حواشی جذابتر از متن: ویزا، قهقهه و پرسشها درباره دانش انگلیسی روحانی
فریادهای پرحرارت نیکیتا خروشچف در سال ۱۹۶۰ یا ورود سینمایی یاسر عرفات با عینک آفتابی به صحن مجمع عمومی در سال ۱۹۷۴ تا اتفاقات متاخرتری مانند پاره کردن منشور سازمان ملل توسط معمر قذافی در سال ۲۰۰۹ یا خنده حاضرین در مجمع عمومی به سخنان دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸؛ در این نمایش دیپلماسی، سالهاست که حاشیههای جالبی رخ میدهد.
ایران هم در خلق چنین حواشی ماندگاری سهم خود را بازی کرده. یکی از معروفترین موارد متعلق به محمد علی رجایی است که در مقام نخستوزیر ایران در یک کنفرانس خبری در سازمان ملل، کفش و جوراب پای راستش را در آورد و پایش را روی میز گذاشت تا "آثار شکنجه" دوران زندانهای پیش از انقلاب را به خبرنگاران نشان دهد. در سال ۲۰۱۱ نیز محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت در سخنرانیاش با ایجاد تردید درباره عوامل حملات یازده ۱۱ سپتامبر و اظهارات ضد اسرائیلی موجب شد تا گروه بزرگی از دیپلماتهای کشورهای غربی به شکل گروهی، سالن مجمع عمومی را ترک کنند.
سال ۲۰۱۹ نیز خالی از حواشی نبود و هم برای هیات ایرانی و هم در سطح جهانی اتفاقاتی رخ دادند که چه بسا بعدها به عنوان لحظات تاریخی یا خاطرهانگیز در نوشتهها تکرار شوند؛ از آن جمله نگاه چپ چپ گرتا تونبرگ، فعال نوجوان محیط زیست به دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در یکی از نشستهای مربوط به حفظ محیط زیست؛ یا عکس سلفی نجیب ابوکیله، رئیسجمهور جوان و فلسطینیتبار کشور السالوادور در هنگام سخنرانی در مجمع عمومی.
در صف ویزای آمریکا
برای حسن روحانی، رئیسجمهور ایران و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجهاش حواشی هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، پیش از آغاز این نشست و در تهران آغاز شد، چرا که صدور ویزای هر دو نفر و هیات همراهشان با ابهاماتی روبهرو شده بود.
آنگونه که از گزارشهای رسانههای رسمی بر میآمد، وزارت خارجه آمریکا با تاخیری قابل توجه برای هر دو نفر ویزا صادر کرد و در عین حال اعضای مهمی از هیات همراه این دو مقام ویزا نگرفتند. مثلا خبرگزاری ایرنا گزارش داد که هیچ یک از معاونین دفتر آقای روحانی و کسانی که به نوشته این گزارش مسئولیت هماهنگی دیدارهای او را در نیویورک برعهده داشتند، نتوانستند به نیویورک بروند.
ویزایی که صادر شد هم کاملا در چارچوب توافقهای بینالمللی بود و سختگیری قابل ملاحظهای درباره محدودیت سفر هیات ایران در آن اعمال شده بود. بدینترتیب این دو فقط اجازه داشتند که از فرودگاه به هتل بروند و در محدوده کوچکی بین هتل و ساختمان معروف سازمان ملل در نیویورک رفت و آمد کنند.
مساله محدودیتهای ویزا حواشی بیشتری هم خلق کرد. یکی از این حواشی، ویدئویی بود که از محمد جواد ظریف، ابتدا توسط کاربران عرب منتشر شد و او در آن، توسط یک مرد یونیفورمپوش متوقف میشد. هر چند که اساسا در این ویدئو روشن نیست، ظریف کجاست، به کدام سو میرود، چرا متوقف شده، و آن مامور یونیفورمپوش کیست، اما شبکههای اجتماعی ظاهرا نیازی به پاسخ این سئوالات نداشتند.در طول ۴۰ سال عمر #جمهوریاسلامی ایرانیان در خارج از کشور همواره به دلیل رفتارهای جمهوری اسلامی تحقیر شدهاند از انواع ممنوعیت های سفر و ویزا تا بازرسیهای متفاوت از دیگران. حالا جواد #ظریف برای دقایقی طعم آنچه به مردم #ایران تحمیل کردهاست را میچشد pic.twitter.com/R1rNVPndiI
— دیدگاهنو (@didgahenow) 28 September 2019
این ویدئو، در شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از لحظات اعمال محدودیت ویزای آقای ظریف تعبیر شد و بیشتر از سوی مخالفان جمهوری اسلامی به سندی برای دست انداختن او تبدیل شد؛ از توییتهای طنز درباره این لحظه تا حتی اظهارنظرهای جدیتر درباره ابعاد "تحقیرآمیز" این محدودیت، همه چاشنی همین چند ثانیه ویدئو بود.
