متهم در دادگاه: از کشتن پدرم پشیمانم

پسر جوان که 6 سال قبل پدرش را به قتل رسانده بود در حالی که با رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرده صبح دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
 
به‌گزارش «ایران»، این جنایت اوایل مرداد سال 92 در رباط کریم رخ داد. مسعود 17 ساله پس از قتل پدر 40 ساله‌اش به‌نام محمد جنازه‌اش را در خودروی زانتیای او پنهان کرد تا آن را در خیابانی خلوت رها کند اما با خراب شدن خودرو به ناچار برای تعمیر به نمایندگی خودرو رفت و همانجا پشت فرمان خوابش برد. کارگران تعمیرگاه که به ماجرا مشکوک شده بودند موضوع را به پلیس خبر دادند و بدین ترتیب راز این جنایت فاش و پسر نوجوان دستگیر و جسد کشف شد. وی در پلیس آگاهی تهران به قتل اعتراف کرد و گفت:پدرم مرد بد اخلاقی بود و از بچگی مرا کتک می‌زد. چند سال قبل با زنی به‌نام مریم ازدواج کرد اما او را هم کتک می‌زد که من خیلی ناراحت می‌شدم. من تحت تأثیر حرف‌های نامادری دست به قتل زدم. گمان می‌کردم با مرگ پدرم همه اموال او به من می‌رسد و من و نامادری‌ام مریم و خواهر و برادر دیگرم می‌توانیم براحتی با هم زندگی کنیم. به‌دنبال اعتراف‌های پسر نوجوان نامادری 37ساله وی نیز بازداشت شد.

متهمان در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. مسعود گفت: نامادری‌ام به من قول داده بود اگر پدرم را بکشم رضایت اولیای دم را که پدربزرگ و مادر بزرگم و دو فرزند خردسال پدرم و مریم هستند، جلب می‌کند تا بزودی آزاد شوم. او از من خواست تا پدرم را بکشم و بعد از قتل اثر انگشت او را بگیرم تا بتواند اموال پدرم را به‌نام خودش سند بزند. ولی حالا مریم خودش هم گرفتار شده و پدر بزرگ و مادربزرگم برایم قصاص خواسته‌اند.سپس مریم روبه روی قضات ایستاد و منکر اتهام معاونت در قتل شد و گفت مسعود دروغ می‌گوید من نقشی در این ماجرا نداشتم.

بدین ترتیب در پایان جلسه قضات مسعود را به قصاص و مریم را به جرم معاونت در قتل به 15سال زندان محکوم کردند.

این حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورده و قطعی شده بود که مسعود توانست پس از 6 سال سرانجام با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد. سرانجام صبح دیروز متهم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و در دفاعیات خود گفت: پدرم مرد پولداری بود و من و خواهر و برادرانم مشکل مالی نداشتیم اما به‌ لحاظ عاطفی در مضیقه بودیم چرا که پدرم جز فحاشی و کتک کاری نداشت. من به خاطر توهین و تحقیرهایش از او متنفر بودم سه بار می‌خواستم او را بکشم اما موفق نشدم تا سرانجام روز حادثه با یک میله آهنی به سرش زدم و او را کشتم. الان 6 سال از این ماجرا گذشته و بشدت از قتل پدرم پشیمانم من در زندان سختی‌های بسیاری کشیدم احساس عذاب وجدان دارم و از پدربزرگ و مادربزرگم و خواهر و برادرم ممنونم که به من مهلت زندگی دادند و از دادگاه هم تقاضا دارم در حکم من تخفیف قائل شوند.

بدین ترتیب قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری برای صدور رأی وارد شور شدند.
+1
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.