فروردین
گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت***ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت رفت
برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت***جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت
تعبیر:اجر ثوابی را که کرده اید زود خواهید دید. نشانه هایی از یار هویدا شده برای رسیدن به او جور خواهید کشید. بیماریتان خیلی زود درمان می شود نگران نباشید. به سفر زیارتی می روید و در آنجا گمشده ی دل خودتان را می یابید و با خدای خودتان پیمان می بندید.
اردیبهشت
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت***درده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم***عمری که بی حضور صراحی و جام رفت
تعبیر:به درگاه خداوند دست نیاز بلند کرده ای و عاجزانه طلب مراد می کنی. دنبال طبیبی برای درمان دل بیمار خود هستی. حاضری برای رسیدن به مقصود جان خود را هم فدا کنی. بالاخره فیض رحمت خداوندی شامل حالت می شود. روزگار تلخ برایت شیرین شده، نسیم بهاری هم دل سرد و بی روح تو را به گلزاری مصفا مبدل خواهد ساخت.
خرداد
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است***ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت***ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
تعبیر:غرور نداشته باش با اهل فن و نظر مشورت کن تا از خطاها به دور باشی. احساس خستگی می کنی و درونت غوغاست به ائمه متوسل شو تا به حقیقت برسی. تو را با دنیای فانی کاری نیست پس به باقیات برس و سینه ات را با یاد خدا پر کن تا به وصال یار برسی.
تیر
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج***سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش***به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
تعبیر:از خواب غفلت بیدار شو. دوباره شروع کن و ناامید نباش. دلت را با یاد خدا جلا بده تا شیطان از تو دور شود. کاری را می خواهی انجام بدهی که نتیجه ی بسیار خوبی دارد. لطف دیگران شامل حالت می شود و ابرهای تیره را از آسمان دلت کنار می زند.
مرداد
تعبیر: اراده ات بسیار قوی است و با آن می توانی دنیا را زیر و رو کنی. همه چیز را زیبا می بینی و از این دید خود راضی هم هستی. زیبایی ها آنقدر تو را مست کرده که به خزان فکر نمی کنی. گاهی خود را مثل باد سبک می دانی و دلت می خواهد همراه آن سرگردان باشی ولی این خیالات برایت ثمری ندارد پس اراده ی قوی خویش را به کار برده، دنیا و آخرت خود را بساز.
شهریور
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است***ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت***ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
تعبیر:از اینکه اگر پیروز نشوی می ترسی و مدام در حال رنجیدن هستی تا رنج نبینی به مقصود نمی رسی. اگر قرار باشد با نبودن درد و مشقت وصل حاصل شود، نتیجه ی کار برایت لذت بخش نخواهد بود و در راه رسیدن به مقصود امکان از دست دادن مال و آبرو نیز می باشد.
مهر
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست***که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست
نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر***نهادم آینهها در مقابل رخ دوست
تعبیر: با یک سند پول زیادی نصیبتان می شود. سر نماز همیشه دعا می کنید که خوار و ذلیل نشوید. در هر حال شما همیشه محترم و عزیز خواهید بود. در سرنوشت تو اینطور رقم زده شده که تا غم نخوری به مراد نمی رسی. پس امیدت را از دست نده چون دل خسته ی تو دوباره شاد می شود.
آبان
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است***ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت***ز جام غم می لعلی که میخورم خون است
تعبیر: اینقدر ظاهربین نباش. ظواهر تو را فریب داده اند و بابت این مسئله از تو سوئ استفاده می کنند. فکر می کنی اگر جواب رد بشنوی میمیری و شفای دردت را فقط رسیدن به یار میدانی. هر چند که او کوچکترین توجهی به تو ندارد. خودت را خسته نکن.
آذر
میدمد صبح و کله بست سحا***الصبوح الصبوح یا اصحاب
میچکد ژاله بر رخ لاله***المدام المدام یا احباب
تعبیر:به عهدی که بسته ای وفا کن تا روزگارت مثل عید همیشه خوش و بهاری باشد. غم از دلت بیرون می رود و جای آن را شادی می گیرد. همت داشته باش. طالع تو بسیار روشن است. شکر خدا را بجا بیاور زیرا خزان به زندگی تو راه ندارد. و از این فرصتی که به دست آورده ای نهایت استفاده را ببر.
دی
اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است***به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد***به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
تعبیر: برای آینده ی خود چه کاری انجام داده ای. وقت گذشته، عمرت هم تلف شده بدوناینکه برای فردایت فکری کرده باشی. این حاصل غرور خودت می باشد. غرورت را کنار بگذار تا دوباره متولد شده و بتوانی آینده را بسازی. توبه کن تا عمر از دست رفته دوباره بازگردد و قلب تاریکت روشن گردد.
بهمن
میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت***خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت
گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست***خوش تقاضا میکنی پیش تقاضا میرمت
تعبیر:در کاری به رقابت پرداخته ای ولی پشت پرده کار اجام می دهی. نکند که در این راه خوی دیو پیدا کنی و فرشته بودن را فراموش کنی. هیچ گلی بی خار نیست، تو هم مستثنی نیستی. کار دیگران را بی ارزش نکن تا کار خودت پر بهاء شود که این دور از ادب است.
اسفند
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست***وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم***دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
تعبیر:چرا کاری را که به نفع تو نیست انجام می دهی و چیزی را که ارزشی ندارد به بهای گزاف می خواهی به دست آوری. گره کارت به دست خودت باز می شود. پس منتظر غیب منشین. متکی به بازوی خودت باش تا به مراد خود برسی..