حاشیه دیگر اما با تبعاتی بسیار جدیتر با مساله محدودیت ویزا مرتبط بود. مجید تختروانچی، سفیر ایران در سازمان ملل برای درمان بیماری سرطان مدتی است که در بیمارستانی در نزدیکی محل کارش در نیویورک بستری است. اما ظاهرا ساختمان این بیمارستان خارج از محدوده ویزایی بود که برای هیات ایرانی صادر شده بود. در نتیجه وزیر خارجه ایران ناچار شد تا از آمریکاییها درخواست کند تا به او اجازه بدهند از محدوده ویزا خارج شود و به عیادت همکارش برود.
پاسخ آمریکا به این درخواست اما این بود که ایران ابتدا یکی از زندانیهای ایرانی-آمریکایی را آزاد کند و بعد ظریف اجازه پیدا میکند تا به عیادت تختروانچی برود؛ پاسخی که با واکنشهای متناقضی همراه شد.در تویتها پیشین نوشتم با درخواست «سفر» ظریف به بیمارستانی که سفیر ایران در آن بستریست مخالفت شده. الان فهمیدم کدام بیمارستان است و شاید کلمه «سفر» به جا نباشه چون حدود ۲ دقیقه با ماشین و ۱۰ دقیقه پیاده رویست از سازمان ملل. Memorial Sloan Kattering Cancer Center pic.twitter.com/OcNYLUUy0X
— بهمن کلباسى (@bbckalbasi) 27 September 2019
برخی یادآوری کردند که بسیاری از شهروندان دوتابعیتی در وضعیتی شبیه به یک "گروگانگیری" در ایران زندانی هستند و عموما بدون محاکمه عادلانه و روشن شدن وضعیت اتهامات، بعد از معاملهای با واشنگتن آزاد میشوند.
گروهی نیز چنین برخوردی را در شان یک کشور دموکراتیک مانند آمریکا ندانستند و از اینکه این کشور بدون توجه به جنبههای انسانی به درخواست ظریف (ملاقات با یک همکار بیمار)، چنین پاسخی داده، انتقاد کردند.
قهقهههای رئیسجمهور ایران
بعد از مساله ویزا، ماجرای بعدی بیشتر متوجه حسن روحانی بود و عکسهایی که از او در نیویورک منتشر میشدند؛ آقای روحانی تقریبا در تمامی این عکسها که در کنار رهبران بانفوذ اروپایی منتشر میشد، در حال قهقههزدن بود. آرام آرام این پرسش مطرح شد که او چرا همه جا در حال خندیدن است و در این ملاقاتها در راهروهای سازمان ملل چه خبر است.
کار به جایی رسید که برخی حتی تفسیرهایی نیز از این خندهها بیان کردند. مثلا اینکه او در تلاش است تا این پیام را منتقل کند که ایران با قدرتهای اروپایی رابطه خوبی دارد. یا اینکه بعد از تنش اخیر خلیج فارس و حملات به تاسیسات نفتی عربستانیها، تهدیدی متوجه تهران نیست.
ضمن اینکه با بالاگرفتن گمانهزنیها درباره این خندهها و البته واکنش منفی رسانههای اصولگرا و حتی برخی روحانیون مانند محمد باقر باقری کنی به این خندهها، حسامالدین آشنا، از مشاوران آقای روحانی با انتشار توییتی درباره یکی از این قهقههها نوشت که رئیسجمهور ایران با نخستوزیر بریتانیا درباره مساله برگزیت و مخالفت دادگاه عالی بریتانیا با تصمیم بوریس جانسون برای بستن پارلمان، شوخی کرده است.
مساله این خندهها و قهقههها از جایی توجه بیشتری جلب توجه کرد که آرام آرام ویدئوهایی نیز از این دیدارها منتشر شدند و بخشی از مکالمات آقای روحانی با کسانی مانند امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه یا بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا روشن شد. از اینجا معلوم شد که به هرحال لحن این مکالمات دوستانه و در مواردی غیررسمی بوده. اما در نهایت به سختی میشد در این گپهای خودمانی، دلیلی برای خنده شدید پیدا کرد.تصاویر رسانهای شده از بخش علنی گفتگوی روحانی و جانسون مربوط به کنایهای است که رئیسجمهور ایران همان ابتدا به او زد و گفت: «شما که با مشکل حکم دادگاه عالی مواجه هستید»
— Hesameddin Ashena (@hesamodin1) 25 September 2019
و جانسون با فرار از پاسخ، با خنده و شوخی گفت:
« خودم حلش میکنم.»
