شرق: پرونده درگیری میان دو باجناق که منجر به قتل یکی از آنها شده بود، در دادگاه کیفری استان تهران در حالی رسیدگی شد که اولیایدم از قصاص متهم گذشت کردند.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که روز گذشته برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفته بود، در توضیح آنچه اتفاق افتاد به قضات گفت: باجناقم دچار مشکل مالی شدیدی شده بود و من تصمیم گرفتم به او کمک کنم. او در کشتارگاه کار میکرد. من هم دامدار بودم و گفتم به تو دام میدهم، کشتار کن و بفروش و اصل پول را به من برگردان و سود آن برای خودت باشد. او هم قبول کرد، اما بعد متوجه شدم باجناقم 500 میلیون تومان بدهی دارد که به ما نگفته بود و اصل ماجرا چیز دیگری است. وقتی دوستانش موضوع را به من گفتند من هم گفتم نمیتوانم مبلغی را که بدهکار است جبران کنم و همین موضوع باعث اختلاف ما شد.
متهم ادامه داد: درگیری ما خیلیوقت بود که شروع شده بود. تا اینکه روز حادثه او به سراغ من آمد. من در کشتارگاه خودم بودم. حمله کرد و یکی از دوستانم را با چاقو زد و بعد هم دو ضربه به من زد. من خونریزی داشتم، اما مسئله جدی نبود. سعی کردم او را بیرون کنم، زیر بار نمیرفت و دوباره حمله میکرد. حین درگیری درحالیکه من چکمه پایم بود و زمین هم سر بود، از باجناقم خواستم موضوع را تمام کند، دوباره حمله کرد و داخل حوض آهک افتاد. ما قبل از اینکه وارد بخش کشتارگاه شویم باید پاهایمان را در حوضچه آهک بگذاریم تا بدون آلودگی وارد کشتارگاه شویم. وقتی باجناقم داخل آن حوض افتاد، با توجه به اینکه زمین لیز بود و من هم چکمه داشتم، پایم سر خورد و داخل حوضچه افتادم. چون چاقو دستم بود، چاقو مستقیم به داخل سینه مقتول فرورفت.
متهم در ادامه گفت: من بلافاصله از حوض بیرون آمدم و با اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم، اما از دست کسی کاری برنمیآمد. ضمن اینکه من و دوستم را هم که زخمی بودیم به بیمارستان بردند و من در بیمارستان متوجه شدم باجناقم فوت کرده است.
متهم گفت: من شش سال است که در زندان هستم و روزهای سختی را میگذرانم. شش سال زیر تیغ بودم و هر لحظه ممکن بود من را اعدام کنند. با تلاش خانوادهام توانستیم رضایت اولیایدم را بگیریم. من برای اینکه بتوانم رضایت بگیرم، همه داراییام را از دست دادم و حالا وضع بسیار بدی دارم. اگر از زندان آزاد شوم، باید کار کنم تا دوباره بتوانم زندگیام را بسازم. من توبه کردم و درخواست بخشش دارم. ضمن اینکه خانوادهام هم وضعیت خوبی ندارند. من از ابتدا باید همهچیز را درست کنم، به همین خاطر درخواست دارم دادگاه هم مساعدت کند. اگر من آزاد شوم و دوباره به زندگی برگردم، خانوادهام هم آرامش خواهند داشت.
قضات بعد از گفتههای متهم، برای تصمیمگیری درخصوص جنبه عمومی جرم وارد شور شدند و متهم را به تحمل شش سال حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند.