توجه رسانه های داخلی به قاسم سلیمانی بار دیگر بحث درباره او و آینده سیاسی اش را زنده کرد. جواد کوروشی؛ روزنامه نگار در یادداشتی برای صفحه ناظران از علاقه آیت الله خامنه ای به او و احتمال کاندیدا شدنش برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی نوشته است.
قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، که پیش از این کمتر در مراسم و رسانه های عمومی حضور پیدا می کرد، در روزهای گذشته، بدون مناسبت ویژه ای، در کانون رسانه ها در جمهوری اسلامی قرار گرفت.
قاسم سلیمانی در اولین گفت و گوی تلویزیونی خود با نشریه مسیر۱ وابسته به "دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب"، که در نهم مهرماه از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، از شرایط جنگ سی و سه روزه حزب الله لبنان با ارتش اسرائیل در سال ۲۰۰۶ و نقش عماد مغنیه و خودش در این جنگ می گوید.
آقای سلیمانی هم زمان و بااشاره به نگرانی های خود از پایان جنگ حزب الله با اسراییل، از بازگشت خود به ایران و گزارش "تلخ" از اوضاع منطقه و جنگ، به رهبرجمهوری اسلامی خبرمی دهد و می گوید: "مشاهدات من، افقی از پیروزی را نشان نمیداد و جنگ کاملاً جنگ متفاوتی بود. جنگ خیلی جنگ تکنولوژی بود، دقیق بود، ساختمانهای دوازده طبقه با یک بمب با زمین یکسان میشدند". قاسم سلیمانی با ستایش از رهبر جمهوری اسلامی می گوید پس از آن که آقای خامنه ای این جنگ را با جنگ خندق مقایسه کرد، خیالش راحت شد که حزب الله در این جنگ پیروز می شود.
آقای سلیمانی در این گفت و گو با استفاده از واژه ها و شخصیت هایی مانند امیرالمومنین، امام حسین، مالک اشتر، مسلم ابن عقیل، جنگ خندق و ... به یک نوع شبیه سازی صدر اسلام دست می زند که بازیگران اصلی وامروز این شبیه سازی آیت اله خامنه ای، حسن نصراله، عماد مغنیه و خود او هستند.
دو روز پس از این گفت و گوی یک ساعت و نیمه قاسم سلیمانی، حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه، اعلام کرد که یک "تیم سهنفره" به اتهام تلاش برای ترور قاسم سلیمانی دستگیر شده است. به گفته آقای طائب برپایه این طرح، قرار بوده با حفر تونل زیر حسینیه متعلق به پدر سردار سلیمانی، هنگام حضور آقای سلیمانی در ایام فاطمیه در این حسینیه، با انفجار بمب، تروراجرا شود. آقای سلیمانی درگفت و گوی تلویزیونی خود هم گفته بود که اسرائیل قصد داشته، هواپیمای حامل او و حسن نصرالله را هدف قرار دهد.
هم زمان با این رویدادها، آیت الله خامنه ای هم در دیدار سالیانه مجمع عالی فرماندهان سپاه با تعریف از سپاه پاسداران و ویژه گی های آن گفت، به رغم این که، بسیاری دردوراهی های "تعالی و انحطاط" پیش آمده در چهل سال گذشته، راه انحطاط رفتند، "سپاه در این دوران دچار فرسودگی و انحطاط نشد."
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه تعریف و تمجید خود از سپاه، "ورود پُرتوان" این نهاد نظامی در عرصههای گوناگون خدمات اجتماعی، محرومیت زدایی، کمک به "اقتصاد مقاومتی"، امدادهای فوقالعاده در حوادث، فن آوری و تولید سلاح، ورود در وادی فرهنگ و اندیشه و هنر، و رقم زدن جغرافیای مقاومت در منطقه را می ستاید و از دخالت سپاه در همه امور کشور پشتیبانی و می گوید: "بعد از رحلت امام در حوادث سیاسی، اجتماعی، تحریکات گوناگون، هر جایی که هر حادثهای بوده، سپاه نشان داده که آمادهبهکار است ... نقش سپاه از مسائل فلسطین بگیرید تا مسائل دیگر غرب آسیا و بخشهای مختلف به قدری برجسته است که دشمنی آدمهای بد را علیه سپاه برانگیخته است."
رهبر جمهوری اسلامی به سپاهیان توصیه می کند که نگذارید سپاه پیر بشود، محافظهکار بشود، بلکه روزبه روز باید در جهت انقلابی شدن، در جهت دینی شدن، در جهت کارآمد شدن جلو برود. رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به شعار"نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و رد این شعاربه سپاهیان می گوید: "به منطقه خودی قانع نباشید، بلکه باید نگاه وسیع جغرافیای مقاومت و فرامرزی را از دست ندهند و آماده به کاریِ خودشان را در مواجهه با حوادث بزرگ حفظ کنند."
آقای خامنهای درسخنان خود خطاب به سپاهیان بار دیگر آشکارا با برجسته کردن دکترین خود برپایه، سیاست دخالت فعال در امور داخلی کشورهای منطقه و به چالش کشیدن متحدین آمریکا در منطقه، به سپاه هم توصیه می کند، این راه را ادامه دهد.
با این تصویر و تحلیلی که او از سپاه و سپاهیان دارد و با توجه به اختلاف هایی که تا به حال با همه روسای جمهوری دوران رهبری خود داشته است، دور از انتظار نیست که پس از پایان دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، به دولتی به رهبری یکی از سرداران سپاه علاقمند باشد. آن هم به سرداری که ویژگی های مورد علاقه اش را در کارنامه خود داشته باشد.