علاوه بر این، اینکه آقای روحانی در این گپهای غیررسمی انگلیسی صحبت نمیکند نیز برای بسیاری سئوالبرانگیز بود. آقای روحانی فارغالتحصیل یک دانشگاه انگلیسیزبان در گلاسکوی اسکاتلند است و این انتظار از او وجود دارد که بر زبان انگلیسی مسلط باشد. یا دستکم در مکالماتی غیررسمی در راهروهای سازمان ملل با رهبران کشورهای دیگر به زبان انگلیسی صحبت کند. اما آنچه که در این لحظات بسیار مهم به چشم میآید همچنان خندههای رئیسجمهور ایران و صدای مترجمی بود که سادهترین جملات این مکالمات را ترجمه میکرد.
موضوع زبان انگلیسی زمانی جدیتر شد که ویدئویی از گفتوگوی بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا و حسن روحانی، در زمینهای تا اندازهای جدیتر منتشر شد. اینبار از ملاقات تصادفی در راهرو خبری نبود و در عوض، دو سیاستمدار در کنار هم و در برابر خبرنگاران نشسته بودند.
در این ویدئو پیدا بود که آقای جانسون - البته به روال همیشگی خودش - لحنی غیررسمی دارد. با این حال او در میانه یک مکالمه دیپلماتیک است و سعی میکند موضوعاتی مهم را بیان کند؛ از آن جمله دعوت از رئیسجمهوری ایران به کشورش با یادآوری این نکته که آقای روحانی در بریتانیا درس خوانده است.
در همین دیدار، آقای جانسون میگوید که چهره بسیاری از اعضای هیات ایرانی برای او آشناست، چرا که آنها را در سفرش به تهران ملاقات کرده است. اشاره بوریس جانسون به سفری ناگهانی است که در دوران وزیر خارجه بودنش، برای آزادی نازنین زاغری به تهران انجام داد.در دیدار جانسون و روحانی نە جوکی گفتە شد نە موضوع عجیبی ردوبدل شد تا روحانی چنین غش کند!
— HEMN SEYEDI (@hemnseyedi) 26 September 2019
جانسون گفت شما رو بە لندن دعوت میکنیم برای بررسی این مسائل و همچنین بە گلاسکو کەشما با آنجا آشنا هستید و نشست کاپ ٢٦در آنجا برگزار میشود.
کجای این جملات غش برانگیز بود،جز برای انگلیسی ندانها! pic.twitter.com/OtfDaetu8n
در ادامه آقای جانسون میگوید که سفرش بسیار "سازنده" اما "تا اینجا بینتیجه (inconclusive)" بوده است که میتواند اشارهای باشد به عدم آزادی نازنین زاغری. اما مترجم آقای روحانی، به نقل از بوریس جانسون میگوید: "گفتوگوهای خیلی مفیدی بود، اما به صورت جامع نبود."
اینطور که پیداست احتمالا مترجم آقای روحانی، به جای واژه inconclusive شنیده incomprehensive. و یکی از بخشهای مهم سخنان نخستوزیر بریتانیا در سوءتفاهم ترجمه جا افتاده و به رغم صحبت درباره یک زندانی به گفته بریتانیا "بیگناه"، آنچه نصیب او میشود، ادامه خندههای آقای روحانی و هیات همراهش است. همه اینها زمانی به کنایه و نقدهای تند مخالفان درمیآمیزد که باز پای تحصیلات آقای روحانی، مدرک دکترایش و نوشتن پایاننامه پیاچدی به زبان انگلیسی به وسط کشیده میشود.
پایان این سفر پرخبر نیز از حاشیه ترجمه خالی نبود. وقتی آقای روحانی رسید به تهران، در کنفرانس خبری درباره وعده برداشته شدن تحریم بعد از مذاکره با رئیسجمهور آمریکا صحبت کرد. به گفته مسئول روابط عمومی نمایندگی ایران در سازمان ملل، این اظهارات به اشتباه به انگلیسی ترجمه شدند و اینطور به نظر آمد که گویا آمریکا چنین وعدهای داده. در حالی که منظور آقای روحانی این بوده که به گفته رهبران اروپایی "در نهایت این امکان وجود دارد" که تحریمها برداشته شوند.
تکذیب تند دونالد ترامپ مبنی بر اینکه از چنین وعدههایی خبری نبوده، نقطه پایان سفری بود که احتمالا در آینده با قهقهههای حسن روحانی به یاد خواهد ماند؛ سفری که با نگرانی از عدم صدور ویزا تا مرز لغو شدن رفت و با گمانهزنی درباره دیدار احتمالی روحانی و ترامپ، هیجان رسانهای ویژهای خلق کرد.




