذف" روایت تجاوز یاد شد.
در چند مورد دیگر دانشجویانی از تجاوز یک استاد دانشگاه به خود نوشتند که باز هم روایتهای غیر رسمی تاییدکننده یکدیگر و شکل تجاوز بود.
در تازهترین مورد چند نفر از یک چهره شناخته شده در دانشگاه نام برده و ادعا کردند که آنها را به خانه یا نهار دعوت کرده و در حالت خواب یا بیهوشی به آنها تجاوز کرده است. ادعایی که هنوز برای بررسی به دادگاه نرفته است.
صنم حقیقی، وکیل اعتقاد دارد که در بریتانیا پس از جنبش "می تو" روایت جمعی از یک متهم به سیستم قضایی برای اثبات جرم کمک کرده اما در عین حال بعضی ادعاهای نادرست برای تسویه حساب شخصی، جنبش عدالتخواهی زنان را با مشکل مواجه کرده است.
در بعضی موارد حتی اگر بیگناهی فرد در دادگاه ثابت شود، حیثیت او آسیب دیده است. شرایطی که رسانهها را در گزارش کردن موارد تجاوز محتاطتر میکند.
'خودت مقصر بودی' در خلال همین روایتها از ایران تعداد زیادی بودند که افراد قربانی را شماتت میکردند. مثلا شخصی به نام خرچنگزاده در توییتر نوشت: "خلاصه اینکه «بیا بریم خونه بهت شراب بدم» در همه فرهنگها و قاموسها یک معنا بیشتر ندارد و اگر کسی ادعا کند معنی آن را نمیفهمد به فریب تجاهل میکند."
عده بسیاری به او تاختند و گفتند حتی اگر زنی برهنه در خیابان برقصد، کسی حق ندارد به او دست بزند؛ اما سرزنشکنندگان قربانیان تعدادشان در جامعه آنقدر زیاد است که یکی از موانع طرح چنین تجربههایی شود. اتفاقی که نتیجه آن سکوت طولانی بوده است حتی برای اشخاصی که برای رساندن صدای خود وسیله دارند.
توییت چند روزنامهنگار درباره تعرض دو چهره مشهور هنری به آنها زمانی که در ایران بودند، توجه بسیاری جلب کرد.
سارا امتعلی آرزو کرده بود که قبل از مرگ شهامت نوشتن پیدا کند: "میدونید بخش تلخ قصه کجاست؟ اینکه در ۸ سالی که خبرنگار بودم، از سوی چندین آدم معروف و مسئول مورد آزار جنسی قرار گرفتم و شاهد بیشمار اتفاق مشابه برای دوستان زن روزنامهنگارم بودم. اما جرأت و حوصله ندارم از اون آدمها بنویسم، چون مطمئنم باید به کلی آدم جواب پس بدم."
شاید یکی از مهمترین دلایل پنهان ماندن روایتها، ترس محکوم شدن در افکار عمومی و شماتت دوست و نزدیک و خانواده باشد اما اگر قانون راهی برای پیگیری تجاوز باقی بگذارد، امیدی برای قربانیان باقی خواهد ماند.
زنان بسیاری از ترسشان از پلهای عابر پیاده گفتهاند. تعرضها و آزارهایی که آن بالا دور از چشم شهر دیدهاند. نسترن نوشت که کاش کارزاری برای برداشتن تابلوهای بزرگ تبلیغاتی راه بیفتد. تابلوهایی که پلهای عابر پیاده را از نگاه بقیه پنهان نگه داشته است.
شهر که ناامن باشد، از چاردیواریهای بسته چه انتظار.
پلهای عابرپیاده از مکانهای ناامن و محل آزارجنسی زنان استقانون چه میکند؟ روایتهای ناامیدکننده از دستگاه قضایی ایران در برخورد با اتهام تجاوز بسیار است. مخصوصا که اگر تجاوز ثابت نشود، روی دیگر سکه، اتهام زنا و مجازات خود زن است. و بهویژه اینکه زن با پای خود به خانه مردی رفته باشد.
