«آمدنیوز»- حکایت غریبی است؛ سالها قبل در دههی هشتاد وقتى «عطاءالله مهاجرانى» وزیر معزول ارشاد دولت خاتمى به دلیل پروندهی «فساد اخلاقی» و واهمهی پیگیری آن، قصد جلاى وطن داشت، دو عدد تابلوى نفیس قدیمى که در آن زمان میلیاردها تومان قیمت داشت، به امانت نزد «صادق خرازی» مؤسس حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان و «شاه دزد عتیقه» در جمهوری اسلامی گذاشت تا در فرصت مقتضى و بعد از اسکان در لندن، از وى باز پس گیرد.
صرفنظر از اینکه یک وزیر به ظاهر خدوم و ساده زیست فرهنگى که وظیفهاش صیانت از فرهنگ و آثار هنرمندان بوده، چگونه دست به جمعآورى چنین تابلوهاى گرانقیمتى زده، طنز ماجرا مصداق مشهور «گوشت» را به دست «گربه» سپردن است.
مدتى پس از اقامت «مهاجرانی» در لندن، پسر وی به اذن پدر، نزد «صادق (سارق) خرازى» رفت و ضمن تشکر از حُسن امانتدارى و ابلاغ سپاس پدر، به وی گفت تابلوها را مرحمت فرموده و باز پس گرداند.
«صادق (سارق) خرازى» حسب ذات مشهور خود و به برکت لقمهی حرام تناول شده در سفرهی بیت رهبری، با ضرس قاطع، منکر وجود تابلوها، موضوع امانت و کل ماجرای روی داده میان خود و عطاءالله مهاجرانی شد.
«عطاءالله مهاجرانی» که از این سرقت بزرگ هنرى در برابر چشمان خود متحیر مانده بود، عریضهای را نزد یکى از شیوخ بزرگ اصولگرا (که البته این روزها بیشتر اصلاحطلبان گِرد وی میچرخند) برد، بلکه بتواند به واسطهی این شیخ بزرگ جمهوری اسلامی، حق خود را باز ستاند. شیخ قبول کرد، «خرازى» را به دفتر خود فرا خواند و از وی خواست دو تابلوی نفیس و عتیقه را به «مهاجرانی» بازگرداند. «صادق (سارق) خرازى» هم در این جلسه قبول کرد که امانت را به صاحبش بازگرداند. بدین منظور جلسهی دیگرى با حضور فرزند «مهاجرانى» نزد «شیخ» برگزار شد تا موضوع فیصله یابد.
از آن قرار تا امروز، «صادق خرازی» نه پاسخ تلفنهاى «شیخ» را داده، نه «فرزند مهاجرانى» را به حضور پذیرفته. اینگونه «برادر همسر سیدمسعود خامنهای» به راحتى مالک میلیاردها تومان از سرمایهی مردم شده است.
این تنها مشتى نمونهی خروار از دزدىها و سرقتهاى ژن معیوبی است که اخیرا با حکم «حسن روحانی» رئیسجمهور به سمت «عضو شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری» منصوب شده است.
این کلاهبرداری همچنین مثال دیگری را در ذهن متبادر کرده است: «دزد که به دزد بزند، شاه دزد است.»