راز ناپدید شدن پسر 9 ساله افغانستانی پس از 5 روز با اعترافات هولناک پسرعمه 15 سالهاش فاش شد. بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، شامگاه پنجشنبه 4 مهر مرد جوانی به کلانتری 115 رازی رفت و از ناپدید شدن پسرش خبر داد. او گفت: پسرم بعدازظهر در کوچه بازی می کرد اما ناپدید شد. برای یافتن او همه جا را جستو جو کردیم و با فامیل و آشنایان هم تماس گرفتیم اما کسی از پسرم خبر ندارد.
نامهای مرموز
با این شکایت کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند، در حالی که 24 ساعت از ناپدید شدن امیرمحمد گذشته بود، پدرش بار دیگر به اداره آگاهی رفت و این بار دست نوشتهای را به آنها نشان داد و گفت: نمیدانم چه کسی این نامه را از زیر در ورودی به داخل حیاط انداخته است.
نامه با خط بد و طوری نوشته شده بود که نشان میداد نویسنده آن کم سواد است. داخل نامه آمده بود که پسر شما نزد ماست. میخواستیم یک میلیارد تومان از شما بگیریم اما چون وضع مالی خوبی ندارید مبلغ کمتری میخواهیم. در نامههای بعدی میزان پول و محل مبادله آن را مینویسیم.
دوربینهای مداربسته
در گام بعدی کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه امیرمحمد در خیابان هلال احمر پرداختند. تصاویر نشان میداد که امیر محمد به همراه پسری 15 ساله از محل خارج شدهاند. وقتی خانواده تصاویر را دیدند بلافاصله حمید - پسرعمه امیر محمد - را شناسایی کردند. بدین ترتیب مأموران به تحقیق و بازجویی از پسر نوجوان پرداخته و وی پس از چند ساعت به قتل پسردایی 9 سالهاش اعتراف کرد.
پدر امیرمحمد در رابطه با این حادثه به خبرنگار «ایران» گفت: زمانی که پلیس تصاویر را به ما نشان داد همان لحظه پسر خواهرم را شناختم. حمید گاهی اوقات به خانه ما میآمد. آن روز هم یک ساعتی به خانه ما آمد و رفت. من دو پسر و یک دختر دارم و امیرمحمد کوچکترین بچهام بود. صبح امروز - چهارشنبه - به ما خبر دادند که جسد پسرم را پیدا کردهاند به ما گفتند حمید قاتل پسرم است.
اعترافات قاتل 15 ساله
پسر نوجوان که در بازجوییهای اولیه منکر قتل بود گفت: چند وقت قبل با مردی به نام ناصر در مترو آشنا شدم. او به من گفت اگر دوست داری پولدار شوی برای من بچه بیاور. میخواست کلیههای او را بردارد و در ازای آن 50 میلیون تومان به من بدهد. من پسر داییام را نزد ناصر بردم و خبری از او ندارم.
اما در ادامه بررسیها، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی متوجه تناقض گوییهای وی شدند بنابراین بازجوییها شدت گرفت و سرانجام وی لب به اعتراف گشود. به دستور بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، باتوجه به آنکه حمید 15 سال داشت پرونده برای رسیدگی به دادسرای ویژه اطفال ارسال شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.