ملیکا قراگوزلو، خبرنگار، تجربهاش از شکایت از دو متجاوز را برای قربانیان خاموش تعریف کرده تا شاید آنها هم شهامت لازم را پیدا کنند؛ هرچند او حکم محکومیت متهمان را با سختی بسیار به دست آورده است.
او در یک رشته توییت نوشته که دو پسر بعد از سوار کردن او به ماشین در پارکینگ خانه یکی از پسرها به او تجاوز کردهاند. ابتدا ترسیده و مستاصل بوده اما بعد از کمی مشورت به پزشک قانونی رفته و با پرداخت ۲۰۰ هزارتومان گواهی تجاوز گرفته است.
خانم قراگوزلو میگوید بارها به کلانتری رفته و "دست به سر" شده و آنقدر پیگیری کرده و با مامور به خانه پسر رفته تا در نهایت دادگاه رای محکومیت پسر، حبس و تبعید او را تایید کرده است.
اما همه شکایتها به حکم دادگاه علیه متهم ختم نمیشود.
زهرا نویدپور زنی بود که از سلمان خدادادی، یکی از نمایندگان مجلس پیشین به اتهام تجاوز شکایت کرد. اما بعدا گفت که به مرگ تهدید شده است.
یکی از مقامهای قوه قضاییه ایران گفت که نماینده مجلس از اتهام تجاوز تبرئه و به جرم زنا به شلاق محکوم شده است. جسد خانم نویدپور مدتی بعد در خانهاش پیدا شد.
چه میشود کرد؟ کاوه راد، وکیل دادگستری به قربانیان تجاوز توصیه کرده که در همان ساعت اولیه بعد از تجاوز که بهتزده هستند و امکان دارد که کارهای "هیجانی" بکنند، با یک شخص مورد اعتماد تماس بگیرند تا به آنها کمک کند که آثار جرم را در اثر اشتباه از بین نبرند.
او میگوید: "قبل از معاینه کامل توسط پزشک قانونی، مدارک و شواهد تجاوز را از بین نبرید. حمام نروید و دندانهای خود را مسواک نزنید. لباسهای خود را با دقت کامل در بیاورید و در پلاستیک تمیز دربستهای نگهداری کنید. تمام جزئیات به ویژه زمانها، مکان وقوع و جزئیات صحنه تجاوز را یادداشت کنید."
بیتا رزاقی، وکیل دیگری است که ماجرای تجاوز و آزار جنسی را پیگیری میکند. او در توییترش خواسته که قربانیان ساکت نباشند و راهکارهایی نشان داده که بتوان با آن جرم را پیگیری کرد: "اینکه خانمی به منزل مردی رفته باشه وقوع جرم تجاوز رو بشرط وجود رکن مادی جرم منتفی نمیکنه، حتی در مواردی میتونه ادعای آدم ربایی هم مطرح بشه. و اگر مردی با زنی در حال خواب، بیهوشی یا مستی زنا کنه درحالیکه زن رضایت نداشته، در حکم زنای به عنف است."
به اعتقاد فعالان حقوق زنان دستگاه قضایی در تمام کشورها در برابر این جرم آسیبپذیر و نیمهفلج است چون راههای فعلی اثبات جرم بسیار محدود است. اما در ایران نگاه جرمانگارانه به رابطه جنسی هم بر سختی کار افزوده است.
با این حال روایتهای تجاوز و آزار جنسی گرچه ممکن است به حکم قضایی منجر نشود، اما طرح آن در شبکههای اجتماعی بسیاری را متوجه موضوعاتی کرده که قبلا برایشان سوال بود:
اینکه وقتی یکی از دو طرف رابطه بگوید نه، اصرار برای ارتباط جنسی تجاوز است؛ اینکه دختری به خانه پسری برود به این معنی نیست که حتما سکس میخواهد. شراب خوردن با یک مرد به معنای بله گفتن به رابطه جنسی با او نیست. دستمالی در محل کار آزار جنسی است. متلک گفتن و حتی از زیبایی یک زن تعریف کردن آزار جنسی است و ....
حالا زنان بیشتری با نام و رسم روایتهای خود را از آزار جنسی و تجاوز باز میگویند. روایتهایی که شاید دستکم راه را برای طرح بحث در افکار عمومی باز کند.