ویژگی های شخصیتی و عقیدتی قاسم سلیمانی، فرمانبرداری بی چون و چرایش از "فرمانده کل قوا"، دورنما و نگرش سیاسی و نظامی اش از منطقه و نقش جمهوری اسلامی در جغرافیای سیاسی- نظامی منطقه، شاخص های مورد علاقه رهبر جمهوری اسلامی است. همین ویژگی ها است که این سردار سپاه را به برگزیده محبوب رهبر جمهوری اسلامی درزمینه های سیاسی و نظامی تبدیل کرده است. قاسم سلیمانی در چند سال گذشته با تشکیل گروه های شبه نظامی در عراق و سوریه و تقویت حزب الله لبنان، سیاست خارجی رهبر جمهوری اسلامی در منطقه را در بالای سردولت ها به اجرا گذاشته است.
قاسم سلیمانی به مانند رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه از اغراق گویی درباره توان جمهوری اسلامی و آسیب پذیری "دشمنان" جمهوری اسلامی و به ویژه ایالات متحد آمریکا، ابایی ندارد و براین باوراست که توان نظامی آمریکا "پوشالی" است.
مشاوران مورد اعتماد آقای خامنه ای در سیاست خارجی علی اکبر ولایتی و قاسم سلیمانی اند. سفر بشار اسد در معیت قاسم سلیمانی به ایران، بدون اطلاع وزارت خارجه و استعفای شبانه محمد جواد ظریف در اسفند ماه گذشته آشکارترین نمایش حاشیه ای بودن نقش دولت در سیاست خارجی بود از یک سو رهبر جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته نشان داده است که نمایندگان او در همه امور کشوری و لشگری مانند دولتی در سایه دولت اصلی اند و نتیجه انتخابات هم چندان تاثیری بر تصمیمات او ندارد. مشاوران مورد اعتماد آقای خامنه ای در سیاست خارجی علی اکبر ولایتی و قاسم سلیمانی اند. سفر بشار اسد در معیت قاسم سلیمانی به ایران، بدون اطلاع وزارت خارجه و استعفای شبانه محمد جواد ظریف در اسفند ماه گذشته آشکارترین نمایش حاشیه ای بودن نقش دولت در سیاست خارجی بود.
دولت رسمی ایران فقط باید پاسخ گوی مشکلات اقتصادی و ناهنجاری ها به شهروندان آن هم بدون داشتن اختیارات کامل و به گونه ای سپر بلای رهبر هم باشد. بنابراین تمام این داده ها به این پرسش دامن می زند که، رییس جمهوری اسلامی مورد تایید رهبر، پس از پایان دوردوم ریاست جمهوری حسن روحانی چه کسی خواهد بود؟
در دوره های گذشته، (به جزسال ۱۳۸۴که محمود احمدی نژاد، که مورد تایید رهبربود، رای آورد، و انتخابش در دور دوم ریاست جمهوری اش هنوز مورد مناقشه است)، کاندیداهای مورد نظررهبر جمهوری اسلامی، اقبالی برای به دست آوردن رای مردم نداشتند. بنابراین می توان پیش بینی کرد که در انتخابات ریاست جمهوری آینده، رهبر جمهوری اسلامی شخصیتی را به میدان رقابت بفرستد، که هم به او اعتماد کامل داشته باشد و هم تا اندازه ای از محبوبیت برخوردار و به عنوان شخصیتی کارآ و متعهد به "ارزش های انقلابی نظام" شناخته شده باشد.
ظاهرا تحریم های اخیر آمریکا و خروج دونالد ترامپ از برجام فرصتی تازه را برای رهبر جمهوری اسلامی فراهم آورده است، تا یک بار دیگر هرگونه گرایش برای تعامل با جهان غرب را به عنوان "فریب خوردن از استکبار" ممنوع و محکوم کند. چون به نظر آقای خامنه ای هرگونه تعامل با غرب در همان حد نخواهد ماند و باخود پیامدهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، «ناخوشایند»، خواهد داشت.
رهبر جمهوری اسلامی در اول فروردینماه ۹۵ گفت: "در قضیه هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم "برجام"؛ [آمریکا می گوید] برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲ و ۳ و ۴ و الیغیرذلک بایستی بهوجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. ... معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسئله فلسطین صرفنظر کند، از حمایت از مقاومت در منطقه صرفِنظر کند، از مظلومان منطقه -مثل ملت فلسطین، مثل مردم غزه، مثل مردم یمن، مثل مردم بحرین- پشتیبانی و حمایت سیاسی نکند."
قاسم سلیمانی هم همین نگاه را به رابطه با غرب، سیاست منطقه ای و مناقشه هسته ای دارد و در یک سخنرانی در نهم اسفند گذشته درکرمان با "سه ضلعی خواندن برجام"، هدف طرح برجام ۲ و ۳ از سوی "دشمنان (را) خشکاندن جریانهای ناب اسلامی خوانده بود".
در حقیقت اگر بخواهیم با واژه به کار گرفته شده از سوی حسن روحانی بگوییم، آقای خامنه ای طرفدار"تقابل مستمر" با غرب است و نه تعامل سازنده و قاسم سلیمانی هم سال هاست سیاست مورد علاقه اش را در منطقه پیاده کرده است. بنابراین دور از تصور نیست که قاسم سلیمانی که "امین و متعهد" به رهبر است، در انتخابات آینده ریاست جمهوری به مصاف دیگر نامزدهای احتمالی دیگر برود.